خورشید بی غروب

كی رفته‌ای ز دل كه تمنا كنم تو را                              كی بوده‌ای نهفته كه پیدا كنم تو را

غیبت نكرده‌ای كه شوم طالب حضور                           پنهان نگشته‌ای كه هویدا كنم تو را

با صد هزار جلوه برون آمدی كه من                            با صد هزار دیده تماشا كنم تو را (1)

غیبت چیست؟

1 - معنای غیبت

غیبت به معنای پوشیده و مستور بودن است. هر گاه شخصی از بین جمع پنهان شود، واژه غیبت در مورد او به كار برده می‌شود. «الغیب: كل ما غاب عنك..» (2) پنهان ماندن فرد به دو صورت رخ می‌دهد: غیبت واقعی و غیبت ظاهری. در صورت اول جسم فرد از بین جمع پنهان است و در صورت دوم شخص به طور ناشناس در جمع است اما چون او را نمی‌شناسند، تصور می‌كنند كه غایب است.

2 - امكان وقوع

غیبت به هر دو صورت امكان پذیر است و بارها در طول تاریخ رخ داده است. از جمله می‌توان به غیبت حضرت ادریس صالح، موسی، ابراهیم، نوح، سلیمان علیهم السلام اشاره كرد.

ملا محسن فیض كاشانی در این باره می‌نویسد: «بسیاری از پیامبران غیبت‌های طولانی و عمرهای دراز داشته اند...» شیخ صدوق نام بعضی از آنان را در كتاب «اكمال الدین و اتمام النعمة.» آورده است. (3)

درباره پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله می‌توان به تفسیر آیه كریمه: «و اذا قرات القرآن جعلنا بینك و بین الذین لا یؤمنون بالاخرة حجابا مستورا» (4) اشاره كرد كه خداوند پیامبر صلی الله علیه و آله را در هنگام قرائت قرآن از چشم ابوسفیان، نضر بن حارث، ابوجهل، حمالة الحطب و... پوشیده می‌داشت و آنان با این كه از كنار حضرت می‌گذشتند، او را نمی‌دیدند. (5)

3 - غیبت حضرت مهدی (عج)

خبر غیبت حضرت مهدی (عج) از زمان رسول اكرم صلی الله علیه و آله به مسلمانان گوش زد می‌شد (6) و ائمه علیهم السلام به آن، اهمیت ویژه‌ای می‌دادند. چنان كه موضوع غیبت آن حضرت و ظهور وی مورد اتفاق مسلمانان قرار گرفته است. (7) امام حسن عسكری علیه السلام هم در همین راستا اعلام فرمود:

«ان ابنی هو القائم من بعدی و هو الذی یجری فیه سنن الانبیاء: بالتعمیر و الغیبة حتی تقسوا القلوب لطول الامد و لا یثبت علی القول به الا من كتب الله عز و جل فی قلبه الایمان و ایده بروح منه؛ (8) همانا فرزندم همان قائم بعد از من است و اوست كه سنت‌های پیامبران علیهم السلام (مثل) عمر طولانی و غیبت در موردش جاری می‌شود. تا دل‌هایی بخاطر طولانی بودن مدت غیبت سخت می‌شود و در اعتقاد به او، پا برجا نمی‌ماند مگر كسی كه خداوند ایمان را در قلبش قرار داده و او را به روحی از خودش مؤید كرده باشد..»

در این حدیث نیز به غیبت پیامبران اشاره شده است و گویای این است كه غیبت از سنت‌های الهی است.

مراحل غیبت

غیبت حضرت مهدی (عج) به دو مرحله: «صغری.» و «كبری.» تقسیم می‌شود، غیبت صغری از سال 260 ه. ق (سال شهادت امام حسن عسكری علیه السلام) آغاز و در سال 329 ه. ق پایان یافت و از آن پس غیبت كبری آغاز شد.

غیبت صغری 69 سال و شش ماه و پانزده روز طول كشید و از نظر شعاع فراگیر نبود، (9) بلكه كسانی (نواب خاص) بودند كه با امام (عج) تماس مستقیم داشتند. (10)

لازم به ذكر است برخی آغاز غیبت صغری را از هنگام تولد امام زمان (عج) می‌دانند. با این فرض طول غیبت صغری 75 سال خواهد شد. بعد از آن غیبت كبری آغاز شد كه پایان آن نامشخص و از حیث شعاع فراگیر است.

امام صادق علیه السلام در این باره می‌فرمود: «حضرت قائم (عج) دو غیبت دارد: یكی طولانی و دیگری كوتاه.» (11)

چرا غیبت؟

علت اصلی غیبت برای بشر پوشیده است چنان كه عبدالله بن فضل هاشمی روایت كرده است كه از امام صادق علیه السلام شنیدم كه فرمود: «صاحب امر غیبتی دارد كه ناچار از آن است، به طوری كه اهل باطل در آن تردید می‌كنند. پرسیدم: «یابن رسول الله! چرا غیبت می‌كند؟» فرمود: «به علتی كه به ما اجازه نداده اند آشكار كنیم..» پرسیدم: «حكمت آن چیست؟» فرمود: «همان حكمتی كه در غیبت سفیران و حجت‌های پیش از او بوده است. حكمت غیبت ظاهر نمی‌شود، مگر بعد از آمدن خود او. چنان كه كمت سوراخ كردن كشتی، كشتن بچه و تعمیر دیوار توسط خضر برای حضرت موسی معلوم نشد، مگر وقتی كه خواستند، از هم جدا شوند..» (12) برای درك لزوم غیبت باید ضرورت وجود امام درك شود.

چرا وجود امام ضروری است؟

آن گونه كه گفتیم دلیل و حكمت غیبت تنها بعد از پایان آن روشن خواهد شد.

با این وصف می‌توان با طرح لزوم وجود امام توضیح داد كه چه زمینه‌ها و مبانی‌ای منجر به غیبت امام و نه حذف او از میان مخلوقات می‌شود؛

1 - خدا فیاض است

همه هستی، از ذرات تا كهكشان‌ها تماما به فعل خداوند تحقق یافته اند و خداوند همه را آفریده و هستی داده است. بنابراین هستی بخش (فیض تكوینی) خداست. همین طور خداوند بشر را از طریق تشریع قوانین و تعیین احكام به صراط مستقیم هدایت می‌كند (فیض تشریعی) . خداوند هم خالق است هم رب. (13)

2 - واسطه برای فیض رسانی

می دانیم كه عالم ما، جهان سبیت است و هر چیزی براساس وسایط مخصوص خود وجود می‌یابد و دوام می‌آورد، در نظام حكیمانه پروردگار وسایطی برای این فیض رسانی برگزیده شده اند كه اولیای خدا هستند. این اشخاص در هر دو زمینه (تكوینی و تشریعی) سبب فیض خدا هستند و خداوند «وجود بخشی.» و «هدایت بخشی.» را از طریق آن‌ها به موجودات دیگر می‌دهد. لذا درباره پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله (المفوض الیه دین الله) وارد شده است.

3 - قطع فیض با نبودن ولی الله (واسطه)

اگر ارتباط بخشی بین خدا و خلق (در هستی بخشی و هدایت دهی) به هر دلیل از بین مخلوقات حذف شود، ارتباط نیز از بین می‌رود و فیض الهی، دیگر مجرای نزولش را از دست می‌دهد. این است معنای «لو لا الحجة لساخت الارض باهلها؛ اگر حجت خدا نباشد، زمین اهلش را فرو می‌برد.»

4 - ولی الله تا آخر جهان باقی است

خداوند طبق اراده خود مجرایی برای ارتباط با مخلوقات در نظر گرفته است و تا موجودات هستند، این وسیله و مجرا نیز پایدار است و امكان دوام مخلوقات بدون ولی الله امكان ندارد، پس تنها زمانی كه جهان به پایان برسد، می‌توان نبود او را تصور كرد.

غیبت تنها گزینه ممكن

با توجه به آنچه یاد شد، در صورتی كه حضور آخرین ولی خدا و واسطه فیض خدا در بین مخلوقات امكان پذیر نبود، چه باید كرد؟ اولین و ساده‌ترین پاسخ این است كه او هم همانند دیگر پیامبران به طور طبیعی از بین مخلوقات حذف شود و به شهادت برسد، اما این فرض صحیح نیست زیرا با حذف امام، زمین بدون حجت و بدون واسطه و رابطه فیض می‌شود كه مخالف خواست و اراده خداوند است.

پاسخ دیگر این است كه اگر امام امكان حضور در بین مخلوقات را نداشت، به طور ظاهری از دیده آن‌ها پنهان شود. به این ترتیب هم مجرا و رابط فیض زنده می‌ماند و هم در برابر موانع حضور چاره ا ی اندیشیده می‌شود و این است معنای خورشید پشت ابر كه در روایات آمده است. (14)

هر چند كه غایب است آن گل ز چمن                         از فیض وجود اوست گیتی گلشن

هر چند كه در ابر نهان باشد هست                              از پرتو آفتاب، عالم روشن

یك نكته

با توجه به موضوع مجرای فیض بودن به این نتیجه می‌رسیم كه غیبت حجت خدا، غیبت كلی نیست، بلكه این عدم حضور جزئی است؛ یعنی، غیبت عدم حضور در یك شان از شئون ولایتی است و آن معاشرت با مردم و هدایت مستقیم اجتماع بشری و تشكیل حكومت اسلامی است.

اما در شؤون دیگر حاضر و فعال است. پس غیبت در همه شؤون برای ولی خدا و خلیفه او معنا نخواهد داشت. لذا در یكی از زیارت‌های امام عصر می‌خوانیم: «السلام علیك یا حجة الله التی لا تخفی..»

موانع حضور

بی گمان با مطالعه مطالب قبل این سؤال پیش می‌آید كه آیا به راستی موانعی برای ادامه حضور امام در جامعه وجود داشت؟ آن موانع چه بود؟ آیا هنوز هم موانع استمرار دارد؟ چه زمان برطرف خواهد شد؟ و....

مراجعه به تاریخ نشان می‌دهد كه موانعی برای حضور حضرت بود. از قبیل:

1 - تهدید و اقدامات زورمندان علیه امام

2 - نداشتن یار و یاور و قدرت مردمی لازم

3 - نبود آمادگی و رشد كافی در مردم برای تحمل اصلاحات وی و... كه تا كنون نیز این موانع به قوت خود باقی است.

1 - تهدیدها و ترس از مرگ

زراره می‌گوید: امام صادق علیه السلام فرمود: برای قائم پیش از آن كه قیام كند، غیبتی است. عرض كردم برای چه؟ فرمود: برای آن كه از كشته شدن بیم دارد. (15)

این مساله یعنی، احتمال قتل، هم با حدوث غیبت و هم با بقا و استمرار آن ارتباط دارد.

در مورد اول كافی است بدانیم بنی عباس چون می‌دانستند در خاندان پیغمبر صلی الله علیه و آله و از فرزندان علی و فاطمه علیها السلام شخصیتی پیدا خواهد شد كه حكومت جباران و مستبدان به دست او برچیده می‌شود و او فرزند حضرت امام حسن عسكری علیه السلام است، در مقام كشتنش برآمدند؛ همانطور كه فرعون نسبت به حضرت موسی علیه السلام رفتار كرد. ولی به خواست خداوند آن حضرت محفوظ ماند و بر حسب ظاهر جنگ‌های داخلی و شورش صاحب الزنج، آن‌ها را از تعقیب این موضوع بازداشت. (16)

شیخ طوسی به این حقیقت تصریح و تاكید دارد: او می‌نویسد: «هیچ علتی مانع از ظهور آن حضرت نیست جز این كه می‌ترسد كشته شود؛ زیرا اگر جز این بود، جایز نبود كه پنهان شود. بلكه ظاهر می‌گشت و هرگونه ناراحتی و آزاری را متحمل می‌شد؛ زیرا مقام رفیع امامان و انبیای عظام و بزرگواری آن‌ها به واسطه ناملایماتی بود كه در راه دین خدا متحمل می‌شدند..» (17)

متاسفانه گاه این تهدیدها از سوی نزدیك‌ترین اشخاص به حضرت بود، از جمله آن ها: جعفر كذاب، عموی امام، بود. بعد از آن كه امام علیه السلام در جریان نمازگزاردن بر امام حسن عسكری علیه السلام جعفر كذاب را عقب زد و خود نماز را بر پدرش اقامه فرمود... ، جعفر نزد معتمد خلیفه رفت و واقعه را به او شرح داد.

اما در مورد دوم؛ یعنی، نقش ترس از كشته شدن و تهدیدها در استمرار غیبت به فرازی كوتاه از كتاب امامت و مهدویت اشاره می‌كنیم: «بیان ارتباط بقای غیبت با خوف از قتل این است كه اگر چه خداوند متعال قادر است در هر زمان آن حضرت را ظاهر و به طور قهر و غلبه بر تمام ملل و حكومت‌ها (پیش از فراهم شدن اسباب) غالب سازد ولی چون جریان این جهان را خداوند بر مجرای اسباب و مسببات قرار داده، تا اسباب چنان ظهوری فراهم نشود، قیام آن حضرت به تاخیر خواهد افتاد و اگر پیش از فراهم شدن اسباب و مقدمات ظاهر شود، از خطر قتل مصون نخواهد ماند..» (18)

2 - نداشتن یار و یاور

چنانچه امام در برابر تهدیدها و اقدامات سبوعانه خلفا و دشمنان از ابزار حمایت مردمی برخوردار بود، بی گمان دست به قیام می‌زد و خلفا را ساقط می‌نمود ولی واقعیت چنین نبود و مردم تحت فشار نمی‌توانستند از امام دفاع كنند و یا به دلیل مطامع و خواهش‌های نفسانی از وی اطاعت نمی‌كردند.

محقق طوسی می‌نویسد: «همان طور كه دانستی، سبب غیبت نمی‌تواند از سوی خدای سبحان و خود امام باشد، بلكه از مكلف‌ها (مردم) است و آن خوف غالب و تمكین نداشتن مردم از امام است و هر موقع این سبب زایل شود، ظهور واجب می‌شود..» (19)

بنابراین اگر مردم به یاری او می‌شتافتند و از اوامرش اطاعت می‌كردند، زمینه‌ای برای غیبت نمی‌ماند و امام به دست همان مردم، برای همان مردم حكومت اسلامی ایجاد می‌كرد. ولی چنین نشد و آن مردم (اعم از قدرتمندان و توده ها) حاضر به قبول رهبری او نشدند. محقق طوسی در این باره در تجرید الاعتقاد، می‌نویسد: «اصل وجود امام لطف و تصرف او لطف دیگر است، اما نبودنش از ماست..»

3 - آماده نبودن ملت‌ها

در حقیقت ریشه علل یاد شده به این موضوع منتهی می‌شود و این آمادگی به مرور زمان به دست خواهد آمد. آن وقت است كه دیگر موانع، معنایی نخواهند داشت. می‌دانیم كه امام زمان (عج) به دنبال یك اصلاح همه جانبه و قاطع است و تمام انحرافات را تصحیح می‌كند. هر آنچه را كه دشمنان دین سامان داده اند، باطل می‌كند؛ احكام متروك اسلام را زنده می‌سازد؛ به دین مهجور رسمیت می‌دهد؛ صاحب منصب‌ها و كارگزاران را شدیدا مواخذه می‌كند؛ با اهل گناه و ظلم هیچ نوع سازشی نشان نمی‌دهد؛ حكومت جهانی اسلامی تشكیل می‌دهد و در یك كلام در هیچ جنبه از اصلاحات خود مسامحه نخواهد كرد و براساس حقایق، عمل كرده، از روی ظواهر حكم نخواهد داد، روشن است كه تحمل چنین حكومت اصلاحگری، فكر و اندیشه‌ای والا می‌خواهد. اگر امام بدون ایجاد چنین آمادگی اجتماعی، روانی بخواهد انقلابی اصلاحگر به راه اندازد، همان بلایی بر سرش می‌آید كه بر سر شهید اصلاحات، امیرمؤمنان علیه السلام آمد. و حكمت خدا چنین سرنوشتی را برای آخرین امام نمی‌خواهد. بنابراین تا ایجاد چنین شرایطی امام (عج) ظهور نخواهند كرد.

این آمادگی چگونه ایجاد خواهد شد؟ هرگاه ملل جهان بفهمند هیئت‌های حاكم از عهده اداره امور برنمی آیند و فساد در همه مظاهرش آنان را به ستوه آورده است آن گاه است كه مردم به ستوه آمده به دنبال جهانی خالی از ظلم و فساد و مملو از عدل و انصاف برخواهند آمد و حاضر خواهند شد برای چنین اصلاحی هزینه لازم را بپردازند. از این رواست كه می‌بینیم در دوره غیبت چنین ناهنجاری‌ها رخ می‌دهد. تنها به یك روایت از امام صادق علیه السلام درباره هجوم این مظاهر می‌پردازیم: امام به یكی از یارانش درمورد هجوم مظاهر فساد در این دوره فرمود: «حق بمیرد و طرفدارانش نابود شوند؛ ظلم و ستم فراگیر شود؛ قرآن فرسوده و بدعت‌هایی از روی هوا و هوس در آن وارد شود؛ دین خدا تو خالی شود، همانند ظرفی كه واژگون شود؛ طرفداران و اهل باطل بر اهل حق مقدم شوند؛ كارهای بد آشكار و از آن‌ها نهی نشود و بدكاران بازخواست نشوند؛ مردان به مردان و زنان به زنان اكتفا كنند؛ افراد با ایمان سكوت كرده و سخنشان را نپذیرند؛ شخصی بدكار دروغ گوید و كسی دروغ و نسبت ناروای او را رد نمی‌كند؛ بچه‌ها به بزرگ‌ها احترام نمی‌گذارند؛ قطع پیوند خویشاوندی می‌شود؛ بدكار را ستایش كنند و او شاد شود و سخن بدش به او برنگردد؛ نوجوانان پسر همان كنند كه زنان كنند؛ زنان با زنان ازدواج كنند؛ انسان‌ها اموال خود را در غیر اطاعت خدا مصرف كنند و كسی مانع نشود؛ كسی كه امر به معروف كند، خوار و ذلیل می‌شود؛ بدعت و زنا آشكار می‌شود؛ حلال حرام و حرام حلال می‌شود؛ دین براساس میل اشخاص معنی شود و كتاب خدا و احكام آن تعطیل گردد؛ جرات بر گناه آشكار شود و دیگر كسی برای انجام آن منتظر تاریكی شب نشود؛ سردمداران به كافران نزدیك و از نیكوكاران دور شوند؛ والیان در قضاوت رشوه بگیرند؛ پست‌های مهم والیان براساس مزایده باشد نه شایستگی؛ مرد به خاطر همبستری با همسران خود مورد سرزنش قرار گیرد؛ زن بر شوهر خود مسلط شود و كارهایی كه مورد خشنودی شوهر نیست انجام دهد و به شوهرش خرجی دهد؛ نزدیكترین اشخاص به فرمانداران كسانی هستند كه به خانواده عصمت ناسزا گویند؛ سلطان به خاطر كافر شخص مومن را تحقیر كند؛ نماز را سبك بشمارند؛ بر سر كسب‌های حرام آشكارا رقابت كنند؛ مردم جز از سرمایه دارها تبعیت نكنند؛ زن‌ها بر مسند نشینند و هیچ كاری جز خواسته آن‌ها پیش نرود و فرمانروایان میراث مستضعفان را در اختیار بدكاران قرار دهند....» (20)

آری تنها بعد از سرخوردگی ملت‌ها از این پلیدی هاست كه آمادگی در آن‌ها ایجاد شده و زمینه حضور فراهم می‌آید.

  • پاورقــــــــــــــــــــی

 

 

1) خوشه‌های طلایی، محمد علی مجاهدی، ص 33 (فروغی بسطامی) .

2) الصحاح، جوهری، ج 1، ص 196.

3) علم الیقین فی اصول الدین، ج 2، چاپ قم، ص 797؛ خورشید مغرب، ص 170.

4) اسراء/ 45 - «و هنگامی كه قرآن می‌خوانی، میان تو و آن‌ها كه به آخرت ایمان نمی‌آورند، حجاب ناپیدایی قرار می‌دهیم.»

5) تفسیر مجمع البیان، مجلد 3، ص 645. نمونه دیگر مربوط به شب هجرت به مدینه است. سیره ابن هشام، ج 2، ص 95.

6) سوگند به خدایی كه مرا برای بشارت برانگیخت، قائم فرزندان من بر طبق عهدی كه به او می‌رسد، غایب می‌شود. به طوری كه بیشتر مردم می‌گویند خدا به آل محمد احتیاجی ندارد و دیگران در اصل تولدش شك می‌كنند... اثبات الهداة، ج 6، ص 386.

7) شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج 2، ص 535؛ منتخب الاثر، ص 3-5.

8) بحارالانوار، ج 51، ص 224.

9) خورشید مغرب، ص 43.

10) 1 - عثمان بن سعید خدری تا سال 300 ه. ق 2 - محمد بن عثمان تا سال 304 یا 305 ه. ق 3 - حسین بن روح نوبختی تا سال 326 ه. ق 4 - و علی بن محمد سمری تا سال 329 ه. ق.

11) بحارالانوار، ج 52، ص 155.

12) كمال الدین و تمام النعمة، ص 482.

13) خورشید مغرب، ص 180.

14) نهج البلاغه، صبحی صالح، خطبه 150، ص 208، و الذی بعثنی بالنبوة انهم لینتفعون به و یستضیئون بنور ولایته فی غیبته كانتفاع الناس بالشمس و ان جللها السحاب. ینابیع الموده، ج 3، ص 170 و از زبان امام زمان، كمال الدین، ص 485.

15) كمال الدین، ص 342.

16) امامت و مهدویت، ج 3، ص 134.

17) مهدی موعود، ترجمه و نگارش علی دوانی، ص 852.

18) امامت و مهدویت، ج 3، ص 136.

19) همان، ص 149، نقل از رساله امامت طوسی، چاپ 1335 تهران، فصل 3، ص 25.

20) بحارالانوار، ج 52، ص 260 از 108 مورد تنها 32 مورد نقل شد.

375 دفعه
(0 رای‌ها)