1. غذا كار خود را كرد
مهدی بن منصور، خلیفه عباسی علاقه فراوانی داشت كه منصب قضا را به شریك بن عبد اللّه نخعی - كه از فقهای قرن دوم هجری معروف به علم و تقوا بود - واگذار كند؛ ولی شریك بن عبد اللّه برای اینكه خود را از دستگاه ظلم دور نگاه دارد، زیر بار نمیرفت.
همچنین خلیفه علاقه مند بود كه شریك را معلّم خصوصی فرزندان خود قرار دهد تا به آنها علم حدیث بیاموزد. شریك این كار را نیز قبول نمیكرد و به همان زندگی آزاد و فقیرانه كه داشت، قانع بود.
روزی خلیفه او را طلبید و به او گفت: باید یكی از این سه كار را قبول كنی: یا عهده دار منصب قضا بشوی یا كار تعلیم و تربیت فرزندان مرا قبول كنی یا اینكه همین امروز نهار با ما باشی و بر سر سفره ما بنشینی.
شریك با خود فكر كرد و گفت: حالا كه اجبار و اضطرار است، از این سه كار، سومی بر من آسانتر است.
خلیفه وقتی متوجّه شد، دستور داد آشپز مخصوص، لذیذترین غذاها را برای شریك تهیه كند. غذاهای رنگارنگ از مغز استخوان آمیخته به نبات و عسل را تهیه كردند و به نزد شریك آوردند.
شریك كه تا آن زمان چنان غذایی نخورده و ندیده بود، با اشتهای تمام خورد. خوانسالار آهسته به خلیفه گفت: به خدا قسم كه دیگر این مرد روی رستگاری را نخواهد دید.
طولی نكشید كه دیدند شریك هم منصب قضا را پذیرفت و هم عهده دار تعلیم فرزندان خلیفه شد و مقرّری از بیت المال نیز برای او تعیین شد.
روزی شریك، با متصدّی پرداخت حقوق حرفش شد. متصدی به او گفت: تو كه گندم به ما نفروختهای كه این قدر سختگیری و سماجت میكنی. شریك گفت: چیزی بهتر از گندم به شما فروختهام؛ من دین خود را فروختهام. (1)
2. وای بر من
شخصی بود به نام توبة ابن صمّة. نقل شده كه او نفس خود را در بیشتر اوقات شب و روز محاسبه میكرد. پس روزی ایام گذشته عمر خود را حساب كرد و متوجه شد كه شصت سال از عمرش گذشته است. پس ایام آن را حساب كرد و دید بیست و یك هزار و پانصد روز میشود. گفت: وای بر من! آیا من مالك را به بیست و یكهزار گناه [روزی یك گناه] ملاقات خواهم كرد؟ این را بگفت و بی هوش افتاد و در همان حال بی هوشی وفات كرد. (2)
3. شكست، مقدمه پیروزی
گویند كه ادیسون برای اختراع لامپ، هزار آزمایش انجام داد كه تنها یكی از آنها به اختراع لامپ انجامید؛ امّا برای او 999 آزمایش دیگر، شكست نبود. او با هر آزمایش میفهمید كه این راه به ایجاد روشنایی با استفاده از برق نمیانجامد و همین برای او موفقیت محسوب میشد. پس توجّه كنیم هر ناكامی ما را یك قدم به پیروزی نزدیك میك ند. (3)
- پاورقــــــــــــــــــــی
1) مروج الذهب، مسعودی، ج 3، ص 310، به نقل از: كشكول زرّین، محمدعلی رشتچیان، انتشارات مرتضوی، اوّل، ج 1، صص 105 - 106.
2) منازل الآخرة، شیخ عباس قمی، ص 94.
3) ره توشه راهیان نور، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، شماره 72، 1386 ش، نشر آیه حیات، ص 129.