درآمدی بر تبلیغ در نهج البلاغه

تحلیل موضوع شناختی نهج البلاغه ژرفای این کتاب ارزشمند را بیشتر روشن می‌سازد. یکی از موضوعهای بایسته پژوهش در نهج البلاغه مساله تبلیغ دین است که از دو منظر مختلف می‌توان آن را بررسی کرد:

یکی مباحث مربوط به تبلیغ و دیگری تحلیل نهج البلاغه از منظر روش‌های تبلیغی به کار رفته در سخنان امیرالمومنین علی علیه السلام.

در این مقاله کوشش خواهد شد که با ارائه نمونه هایی، گام نخست برای فراهم آوردن زمینه اهتمام طلاب فاضل و علاقمند به این موضوع برداشته شود.

برای سهولت بررسی، شایسته است اجزای یک ارتباط تبلیغی و نحوه ارتباط آنها را با یکدیگر معین سازیم.[1]

می توان برای تبلیغ به عنوان یک ارتباط هشت جزء به شرح زیر برشمرد و برای هر یک نیز نمای را پیشنهاد کرد:

 

 

 

 

اکنون اگر بر اساس این مدل ارتباطی به نهج البلاغه بنگریم، مشاهده می‌کنیم که سخنان منقول از امیرالمومنین علیه السلام در نهج البلاغه، مطالبی قابل توجه در باره هریک از اجزای این مدل ارتباطی آمده است.

در این مقاله تنها به ارائه نمونه‌هایی از سخنان حضرت درباره هریک از اجزای مدل ارتباطی پیش گفته خواهیم پرداخت تا به یاری خداوند زمینه لازم برای مطالعات و بررسی‌های بیشتر فراهم آید.

برای بررسی تبلیغ در نهج البلاغه بر اساس این مدل، از دو زاویه می‌توان به آن پرداخت:

روش اول نگاه به نهج البلاغه به عنوان یک پیام دینی و تلاش برای یافتن و تحلیل دیگر اجزای مدل انتقال این پیام است؛ یعنی، اگر نهج البلاغه را یک پیام تبلیغی بدانیم، فرستنده این پیام امیرالمومنین علی علیه السلام است و دریافت کنندگان این پیام از یک سو مخاطبان پیام‌های علی علیه السلام در آن زمان؛ یعنی، سپاهیان حضرت، مردم مدینه، مردم کوفه، سپاهیان دشمن و افرادی از علاقمندان علی علیه السلام مانند امام حسن علیه السلام، محمدبن ابی بکر، مالک اشتر، عثمان بن حنیف، والیان منتخب حضرت و افرادی از دشمنان وی مانند معاویه و زیاد بن ابیه بوده اند، از سوی دیگر همه کسانی که به این کتاب دستری دارند، در زمره مخاطبان و دریافت کنندگان این پیام به شمار می‌آیند.

بر این اساس ابزار ارسال این پیام روش خطابه و نامه نگاری و تدوین عهدنامه بوده است و روش‌های بکار رفته از سوی حضرت برای انتقال هرچه بهتر پیام و بالا رفتن میزان تاثیرگذاری آن بر مخاطب نیز روش‌هایی متعدد مانند: برهان، تمثیل، تکرار، عتاب، مدح، حذر، برانگیختن احساسات، سوگند؛ استناد به تاریخ و استناد به قران بوده است.

ظرف ارسال این پیام از نظر مکانی قلمرو زندگی مخاطبان آن در آن زمان و پهنه گیتی در زمان حاضر است و از نظر زمانی نیز گرچه این پیام‌ها به طور عمده در طی سالهای 35 تا 40 قمری صادر شده است ولی همچنان در این پیام به مخاطبانی تازه منتقل می‌شود. واکنش‌هایی که پس از ایراد خطبه‌ها و یا ارسال نامه‌های حضرت از سوی مخاطبان بروز می‌یافته و معمولاً حضرت نیز نسبت به آن عکس العمل نشام می‌داده اند و نیز واکنش‌هایی که در طول تاریخ درباره این کتاب و مفاد و حتی اسناد آن بروز یافته است، همگی می‌تواند در زمره بازخوردهای آن به حساب آید. [2]

موانع مختل کننده ارسال پیام نیز در مقطع حیات امیرالمومنین علیه السلام کلیه موانعی است که بر سر راه ایراد خطبه و فهم مفاد آن‌ها وجود داشته است. در دوران پس از حیات آن حضرت نیز کلیه موانع موجود بر سر راه نشر و توزیع و فهم این کتاب پارازیت‌های ارسال این پیام به شمار می‌آید. طبیعی است برای پرداختن تفصیلی به هریک از این جنبه‌ها فرصت مجالی دیگر می‌طلبد.

ولی روش و منظر دیگری که مورد نظر ما در این مقاله است، آموزه‌هایی از نهج البلاغه درباره هریک از عناصر هشت گانه مدل تبلیغ دینی است. که با مرور نهج البلاغه می‌توان به آنها دست یافت و به عنوان نخستین گام در این زمینه، تنها به نمونه‌هایی پراکنده اشاره خواهد شد و امید است سرآغاز مطالعاتی بیشتر در این زمینه می‌شود. [3]

فرستنده پیام تبلیغی

خداوند منشا همه پیام‌های تبلیغی دینی است و پیامبران علیهم السلام، پیامبراسلام صلی الله علیه و آله وسلم و ائمه هدی علیهم السلام اولیای خدا و واعظان متعظ نیز در یک سلسله طولی، پیام تبلیغی دینی را به مخاطبان می‌رسانند:

« فبعث فیهم رسله و واتر الیهم انبیائه لیستادوهم میثاق فطرته و یذکروهم منسی نعمته و یحتجوا علیهم بالتبلیغ» (خطبه 1، ص6) .

«بل تعاهدهم بالحجج علی السن الخیره من انبیائه و متحملی ودائع رسالاته قرناً فقرناً حتی تمت بنبینا محمد صلی الله علیه و آله و سلم حجته و بلغ المقطع عذره و نذره» (خطبه 91، ص82) .

«ان الله بعث محمداً صلی الله علیه و آله و سلم نذیرا للعالمین و امیناً علی التنزیل» (خطبه 26، ص26) .

«بنا اهدیتم فی الظلماء و تسنمتم العلیاء و بنا انفجرتم عن السرار...‌» (خطبه 4، ص12) .

«فاما اولیاء الله فضیاؤهم فیها الیقین و دلیلهم سمت الهدی...‌» (خطبه 38، ص38) .

«ایها الناس استصحبوا من شعله مصباح واعظ متعظ» (خطبه 105، ص97) .

مخاطب و دریافت کننده پیام تبلیغی

عامه مردم، مسلمانان، مومنان و گزیده مومنان همگی در مراتب مختلف مخاطبان و دریافت کنندگان پیام تبلیغ دینی هستند:

«ایها الناس انی قد بثثت لکم المواعظ التی و عظ الانبیاء بها اممهم...‌» (خطبه 182، ص192) .

«ایها الناس استصحبوا من شعله مصباح واعظ متعظ» (خطبه 105، ص97) .

«اللهم ایما عبد من عبادک سمع مقالتنا العادله غیر الجائره...‌» (خطبه 212، ص245) .

«و اختار من خلقه سماعاً أجابوا الیه دعوته» (خطبه 1، ص7) .

«فاتعظوا عبادالله...‌» (خطبه 85، ص67) .

«الی اصحاب المسالح» (نامه 50، ص323) .

«ای نبی...‌» (نامه 31، ص296) .

پیام

«قرآن اصلی‌ترین پیام تبلیغ دینی است و پس از آن نیز پیام‌هایی چون عبرت‌ها قرار می‌گیرد:

«کتاب ربکم فیکم مبیناً حلاله و حرامه و فرائضه و فضائله و ناسخه و منسوخه و رخصه و عزائمه و خاصه و عامه و عبره و امثاله و مرسله و محدوده و محکمه و متشابهه، مفسراً مجمله و مبینا غوامضه...‌» (خطبه 1، ص7) .

«فاتعظوا عبادالله بالعبر النوافع و اعتبروا بالای السواطع و ازدجروا بالنذر البوالغ و انتفعوا بالذکر و المواعظ». (خطب ه 85، ص67) .

ابزار ارسال پیام

زبان اصلی‌ترین ابزار ارسال پیام دینی است ولی ابزارهای مهمی چون عمل صالح و حتی آرامش و سکون ناشی از مرگ نیز می‌تواند برای پند پذیران یک ابزار موثر انتقال پیام دین به شمار آید:

«ان اللسان الصالح یجعله الله للمرء فی الناس خیر له من المال یورثه من لایحمده» (خطبه 120، ص118) .

« و ما جالس هذا القرآن احد الاقام عنده بزیاده فی هدی او نقصان فی عمی» (خطبه 176، ص182) .

«لیعظم هدوی و خفوت اطراقی و سکون اطرافی فانه واعظ للمعتبرین من المنطق البلیغ و القول المسموع» (خطبه 140، ص145) .

«لم یذهب من مالک ما وعظک» (خطبه 196، ص394)

روش ارسال پیام

برای انتقال پیامهای دینی از روش‌های متعددی می‌توان بهره گرفت که از آن میان می‌توان به موعظه، قول حق، صدق و صواب، نرم گویی و نرم خویی، پرهیز از دشنام، خیرخواهی، پرهیز از سخنانی که به درستی آنها علم نداریم، امر به معروف و نهی از منکر، یادآوری ایام الله، حسن معاشرت، عمل به گفته‌ها و دانسته‌ها و تداوم بر خیر گرچه اندک باشد اشاره کرد:

«اعظم بالموعظه البالغه» (خطبه 97، ص 89) .

«انه لیس علی الامام الا ما حمل من امر ربه: الا بلاغ فی الموعظه و الاجتهاد فی النصیحه و الاحیاء للسنه...‌» (خطبه 105، ص98) .

«ارسله بحجه کافیه و موعظه شافیه و دعوه متلافیه» (خطبه 161، ص164) .

«ایها الناس انی قد بثثت لکم المواعظ التی وعظ الانبیاء بها اممهم...‌» (خطبه 182، ص192) .

«منطقهم الصواب» (خطبه 193، ص227) .

«انی اکره لکم ان تکونوا سبابین و لکنکم لو وصفهم اعمالهم و ذکرتم حالهم کان اصواب فی القول و ابلغ فی العذر» (خطبه 206، ص240) .

«من واجب حقوق الله علی العباد النصیحه بملبغ جهدهم» (خطبه 216، ص249) .

«دع القول فیما لا تعرف و الخطاب فیما لم تکلف» (نامه 31، ص296) .

«وقولا بالحق» (نامه 47، ص321) .

«و ذکرهم بایام الله» (نامه 67، ص351) .

«سع الناس بوجهک و مجلسک و حکمک» (نامه 76، ص358) .

«من علم ان کلامه من عمله قل کلامه الا فیما یعنیه» (خطبه 349، ص423) .

«خالطوا الناس مخالطه ان متم بکوا علیکم و ان عشتم حنوا الیکم» (خطبه قصار 10، ص362) .

«العلم مقرون بالعمل فمن علم عمل» (کلمه 366، ص425) .

«لا تقل مالا تعلم، بل تقل کل ما تعلم» (کلمه 382، ص430) .

«رب قول انفذ من صول» (کلمه 394، ص432) .

«قلیل مدوم علیه خیر من کثیر مملول منه» (کلمه 444، ص440) .

« ان کلام الحکماء اذا کان صواباً کان دواء و اذا کان خطاً کان داء» (کلمه 265، ص410) .

«فدعاهم بلسان الصدق الی سبیل الحق» (خطبه 144، ص410) .

ظرف ارسال پیام

پیام تبلیغ دینی همواره در طول تاریخ وجود داشته است و اکنون نیز پیام دین خاتم در همه گسترده‌های زمانی و مکانی جاری است:

«بل تعادهم بالحجج علی السن الخیر من انبیائه و متحملی ودائع رسالاته قرناً فقرناً حتی تمت بنینا محمد صلی الله علیه و آله و سلم حجته و بلغ المقطع عذره و نذره» (خطبه 91، ص82) .

« ان الله بعث محمداً صلی الله علیه و آله و سلم نذیرا للعالمین و امیناً علی التنزیل» (خطبه 26، ص26) .

بازخورد ارسال پیام

در برخورد با پیام‌های تبلیغ دینی گروهی از مردم بدان می‌گروند؛ به آن گردن می‌نهند و راه صواب پیش می‌گیرند و گروهی نیز سرباز می‌زنند و راه عداوت و گمراهی پیش می‌گیرند و یکی از شاخصه‌های کامیابی فعالیت‌های تبلیغی مقبولیت آن از سوی بندگان خداست:

«واختار من خلقه سماعاً أجابوا الیه دعوته و صدقوا کلمته و وقفوا مواقف انبیائه و تشبهوا بملائکته...‌» (خطبه 1، ص7) .

«این القوم الذین دعوا الی الاسلام فقبلوه» (خطبه 86، ص68) .

«استنفرتکم للجهاد فلم تنفروا و اسمعتکم فلم تسمعوا و دعوتکم سرا و جهرا فلم تستجیبوا و نصحت لکم فلم تقبلوا» (خطبه 97، ص89) .

«اللهم ایما عبد من عبادک سمع مقالتنا العادله غیر الجائره و المصلحه فی الدین و الدنیا غیر المفسده فابی بعد سمعه لها الا النکوص عن نصرتک و الابطاء عن اعزاز دینک...‌» (خطبه 212، ص245) .

موانع و عوامل مختل کننده ارسال پیام

بی توجهی به خواسته‌ها و تمایلات و نیازهای مردم، بی اعتقادی و پندناپذیری ـ از پندی که به مردم داده می‌شود ـ خود فزون بینی از نظر علمی و عامل نبودن مبلغ به گفته‌های خود از جمله عوامل مختل کننده تبلیغ دینی است که بر فرستنده پیام می‌تواند عارض شود و سخیف بودن کلام و محتوای آن از عوامل اختلال پیام و همچنین مقاومت در برابر حق و غرور از جمله عوامل اختلال در دریافت پیام و بروز واکنش مناسب در برابر آن است:

«من اسرع الناس بما یکرهون قالو فیه بما لا یعلمون» (کلمه 35، ص366) .

«یصف العبره و لا یعتبر و یبالغ فی الموعظه و لا یتعظ فهو بالقول مدل و من العمل مقل» (کلمه 150، ص389) .

« من ترک قول لا ادری اصیبت مقاتله» (کلمه 85، ص374) .

«الداعی بلا عمل کالرامی بلا وتر» (کلمه 337، ص421) .

«ایاک ان تذکر من الکلام ما یکون مضحکا و ان حکیت ذلک عن غیرک» (نامه 31، ص307) .

«و لا تکونن ممن لا تنفعه العظه الا اذا بالغتا فی ایلامه فان العاقل یتعظ بالاداب و البهائم لا تتعظ الا بالضرب» (نامه 31، ص306) .

«الناس اعداء ما جهلوا» (کلمه 172، ص392) .

«بینکم و بین الموعظه حجاب من الغره» (کلمه 282، ص413) .

« من لم یستقم به الهدی یجر به الضلال الی الردی» (خطبه 28، ص29) .

«و اعلموا انه من لم یعن علی نفسه حتی یکون له منها واعظ و زاجر لم یکن له من غیرها زاجر و لا واعظ» (خطبه 90، ص73) .

امید است این مختصر به سان شمعی بر آستان مهجور نهج البلاغه، دلدادگان کلام امیرالمومنین علیه السلام و دردمندان تبلیغ دینی را به کوششی بیشتر برای ورود به این آستان برانگیزد.

 

  • پاورقــــــــــــــــــــی

 

[1] ـ برای بحثی مبسوط درباره مدل‌های ارتباطی به کتاب «ارتباط شناسی» نوشته آقای دکتر مهدی محسنیان راد مراجعه نمایید. در طراحی مدل تبلیغی در این مقاله از این کتاب الهام گرفته شده است.

[2] ـ گرچه واکنش‌های پس از شهادت امیرالمومنین علیه السلام به عنوان فرستنده پیام در فرایند ارسال پیام‌های بعدی نمی‌توانسته مورد توجه قرار گیرد، چیزی بیش از یک پس فرصت نیست.

[3] ـ خاطر نشان می‌سازد نهج البلاغه مورد استناد در این مقاله، نهج البلاغه ترجمه آقای دکتر شهیدی است.

510 دفعه
(0 رای‌ها)