ستاره سُلدوز (مرحوم حاج عباسعلی حسینی)

در طول تاریخ پر افتخار شیعه، همواره عالمان و مبلغان گمنامی بوده اند كه به عشق ترویج فرهنگ قرآن و اهل بیت علیهم السلام و در پاسداری از دین الهی، در سنگر وعظ و ارشاد مردم قرار گرفته و با راهنماییها و نصایح خود و ذكر سیره و گفتار خاندان وحی، آنان را به سوی اخلاق و معنویت دعوت كرده اند.

این واعظان پر ارج و مبلغان خستگی ناپذیر در بیشتر اوقات، مناطق دور افتاده و محروم را برای دعوت و تبلیغ انتخاب می‌كردند و برای حراست و محافظت از دین مردم، خوشیها و لذات دنیوی را بر خود حرام نموده، هدایت و ارشاد آنان را وظیفه اصلی خود می‌دانستند. همچنین با ذكر مناقب و فضائل ستارگان آسمان عصمت و ولایت، عشق و دوستی مردم به اهل بیت علیهم السلام را فزونی بخشیده، به برگزاری مداوم مراسم و مجالس دینی همت می‌گماشتند.

یاد كرد این واعظان سترگ، پاسداشت سالها زحمت و تلاش بی ریا و خالصانه آنان و نكو داشت نام و یاد گمنام آن بزرگان است. یكی از این مبلغان تلاشگر، شیفته اهل بیت علیهم السلام، مردم دار، دنیا گریز و عالم اخلاقی، حجة الاسلام و المسلمین حاج عباسعلی حسینی است. نگارنده سالها توفیق آشنایی و كسب فیض از این عالم پارسا و مبلغ خستگی ناپذیر را داشته و از محضر علم و ادب او، توشه‌ها برچیده است و بر بسیاری از مطالب و نوشته‌های زیر، شاهد و گواه بوده است.

چهل سال تبلیغ

مرحوم حاج عباسعلی حسینی، نزدیك به چهل سال در منطقه سلدوز (از شهرستان نقده در استان آذربایجان غربی) به فعالیت تبلیغی و دینی پرداخت و تا آخرین لحظات عمر شریف خویش، در انجام این وظیفه مذهبی و اسلامی خود كوتاهی نكرد. بنا به نقل خود ایشان، وی در سرما و گرما، روز و شب، زمستان و تابستان و دور و نزدیك به تبلیغ و ارشاد مردم پرداخت و سختیها و دشواریهای فراوانی را نیز متحمل شد. ایشان در زمانی كه روحانی و مبلغ كم، و نیاز روستاییان به تبلیغ و وعظ زیاد بود، سوار بر اسب به هفت یا هشت روستا می‌رفت و با نفس گرم و موعظه‌های رسا، آنان را یاری می‌رساند و به این كار خود عشق می‌ورزید. در آن زمان، گاهی اسب ایشان نمی‌توانست از برف و بوران رد شود؛ ولی با این حال، ایشان به حركت خود ادامه می‌داد تا به مقصد می‌رسید.

تبلیغ و بیان احكام و دستورات الهی، اهمیت و جایگاه ویژه‌ای نزد ایشان داشت و هیچ چیز نمی‌توانست وی را از این وظیفه مهم باز دارد. صدای دلنشین و صوت زیبای او هنگام ذكر مصیبت اهل بیت علیهم السلام، بر خرمن جانها آتش می‌زد و نوای گریه را از هر گوشه مجلس بلند می‌كرد. او خود بیشتر از همه بر مظلومیت اهل بیت علیهم السلام گریه می‌كرد و عاشق واقعی امام حسین علیه السلام بود.

مرحوم حسینی تمامی اقدامات و رفتارهای تبلیغی و ارشادی خود را معامله‌ای با امام حسین علیه السلام می‌دانست و همواره تاكید می‌كرد كه طرف حساب واعظان، خود حضرت اباعبدالله علیه السلام است. از این رو، هیچ وقت انتظار دریافت وجهی از كسی نداشت و پول دادن و پول ندادن مردم هیچ تاثیری بر رفتار او نمی‌گذاشت. در تمامی سالهای تبلیغ، هر چه را كه مردم پرداخت می‌كردند - كم یا زیاد - عطای حسینی می‌دانست و به همین جهت، همواره سفارش می‌كرد كه برای پول منبر نروید و در این رابطه هیچ صحبتی با مردم نكنید. اگر دادند، عنایت حسینی است و اگر ندادند، نزد آن حضرت محفوظ است.

مردم‌داری

یكی از خصوصیات برجسته تبلیغی مرحوم حاج عباسعلی حسینی، روحیه مردم داری، ارتباط صمیمانه و دوستانه با مردم، برخورد احترام آمیز و همرنگی و یكدلی با آنان و فروتنی و تواضع بسیار ایشان بود.

درب خانه ایشان بر روی همه باز بود و هر كس هر مشكل و گرفتاری داشت با وی در میان می‌گذاشت و او نیز با دقت و حوصله فراوان به درد دل آنها گوش می‌داد و راهنماییهای لازم را ارائه می‌نمود.

در تمامی مجالس و محافل منطقه حضور می‌یافت و در مجلس ختم همگان شركت می‌كرد. به دیدار زائران و حاجیان می‌رفت و از مریضان و بیماران عیادت می‌كرد... از این رو، مراسم تشییع جنازه و مجلس ختم خود ایشان با شركت خیل كثیری از مردم، به طرز باشكوهی برگزار شد.

هر كس، در هر ساعتی كه به او مراجعه می‌نمود و برای شركت در مجلس عقد یا كفن و دفن میت، او را دعوت می‌كرد، بدون استثناء پاسخ مثبت می‌داد و برای او فقیر و غنی فرقی نداشت. با وجود او در شهر، هیچ كس معطل نمی‌شد و كار او بر زمین نمی‌ماند.

تواضع و فروتنی، برخورد خوش و دوستانه، ادب و متانت فراوان، آشنایی و ارتباط نزدیك با همه و اخلاق نیك و دوست داشتنی او، زبانزد همه بود و همواره در دل مردم جای داشت. این رابطه و رفتار گرم با مردم، تاثیر زیادی بر آنها می‌گذاشت و با دلسوزی و علاقه، آنان را به راه راست دعوت می‌نمود؛ به طوری كه بعضی از این افراد، توفیق توبه یافتند و با تشویق ایشان به حج رفتند.

انفاق و ایثار

عالم ربانی حاج عباسعلی حسینی، در انفاق و بخشش بی نظیر بود. وی نیازمندان و فقیران واقعی را می‌شناخت و با تاسی از امامان بزرگوار خود، به طور مخفیانه و پنهانی كمكهای زیادی به آنان می‌كرد. با اینكه گاهی نیاز واحتیاج خود او بیشتر از دیگران بود؛ اما هیچ وقت از احسان و انفاق دست برنداشت. او می‌گفت: كمك ما نباید اندك باشد؛ بلكه باید به گونه‌ای باشد كه شان و آبروی فقیر حفظ شود و نیازی را از او برطرف سازد.

به عنوان نمونه، هنگام پخش گوشت قربانی، برای هر فقیر چند كیلو می‌فرستاد و ابا داشت كه گوشت كمی برای آنان بفرستد.

بعد از فوت او، افراد مستمندی مراجعه می‌كردند و به فرزندان آن مرحوم می‌گفتند: شما یتیم نشده اید، بلكه ما یتیم و بی سرپرست شده ایم.

در مقام یك مبلغ نیز همواره سعی می‌كرد ضمن راهنمایی مردم و جلب كمكهای آنان، واسطه دریافت و اعطای این كمكها باشد و آنها را به دست نیازمندان واقعی برساند.

ایثار و گذشت و صبر او نیز مثال زدنی است. در طول جنگ تحمیلی، یكی از فرزندان ایشان به شهادت رسید (طلبه شهید ابوالقاسم حسینی) ، یكی دیگر به اسارت دژخیمان دموكرات كردستان در آمد و سومی نیز از ناحیه دست زخمی شد؛ اما با این حال، صبر و تحمل پیشه كرد و خم به ابرو نیاورد و راضی به رضای خدا بود. این ایثار و بردباری او نیز به عنوان روحانی و امام جماعت مردم، سرمشق و الگوی دیگران بود و مردم درسهای فراوانی از این رفتار او گرفته بودند.

تعبد داشتن و محبت اهل بیت علیهم السلام

مبلغ موفق و خستگی ناپذیر، مرحوم حسینی در انجام تكالیف و دستورات دینی و عمل به واجبات و مستحبات و ترك محرمات و مكروهات، كوشا و متعبد بود؛ به طوری كه همواره سعی می‌نمود حتی از انجام مكروهات نیز بپرهیزد.

نمازهای واجب را با تانی و حضور قلب و در اول وقت به جا می‌آورد و هیچ كاری نمی‌توانست او را از نماز اول وقت باز دارد. بعد از نماز صبح نمی‌خوابید و به قرائت قرآن و خواندن دعا مشغول می‌شد. زبان را به دروغ، تهمت و غیبت نمی‌آلود و دائما مواظب رفتار و گفتار خود بود. در بیشتر اوقات، نماز شب را بر پا می‌داشت و در دل شب با شور و شوق وصف ناپذیری به مناجات و گفتگو با خدا می‌پرداخت. تعبد او به نماز و عبادت تاثیر تبلیغی مثبتی بر دیگران می‌گذاشت و هر كس با او رفت و آمد می‌كرد، سعی می‌نمود نسبت به نماز و سایر دستورات دینی پایبند باشد.

عشق و علاقه عجیب و وافری نسبت به اهل بیت علیهم السلام داشت و در بزرگداشت نام و یاد آنان سر از پا نمی‌شناخت. نسبت به ساحت تك تك ائمه علیهم السلام - به خصوص امام حسین علیه السلام و امام رضا علیه السلام - ارادت و تولای خاصی داشت و این عشق و محبت قلبی، گسست ناپذیر و پرفروغ بود. او تلاش می‌كرد كه همیشه در سالروز شهادت امام رضا علیه السلام در مشهد باشد و در آخرین سالی كه توفیق زیارت نیافت، در روز شهادت آن حضرت از دنیا رحلت كرد.

بر این اساس، در سخنرانیها و مواعظ خود، نام و یاد اهل بیت علیهم السلام را فراموش نمی‌كرد و با بیان مصائب و سختیهای آنان، شور و حالی در مجلس ایجاد می‌كرد. همچنین علاقه و احترام خاصی نسبت به علما و مراجع - به خصوص مقام معظم رهبری - داشت و در گفتار و رفتار، این دوستی و احترام را بروز می‌داد.

358 دفعه
(0 رای‌ها)