روان‏شناسی موفقیت در نویسندگی (3)

اشاره:

در دو بخش پیشین، با تبیین برخی از معیارهای روانی موفقیت در نویسندگی، به دو رویكرد راهبردی مشكل گرا و راه حل گرا اشاره كردیم و در تشریح رویكرد موفقیت آمیز راه حل گرایانه، مدل سازی نویسندگان موفق را یكی از كارآمدترین راهكارهای موفقیت در نویسندگی برشمردیم. اكنون این بحث را دنبال می‌كنیم.

نویسنده موفق

بخش مهمی از دستاوردهای علمی و فكری و فنی و فرهنگی بشر به خاطر آشنایی او با واژه و زبان و قلم بوده است. اینجاست كه جایگاه و تعریف نویسنده و اهل قلم شكل می‌گیرد. نویسنده موفق، كسی است كه به شناختِ این دستاوردها نایل می‌شود؛ به آن می‌افزاید و آن را متعهّدانه به شیواترین و رساترین وجهی به دیگران منتقل می‌كند.

روش شناسی مدل سازی نویسندگان موفق

مدل سازی در گرو شناخت مراحل مدل سازی، مدل شناسی، و همانند سازی با مدلهاست.

مراحل مدل سازی (1)

1. الگوسازی مهارت

ما با قرار گرفتن در قالب ذهنی، روحی و فكری نویسنده موفق می‌توانیم مهارتهای او را به عنوان الگو محقّق و عملی كنیم. برای این كار، رفتارهایی را كه می‌خواهیم برای موفقیت در نویسندگی الگو كنیم، انتخاب می‌نماییم و آن قدر به اجرای آن رفتارها و شیوه‌های «الگو» ادامه می‌دهیم كه بتوانیم مانند او تفكّر و رفتار نماییم. در واقع می‌توان گفت همه عناصرِ رفتار و شیوه الگو را بر می‌گیریم و اجرا می‌كنیم.

2. پالایش الگو

در مرحله دوم به صورتی منظم، عناصر رفتار و شیوه الگو را رها می‌كنیم و از آنها به تدریج دست می‌كشیم و به تفاوتی كه بروز می‌كند، توجّه می‌كنیم. اگر كنار گذاشتن آن بخش از شیوه و رفتار الگو روی نتایجی كه می‌گیریم، تأثیر بگذارد، آن بخش از رفتار، بخش اصلی و مهمِ الگوی ماست. امّا اگر روی نتایجی كه می‌گیریم تأثیر نگذارد و تفاوت چندانی ایجاد نكند، معلوم می‌شود كه آن بخش ضرورت ندارد.

در این مرحله ما در واقع الگو را پالایش می‌كنیم و دركی آگاهانه از آن به دست می‌آوریم و به سادگی می‌فهمیم كه كدام یك از عناصر رفتار و افكار الگو برای موفقیت ما در نویسندگی ضروری است؛ آن گاه این عناصر موفقیت را درونی می‌سازیم.

3. انتقال مهارت

مرحله سوم، طرّاحی روشی برای انتقال این مهارت به دیگران است.

یك نویسنده خوب و موفق در مدل سازی كسی است كه بتواند از عناصرِ ضروری موفقیت چنان استفاده كند كه مخاطبان او شخصا بتوانند با عملی كردنِ شیوه‌های پیشنهادی او نتایج موفقیت آمیز مورد نظر را به دست آورند.

اگر در كار مدل سازی موفق باشیم، باید بتوانیم مانند الگوی خود رفتار كنیم.

مدل شناسی

مدل شناسی نویسندگان موفق در گرو شناسایی هوشمندانه فرایند تفكر و رفتار آنان است. این فرایند به ما كمك می‌كند تا به روند پرورش ادبی ذهن، شیوه‌های خلاّق سازی تخیل و مدیریت دنیای درونِ نویسندگان موفّق آگاه شویم. از این رو به انواع مدل شناسی می‌پردازیم.

الف. مدل شناسی سخن كاوانه (حضوری)

این روش به ما می‌آموزد كه چگونه به صورت حضوری و مشاهده‌ای با نویسندگانِ موفّق، همسخن شویم.

«زمانی كه یك نویسنده موفّق از طریق توصیفات كلامی به قدر كافی تجربه گام به گام موفقیت خود را در نویسندگی آشكار می‌كند، می‌توانیم با گوش دادن به سخن او فرایند موفقیت او را شناسایی كنیم.‌» (2) شناخت روندِ پلكانی موفقیتِ او اهمیتِ بسزایی در امكانِ تكرار موفقیتهای تدریجی‌اش در وجودمان دارد؛ یعنی مدل سازی را ممكن‌تر می‌سازد.

این گونه مدل شناسی سخن سنجانه با دو رویكردِ پرسشگرانه میسّر می‌شود:

1. رویكرد فرایند شناسنامه

با این رویكرد، از نویسنده موفق می‌پرسیم: «اگر بخواهم نویسنده‌ای مثل تو شوم، چه باید بكنم كه در نویسندگی مثل تو بیندیشم و رفتار كنم؟ چگونه شیوه‌های موفقیت خود را می‌آفرینی؟ دقیقا چه مراحلی را ـ و این مراحل را ـ چگونه طی كرده‌ای كه به این مرحله از موفقیت رسیده ای؟ اگر شیوه پرسیدنهایتان مؤثر واقع نشد، آن را تغییر دهید و پرسشهای فرایند كاوانه دیگری را در پیش بگیرید تا بشناسید كه آنها چه كرده اند؛ آن گاه خواهید دانست كه چه باید بكنید تا در نویسندگی موفّق شوید. به گفته گابریل سه‌ای «هنرمند با شناختنِ آنچه كرده اند، می‌فهمد كه چه باید كرد.‌» (3)

وقتی فرایند موفقیت هر نویسنده‌ای را كشف كردید و شناختید، می‌توانید آن را به مراحلِ آن چیزی كه می‌خواهید در وجود شما اتّفاق بیفتد، تغییر دهید.

بنابراین مهم این است كه بتوانید بر باورها و فرایندهای ذهنی و جسمی نهفته در پسِ آن باورها مسلط شوید و در خود شبیه سازی نمایید.

2. رویكرد موقعیت سنجانه

همانطور كه می‌دانید حروف جدولِ كلمات، از طرف افقی و عمودی با هم همخوانی كامل دارند و شبكه‌ای سازگار تشكیل می‌دهند.

پرتوهای پراكنده خورشید، زمانی خاصیتِ آتش زایی پیدا می‌كنند كه بر اثر عبور از ذرّه بین در یك نقطه متمركز می‌شوند. ما نیز با گردآوری و پالایشِ افكار و رفتارهای موفقیت آمیز نویسندگان موفق می‌توانیم جدولِ معرفتی موفقیت آمیزی در ذهن خود پدید آوریم، به گونه‌ای كه قادر به استفاده مؤثر از این منظومه فكری و رفتاری سازمان یافته باشیم. لازمه چنین كاری آن است كه موقعیتِ ویژه خود را به عنوان فردِ شناسا به خوبی شناسایی كنیم؛ از این رو از خود می‌پرسیم كه «در میدان وسیعِ نویسندگی جایگاه من كجاست؟ استعدادهای خاصّ من كدام است؟ چگونه باید راهِ خلاقیتِ خود را از میانِ انبوهِ ایده‌ها، افكار و رفتارهای گوناگون بیابم و پیشروی كنم؟ به چه هدفی، چرا و چگونه می‌خواهم برسم و اگر به هدفم برسم، چه تأثیراتی روی من و زندگی‌ام و اشخاص دیگر خواهد گذاشت؟»

این ارزیابی از آن جهت مهم است كه یك نویسنده، نقش بسیار مهمی در سرنوشت خود و دیگران دارد و به گفته دیزرائیلی «ممكن است یك نویسنده به اندازه یك سیاستمدار یا یك جهانگشا در تغییر سرنوشت دنیا دخالت داشته باشد.‌» (4) آنچه ما را در رساندن به سكوهای بلند موفقیت یاری می‌كند این است كه به سفر موفقیت آمیز در مسیر نویسنده شدن علاقه مند باشیم، هدف را ارزشمند و دست یافتنی بدانیم و باور داشته باشیم كه می‌توانیم از عهده نویسندگی برآییم وگرنه خود را با تمام وجود برای انجام كارهایی كه موفقیت ما را در نویسندگی تضمین می‌كند، متعهد و مقید نخواهیم كرد و البته می‌دانیم كه به قول جو دیوید بلامی «موفقیت، امری نسبی است و به محض اینكه شما به قسمتی از آن دست یافتید، دیدتان درباره موفقیت بازتر می‌شود.‌» (5) و متوجه می‌شوید كه سكوهای دیگری نیز هست كه فتح شدنی است و برای موفقیت جامع در نویسندگی، ضرورت دارد كه با ادبیات و شاهكارهای ادبی ملل مختلف آشنا شویم. و عناصر ضروری آنها را برگیریم و بهره مندی خلاّقانه‌ای از آنها داشته باشیم، لكن به گفته ایزابل زاگلر «هر نویسنده‌ای باید محل و جایگاهِ خود را در عرصه خلاّقیت به خوبی تشخیص دهد.‌» (6)

ب. مدل شناسی مطالعه‌ای (غایبانه)

1. مطالعه زندگی‌نامه خود نوشت نویسندگان موفق

می توان گفت یكی از راه‌های مناسب برای شبیه سازی فكری، احساسی و رفتاری این است كه به مطالعه «زندگی نامه نویسندگی» و «خاطرات زندگی نویسندگی» نویسندگان موفق بپردازیم و از زبان قلمشان به رمز و راز موفقیتشان پی ببریم و آن گاه بكوشیم خود را با آنان همانند سازی كنیم. به قول همای شیرازی:

بیستون كندن فرهاد نه كاریست شگفت                                                شور شیرین به سر هر كه فتد كوهكن است

البته مطالعه زندگی نامه‌های نویسندگان موفق كه به قلم دیگران نوشته شده نیز مفید است.

2. مطالعه آثار نویسندگان موفّق

نویسندگان موفق معاصر به زبان روز می‌نویسند. می‌توانیم كتابها و مقالات آنان را بخوانیم. مطالعه آثار آنان به ما كمك می‌كند كه هم با زبان و اندیشه این نویسندگان، آشنا و مأنوس شویم و هم به طور غیر مستقیم با زبان مخاطبانشان كه مخاطبان ما هم هستند؛ چرا كه این نویسندگان عصر آشنا، به زبان فرهنگی خوانندگان عصر خویش آشنا هستند و به گونه‌ای فكر می‌كنند و می‌نویسند كه خوانندگان آثارشان به خوبی نوشته‌های این نویسندگان را می‌فهمند.

ما نیز اگر با آثار و نوشته‌های نویسندگان معاصر نویس آشنا و مأنوس شویم، می‌توانیم به سیستمهای اندام وار فكری و مدیریت ذهنی و روحی آنان آشنا شویم و از نظر ذهنی به تدریج با آنان هم افق و همسطح شویم، یعنی ذهنمان با روش خلاقیت ورزی ذهن آنان آشنا می‌شود و می‌توانیم بفهمیم آنان چگونه فكر می‌كنند و چگونه مفاهیم ناب و نو را در ذهنشان خلق می‌كنند و برای ارائه مفهومی كه در تخیل و ذهن خود آفریده اند، از چه شگردی استفاده می‌كنند.

آن گاه می‌توانیم محصول فكری و ذهنی مشابه محصول فكر و ذهن آنان و حتی بهتر از آنها ارائه كنیم؛ چرا كه مطالعه آثار این نویسندگان موفق و نیز نویسندگان موفق گذشته، ذهن را پویا و ورزیده و سیستم خلاقیت را در وجود آدمی فعال می‌سازد.

آندره موروا، نویسنده مشهور فرانسه، می‌گوید: «كسانی كه بخواهند نویسنده شوند، باید نویسندگان واقعی عصر خود و گذشته را بشناسند و آثار آنها را مطالعه كنند تا گذشته از كسب سرمایه‌های فاخر معنوی، برای ایجاد آثار ارزنده، سخن سنج گردند... بهترین روش كار آموزی برای نویسندگان مبتدی و جوان، خواندن آثار بزرگان ادب است. مطالعه دقیق این گونه آثار، راه و روشی را كه باید برای به وجود آمدن آثار بزرگ طی شود، به نویسنده مبتدی می‌نماید و آشنایی با روش و سبك كار بزرگان ادب، نمونه‌ها و سرمشقهای با ارزشی پیش چشم او قرار می‌دهد و به این وسیله ذوقش تلطیف می‌شود و تخیل او پرورش می‌یابد و ذهنش بارور و فكرش تقویت می‌گردد.‌» (7)

مدل سازی خلاّقانه

نیچه می‌گوید: «بدترین پاداش یك استاد این است كه شاگردانش تا ابد در حال شاگردی او باقی بمانند.‌» (8) اگر نویسندگان موفق صرفا از نویسندگان دیگر تقلید می‌كردند و فقط شیوه‌های آنان را به كار می‌بردند و از خود ابتكاری به خرج نمی‌دادند، هرگز به این مرحله از موفقیت نمی‌رسیدند. تونی بوزان در كتاب «راه نبوغ» می‌نویسد: «اگر پیكاسو مانند ونگوگ نقاشی كرده بود، صرفا به عنوان یك نسخه بردار مشهور می‌شد و هرگز در شمار نوابغ روزگار قرار نمی‌گرفت.‌» (9)

بنابراین برای موفقیت در نویسندگی، در عین مدل سازی نویسندگان موفق، نباید خود را در مقابل آنان ببازیم و در آنان هضم و محو شویم. بلكه باید ضمن حفظ استقلال فكری و روحی و احساسی خود، رموز موفقیت در نویسندگی را از آنان بیاموزیم و با بهره گیری سنجیده و پویا از شیوه‌های موفقیت آمیز آنان، قدرت خلاقیت خود را فعال كنیم و پس از مدتی تقلید آگاهانه از نویسندگان موفق، شیوه‌ای بدیع و منحصر به فرد در پیش گیریم و اسیر روشهای تحدید كننده و خلاقیت زدایانه و استعداد سوزانه نشویم.

بهترین روش آموختن آن است كه پس از مدتی، شما را به نویسنده‌ای مولِّد و خلاّق و مستقل و موفق تبدیل كند.

هوش و استعداد، توانایی آموخته است (10)

استعداد در واقع نوعی شناخت از تواناییهای خود در زمینه‌های مختلف است و میزان استعداد بالفعل شما را نوع توان شناسی شما در لحظه حاضر تعیین می‌كند. شما آموخته اید كه خود را بی استعداد یا كم استعداد یا با هوش و یا با استعداد بدانید و این آموخته، محدوده استعداد فعلی شما را مرزبندی می‌كند. شما می‌توانید بیاموزید كه خود را تواناتر ببینید تا آنجا كه به این باور برسید كه هیچ مسئله قابل تغییری وجود ندارد كه نتوانید آن را تغییر دهید. در این صورت، همه امور ممكن را ـ كه در نظر بسیاری از انسانها غیر ممكن جلوه می‌كند ـ می‌توانید محقّق سازید.

علت اینكه بسیاری از انسانها خیلی از امور را غیر ممكن تصور می‌كنند این است كه تا كنون كسی برای تحقق آن امور «تلاش لازم» را نكرده است، نه اینكه تحقّق آن امور واقعا ناممكن بوده باشد.

معیار قضاوت در مورد میزان استعداد یك فراگیرنده، مقدار زمانی است كه او برای تسلط یافتن بر یك درس به آن نیاز دارد. اگر فردی در مدت زمان كافی به یك درس تسلّط یابد، او فردی با استعداد و با هوش تلقی می‌شود. بنابراین هر فردی با منظور كردن وقت كافی، می‌تواند آن طور كه باید بر یك درس تسلط یابد و در نتیجه خود را باهوش و با استعداد بداند.

در صورتی كه بخواهید می‌توانید با منظور كردن وقت و تلاش كافی تقریبا به هر شیوه‌ای از شیوه‌های موفقیت در نویسندگی تسلط یابید. ولی انسانهای ناموفق با زدن بر چسب «بی استعداد» یا «كم استعداد» به خود، تنبلی، «كم وقت گذاری» و «كم كوشی» خود را توجیه می‌كنند و مجوّزی جعلی و ـ در واقع ـ خود فریبانه جهت ادامه ندادن به نویسندگی برای خود فراهم می‌نمایند. ولی شما می‌توانید انتخاب كنید كه خود را با استعداد بدانید و در نویسندگی موفق شوید؛ چرا كه گستره تواناییهای شما تا حدّ گسترده‌ای زاییده انتخابهای شماست.

آن كیست كه دل نهاد و فارغ بنشست                           پنداشت كه مهلتی و تأخیری هست

گو میخ مزن كه خیمه می‌باید كند                                گو رخت منه كه بار می‌باید بست

استا نیلاوسكی می‌گوید: «در هنر، به تعویق انداختن، تنبلی، هوسها، اختناق، بدخویی، نفهمیدن، نقص و تكرار اشتباه، تمام اینها زیانبخش است و باید از بین برود. برای نیل به مقام هنر [مندی] باید مانند كودكان ـ كه به بازی خود ایمان دارند ـ به هنر خویش مؤمن باشید تا به واقعیت هنر پی برده، هنرمندی بزرگ گردید.‌» (11)

پروفسور هووارد گاردنر (professor Howard Gardner) ، پروفسور روبرت ارنشتاین (Robert Ornstein) و تونی بوزان به این نتیجه رسیده اند كه هوش، انواع مختلفی دارد و اگر هر یك از این انواع به خوبی پرورش پیدا كند، در هماهنگی با یكدیگر كار می‌كنند.

یك شخص واقعا باهوش كسی نیست كه صرفا با اعداد و كلمات خوب بازی كند. بلكه باهوش كسی است كه به طرزی هوشمندانه با همه فرصتها، موقعیتها و مسائل ناشی از محیط برخورد نماید.

هوشِ حقیقی به این معناست كه مغزتان با تمامی جنبه‌های زندگی درگیر باشد؛ با مغزتان ورزش كنید؛ با مغزتان با اشخاص تماس بگیرید و رابطه برقرار كنید و سرانجام با آن و قلبتان دوست بدارید و عشق بورزید.

هوش انسان را به ده بخش تقسیم كرده اند: هوش خلاّق ـ هوش شخصی ـ هوش اجتماعی، ارتباطی ـ هوش معنوی ـ هوش فیزیكی ـ هوش حسّی ـ هوش جنسی ـ هوش عددی ـ هوش فضایی ـ هوش كلامی.‌» (12)

معاصر نویسان موفق

به منظور آشنایی با نوشته‌های معاصر، آثار تنی چند از نویسندگان معاصر را به عنوان نمونه پیشنهاد می‌كنیم تا با مطالعه تدریجی این نوشته‌ها و نوشته‌های دیگر، به هم سطح شدن تدریجی با افق ذهنی نویسندگان موفق معاصر برسیم.

سید مهدی شجاعی

سید مهدی شجاعی، داستان نویس، روزنامه نگار و نویسنده معاصر و كارشناس رشته ادبیات دراماتیك است. برخی از آثار او عبارتند از: سانتا ماریا، غیر قابل چاپ، صمیمانه با جوانان وطنم، داستان سیستان، امروز بشریت، عشق به افق خورشید، رسم بر این است، من او، گزیده ادبیات معاصر، شكوای سبز، كشتی پهلو گرفته، از دیار حبیب، پدر عشق و پسر، بوی سبز پونه‌ها، بر محمل بال ملائك، وقتی او بیاید، والعادیات، اندوه برادر، سلام بر وحی، حكایت آن سر، خانه خودمان، دوست قهوه‌ای، در قصر ملك بانو، رزیتا خاتون، پرنده و شكارچی، خدا كند تو بیایی، آفتاب در حجاب و.... (13)

جواد محدّثی

برخی از آثار ایشان عبارت است از: روایت انقلاب 1 و 2، چشم دل، هنر در قلمرو مكتب، از همدلی تا همراهی، از ساحل به دریا، اخلاق معاشرت، با اصحاب قلم، خط سبز سلوك، رواق روشنی، سینای نیاز، گامی در مسیر، مینای قلم و... . (14)

سید ابوالقاسم حسینی (ژرفا)

از جمله آثار ایشان می‌توان به «بهشت ارغوان، بر ساحل سخن، بر بال قلم، هدیه‌ای از دوست و... اشاره كرد.

همچنین می‌توانید با مطالعه آثار نویسندگان دیگر از این دست به ویژه متون زیبای داستانی، ادبی، شعر نو و كهن، به پرورش ادبی ذهن خود بپردازید. در آینده، آثار دیگری از نویسندگان دیگر معرفی خواهیم كرد.

نویسنده شدن، هنر و فن است و لذا ورزیدنی است و با «مطالعه» و «نوشتن» می‌توان نویسنده شد. باید این آثار و آثار دیگر را مطالعه كنیم تا ماهیچه‌های ادبی ذهنمان ورزیده و قوی شود و بتوانیم ذهنی آفرینشگر و مفهوم ساز و سخن پرداز داشته باشیم. آن گاه با ذهن پرورش یافته خود بر آفرینش متنهای زیبا، بدیع و بی بدیل نایل شویم.

جان جیكس می‌گوید: «اگر نویسنده تمرین نكند و دائم ننویسد و خودش را وقف نویسندگی نكند، هرگز استعداد نویسندگی‌اش رشد نمی‌كند و به بلوغ نمی‌رسد.‌» (15) و جكی كالینز می‌نویسد: «باید زیاد نوشت، خیلیها فقط حرف نوشتن را می‌زنند، اما رمز موفقیت در نوشتن است، نه در حرف زدن.‌» (16) و «باید این را بپذیریم كه روزی نویسندگان جوان موفق خواهند شد بر محدودیتهای خودشان فایق آیند و در نویسندگی به اوج برسند.‌» (17)

 

  • پاورقــــــــــــــــــــی

 

1. برداشتی آزاد و ابتكاری از «برنامه ریزی عصبی كلامی NLP»، نوشته جوزف اكو نور و جان سیمور، ترجمه مهدی قراچه داغی.

2. اقتباسی آزاد و ابتكاری از «NLP و ایجاد تغییرات سریع فردی»، ریچارد بندلر و جان گریندر، ترجمه هومن مجرّدزاده كرمانی، ص128.

3. «رهنمون»، ص 828.

4. همان، ص 768.

5. «فن داستان نویسی»، ترجمه محسن سلیمانی، ص25.

6. «هنر نویسندگی خلاّق»، ص11.

7. «هنر نویسندگی»، اندره موروا، ترجمه بهروز زكاء، مجله سخن، دوره چهاردهم، شماره 4 و 5، ص 428 ـ 442 (به نقل از «روش نویسندگان بزرگ معاصر»، ص 51 و 57) .

8. «رهنمون»، ص 816.

9. «راه نبوغ»، تونی بوزان، برگردان مهدی قراچه داغی، ص 26.

10. برخی از مطالب این قسمت، الهام گرفته از كتاب «نقاط ضعف شما» نوشته دكتر وین دایر، ترجمه اصغر سجادیان است.

11. «رهنمون»، ص 818.

12. «راه نبوغ»، ص 8 ـ 10 (با اندكی تغییر) .

13. برخی از عناوین كتابها برگفته از WWW. Persian-Language. Org (سایت شورای گسترش زبان فارسی) است.

14. برخی از عناوین كتابها برگرفته از وبلگ استاد جواد محدثی است.

15. «فن داستان نویسی»، ترجمه محسن سلیمانی، ص 34.

16. همان، ص17.

17. «هنر نویسندگی خلاّق»، ایزابل زاگلر، ترجمه خداداد موقر، ص 20 (با اندكی تغییر) .

423 دفعه
(0 رای‌ها)