نکته‌ها و سرگذشت‌های خواندنی (9)

1. ضرر به اسلام هرگز

در زمان اقامت «حاج آقا حسین قمی» در عراق، روزی یكی از فرزندانش برای گرفتن شناسنامه، به كنسولگری ایران مستقر در كربلا مراجعه می‌كند و برای آنكه مشمول نظام وظیفه اجباری نشود، سن خود را كمتر از سن بلوغ اعلام می‌كند. كنسول می‌گوید: چون شما هنوز بالغ نیستید، باید ولی شما بنویسد تا ما شناسنامه را صادر نماییم.

فرزند نزد پدر می‌آید و چنین اظهار می‌كند: به كنسولگری نامه‌ای بنویسید تا برای من شناسنامه صادر نمایند؛ زیرا من به آنها گفته‌ام كه سن من به بلوغ نرسیده است.

آقا در جواب می‌گوید: من دروغ بنویسم تا تو كاغذ را برای كنسول ببری! خاك بر سر حاج آقا حسین كه خود را مرجع بداند و مردم هم او را نائب امام ـ علیه السلام ـ بدانند و دروغ هم بگوید! اگر من صد پسر هم داشته باشم و آنها را دم توپ بگذارند، یك دروغ نخواهم گفت؛ چون دروغ گفتن من ضرر به اسلام می‌زند، ولی كشته شدن پسرانم ضرری به اسلام نمی‌زند. [1]

2. با نگرفتن، عزت یافته ایم

سهل بن عبدالله با دعا كردن، یعقوب بن لیث را از بیماری نجات داد. به دستور یعقوب اموال بسیاری برای پاداش این مداوا نزد سهل آوردند. سهل توجهی به اموال نكرد و گفت: این عزتی كه در دنیا یافته ایم، به نگرفتن یافته ایم، نه به نیافتن. اگر در سر ما میلی به دنیا بود، دعای ما مستجاب نمی‌گشت. [2]

3. اوج عفت

یكی از خلفای بنی عباس دستور اكید داده بود كه از مردم مالیات گرفته شود. خانواده‌ای در بلخ توانایی پرداخت مالیات را نداشت. زن این خانواده كه لباس زربافتی داشت، به شوهرش پیشنهاد كرد آن لباس را به جای مالیات بدهند؛ در حالی كه ارزش آن بسیار بیشتر از مالیات تعیین شده بود. شوهر، لباس را به خلیفه رساند. خلیفه وقتی آن لباس با ارزش و همت بلند را دید، گفت: این را به صاحبش برگردانید كه من مالیات او را بخشیدم. وقتی این لباس را باز گرداندند، زن گفت: آیا خلیفه این لباس را دید؟ گفتند: آری. زن خطاب به شوهرش گفت: من دیگر لباسی را كه نامحرم دیده باشد، نمی‌پوشم. این لباس را بفروش و در بلخ مسجدی بساز و او هم چنین كرد. [3]

4. پاسخ عقیل

روزی عقیل بن ابی طالب در دمشق نزد معاویه نشسته بود، معاویه، خطاب به اعیان شام و عراق و حجاز گفت: ابی لهب در آیه] تَبَّتْ یدَا اَبِی لَهَب [عموی عقیل است. عقیل بلا فاصله گفت: حمالة الحطب در آیه] وَامْرَأَتُهُ حَمَّالَةَ الْحَطَبِ [عمه معاویه است. معاویه از پاسخ ظریف و سریع عقیل شرمنده و از كار خود پشیمان شد. [4]

5. عدالت یا عصمت

مرحوم سید احمد خوانساری سه دوره نمازهایشان را [قضا نمودند و از سر] خواندند و وصیت كردند بعد از مرگشان كتابهایشان را فروخته، برای ایشان نماز استیجاری بگیرند، در حالی که30 سال خلاف احتیاط از ایشان دیده نشد و بحث در عصمت ایشان بود، نه عدالت. [5]

6. دوازده خلیفه

احمد بن حنبل به 34 طریق از جابر بن سمره نقل كرده است كه پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود: «یكُونُ لِهَذِهِ الْاُمَّةِ اثْنَا عَشَرَ خَلیفَةً؛ [6] برای این امت دوازده خلیفه [و امام] خواهد بود.‌» راستی این دوازده خلیفه جز بر ائمه اثنا عشر شیعه بر چه كسانی قابل انطباق است؟

7. كتاب برای مبلغان

برای آشنایی بیشتر مبلغان با تبلیغ و روش آن، چند كتاب را معرّفی می‌كنیم:

1. قرآن و تبلیغ، بیآزار شیرازی، دارالتبلیغ اسلامی؛

2. شیوه دعوت و تبلیغ از دیدگاه قرآن، محمد حسین فضلالله، نشر یاس؛

3. پژوهشی در تبلیغ، محمد تقی رهبر، سازمان تبلیغات اسلامی؛

4. گامهایی در راه تبلیغ، محمد حسین فضلالله، سازمان تبلیغات اسلامی؛

5. نكاتی درباره روان شناسی تبلیغ، دكتر ابوالقاسم شیدفر؛

6. فقه تبلیغ، عباسعلی براتی، سازمان تبلیغات اسلامی؛

7. شرائط موفقیت تبلیغ، محمد رضا ناجی، سازمان تبلیغات اسلامی؛

8. جنگ فرهنگی علیه انقلاب اسلامی، جواد منصوری، آستان قدس رضوی؛

9. جایگاه تبلیغات در جهان امروز، احمد رزّاقی.

 

  • پاورقــــــــــــــــــــی

 

[1]. پیكار با منكر، محمد عابدی، ص 132.

[2]. هزار و یک حکایت تاریخی، محمود حکیمی، ج1، ص36.

[3]. مروارید عفاف، محمود اكبری، ص 104.

[4]. لطایف الطوائف، فخرالدین علی صفی، احمد گلچین، نشر اقبال، ص 132.

[5]. استاد امجد، به نقل از مجله خیمه، رجب 1424، ص 29.

[6]. مسند احمد حنبل، ج 5، صص 86 ـ 108.

411 دفعه
(1 رای)