شرایط موفقیت در تبلیغ

گزیده سخنان حجت الاسلام و المسلمین محمدی گلپایگانی

اشاره

دومین گردهمایی مبلغان هجرت بلند مدت حوزه علمیه قم، با حضور گسترده مبلغان مهاجر، در خرداد ماه سال جاری برگزار شد. اولین سخنران صبح این گردهمایی، حضرت حجة الاسلام والمسلمین محمدی گلپایگانی، مسئول محترم دفتر مقام معظم رهبری بودند. آنچه در ذیل می‌خوانید، گزیده‌ای از سخنان ایشان در موضوع «شرایط موفقیت مبلغان مهاجر» است.

چكیده دیگر سخنرانیها و همچنین جمع بندی مطالب كمیسیونهای این گردهمایی را در شماره‌های بعدی مجله مبلغان بخوانید.

هجرت بلند مدت

«الذین یبلغون رسالات الله ویخشونه ولا یخشون احدا الا الله وكفی بالله حسیبا» (1)؛ «[پیامبران پیشین] كسانی بودند كه تبلیغ رسالتهای الهی می‌كردند و [تنها] از او می‌ترسیدند و از هیچ كس جز خدا بیم نداشتند؛ و همین بس كه خداوند حسابگر است.‌»

حضور در جمع صمیمی، و با نشاط و باصفای شما عزیزان، برای بنده سعادت بزرگی است. شخصیتهای ارزشمندی كه با قبول زحمت هجرت و دوری از شهر و دیار خود و سكونت در اقصی نقاط كشور، به قصد تبلیغ و انجام رسالت و وظیفه خطیر بیان عقائد و احكام و اخلاق و تفسیر قرآن و در یك كلمه هدایت مردم نیازمند، انجام این وظیفه را به عهده گرفته اید. انشاء الله خداوند از شما قبول كند. دیروز كه می‌خواستم از محضر آقا (مقام معظم رهبری مد ظله العالی) برای شركت در این جمع اجازه بگیرم، ایشان به همه شما سلام رساندند. از اینكه این حركت انقلابی كه اول نهالی بود و كم كم بحمد الله در اثر درایت و مدیریت صحیح، درخت تناوری می‌شود و انشاء الله به آنجا رسیده است كه «تؤتی اكلها كل حین‌» (2) و ثمرات و بركات این حركت مقدس و جنبش عظیم - كه تحت عنوان نام هجرت انجام می‌شود - روز به روز بیشتر خواهد شد، بسیار خوشحالم.

هجرت، عامل موفقیت پیامبران

هجرت موضوعی است كه در تاریخ بشریت سابقه دارد و اساس كار انبیاء اولوالعزم بوده است. سردمدار مهاجران فی سبیل الله ابراهیم خلیل الرحمن است كه برای انجام رسالت و در جهت ادای وظیفه خود به یك سرزمین خشك و بی آب و علف هجرت كرد و تنها فرزندش را در آنجا رها نمود و فقط روی سخنش با خدای تبارك و تعالی بود كه: «ربنا انی اسكنت من ذریتی بواد غیر ذی زرع عند بیتك المحرم ربنا لیقیموا الصلوة فاجعل افئدة من الناس تهوی الیهم‌» (3)؛ «پروردگارا! من بعضی از فرزندانم را در سرزمین بی آب و علف، در كنار خانه‌ای كه حرم توست، ساكن ساختم تا نماز را بر پا دارند؛ تو دلهای گروهی از مردم را متوجه آنها ساز.‌»

حضرت ابراهیم علیه السلام پس از این هجرت از خداوند متعال درخواست كرد كه قلوب مردم را به خانواده‌اش و آن سرزمین متوجه كند و آنها را تحت حمایت خود قرار دهد و از روزگار گذشته دیده شده است و امروز می‌بینیم و تا آخر دنیا هم این دعا در حال اجابت خواهد بود. این نتیجه و بركت هجرت آن حضرت است.

حضرت موسی علیه السلام نیز در هجرت به مقام كلیم اللهی نائل شد. اگر آن حضرت در شهر خود می‌ماند و هجرت نمی‌كرد معلوم نبود كه چه می‌شد؛ اما آنگاه كه در شب تاریك و بارانی و بیابان سرد و در هنگام درد زایمان خانواده‌اش گفت: بایستید تا من بروم و از آتشی كه از دور افروخته شده است، شعله‌ای برایتان فراهم كنم تا گرم شوید، از شش جهت این صدا به گوشش خورد كه: «انی انا ربك فاخلع نعلیك انك بالواد المقدس طوی‌» (4)؛ «من پروردگار توام؛ كفشهایت را بیرون آر، كه تو در سرزمین مقدس «طوی‌» هستی.‌»

رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله هم اگر هجرت نمی‌كردند و از مكه پا بیرون نمی‌گذاشتند و در شهر خودشان می‌ماندند، معلوم نبود كه تاریخ اسلام چه سرنوشتی پیدا می‌كرد. هجرت با بركت پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله موجب تشكیل حكومت اسلامی در مدینه شد و از آنجا مبانی دین اسلام پایه ریزی و تقویت گردید.

بنابراین، عامل اساسی در موفقیت پیامبران بزرگ، همان مهاجرت بوده است. و مبلغان مهاجر پیرو و رهرو آن پیامبرانند و باید قدر خود و كار خود را بدانند.

شرایط هجرت

این هجرت و حركت خداپسندانه - كه موجب شادی قلب رهبر معظم انقلاب شده است - شرایطی دارد و لازم است این شرایط در آن رعایت گردد.

1. اخلاص در عمل

این كار و حركت فقط باید برای خدا باشد و بس. در كتاب ارزشمند «منیة المرید» تالیف شهید ثانی حدیثی از قول رسول گرامی اسلام نقل شده است كه: «انما الاعمال بالنیات وانما لكل امرئ ما نوی؛ ارزش اعمال به نیات آن است و هر كس آنچه را نیت كرده است دریافت می‌كند.‌» آن حضرت در ادامه می‌فرمایند: «فمن كانت هجرته الی الله ورسوله فهجرته الی الله ورسوله ومن كانت هجرته الی دنیا یصیبها او امراة ینكحها فهجرته الی ما هاجر الیه؛ (5) هر كس در هجرتش خدا و رسول او را در نظر گیرد، به سوی خدا و پیامبر او هجرت نموده است و هر كس به خاطر دنیایی كه به آن دست می‌یابد یا زنی كه با او ازدواج می‌كند هجرت كند، [دریافت او] از هجرتش همان چیزی است كه به سوی آن هجرت كرده است.‌»

هیچ بهایی برای عمر ما جز رضایت خدا ارزش ندارد. صرف وقت و جوانی و حركت از دیار خود و تحمل مشقتهای فراوان برای هجرت، اگر برای خدا باشد ارزشمند است و خداوند بركت را در همین اخلاص قرار می‌دهد، وگرنه عمر تلف كردن و فرصت از دست دادن و حركتی بی ارزش خواهد بود.

2. آگاهی از كید دشمن

ما الان در یك وضعیت بسیار عجیبی به سر می‌بریم. دنیای ما دنیای كفر است و همینك كشورهای مختلف و در راس آنها آمریكای جنایتكار برای خاموش كردن این نوری كه در كشور اسلامی ایران فروزان شده است، همه مساعی خود را به كار می‌برند و هرچه در توان داشته باشند انجام می‌دهند. آمریكا تا سر حد امكان از امكانات مادی، فرهنگی، تبلیغی و حتی نظامی خود در جهت خاموش كردن این ندای حق كه از این كشور به جهان بلند شده است استفاده می‌كند و می‌توان گفت: این روزها؛ نه سالها و ماهها، بلكه همین روزها برای ما سرنوشت ساز است.

شما كه لباس مقدس سربازی حضرت ولی عصر علیه السلام را بر تن دارید، و اعلام كرده اید كه آقا و مولایمان امام زمان علیه السلام است و به حمایت و هدایت آن بزرگوار در انجام وظایف خود تقین دارید، باید همانند سربازی تیزهوش و فداكار از كید دشمن آگاه باشید. كسی كه لباس سربازی یك نظام را می‌پوشد، با پوشیدن این لباس به همگان اعلام می‌كند كه من نیروی مسلح این نظام هستم و در هر نقطه‌ای از كشور كه خطری متوجه نظام شود، از آن دفاع می‌كنم. ما كه لباس مقدس روحانیت را به تن كرده ایم نیز معنایش همین است و اولین شرطی كه در جهت انجام رسالت خطیرمان لازم است، آگاهی از نقشه دشمن می‌باشد.

هدف دشمن این است كه ارزشهای اسلام را زیر پا له كند. اگر در تبلیغات خودش با نهادهای انقلاب مقابله و مبارزه می‌كند نیز به همین منظور است. الان یورش به اصل مترقی ولایت فقیه در راس حمله دشمن قرار دارد. نوشته‌ها، گفته‌ها، برنامه‌های رادیویی و مصاحبه‌های آنها با افراد مریض و مسئله دار همه و همه در جهت حمله به این اصل مترقی هماهنگ شده است و دلیل این حركت نیز این است كه نظام اسلامی حول محور ولایت فقیه برپاست.

قبل از فروپاشی شوروی سابق، دنیا به دو قطب تقسیم شده بود: یكی نظام سرمایه داری بود كه در راس آن آمریكا قرار داشت و اساس كار آنها بر احترام به سرمایه بود و حالا هم هست. هر كه پول بیشتری دارد، ارزش بیشتری دارد. هر كه كارخانه زیادتری دارد، ارزش زیادتری دارد و اساسا؛ پول است كه حاكمیت می‌كند و بس! انتخابات و تشكیل مجالس و رفتن نمایندگان آنها به مجلس نیز بر همین اساس است و بنیان و اساس حكومت بر اصل نظام سرمایه داری بنا نهاده شده است.

در مقابل آنها نظام كمونیسم قرار داشت و حرفهایی را دهها سال به خورد مردم داد و بیش از نصف جهان را در اختیار گرفت و با پیش بینی عجیبی كه حضرت امام رحمه الله داشتند، در هم فروریخت و از بین رفت.

در این میان، خورشیدی در ایران طلوع كرد و نظام اسلامی استقرار یافت و حرف تازه‌ای تحت عنوان مردم سالاری دینی دارد و می‌گوید: می‌شود نه نظام سرمایه داری را قبول كرد و نه نظام كمونیزم را؛ راه سومی برای نجات بشریت وجود دارد و آن نظام مردم سالاری دینی است كه در راس آن شخصی عادل، اندیشمند، مجتهد و مبری از هرگونه نقص (از نظر ظاهر) به نام ولایت فقیه قرار دارد. این حرف، سخن تازه‌ای است كه با مطامع مستكبران شرق و غرب سازگار نیست و بساط آنها را در هم می‌ریزد. اگر این نظام در جهان جا بیفتد و مردم دنیا بفهمند راه دیگری وجود دارد كه می‌تواند آنها را سعادتمند كند، آنها بی مشتری می‌مانند. برای همین است كه با ولایت فقیه دشمنی می‌كنند.

از بعضی دوستان و همنوعان خودمان جای این گلایه وجود دارد كه گاهی در گوشه و كنار سخنانی را مطرح می‌كنند و توجه ندارند كه چه اتفاقی در این كشور افتاده است.

آن زمانی كه ما طلبه بودیم و درس می‌خواندیم (چهل سال قبل) ، گاهی یك پاسبان معمولی درب خانه یك مرجع تقلید می‌ایستاد و می‌گفت: كسی حق ندارد به این خانه وارد شود و كسی حق ندارد بیرون بیاید و آقا و بیتش را در خانه زندانی می‌كرد. آیا این جای افتخار نیست كه امروز شخصیتی روحانی، فرزند پیغمبر، كسی كه از هر نظر آماده خدمت به مردم است، انسان وارسته‌ای كه زندگیش نزد دوست و دشمن زبانزد است، فرماندهی بیش از یك میلیون نیروی مسلح را به عهده دارد؟

بنده نمی‌توانم خفایا و زوایای زندگی آن بزرگوار را بیان كنم؛ شاید راضی نباشند، اما همین قدر عرض می‌كنم كه زندگی ایشان از زندگی ما و متوسط مردم به مراتب پایین‌تر است. آیا این افتخار نیست؟ جای شكرگزاری ندارد؟ چرا بعضی متوجه و بیدار نمی‌شوند؟ عده‌ای دائما طلبكارند و نقاط مثبت بی شمار این نظام را نمی‌بینند و چشمانشان جلوی پایشان را هم درست نمی‌بیند كه در زیر این آسمان كبود تنها كشوری كه به معنای واقعی كلمه مستقل است، ایران اسلامی است.

در همین قضیه جنگ عراق تنها ایران بود كه در دنیا ایستاد و گفت: من حرف خودم را می‌زنم. كسی كه از آرمانهای امام و اصولی كه آن بزرگوار برای انقلاب و نظام ترسیم كرد، تا پای جان ایستاده و دفاع می‌كند و یك كلمه هم عقب نشینی نكرده است كیست؟ آیا او كسی جز ولی فقیه است؟

3. آگاهی از جریانات و شرایط روز

این توقع وجود ندارد كه هر كسی در متن جریانات باشد و از همه مسائل مطلع باشد؛ ولی یك مبلغ باید اصول را بشناسد و البته لازمه این سخن این خواهد بود كه حوزه مقدسه علمیه - كه الحمد لله بركات فراوانی داشته و دارد - مبلغان محترم را از نظر اطلاعات لازم پشتیبانی كند و البته چنین چیزی كم و بیش وجود دارد. افراد از طریق مطالعه روزنامه‌ها و مقایسه آنها با یكدیگر هم می‌توانند از اوضاع مطلع شوند.

نیرنگ‌ها

الف) آلوده ساختن كارگزاران

یكی از اهداف دشمن این است كه به هر وسیله ممكن كارگزاران را آلوده كند. مقصود از كارگزاران فقط فرماندار و استاندار و رؤسای ادارات نیست؛ من و شما نیز به سهم خود یك كارگزار هستیم. آنها می‌خواهند كارگزاران را آلوده كنند تا زبانشان بسته شود. دو راه برای این آلودگی متصور است: یكی ثروت و مال و دیگری مسائل شهوی. ما باید هشیار و بیدار باشیم تا نه تنها ما بلكه وابستگان ما نیز آلوده نشوند.

یك عامل برای خسارتهای زیادی كه تا كنون به پیكره این نظام وارد شده، همین آلودگی بعضی از اطرافیان كارگزاران است. باید حواسمان جمع باشد، خودمان كه الحمد لله از این مسائل بری هستیم، مواظب فرزندان و اطرافیان و دوستان و دفتریهایمان نیز باشیم.

یك روحانی كه منتسب به این نظام مقدس و سرباز حضرت ولی عصر علیه السلام و عهده دار مسئله خطیر تبلیغ است، نباید در هر جایی دیده شود، در هر مجلس شركت كند و با هر كسی نشست و برخاست داشته باشد. دشمن كاهی را تبدیل به كوهی می‌كند.

این یك حربه شناخته شده در طول تاریخ است كه از راه تطمیع و آلوده كردن افراد مقدس و مورد اعتماد مردم، كاری می‌كنند كه دیگر حرفشان در میان مردم اثر نداشته باشد.

ب) القاء ناكارآمدی نظام

یكی از نقشه‌های دشمن القاء ناكارآمدی نظام اسلامی در بین مردم است. الان بیست و چند سال از عمر انقلاب گذشته و سالی نبوده است كه مسئله و مشكل نداشته باشیم. كودتا، توطئه، جنگ و ایجاد آشوب و بلوا و هر روز یك نقشه تازه و ساز تازه، توسط دشمنان به پا می‌شود و مسئولان را چنان گرفتار می‌كنند تا چنین القاء شود كه این نظام در نظام فعلی دنیا نمی‌تواند مملكت را اداره كند. از همین جا شما می‌توانید سر و راز بعضی از آشوبها را متوجه شوید.

ج) جلوگیری از پیشرفت علمی

یكی از كارهای دشمن این است كه نگذارد مردم ایران از علم روز و پیشرفت بهره مند شوند. بیست و چند سال است كه دچار تحریم هستیم؛ حتی جلو صنایع و موادی كه مصرف دوگانه دارد، یعنی می‌تواند هم در موارد عادی مصرف شود و هم احیانا در موارد خاصی مورد استفاده قرار گیرد را می‌گیرند. البته این تحریم اقتصادی به تمام معنا چیز تازه‌ای نیست. در صدر اسلام نیز پیامبر اسلام 3 سال در شعب ابی طالب تحریم اقتصادی شد و حتی غذا برای خوردن نداشتند. امروز دشمنان، جلوی فراگیری و اشاعه علم در مراكز آموزشی و تحقیقی ما را گرفته اند، ولی به لطف و كرم خداوند و حمایتهای حضرت ولی عصر علیه السلام و با ابتكار جوانان پرشور و سعی و كوشش دلسوزان این نظام، امروز در این منطقه از جهان یكی از قویترین كشورها هستیم و اخیرا از زبان مقامات بزرگ جمهوری اسلامی؛ رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنه‌ای (مد ظله العالی) و همچنین ریاست محترم جمهور، شنیده اید كه صاحب تكنولوژی غنی سازی اورانیوم هستیم.

این یك قدم بسیار بلند است. البته ما هرگز در صدد استفاده و بدست آوردن سلاحهای مخرب نیستیم و نخواهیم بود. این با اساس اعتقادات ما سازگار نیست؛ اما در جهت صلح آمیز مثل - تولید نیروی برق - از آن بهره مند خواهیم شد.

الان جوسازی را شروع كرده اند و از همه جهات به ما فشار آورده اند كه باید فلان قرارداد را امضاء كنید، ما را در محدوده خاصی زندانی و محصور می‌كنند و به ما اجازه پیشرفت نمی‌دهند. این تنها یك نمونه از هزاران اقدام است.

اگر می‌بینید در گوشه و كنار سر و صدا می‌كنند و فریاد می‌زنند و می‌خواهند محیط علمی و تحقیق ما را دچار هیجان كنند تا فرصت تحقیق و دانش اندوزی در آن مركز علمی وجود نداشته باشد، برای همین است كه می‌خواهند ما رشد علمی و پیشرفت نداشته باشیم.

4. استفاده از متون اصلی اسلام

متون اصلی اسلام اعم از تفسیر، روایات، دعاهای ماثور و تاریخ اسلام مالامال از معارف دین است.

مكتب تشیع مكتبی پربار و غنی است؛ حتی دعاهایی كه از امامان معصوم علیهم السلام رسیده است، معارف بلندی را ارائه می‌كند.

مبلغان محترم در منطقه تبلیغی خود، مرجع مردم هستند و باید بر اساس محتوای غنی اسلامی كه از متون اصلی دین استخراج می‌شود، پاسخ گوی نیازهای مردم باشند.

5. پرهیز از بیان مطالب بی اساس

در صورتی كه مردم سؤالی را مطرح كنند كه مبلغ آن را نمی‌داند، سریع بگوید نمی‌دانم و بعدا جواب را برایتان می‌آورم. این برخورد، از ارائه پاسخهای غلط و بدون مدرك بهتر است و اصلا وظیفه مبلغ، دادن پاسخ صحیح از دین است.

6. حسن استفاده از اعتماد به روحانیون

از اعتمادی كه در سایه نظام مقدس جمهوری اسلامی، رهبری بزرگوار آن و تلاش و مجاهدت عالمان پارسا و با اخلاص، به روحانیون پیدا شده است باید استفاده نیكو كرد. مردم، روحانی را امین، رازدار، محرم و همه كاره خود می‌دانند. روحانی در نامگذاری فرزند، تربیت فرزند، رفع اختلافات خانوادگی و در همه خیر و شر مردم دخالت دارد و مورد اعتماد آنان است. این اعتماد آسان بدست نیامده است و حاصل قرنها تلاش و مجاهدت عالمان دین است؛ از اینرو باید روز به روز تقویت گردد. در محل تبلیغ، مردم نگاه می‌كنند تا ببینند این آقا چه می‌گوید، كجا می‌رود و با چه كسی رفت و آمد می‌كند.

7. توجه به همه مردم

با همه مردم خوب باشید و ارتباط برقرار كنید؛ اما به افراد و گروههای خاصی بیشتر توجه كنید. برخی از این گروههای خاص را در اینجامعرفی می‌كنیم:

الف) جوانان

جوانها را در محل ماموریت خود دریابید. پیرمردها و پیرزنها عمر خود را در مسجد گذرانده اند و به این سادگی از آن جدا نمی‌شوند؛ ولی جوانان اولا در معرض تهدید دشمنند و ثانیا سؤالات زیادی در ذهن دارند كه باید پاسخ منطقی آن را بیابند. جوانان بیشتر نیازمند نوازش هستند و اگر ساخته شوند، هر كدام از آنان سرباز دلاوری برای دفاع از تشیع و حضرت ولی عصر علیه السلام خواهند بود.

ب) خانواده شهدا

باید رفت و آمد شما با خانواده شهدا محكم باشد. همین الان رهبر معظم انقلاب با همه گرفتاریهایی كه دارند، لحظه‌ای از یاد این خانواده‌ها غافل نیستند و هر از چند گاهی شبانه به خانه‌های این عزیزان سرمی كشند. گاهی در یك شب به سه، چهار و یا نج خانواده بدون خبر قبلی سركشی می‌كنند. بیان خاطره بعضی از این ملاقاتها بسیار جذاب و شورانگیز است.

رسم آقا بر این است كه وقتی وارد می‌شوند، پدر شهید را دست راست یا چپشان و مادر شهید را طرف دیگر و اگر فرزندی داشته باشد روی زانویشان می‌نشانند و دست محبت روی سر و صورت آنها می‌كشند و با كمال صمیمیت و یگانگی؛ مثل عضو یك خانواده، با آنها حرف می‌زنند. گاهی وقتی وارد می‌شوند، چون پدر و مادر شهید از قبل خبر نداشته اند كه آقا به خانه آنها می‌آیند - آن هم در كوچه‌های پرت و پلای جنوب شهر و خانه‌های محقر - تا در را باز می‌كنند و چشمشان به صورت نورانی آن بزرگوار می‌افتد، باورشان نمی‌شود، زبانشان بند می‌آید و می‌خواهند سلام كنند اما نمی‌توانند.

چند سال قبل، شبی در خدمت ایشان بودیم تا به یك خانواده شهید سر بزنیم. این خانواده دارای دو شهید بود. آقا از مادر شهید سؤال كردند: عكسهای این شهیدان هست؟

گفتند: بله.

فرمودند: بیاورید بگذارید جلوی من.

عكسها را آوردند. ایشان با دست اشاره كردند و فرمودند: این برادر بزرگ كجا شهید شده است؟

گفتند: در فلان عملیات، در فلان منطقه.

آن یكی كجا شهید شده است؟

گفتند: در فلان عملیات، فلان منطقه.

ایشان چكاره بودند؟

گفتند: ارتشی بود.

ایشان چكاره بودند؟

گفتند: سپاهی بود.

فرمودند: می‌شود از شهیدانت برای من بگویی؟

عرض كرد: آقا! وقتی پسر اولم - كه ارتشی بود - شهید شد، مرا از طریق بنیاد شهید به مكه بردند. ما مدینه اول بودیم و بعد از مدینه به مكه رفتیم. در مكه معظمه كارها تمام شد و در شرف برگشت بودیم، در آن ساعتهای آخر كه دیگر قرار بود حركت كنیم و به جده بیائیم تا برای پرواز به سوی ایران آماده شویم، من در اتاقم در مسافرخانه نشسته بودم، نماز می‌خواندم و منتظر بودم تا اعلام حركت كنند. همینطور كه سر سجاده‌ام بودم، دیدم خانمی به اتاق من وارد شد، سلام كرد و اسم مرا برد و به من فرمود: فلانی تو به تهران برمی گردی در حالی كه فرزند دوم تو هم شهید شده است؛ شما با هم به تهران می‌رسید. همین الان، در همین فرصت كمی كه داری، یك برد یمانی تهیه كن، با آب زمزم بشوی، دور خانه خدا طواف بده و با خودت ببر.

بدون اینكه توجه داشته باشم كه او كیست و از كجا نام مرا می‌داند، گفتم: خانم! من همه پولهایم را خرج كرده‌ام و پولی ندارم. فرمود: زیر سجاده ات پول هست، بردار و برو.

او خداحافظی كرد و رفت و من به خود آمدم كه او چه كسی بود؟ سجاده‌ام را كنار زدم، دیدم یك پنجاه ریالی نو زیر سجاده است. آن را برداشتم و با عجله به بازار بردم، برد را تهیه كردم و با آب زمزم شستم و طوافش دادم و باخودم به ایران آوردم.

وقتی كه به فرودگاه رسیدیم، به من اعلام شد كه از ستاد معراج جنازه فرزند تو را می‌آورند. با هم به منزل رفتیم و در محله ما غوغایی برپا شد. مدتها مردم می‌آمدند و می‌رفتند و تعزیت می‌گفتند، تا اینكه شبی همین پسر دوم را در خواب دیدم. به او گفتم: چطوری؟ گفت: من خیلی خوبم. گفتم: برادرت كجاست؟ گفت: او با ما نیست؛ جای دیگری است، ولی وضع او هم خیلی خوب است. گفتم: تو كجا هستی؟ گفت: من و تعدادی از دوستانم در آسمان چهارم در خدمت عیسی مسیح علیه السلام هستیم و زمانی كه حضرت ولی عصر علیه السلام ظهور بفرمایند به همراه حضرت عیسی علیه السلام به زمین خواهیم آمد و در ركاب حضرت ولی عصر علیه السلام خواهیم بود.

آنچنان این زن آن جلسه را منقلب كرد كه همه ما اشك می‌ریختیم. جالب اینجاست كه این زن سواد نداشت و این ماجرا را تعریف می‌كرد. این در حالی است كه بسیاری از باسوادها نمی‌دانند كه یكی از یاران حضرت مهدی علیه السلام، حضرت عیسی مسیح علیه السلام است و جایش در آسمان چهارم می‌باشد.

زمانی كه مقام معظم رهبری به خانواده شهدا سر می‌زند یا آنها به خدمت آقا می‌رسند، ایشان با تمام وجود به آنها توجه دارند.

تذكر این نكته برای حساس سازی مبلغان محترم نسبت به خانواده شهدا بود.

یكی از چیزهایی كه دشمن با آن مبازره می‌كند، مكتب شهادت است و این یكی از ارزشهای اسلامی است كه امام امت آن را زنده كرد.

ج) رزمندگان، ایثارگران و بسیجیان

دسته دیگری كه در محل تبلیغ باید مورد عنایت ویژه قرار گیرند، رزمندگان و ایثارگران و بسیجیان هستند، یعنی همان كسانی كه پای نظام ایستاده اند و خواب خوش را برای پاسداری از نظام بر خود حرام می‌كنند.

اگر می‌بینید امروز بعضی از افراد نادان در حرفها و تظاهراتشان به بسیج اهانت می‌كنند، دلیلش این است كه اینها سربازان بدون مزد و مواجب نظام هستند، اینها كسانی هستند كه اگر دو لب مبارك رهبر برای استمداد و یاری بجنبد، دیگر به سن و سال و شغل خود نگاه نمی‌كنند و برای دفاع از نظام اسلامی حركت می‌كنند.

د) مستمندان و بیچارگان

متاسفانه در كشور ما كم نیستند كسانی كه حتی در تامین مخارج روزانه شان مانده اند. البته رفع همه نیازمندیهای نیازمندان در توان من و شما نیست؛ اما این حدیث نبوی را نباید فراموش كرد كه: «انكم لن تسعوا الناس باموالكم فسعوهم بطلاقة الوجه وحسن اللقاء (6)؛ شما هرگز نمی‌توانید با اموال خود بر مردم احاطه كرده [و آنها را بی نیاز كنید]؛ پس با خوش رویی و خوش برخوردی آنها را در برگیرید.‌»

اگر می‌توانیم باید مشكل را برطرف كنیم و اگر نمی‌توانیم حداقل به نیازمندان دلداری بدهیم و با خوش رویی غمی از دل آنان برداریم.

8. تواضع و نرمخویی

ما خدمتگزار مردم هستیم نه رئیس آنان. خداوند متعال خطاب به پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله می‌فرماید: «ولو كنت فظا غلیظ القلب لانفضوا من حولك‌» (7)؛ «اگر خشن و سنگدل بودی، از اطراف تو پراكنده می‌شدند.‌» و همینطور می‌فرماید: «انك لعلی خلق عظیم‌» (8)؛ «تو اخلاق عظیم و برجسته‌ای داری.‌»

پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله آنچنان متواضع بود كه اگر ناشناسی وارد مجلس او می‌شد، می‌گفت: «ایكم رسول الله؛ كدامیك از شما پیغمبر خدا هستید؟» اگر انسان متواضع باشد می‌تواند از نظرات تك تك افراد جامعه بهره مند شود. اگر مردم بتوانند با آرامش و بدون هراس و ترس و ملاحظه با روحانی محل خود حرف بزنند، نظرات خود را مطرح می‌كنند و روحانی می‌تواند از نظرات آنان استفاده كند. یكی از آثار تكبر و خودبزرگ بینی، تنها ماندن و محروم شدن از نظرات و یاری دیگران است.

9. عمل به گفته‌ها

مبلغ دینی باید به گفته‌های خود عمل كند و آنچه را از مردم می‌خواهد، خود به آن پایبند باشد. امیرالمؤمنین علی علیه السلام در خطبه 175 نهج البلاغه می‌فرمایند: «ایها الناس انی والله ما احثكم علی طاعة الا واسبقكم الیها ولا انهاكم عن معصیة الا واتناهی قبلكم عنها؛‌ای مردم! سوگند به خدا من شما را به هیچ طاعتی وادار نمی‌كنم مگر آنكه پیش از آن خود عمل می‌كنم، و شما را از معصیتی باز نمی‌دارم جز آنكه خودم پیش از آن ترك می‌كنم.‌»

امام صادق علیه السلام نیز فرموده اند: «رحم الله قوما كانوا سراجا ومنارا، كانوا دعاة الینا باعمالهم ومجهود طاقتهم؛ (9) خداوند آن گروه را رحمت كند كه وسیله روشنایی و نورافشانی اند؛ آنان با اعمال و بكارگیری نهایت توان خود، دعوت كننده [مردم] به سوی ما هستند.‌»

همچنین فرمودند: «ان العالم اذا لم یعمل بعلمه زلت موعظته عن القلوب كما یزل المطر عن الصفا؛ (10) هر گاه عالم به علم خود عمل نكند، موعظه‌اش از دلها می‌لغزد، همانگونه كه باران از روی سنگ سخت می‌لغزد.‌»

 

پی‌نوشــــــــــــــــت‌ها

 

1) احزاب/39.

2) ابراهیم/25. یعنی: «هر زمان میوه خود را می‌دهد.‌»

3) ابراهیم/37.

4) طه/12.

5) منیة المرید، ص 132.

6) وسائل الشیعه، ج 12، ص 161؛ بحارالانوار، ج 68، ص 384.

7) آل عمران/159.

8) قلم/4.

9) بحارالانوار، ج 75، ص 279؛ تحف العقول، ص 301.

10) همان، ج 2، ص 39؛ كافی، ج 1، ص 44؛ منیة المرید، ص 146 و 181.

495 دفعه
(0 رای‌ها)