موانع پذیرش دعا

یكی از عوامل روشنایی جوامع اسلامی، دعا و نیایش است كه همواره باعث طراوت، شادابی و امیدواری این جوامع بوده است.

شناخت شرایط اجابت دعا از سویی و معرفت نسبت به موانع اجابت از سوی دیگر، در حیات این سنت ارزشمند مؤثر است.

اگر چه «نیایش» در هر شرایطی دارای نتیجه‌ای است، ولی اگر خواسته باشیم در حد كمال، دارای نتایج مورد نظر باشد، می‌بایست علاوه بر در نظر داشتن شرایط و آداب آن، به موانع و اموری كه ممكن است دعا را از اثر بخشی حقیقی دور كند توجه كافی داشته، در حد امكان در رفع آن‌ها كوشش كنیم.

در این نوشته كوتاه به بخش دوم، یعنی موانع اجابت دعا اشاره‌ای گذرا خواهیم نمود. قبل از شمردن موانع اجابت دعا مناسب است سخنی ارزشمند از كتاب شریف المیزان را نقل كنیم كه فرموده است:

«در خواست حقیقی - با زبان فطرت - همیشه با اجابت همراه بوده و از آن تخطی و تخلف نمی‌كند؛ و دعاهایی كه به اجابت نمی‌رسد فاقد یكی از این دو امر است:

1- یا در خواست حقیقی در آن‌ها نیست، بلكه به واسطه روشن نبودن مطلب برای دعا كننده - به اشتباه - امری را خواستار می‌شود و یا چیزی را می‌خواهد كه اگر بر حقیقت امر مطلع می‌شد نمی‌خواست؛ برای مثال، دعا كننده كسی را مریض پنداشته و شفای او را از خدا می‌خواهد، در صورتی كه عمرش تمام شده و شفای مرض در آنجا مورد ندارد، بلكه باید زنده كردن او را از خدا خواست؛ و او چون از زنده شدن مرده به واسطه دعا مایوس است، به طور حقیقی آن را خواستار نمی‌شود؛ و البته اگر كسی مانند پیامبران چنین امیدی داشته باشد و دعا كند، مستجاب خواهد شد.

2- و یا اینكه سؤال و درخواست هست، ولی - به طور واقعی - سؤال و درخواست از خدا نیست؛ مثل اینكه كسی حاجتی را از خدا بخواهد ولی به سبب‌های عادی - یا امور وهمی كه گمان دارد كفایت امرش را می‌كند - دل بسته باشد. در این صورت خواستن به حسب حقیقت از خدا نیست؛ زیرا خدایی كه دعاها را مستجاب می‌كند، كاری را با شركت اسباب و اوهام انجام نمی‌دهد. پس، این دو دسته از دعا كنندگان، گرچه با زبان، دعای خالص می‌كنند ولی در دلشان چنین نیست. (1)»

موانع اجابت دعا

1- امید به غیر خدا

بزرگترین مانع پذیرش دعا این است كه به كسی یا چیزی غیر از خدا امید بسته و یا او را به صورت مستقل مورد نیایش قرار دهیم.

از حضرت صادق علیه السلام نقل شده است كه فرمود:

«اذا اراد احدكم ان لا یسال ربه شیئا الا اعطاه فلییاس من الناس كلهم، ولا یكون له رجاء الا عند الله، فاذا علم الله عزوجل ذلك من قلبه لم یسال الله شیئا الا اعطاه (2)؛

هرگاه یكی از شما بخواهد كه هر چه از خداوند درخواست كند به او بدهد؛ باید از همه مردم چشم امید قطع كرده و جز به امید خدا امید نبندد. پس، چون خدای عزوجل دانست كه او به راستی چنین است، هر چه از خدا بخواهد به او عطا كند.

2- گناه و معصیت

یكی دیگر از موانع مهم پذیرش دعا، نافرمانی و سرپیچی از دستورات خداوند است. بندگان خدا با هر قدمی كه به سوی گناه برمی دارند یك قدم از خداوند فاصله می‌گیرند و موجبات محرومیت خویش از اجابت الهی را فراهم می‌آورند.

امام باقر علیه السلام در این باره فرموده است:

«ان العبد یسال الله الحاجة فیكون من شانه قضاؤها الی اجل قریب او الی وقت بطی ء فیذنب العبد ذنبا فیقول الله تبارك وتعالی للملك: لا تقض حاجته واحرمه ایاها، فانه تعرض لسخطی واستوجب الحرمان منی (3)؛

بنده از خداوند حاجتی را می‌خواهد و از شان خداست كه آن را در آینده‌ای نزدیك یا با تاخیر برآورده سازد؛ اما بنده مرتكب گناهی می‌شود، پس، خداوند تبارك و تعالی به فرشته می‌گوید: حاجت او را برمیاور و او را از آن محروم گردان؛ زیرا كه او خود را در معرض خشم من نهاد و مستوجب محرومیت از سوی من شد.»

در روایات به برخی از گناهانی كه از پذیرش دعا جلوگیری می‌كنند اشاره شده است. به عنوان نمونه یك مورد از این روایات بیان می‌شود.

امام سجاد علیه السلام فرموده است:

«الذنوب التی ترد الدعاء، سوء النیة وخبث السریرة والنفاق مع الاخوان وترك التصدیق بالاجابة وتاخیر الصلوات المفروضات حتی تذهب اوقاتها وترك التقرب الی الله عزوجل بالبر والصدقة واستعمال البذاء والفحش فی القول (4)؛

گناهانی كه موجب رد شدن دعا می‌شوند عبارتند از: نیت بد، پلیدی باطن، دو رویی با برادران دینی، باور نداشتن اجابت دعا، به تاخیر انداختن نمازهای واجب تا آن زمان كه وقتش بگذرد، دوری جستن از نزدیك شدن به خدای بزرگ با كار خیر و دادن صدقه، و به كارگیری كلمات زشت و ناسزا در گفتار.»

امیرمؤمنان علیه السلام تاثیر گناه در عدم اجابت دعا را این گونه بیان می‌فرماید:

«لا تستبطی اجابة دعاؤك وقد سددت طریقه بالذنوب (5)؛ اجابت دعایت را كند نخوان در حالی كه راهش را با گناهان بسته ای.»

3- ترك امر به معروف و نهی از منكر

كسانی كه این دو فریضه الهی را ترك می‌كنند دعایشان مستجاب نخواهد شد. چنانكه پیامبر گرامی اسلام در این باره فرموده است: «لتامرن بالمعروف ولتنهن عن المنكر او لیسلطن الله شراركم علی خیاركم ویدعوا خیاركم فلا یستجاب لهم (6)؛ [یا] امر به معروف و نهی از منكر كنید، و یا [این نتیجه پش می‌آید كه] خداوند، بدترین شما را بر بهترین شما مسلط می‌كند، و خوبترین شما دعا می‌كنند، ولی مستجاب نمی‌شود.»

4- ستم و تجاوز به حقوق دیگران

یكی دیگر از موانع پذیرش دعا، تجاوز به حقوق دیگران است كه در روایات فراوانی بر این مطلب تاكید شده است.

علی علیه السلام فرمودند: «ان الله عزوجل اوحی الی عیسی بن مریم علیه السلام: قل للملاء من بنی اسرائیل... انی غیر مستجیب لاحد منكم دعوة - ولاحد من خلقی - قبله مظلمة (7)؛

خداوند به عیسی بن مریم وحی فرمود: به اشراف [و بزرگان] بنی اسرائیل بگو:... من هرگز دعای كسی از شما یا دیگر آفریدگانم را كه بر گردنش حقی از دیگران است، اجابت نخواهم كرد.»

5- كسب حرام

پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله فرمود:

«ان العبد لیرفع یده الی الله ومطعمه حرام، فكیف یستجاب له وهذا حاله (8)؛ همانا بنده دستش را [برای دعا] به درگاه خدا بالا می‌برد در حالی كه خوراكش حرام است. با چنین حالی، چگونه دعایش مستجاب می‌شود؟»

همچنین در حدیث قدسی خداوند فرمود:

«فمنك الدعاء وعلی الاجابة فلا تحجب عنی دعوة الا دعوة آكل الحرام (9)؛ از تو دعا كردن و از من اجابت نمودن، پس هیچ دعایی از من محجوب نماند مگر دعای حرامخوار.»

6- غفلت و بی خبری

رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله فرمود:

«اعلموا ان الله لا یستجیب دعاء من قلب غافل لاه (10)؛ بدانید كه خداوند دعایی را كه از دلی غافل و بی خبر باشد اجابت نمی‌كند.»

7- مخالفت با حكمت الهی

در برخی از موارد، انسان به خاطر نداشتن آگاهی، چیزی را از خدا می‌خواهد كه با حكمت الهی سازگاری ندارد و به مصلحت او نیست، از این رو دعایش مستجاب نمی‌شود.

امام علی علیه السلام در این باره می‌فرماید:

«ان كرم الله لا ینقض حكمته؛ فلذلك لا تقع الاجابة فی كل دعوة (11)؛ به راستی كه كرم [و بزرگواری] خدای سبحان، حكمت او را نقض نكند؛ و از این رو هر دعایی اجابت نشود.»

خداوند متعال این مصلحت اندیشی و حكمت خود را این گونه یادآوری می‌فرماید: «عسی ان تكرهوا شیئا وهو خیر لكم وعسی ان تحبوا شیئا وهو شر لكم والله یعلم وانتم لا تعلمون» (12)؛ «بسا چیزی را خوش نمی‌دارید در حالی آن برای شما خوب است؛ و بسا چیزی را دوست می‌دارید در حالی كه آن برای شما بد است؛ و خدا می‌داند و شما نمی‌دانید.»

8- انجام ندادن فرامین الهی

احادیث و روایاتی در این زمینه وارد شده است كه به برخی از آن‌ها اشاره می‌كنیم:

در حدیثی از امام صادق علیه السلام می‌خوانیم:

«اربعة لا یستجاب لهم دعاء: رجل جالس فی بیته یقول: یا رب ارزقنی فیقول له: الم آمرك بالطلب؟! ورجل كانت له امراة فدعا علیها؛ فیقول: الم اجعل امرها بیدك؟! ورجل كان له مال فافسده فیقول یا رب ارزقنی، فیقول له: الم آمرك بالاقتصاد؟! ورجل كان له مال فادانه بغیر بینة؛... فیقول: الم آمرك بالشهادة؟ (13)؛

چهار گروهند كه دعایی از آن‌ها مستجاب نمی‌شود:

كسی كه در خانه خود نشسته و می‌گوید: خداوندا! مرا روزی ده، [خداوند] به او می‌فرماید: آیا به تو دستور تلاش و كوشش ندادم؟ و كسی كه زنی دارد و آن زن نفرین می‌كند؛ [خداوند] می‌فرماید: مگر امر او را به دست تو قرار ندادم؟ و كسی كه مالی داشته و آن را بیهوده تلف كرده و می‌گوید: خداوندا! به من روزی مرحمت كن [. خدا] به او می‌فرماید: مگر دستور میانه روی به تو ندادم؟! و كسی كه مالی داشته و بدون شاهد و گواه به دیگری وام داده [اما وام گیرنده منكر شده است، خدا به او] می‌فرماید: مگر به تو دستور ندادم كه [به هنگام وام دادن] شاهد و گواه بگیری؟»

9- خیانت دل

فردی از امام علی علیه السلام سؤال كرد: با اینكه خداوند فرموده است: «ادعونی استجب لكم» چرا دعای ما مستجاب نمی‌شود؟

آن حضرت فرمود: «به خاطر این كه دل‌های شما در هشت مورد خیانت كرد:

اول: شما خدا را شناختید ولی حق او را به جا نیاوردید، پس این شناخت سودی به حال شما نداشت.

دوم: شما ایمان به پیامبر او آوردید، سپس با سنت او به مخالفت برخاستید و شریعت او را نادیده گرفتید، پس چه شد ثمره ایمان شما؟!

سوم: شما كتابی را كه نازل شد خواندید، ولی به آن عمل نكردید. گفتید: «سمعنا واطعنا»، سپس مخالفت ورزیدید.

چهارم: شما گفتید كه از آتش می‌ترسید، در حالی كه همواره با گناهان خود به آن نزدیك می‌شوید، پس چه شد ترس شما؟!

پنجم: شما گفتید كه علاقمند به بهشت هستید، در حالی كه همواره با كارهایتان از آن دور می‌شوید، این چه علاقه‌ای است كه دارید؟!

ششم: شما نعمت‌های پروردگار را استفاده كردید ولی سپاسگزاری نكردید.

هفتم: خداوند شما را به دشمنی با شیطان فرا خواند و فرمود: «ان الشیطان لكم عدو فاتخذوه عدوا» (14) در حالی كه شما در حرف با او مخالفت و دشمنی كردید ولی در عمل با او طرح دوستی ریختید.

هشتم: شما همواره عیب‌های دیگران را در نظر آوردید و عیب‌های خود را پشت سر انداخته و فراموش كردید، آن‌ها را ملامت كردید، در حالی كه خود به ملامت سزاوارتر بودید.

پس با این وضع كدام دعا از شما مستجاب شود، در حالی كه با این كارها درهای اجابت پروردگار را بر روی خود بسته اید. (15)»

عدم اجابت دعای صالحان

گاهی دعای انسان‌های خوب نیز به اجابت نمی‌رسد در حالی كه هیچ یك از موانع مذكور نیز وجود ندارد. این دعاها به عنوان اندوخته‌ای گرانقدر در قیامت به آن‌ها می‌رسد.

از رسول خدا صلی الله علیه و آله روایت شده است كه فرمود:

«یدخل الجنة رجلان كانا یعملان عملا واحدا فیری احدهما صاحبه فوقه فیقول: یا رب! بما اعطیته - وكان عملنا واحدا - فیقول الله تبارك وتعالی: سالنی ولم تسالنی! (16)؛

دو نفر در بهشت وارد می‌شوند كه هر دوی آن‌ها یكسان عمل كرده اند، ولی یكی از آن دو، دیگری رامی بیند كه جایگاهش از او بالاتر است؛ پس می‌گوید: پروردگارا! به خاطر چه این جایگاه را به او دادی، با اینكه عمل ما یكسان بود؟ خدای متعال پاسخ می‌دهد: [به این سبب كه] او از من درخواست كرد و تو درخواست نكردی.»

در روایت دیگری، از امام صادق علیه السلام نقل شده است كه فرمود: «ان المؤمن لیدعوا الله عزوجل فی حاجته فیقول الله عزوجل اخروا اجابته، شوقا الی صوته ودعائه (17)؛ مؤمن، خدای عزوجل را در مورد حاجت خود می‌خواند، پس خداوند عزوجل [به ملائكه] می‌گوید: اجابتش را به تاخیر اندازید؛ به خاطر اشتیاق به [شنیدن] صدا و دعای او.»

* * *

ای بسا مخلص كه نالد در دعا                                             تا رود دود خلوصش بر سما

پس ملائك با خدا نالند زار                                                 كای مجیب هر دعای مستجار

بنده مؤمن تضرع می‌كند                                                    او نمی‌داند به جز تو مستند

تو عطا بیگانگان را می‌دهی                                                 از تو دارد آرزو هر مشتهی

حق بفرماید: نه از خواری اوست                                          عین تاخیر عطا یاری اوست

خوش همی آید مرا آواز او                                                          وان خدایا گفتن و آن راز او (18)

 

  • پاورقــــــــــــــــــــی

 

1) المیزان، ج 2، ص 43، با تصرف.

2) كافی، ج 2، ص 148.

3) بحار الانوار، ج 73، ص 329، ح 11.

4) همان، ص 376.

5) غررالحكم، ج 6، ص 302.

6) بحار الانوار، ج 75، ص 311.

7) الخصال، ص 337، ح 40.

8) ارشاد القلوب، ص 149.

9) بحار الانوار، ج 93، ص 373، ح 16.

10) همان، ص 321، ح 31.

11) غررالحكم، ح 3478.

12) بقره/216.

13) اصول كافی، ج 2، ص 511.

14) فاطر/35.

15) سفینة البحار، دعا.

16) بحار الانوار، ج 93، ص 302.

17) اصول كافی، ج 3، ص 479.

18) مثنوی معنوی.

1287 دفعه
(1 رای)