حدیث مسجد

مسجد، خانة دل دلدادگان، كانون گرم ایمان، شاداب از نوای دل انگیز نماز، ذكر، دعا و مناجات، معطر از گلاب اشك متهجدان و نامی آشنا برای همگان است.

دربارة مسجد كتابها و مقالات فراوانی تهیه شده است؛ از جمله كتاب «حدیث مسجد» [1] كه تنها به گردآوری و تبویب احادیث می‌پردازد.

در پدید آمدن این اثر فرهیختگانی چند تلاش كرده اند كه در صفحه 20 مقدمه، از آنان یاد و تشكر شده است. برای شناسایی احادیث، واژه‌هایی چون «مسجد، المسجد، مساجد، منبر، المحراب، مسجدی، مساجدی و...‌» از نرم افزار بحار، و صحاح نه گانه، استخراج و روایاتش بر مبنای نگرش سیاسی_ اجتماعی تنظیم شده است.

این اثر دارای یازده فصل و هر فصلی دارای چند موضوع جزئی است. مقدمه‌ای پربار در هفده صفحه به قلم دكتر رضا میرزا محمد، بر غنای كتاب افزوده است. گزینش، و تنظیم روایات، خوب است؛ ولی می‌توانست بسیار عالی‌تر و بهتر باشد. طرح اشكالها و نارساییهای این اثر تناسبی با این مقاله و این مجال،ندارد و «آسوده شبی خواهد و خوش مهتابی.‌»

نمایی از فصلها

1. تولیت مسجد 2. حرمت مسجد 3. منزلت مسجد 4. فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی مسجد 5. بهداشت مسجد 6. آداب مسجد 7. احكام مسجد 8. عبادت در مسجد 9. مسجد و گروههای مختلف 10. تحریف مسجد 11. مساجد مطلوب و مذموم.

تذكار

«در فرهنگ قرآنی مسجد خانه خداست، كه در آن جز خدا را نباید خواند و جز ذكر و دعا بر زبان نشاید راند، مسلمانان را سزد كه با طهارت و آراستگی به مسجد گام نهند و فروتنانه دل به نماز و عبادت دهند و پاك از قید و بندهای دنیوی رهند.‌» [2]

مسجد، جز معنا بخشیدن به حیات طیبه دینی، نقش چشمگیری در صحنه‌های گوناگون اجتماعی و دنیوی ایفا میكند و باید روز به روز پربارتر و موثرتر گردد.

نكته مهم برای ما مبلغان كه اساس كار و كار اساسی است اخلاص است. آیه «لا تَقُمْ فِیهِ أبَداً لَمَسْجِدٌ اُسِّسَ عَلَی التَّقْوی مِن أوَّلِ یوْمِ أحَقُّ أنْ تَقُومُ فِیهِ، فِیهِ رِجَالٌ یحِبُّونَ أنْ یتَطَهَّروا وَ الله یحِبُّ المُطَهِّرین.‌»

خطاب به رسول اكرم صلی الله علیه و آله دربارة مسجد ضرار به این معناست: «هرگز در آن [مسجد به عبادت] نایست. آن مسجدی كه از روز نخست بر پایه تقوا بنا شده شایسته‌تر است كه در آن (به عبادت) بایستی. در آن مردانی هستند كه دوست می‌دارند پاكیزه باشند و خداوند پاكیزگان را دوست می‌دارد.‌» [3]

بدیهی است كه مصالح ساختمانی و سنگ و آجر و آهن، یا نقشه و طرح و معماری مسجد، نقشی و یا گناهی ندارند. تمام جهات خوب و بد، به نیت بانی و مدیر، و امروزه به نیت و عملكرد امام جماعت بر می‌گردد.

تو بندگی چو گدایان، به شرط مزد مكن                        كه خواجه خود، صفت بنده پروری داند

در روستایی مسجدی ساختند، هنگام كاشی كاری و تزیین محراب، متحیر شدند كه چه آیه یا روایتی را بالای محراب بنویسند؛ آیات قبل را كه در آغاز جزء دوم قرآن است یا آیات محراب را كه در قصة حضرت مریم علیهاالسلام آمده است، (سورة مریم آیه پانزده) و یا...؟! قاصدی را برای استفتاء و راهنمایی به سوی یكی از بزرگان با تجربه فرستادند. وی دستور داد بر بالای محراب بنویسند:

در حقیقت رازق اصلی خداست                                 این امانت چند روزی دست ماست

تا در محراب، خدا را بپرستند نه محراب را و بر سر تصاحبش، جنگی راه نیفتد و بدانند كه:

او به ما نان می‌دهد، ما ناز دونان می‌كشیم                      خواجه ما را منتظر، ما ناز دربان می‌كشیم

پس مبلّغ باید پیش از پا نهادن به مسجد تعلقات مادی را همراه با كفشهایش بیرون آورد «فَاخْلَعْ نَعْلَیكَ إنَّكَ بِالوَادِ المُقَدَسِ طُوی» [4] و چون به منبر پا می‌گذارد و در مقام وعظ و خطابه می‌نشیند، موظف است از حد حس و یا عقل فراتر رود و پیام و كلام وحیانی و آسمانی را به دلها برساند و در نتیجه، جامعه را به تزكیة نفس و تهذیب اخلاق فرا خواند، اصول عقاید و احكام را به مردم بیاموزد، آدمی را در طریق خود شناسی به تفكر وادارد و در ابهام زدایی از اذهان، سخت بكوشد و راه رستگاری را در پیش پای عقل و فطرت هموار سازد. [5]

اینك بهترین و مناسب‌ترین احادیث از میان بیش از 860 حدیث، تقدیم می‌شود.

گلچینی از فصلها

1. اهتمام به مسجد

عبد الله ابن مسعود گوید: پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود هنگامی كه به معراج رفتم، جبرئیل علیه‌السلام به من گفت: به بهشت و دوزخ فرمان داده شده كه بر تو عرضه شوند، پس بهشت و نعمتهایش، جهنم و عذابهایش را دیدم. بهشت هشت باب دارد كه بر هر یك، چهار كلمه و هر كلمه، از دنیا و آنچه در آن است ـ برای كسی كه بداند و به آن عمل كند ـ‌بهتر است، و جهنم دارای هفت در است و بر هر كدام سه كلمه نوشته اند و هر كدام از دنیا و آنچه در آن است ـ برای كسی كه اهل علم و عمل است ـ بهتر است. آن گاه جبرئیل علیه‌السلام به من گفت:‌ای محمد، آنچه را كه بر روی درها نوشته شده است بخوان. من آنها را خواندم و دیدم كه بر روی درب ششم نوشته شده است:

«لَا اِلَهَ الَّا الله مُحَمَّدٌ رَسُولُ الله عَلِی وَلِی الله، مَنْ اَرَادَ اَنْ یكُونَ قَبْرَهُ وَسِیعاً فَصِیحاً فَلْیبْن المَسَاجِدَ، وَ مَنْ اَرَادَ اَنْ لَا تَاْكُلَهُ الدَیدَانُ تَحْتَ الاَرْضِ فَلیكنُسْنِ المَسَاجِدَ، وَمَنْ اَحَبَّ اَنْ یكُونَ طَرِیاً مُطَرّاً لَا یبْلَی فَالیكْنُسَ المَسَاجِدَ، وَ مَنْ اَحَبَّ اَنْ یری مَوْضِعَهُ فِی الْجَنَّة فَلْیكْسُ الْمَسَاجِدَ... خدایی جز الله نیست، محمد رسول خداست، علی ولی خداست، هر كس می‌خواهد قبرش وسیع و گشاده باشد، باید مسجد بسازد و هر كس كه می‌خواهد در زیر زمین كرمها جنازه‌اش را نخورند، در مسجدها سكنی گزیند، و هر كس دوست دارد جسمش‌تر و تازه باشد و نپوسد، به نظافت و پاكیزگی مسجد بپردازد و هر كس دوست دارد جایگاه خود را در بهشت ببیند مساجد را فرش كند.‌» [6]

امام صادق علیه‌السلام به نقل از پدرانش، از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل می‌فرماید: «هر گاه خدای عزوجل بببیند اهالی یك آبادی، در گناهان، زیاده روی می‌كنند ـ و در میانشان سه دسته از مومنان وجود دارد ـ خداوند جل جلاله و تقدست اسمائه، ندایشان كند: «یا اَهْلَ مَعْصِیتِی لَوْ لَا مَا فِیكُمْ مِنْ الْمُومِنِین المُتَحَابِّینَ بِجَلَالِی العَامِرینَ بِصَلاتِهِم اَرْضِی وَ مَسَاجِدِی، المُسْتَغْفِرِینَ بِالاَسْحَار خَوْفاً مِنِّی لَاَنْزَلْتُ بِكُمْ عَذَابِی ثُمَّ لا اُبَالِی؛ این گنه كاران، اگر نبودند در میان شما مؤمنانی كه دوست دار عظمت من باشند، با نمازشان زمین و مساجد مرا آباد كنند و در سحرگاهان به خاطر ترس از من استغفار كنند، بی پروا عذابم را بر شما نازل می‌كردم.‌» [7]

2. روشنایی مسجد

پیامبر خداصلی الله علیه و آله می‌فرماید: «مَنْ اَسْرَجَ فِی مَسْجِدٍ مِنْ مَسَاجِدَ الله سَراجَاً لَمْ تَزَل المَلائِكَةُ وَ حَمَلَةُ العَرْشُ یسْتَغْفِرُونَ لَهُ مَا دَامَ فِی المَسْجِد ضُوءً مِنْ ذَلِكَ السَّرَاجِ؛ هر كس در مسجدی از مساجد خدا چراغی روشن كند، ملائكه و حاملان عرش برایش استغفار می‌كنند تا زمانی كه آن چراغ در آن مسجد روشن باشد.‌» [8]

تذكر: باید گوشزد شود كه رسم كنونی روشن كردن شمع در اماكن مقدسه، امروزه هیچ موضوعیتی ندارد و باعث آلودگی بقاع متبركه و چه بسا حرام و گناه است. بله، روزی كه روشنایی با شمع بوده است از آن ناگزیر بوده اند نه امروزه.

3. توقیر و تكریم

امام صادق علیه‌السلام از پدرانش از علی صلوات الله علیهم نقل می‌فرمایند:‍‌‌

«مَنْ وَقَّرَ مَسْجِداً لَقِی اللهَ یوْمَ یلْقَاهُ ضَاحِكاً مُسْتَبْشِراً وَ اَعْطَاهُ كِتَابَهُ بِیمِینِهِ؛ هر كس مسجدی را گرامی بدارد، در روزی كه به لقاء الله می‌رسد در حالی خدا را ملاقات كند كه خندان و خوشحال باشد و نامة اعمالش را دست راستش دهد.‌» [9]

هشام بن سالم از حضرت صادق علیه‌السلام نقل می‌كند: «اَنَّ اَمِیرَ المُوْمِنِینَ علیه‌السلام رَاَی قَاصّاً فِی المَسْجِدِ فَضَرَبَهُ (بِالدُّوَرِهِ) بِالدِّرَّة وَ طَرَدَهُ؛ امیرمؤمنان علیه‌السلام چون مرد قصه گویی را در مسجد دید، او را با شلاق زد و بیرونش كرد.‌» [10]

از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله روایت است‌».. مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنْ لَمْ یوَقِّرِ المَسْجِدَ...؛ ملعون است ملعون است كسی كه به مسجد احترام نگذارد...‌» [11]

4. كانون توحید

امام صادق علیه‌السلام : ملعون و ملعون است كسی كه مسجد را گرامی ندارد،‌ای یونس! (یكی از یاران و راویان احادیث امام صادق علیه‌السلام ) آیا می‌دانی چرا خداوند، حق مسجد را بزرگ داشته و تعظیم نموده و این آیه را نازل فرموده است (وَ اَنَّ المَسَاجِدَ لَلّهِ فَلَا تَدْعُوا مَعَ الله اَحَداً) [12] ؛ زیرا هنگامی كه یهود و نصاری وارد صومعه هایشان می‌شدند به خدای تعالی شرك می‌ورزیدند «فَامَرَ اللهُ سُبْحَانَهُ نَبِیهُ اَنْ یوَحِّدَ اللهَ فِیهَا وَ یعْبُدَهُ؛ پس خدای سبحان به پیامبرش فرمان داد تا او را در مساجد یكتا بشمارد و او را بپرستد.‌» [13]

5. حضور در مسجد

مردم نزد امام صادق علیه‌السلام از جوانمردی و فتوت یاد نمودند، حضرت فرمود: خیال می‌كنید جوانمردی به فسق و فجور است؟ هرگز، جوانمردی و مروت به خوراك بر سر سفره نهادن و در اختیار نیازمندان گذاشتن، بخشش مال، نیكوكاری و پرهیز از آزار و اذیت است؛ ولی آنچه شما می‌گفتید گستاخی و فسق است، آن گاه پرسید: مروت چیست؟ عرض كردیم: نمی‌دانیم، فرمود: به خدا سوگند، مروت آن است كه انسان سفره‌اش را در آستانه خانه (قابل دسترسی برای دیگران) بگستراند.

مروت دو نوع است، در حضر و در سفر. مروت در حضر تلاوت قرآن، ملازمت مساجد، همراهی با برادران برای حل مشكلات و حوائج و بخشش به خادم است.

واقعا چنین كارهایی، از اموری است كه دوست را شاد و دشمن را خوار می‌كند.

اما مروت در سفر عبارت است از كثرت زاد و توشه و طیب و پاك بودن آن و بخشش آن به همراهان، و پوشاندن راز همراهان پس از مفارقت و مزاح فراوان در آنچه موجب خشم خدای عزوجل نشود.

سپس فرمود: سوگند به خدایی كه جدم را به حق به رسالت برانگیخت، خداوند عزوجل به بنده، به اندازة مروتش روزی دهد و امداد آسمانی به اندازة هزینه و دشواریها، و توفیق صبر به اندازة شدت بلا نازل می‌شود. [14]

عثمان بن مظعون به پیامبر خدا صلی الله علیه و آله عرض كرد: تصمیم دارم به سیاحت و گردش بروم. حضرت فرمودند: «مَهْلاً یا عُثْمَانُ فَاِنَّ السِّیاحَةَ فِی اُمَّتِی لُزُومُ المَسَاجِدِ وَ اِنْتِظَارُ الصَّلاهِ بَعْدَ الصَّلاهِ [15] ؛‌ای عثمان، دست نگه دار كه سیاحت امت من ملازم بودن با مساجد و انتظار كشیدن نماز، پس از نماز است».

و قال رسول الله صلی الله علیه و آله: «مَنْ صَلّی الصُّبْحَ یوْمَ الجُمُعَةِ ثُمَّ جَلَسَ فِی المَسْجِدِ حَتَّی تَطْلُعَ الشَّمْسُ كَانَ لَهُ فِی الفِرْدَوْسِ سَبْعُونَ دَرَجَةً بُعْدُ مَا بَینَ الدَّرَجَتَینِ حُضْرُ الفَرَسِ المُضَمَّرِ سَبْعِینَ سَنَة...؛ [16] هر كس پس از خواندن نماز صبح در روز جمعه تا طلوع آفتاب در مسجد بنشیند، برای او در بهشت هفتاد درجه باشد، كه فاصلة میان هر دو درجه، به اندازة دویدن اسب لاغر اندام مسابقه‌ای، به مدت هفتاد سال است....‌»

امام صادق علیه‌السلام فرمودند: «مَنْ مَشَی اِلَی المَسْجِدِ لَمْ یضَعْ رِجْلَهُ عَلَی رَطْبٍ وَ لَا یابِسٍ الَّا سَبَّحَتْ لَهُ الاَرْضُ اِلَی الاَرَضِین السَّابِعَة...؛ [17] هر كه به سوی مسجد برود، پایش را بر هیچ ترو خشكی نگذارد مگر اینكه زمین ـ تا طبقات هفتگانه‌اش ـ برای او تسبیح بگوید.‌»

عمر بن مأمون، برادر رضاعی امام مجتبی علیه‌السلام گوید: نزد امام حسن علیه‌السلام آمدم و گفتم: از جدت، رسول خداصلی الله علیه و آله برایم حدیث بگو، فرمود: رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «مَنْ اَدْمَنَ الی المَسْجِدِ اَصَابَ الخصَالَ الثَمَانِیةً آیةٌ مُحْكَمَةٌ اَوْ فَرِیضَةٌ مُسْتَعْمَلَةٌ اَوْ سُنَّةٌ قَائِمَةٌ اَوْ عِلْمٌ مُسْتَطْرَفٌ اَوْ اَخٌ مُسْتَفَادٌ اَوْ كَلَمَةٌ تَدُلُّهُ عَلَی هُدی اَوْ تَرُدُّهُ عَنْ رَدًی وَ تَرْكُ الذَّنْبِ خَشْیةً اَوْ حَیاء...؛ هر كس همواره به مسجد برود این هشت خصلت را به دست آورد: آیت و دلیل محكم [در عقاید] ، فریضه‌ای كاربردی، سنتی بر پا و زنده، علمی جدید و ظریف، دوستی قابل استفاده، سخنی كه او را به راه راست هدایت نماید یا از هلاكت برهاند و نیز ترك گناه به جهت بیم و خشیت از خدا یا از روی شرم و حیا...‌» [18]

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در مورد اهمیت مسجد می‌فرمایند: «الجُلُوسُ فِی المَسْجِدِ لِاِنْتِظَارِ الصَّلاةِ عِبَادَةٌ مَا لَمْ تَحْدُثْ، قِیلَ: یا رَسُولَ الله صلی الله علیه و آله: وَ مَا الحَدَثُ؟ قَالَ: الاِغْتِیابُ؛ نشستن در مسجد به انتظار نماز، عبادت است تا زمانی كه حدثی ایجاد نشود، پرسیدند: یا رسول الله «حدث چیست؟ فرمود: غیبت كردن.‌» [19]

امام صادق علیه‌السلام نقل می‌كنند از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله كه فرمودند: «لَا صَلَاةَ لِمَنْ لَمْ یصَلِّ فِی المَسْجِدِ مَعَ المُسْلِمِین الَّا مِنْ عِلَّةَ وَ لَا غَیبَةَ لِمَنْ صَلَّی فِی بَیتِهِ وَ رَغِبَ عَنْ جَمَاعَتِنَا...؛ [20] نماز كسی كه بدون عذر با مسلمانان در مسجد نخواند، نماز نیست و كسی كه در خانه‌اش نماز بخواند واز جماعت ما دوری كند غیبتش ناروا نباشد...‌»

6. منزلت مسجد

رسول خداصلی الله علیه و آله می‌فرمایند: «در تورات مكتوب است كه خداوند می‌فرماید: «... اَنَّ بُیوتِی فِی الارْضِ المَسَاجِدُ فَطُوبی لِعَبْدٍ تَطَهَّرَ فِی بَیتِهِ ثُمَّ زَارَنِی فِی بَیتِی اَلَا اِنَّ عَلَی المَزُورِ كَرَامَةَ الزَائِرِ اَلَا بَشِّرِ المَشَّاءَینِ فِی الظُّلُمَاتِ الَی المَسَاجِدِ بِالنُورِ السَاطِعِ یوْمَ القِیامَة؛ [21] به راستی كه مسجدها در زمین، خانه‌های من هستند، خوشا بنده‌ای كه در خانه‌اش وضو بگیرد، سپس مرا در خانه‌ام زیارت كند. هر آینه بر عهده دیدار شونده است كه دیدار كننده را گرامی بدارد. هان! مسجد روندگان در تاریكی شب را به نور درخشان در قیامت بشارت ده.‌»

عبدالله بكیر در حدیثی طولانی روایت كرده است كه امام صادق علیه‌السلام به او فرمود: «یا ابْنَ بُكَیر اِنَّ اللهَ اختَارَ مِنْ بَقَاعِ الاَرْضَ سِتَّةً البَیتَ الحَرَامَ وَ الحَرَمَ وَ مَقَابِرَ الاَنْبِیاءَ وَ مَقَابِرَ الاَوْصِیاءَ وَ مَقَاتِلَ الشُّهَدَاء وَ المَسَاجِدَ التِی یذْكَرُ فِیها اسْمُ اللهِ؛ [22] ‌ای ابن بكیر، خداوند از میان نواحی زمین شش بقعه را برگزیده است: بیت الحرام، حرم، قبور پیامبران، مقبره‌های اوصیای پیامبران، قتلگاه شهیدان و آن مساجدی كه در آنها نام خدا ذكر می‌شود.‌»

پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله: «المَسَاجِدُ بُیوتُ اللهِ فِی الاَرْضِ وَ هِی تُضِیءُ لاَهْلِ السَمَاءِ كَمَا تُضِیءُ النُّجُومُ لاَهْلِ الاَرْض؛ [23] مساجد خانه‌های خداوند در زمین هستند و برای اهل آسمان نور افشانی می‌كنند همان گونه كه ستارگان برای اهل زمین نورافشانی می‌كنند.‌»

از امام صادق علیه‌السلام روایت است: «همواره به مساجد بیایید؛ زیرا آنها بیوت خدا در زمین هستند، و هر كه با وضو وارد آنها شود، خداوند او را از گناهانش پاك می‌كند و نامش را در زمرة زائران خود می‌نویسد. پس در آنها بسیار نماز بخوانید و دعا كنید و در جاهای گوناگون مساجد نماز بخوانید...‌» [24]

7. اجتناب از بوی نامطلوب

از امام صادق علیه‌السلام دربارة خوردن سیر و پیاز و تره به صورت خام و یا پخته پرسیدند، فرمود: «لَا بَأْسَ بِذَلِكَ وَ لكِنْ مَنْ اَكَلَهُ نَیاً فَلَا یدْخُلُ المَسْجِدَ فَیوْذِی بِرَائِحَتِهِ؛ خوردنش اشكالی ندارد، ولی هر كس آنها را به صورت خام بخورد نباید به مسجد بیاید كه با بوی آن موجب اذیت [دیگران] می‌شود» [25]

رسول خداصلی الله علیه و آله می‌فرماید:« هر كس از دو گیاه سیر و تره بخورد، به مسجد ما نزدیك نشود و هركس خواست از آن دو بخورد، با پختن، بویشان را از بین ببرد.‌» [26]

از امام باقر علیه‌السلام از سیر پرسیدند، حضرت فرمود: «اِنَّمَا نَهَی رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه و آله عَنْهُ لِرِیحِهِ فَقَالَ مَنْ اَكَلَ هَذِه البَقْلِةِ المُنْتَنَة فَلَا یقْرَبُ مَسْجِدَنَا فَامَّا مَنْ اَكَلَهُ وَ لَمْ یاتِ المَسْجِدَ فَلَا بَاسَ؛ [27] رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم تنها به خاطر بویش از آن نهی كرد و فرمود: هر كه این گیاه بدبو را بخورد نزدیك مسجد ما نشود، اما هر كس آن را بخورد و به مسجد نیاید، اشكالی ندارد.‌»

قال رسول الله صلی الله علیه و آله: «مَنْ اَكَلَ الثَّوْمُ وَ البَصَلُ وَ الْكُرَاثَ فَلا یقْربنَا وَ لَا یقْرِب المَسْجِدَ؛ [28] هر كس سیر و پیاز و تره بخورد، به ما و مسجد نزدیك نشود.‌»

8. پاكیزگی مسجد

عایشه گوید: «اَمَرَ النَّبِی صلی الله علیه و آله بِبَنَاءِ المَسَاجِدِ فِی الدُّوَرِ وَ أنْ تَنَطَّفَ وَ تَطِیبَ؛ [29] پیامبرصلی الله علیه و آله فرمان داد كه در خانه‌ها مسجد بسازند و آن را تمیز وخوشبو گردانند.‌»

ابوسعید خدری گوید: رسول خداصلی الله علیه و آله فرمودند:«مَنْ اَخْرَجَ أَذی مِن المَسْجِد بَنَی اللهُ لَهُ بَیتاً فِی الجَنَّه؛ [30] هر كس چیزی را كه موجب آزار است، از مسجد بیرون ببرد، خداوند خانه‌ای در بهشت برایش بنا كند.‌»

راوی گوید: از امام كاظم علیه‌السلام شنیدم كه به نقل از پدرش فرمود: «اَنَّ الجَنَّةَ وَالحُورَ لَتَشْتاقُ اِلی مَنْ یكْسَحَ المَسَاجِدَ وَ یاْخُذُ مِنْهَا القَذَی؛ [31]

بهشت و حوریان مشتاق كسی هستند كه مسجدها را جارو و غبار روبی كند.‌»

پیامبرصلی الله علیه و آله: «مَنْ قَمَّ مَسْجِداً كَتَبَ اَللهُ لَهُ عِتْقَ رَقَبَةِ وَ مَنْ اَخْرَجَ مِنْهُ مَا یقْذِی عَینَاً كَتَبَ اَللهُ عَزَّوَجَل لَهُ كِفْلَین مِنْ رَحْمَتِه؛ [32] هر كس مسجدی را جارو كند، خداوند برای او ثواب آزاد نمودن یك بنده را بنویسد و هر كس مسجد را غبارروبی كند، خدای عزَّوجلّ وی را از رحمتش دو چندان برخوردار گرداند.‌»

9. آداب ورود

سرزده داخل مشو، میكده حمام نیست حرمت پیر مغان بر همه كس لازم است

شستشویی كن و آنگه به خرابات خرام تا نگردد ز تو این دیر خراب، آلوده

امام علی علیه‌السلام فرمودند: «وقتی پیامبر خدا صلی الله علیه و آله وارد مسجد می‌شد و بلال برای برپایی نماز اذان می‌گفت، حضرت [به احترام اذان] می‌نشست.‌» [33]

امام صادق علیه‌السلام فرمودند: «هنگام ورود به مسجد بر پیامبر صلی الله علیه و آله صلوات بفرست و هنگام خروج نیز چنین كن.‌» [34]

و نیز می‌فرماید: «هر كس خواست وارد مسجد شود، باید با آرامش و وقار وارد شود؛ زیرا كه مساجد، خانه‌های خداوند و محبوب‌ترین زمینها نزد خداوند است. محبوب‌ترین مردم نزد خدا كسی است كه پیش از دیگران به مسجد رود و پس از همه از آن خارج شود. هر كس كه روی به مسجد آرد، باید پای راستش را بر پای چپ مقدم دارد و بگوید: «بِسْمِ اللهِ وَ بِالله السَّلامُ عَلَیكَ اَیها النَّبِی وَ رَحْمَةُ اللهَ وَ بَرَكَاتُهُ اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد وَافْتَحْ لَنَا اَبْوَابَ رَحْمَتِكَ وَ اجْعَلْنَا مِنْ عُمَّارِ مَسَاجِدِكَ جَلَّ ثَنَاءُ وَجْهَكَ»

و هنگام خروج باید پای چپ را پیش از پای راست بیرون نهد و بگوید: «اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ افْتَحْ لَنَا بَابَ رَحْمَتِكَ» [35]

از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در ضمن آداب ورود، این دعاها نیز نقل شده است: «بِسْمِ اللهِ وَ عَلَی اللهِ تَوَكَّلْتُ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّهَ الَّا بِاللهِ» و هنگام خروج: «بِسْمِ اللهِ وَ اَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجِیم.‌» [36]

عبارات دیگری نیز در این باب رسیده است مثل قرائت آیة الكرسی، معوذتین، و.... در این باره رجوع شود به احادیثی در بحار، ج 84، ص 24، ح 16 و ج 43، ص 339 و ج 83، ص 348و ص 98، ح 68، و تهذیب الاحكام، ج 2، ص 65، ح 1 و ج3، ص 263و...

در حالات امام سجاد علیه‌السلام آمده است: سیرة آن حضرت چنین بود كه هنگام وضو، بدنش می‌لرزید و رنگش زرد می‌شد، وقتی از ایشان در این باره پرسیدند، فرمود: «حَقٌّ عَلَی كُلِّ مَنْ وَقَفَ بَینَ یدَی رَبِّ العَرْشِ اَنْ یصْفَرَّ لَوْنُهُ وَ تَرْتَعِدَ مَفَاصِلُهُ وَ كَانَ (عَلَیهِ السَّلامُ) اِذَا بَلَغَ بَابَ المَسْجِدِ رَفَعَ رَأْسَهُ وَ یقُولُ: «الهِی ضَعِیفُكَ بِبَابِكَ یا مُحْسِنُ قَدْ اَتَاكَ المُسِیءُ فَتَجَاوَزْ عَنْ قَبِیحِ مَا عَنْدِی بِجَمِیلِ مَا عِنْدَكَ یا كَرِیمُ...؛ [37] شایسته است هر كس در برابر پروردگار میایستد رنگش زرد گردد و مفاصلش بلرزد. و ایشان هنگام رسیدن به در مسجد، سرش را بلند می‌كرد و عرض می‌كرد: خداوندا میهمانت بر در خانه ات آمده است،‌ای احسان كننده! بنده گناه كارت نزد تو آمده، پس به نیكی آنچه نزد توست تو را سوگند می‌دهم كه از اعمال قبیح من درگذری،‌ای كریم!»

روایت است: پیامبر صلی الله علیه و آله هنگامی كه بامدادان از سفر بر می‌گشت، وارد مسجد می‌شد و پیش از آنكه بنشیند، دو ركعت نماز می‌خواند. [38]

و حضرت رسول صلی الله علیه و آله فرمودند: «اِذَا دَخَلَ اَحَدَكُمُ المَسْجِدَ فَلْیرْكَع رَكْعَتَین قَبْلَ اَنْ یجْلِسَ؛ [39]

هرگاه یكی از شما وارد مسجد شد، قبل از اینكه بنشیند، دو ركعت نماز بخواند.‌»

10. آراستگی اهل مسجد

سیرة امام مجتبی علیه‌السلام چنین بود كه بهترین لباسهایش را به هنگام نماز می‌پوشید، گفتند: یابن رسول الله صلی الله علیه و آله ، چرا بهترین لباست را می‌پوشی؟ فرمودند: «اِنَّ اللهَ جَمِیلٌ یحِبُّ الجَمَالَ فَاَتَجَمَّلُ لِرَبِّی وَ هُوَ یقُولُ (خُذُوا زِینَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ) فَاُحِبُّ اَنْ اَلْبَسَ اَجْوَدَ ثِیابِی؛ [40] خدا زیباست و زیبایی را دوست دارد و من نیز خود را برای پروردگارم می‌آرایم، كه خدای تعالی می‌فرماید: «زینت خود را [به هنگام عبادت] در مسجد برگیرید» بنابراین دوست دارم كه بهترین لباسم را به بر كنم.‌»

عبد الصمد بارقی گوید: «عقیل بر علی علیه‌السلام كه در صحن مسجد كوفه نشسته بود وارد شد و سلام كرد... حضرت علی علیه‌السلام رو به فرزندش حسن علیه‌السلام كرد و فرمود: برخیز و عمویت را كمك كن و او را پایین بیاور. حسن به سوی عمو رفت و او را پایین آورد و نزد پدر باز گشت. امام علیه‌السلام به فرزند فرمود: برو و رای او پیراهنی نو، ردایی نو، شلواری نو و كفشی نو بخر، عقیل فردای آن روز با سر و وضعی آراسته و لباسی نو بر علی علیه‌السلام وارد شد...‌» [41]

امام صادق علیه‌السلام می‌فرماید: خادم امام سجاد علی بن الحسین علیه‌السلام در شبی سرد با امام روبرو شد، با این حالت كه امام علیه‌السلام جامه و ردا و عمامه‌ای از خز پوشیده بود و محاسن را با عطر غالیه خوش بو كرده بود. به حضرت عرض كرد: فدایت شوم، در چنین ساعتی از شب و با این وضع كجا می‌روید؟ فرمودند: «اِلَی مَسْجِدِ جَدِّی رَسُولَ الله صلی الله علیه و آله اَخْطَبُ الحُورِ العَینِ الی الله عَزَّوَجَلّ؛ به سوی مسجد جدم رسول خدا صلی الله علیه و آله برای خواستگاری حور العین از خدای عزوجل می‌روم.‌» [42]

از امام رضا علیه‌السلام دربارة آیة (خُذُوا زِینَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ) ؛ [43] زینت خود را [به گاه عبادت] در مسجد برگیرید.‌» پرسیدند؛ حضرت فرمود: «مِنْ ذلِكَ التَّمَشُّطُ عِنْدَ كُلِّ صَلاة؛ یكی از آن زینتها، شانه زدن موهاست به هنگام هر نماز.‌» [44]

11. مراتب و مدارج مساجد

امام باقر علیه‌السلام از پدران گرامیش از حضرت علی علیه‌السلام نقل می‌كند: «یك نماز در بیت المقدس هزار نماز است و یك نماز در مسجدالحرام برابر با صد هزار و یك نماز در مسجد محله معادل بیست و پنج نماز، یك نماز در مسجد بازار برابر دوازده نماز و نماز در حالت تنهایی و در خانه، یك نماز به حساب می‌آید.‌» [45]

12. در مساجد اهل سنت

برای همگان استفاده از هر مسجدی روا و آزاد است و اقامة جماعت نسبت به شرایط زمانها و مكانها و كیفیت نمازها، از تنوع فراوانی برخوردار است. از این رو درباره اقتدا به جماعت باید هر كس فتوای مرجع تقلید خویش را مراعات كند.

احادیث این باب نیز گوناگون و گسترده است، به برخی بسنده می‌كنیم:

1. از امام صادق علیه‌السلام نقل است: «مَنْ صَلَی فِی مَنْزِلِهِ ثُمَّ اَتَی مَسْجِداً مِنْ مَسَاجِدِهِم فَصَلَی فِیهِ خَرَجَ بِحَسَنَاتِهِم؛ [46] هر كس در خانه‌اش نماز بخواند، سپس به یكی از مساجد آنها (اهل سنت) بیاید و در آن نماز بخواند، حسناتشان را با خود بیرون می‌برد.‌»

2. اسحاق بن عمار گوید: حضرت امام صادق علیه‌السلام به من فرمودند:‌ای اسحاق، آیا تو با آنان در مسجد نماز می‌خوانی؟ عرض كردم: آری، فرمودند: «صَلِّ مَعَهُمْ فَاِنَّ المُصَلِّی مَعَهُمْ فِی الصَّفِّ الاَوَّلِ كَالشَّاهِرِ سَیفَهُ فِی سَبِیل الله؛ [47] با آنها نماز بخوان كه هر كس با ایشان در صف اول نماز بخواند، همانند كسی است كه در راه خدا جهاد كند.‌»

3. عمر بن ابان می‌گوید: شنیدم حضرت امام صادق علیه‌السلام می‌فرمود:‌ای گروه شیعه، شما به ما منسوب شده اید، پس زینت بخش ما باشید و نه مایة ننگ و رسوایی؛ بسان یاران علی علیه‌السلام در میان مردم باشید كه هر گاه یكی از آنها در قبیله‌ای بود، امام جماعت و موذن و امانتدار و ودیعت نگه دار مردم بود.

از بیمارانشان (اهل سنت) عیادت كنید و در تشییع جنازه هایشان حاضر شوید و در مساجدشان نماز بخوانید. مبادا دیگران در كار خیر بر شما سبقت بگیرند، به خدا سوگند شما از آنها به كار خیر سزاوارترید.‌» [48]

4. عبد الله بن زیاد گوید: در منی بر امام صادق علیه‌السلام سلام كردیم، آنگاه من به ایشان گفتم:‌ای فرزند رسول خدا صلی الله علیه و آله ! ما گروهی رهگذر هستیم و چون فرصت كافی نداریم نمی‌توانیم هر وقت خواستیم در مجلس شما شركت كنیم، پس به ما توصیه‌ای بفرمایید. حضرت فرمودند: «عَلَیكُمْ بِتَقْوَی الله و صِدْقَ الحَدِیثِ وَ اَدَاء الاَمَانَة وَ حُسْنِ الصَّحَابَة لِمَنْ صَحَّبَكُمْ وَ اِفْشَاءِ السَّلامِ وَ اِطْعَامِ الطَّعَامِ صَلُّوا فِی مَسَاجِدَهُم وَ عَوِّدُوا مَرْضَاهُمْ وَ اتَّبِعُوا جَنَائِزَهُم فَاِنَّ اَبِی حَدَّثَنِی اَنَّ شِیعَتِنَا اَهْلَ البَیت كَانُوا خِیار مَن كَانُوا مِنْهُم اِنْ كَانَ فَقِیهٌ كَانَ مِنْهُم وَ اِنْ كَانَ مُؤَذِّنٌ كَانَ مِنْهُم وَ اِنْ كَانَ اِمَامٌ كَانَ مِنْهُمْ وَ اِنْ كَانَ صَاحِبُ اَمَانَةِ كَانَ مِنْهُم وَ اِنْ كَانَ صَاحِبُ وَدِیعَةٍ كَانَ مِنْهُم وَ كَذَلِكَ كَانُوا حَبِّبونا الَی النَّاسِ وَ لا تُبَغِّضُونَا اِلَیهِم؛ [49] بر شما باد تقوی و پروا از خدا و راستگویی و امانتداری و معاشرت نیكو و سلام دادن آشكار و اطعام نمودن. همچنین در مساجدشان نماز بخوانید و بیمارانشان را عیادت و جنازه هایشان را تشییع كنید؛ زیرا پدرم فرمود: شیعیان ما اهل بیت، از بهترین افراد بودند، اگر فقیهی بود از میان آنان بود، اگر مؤذنی وجود داشت از آنها بود، اگر امام [جماعتی] پیدا می‌شد از آنها بود، اگر امانت داری و ودیعت نگهداری بود از آنها بود. این گونه باشید و ما را محبوب مردم سازید نه مورد خشم و دشمنی آنان.‌»

13. نبایدها

در احادیث از انجام برخی كارها در مسجد نهی و معمولاً بر كراهت حمل شده است. منظور، بیان احكام مساجد نیست، تنها به عنوان نمونه، مواردی را ارائه می‌دهیم:

ü رسول خدا صلی الله علیه و آله: «اَرَاكُمْ سَتُشَرِّفُونَ مَسَاجِدَكُم بَعْدِی كَمَا شَرَّفَت الیهُودُ كَنَائِسَهَا، وَ كَمَا شَرَّفَت النَّصَارَی بَیعَها؛ [50] شما را می‌بینم كه پس از من به زودی مساجدتان را كنگره دار می‌سازید، همان طور كه یهود و نصاری معابد و صومعه هایشان را كنگره دار كردند.‌»

نیز می‌فرماید: «مَا سَاءَ عَمَلُ قَوْمٍ قَطُّ اِلَّا زَخْرَفُوا مَسَاجِدَهُم؛ [51] هرگز قومی بدكردار نشدند مگر آنكه مسجدهایشان را تزئین كردند.‌»

حضرت امیر المومنان علیه‌السلام در خطبه‌ای كه علائم خروج دجال و آخرالزمان را شرح می‌دهد، پس از بیان مواردی از انحرافات و تحریفات در رفتار مردم می‌فرماید: «... وَ حُلِّیت المَصَاحِفُ وَ زُخْرِفَتِ المَسَاجِدُ وَ طُوِّلَتِ المَنَارَ؛ [52] قرآنها را زیور كنند، مساجد را تزیین كنند، مناره‌های بلند بر پا دارند.‌»

ü رسول خدا صلی الله علیه و آله : «در آخر الزمان مردمی خواهند آمد كه در مساجد، گرد هم می‌آیند «ذِكْرُهُم الدُّنْیا وَ حُبُّ الدُّنْیا لَا تُجَالَسُوهُم فَلَیسَ لِلّه فِیهِم حَاجَةٌ؛ [53] ذكرشان دنیا و دوستی دنیا است، با آنها همنشینی نكنید كه خدا را به ایشان حاجتی نیست.‌»

امام موسی بن جعفر علیه‌السلام از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله نقل می‌كند: «جَنِّبُوا مَسَاجِدَكُمْ مَجَانِینَكُم وَ صِبْیانَكُم وَ رَفْعَ اَصْوَاتِكُم اِلَّا بِذِكْرِ اللهِ تَعَالَی وَ بَیعَكُم وَ شَرَائِكُم وَ سَلَاحَكُمْ وَ جَمِّروهَا فِی كُلِّ سَبْعَهِ اَیامٍ وَضَعُوا المَطَاهِرَ عَلَی اَبْوَابِهَا...؛ [54] دیوانگان و كودكانتان را از مساجد دور كنید؛ صدایتان را در مسجد بلند نكنید مگر برای ذكر خدای تعالی؛ از خرید و فروش، و آوردن سلاح در مسجد بپرهیزید؛ هر هفت روز یك بار مساجد را بخور دهید و خوشبو سازید؛ جای وضوخانه را دم در مسجد در نظر بگیرید....‌»

در حدیث منهیات پیامبر صلی الله علیه و آله آمده است: «... اَنَّهُ نَهَی عَنِ التَّنَخُّعِ فِی المَسَاجِد و نَهَی اَنْ ینْشَدَ الشِّعْرُ اَوْ تُنْشَدَ الضَّالَّةُ فِی المَسَاجِدِ وَ نَهَی اَنْ یسَلَّ السَّیفُ فِی الْمَسْجِدِ...؛ [55] آن حضرت از انداختن آب دهان و بینی، سرودن شعر، اعلام اشیاء گم شده و شمشیر كشیدن در مساجد نهی فرمود.‌»

زراره گوید: به امام باقر علیه‌السلام عرض كردم: آیا حائض و جنب می‌توانند وارد مسجد شوند یا نه؟ امام علیه‌السلام فرمودند: تنها می‌توانند از مسجد عبور كنند؛ چنانكه خداوند می‌فرماید: «وَ لَا جُنُباً الَّا عَابِری سَبِیل حَتَی تَغْتَسِلُوا» [56] «جنب به مسجد نرود ـ مگر آنكه رهگذر باشید ـ تا غسل كنید»، و نیز می‌توانند چیزی از مسجد بردارند، ولی نباید چیزی در آن بگذارند.‌» [57]

ابن عباس از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل می‌كند كه فرمود: «لَا تُقَامُ الْحُدُود فِی المَسَاجِدِ؛ حدود در مسجدها اجرا نمی‌شود. [58]

خاتمه

این مقال را در دوازده فصل خاتمه می‌دهیم و عناوینی از باب نمونه، مطرح می‌شود تا اهل قلم، با ارائه مقالات و طرحها، ما را یاری دهند ـ كه شایسته تحقیق است ـ مثل: مساجد برتر، نظیر مسجد كوفه، سهله، جمكران، براثا؛ مساجدی كه تخریب شده و تنها نامشان مانده است مثل مسجد مشربه‌ام ابراهیم، مسجد حضرت زهرا علیهاالسلام در بقیع، مساجد احد؛ مبحث تعمیر مساجد؛ متبرك بودن مكان عبادت و مساجد؛ اعتكاف، نماز جماعت و عبادت در مساجد؛ فعالیتهای گوناگون اقتصادی، سیاسی و... در مساجد و بررسی دقیق موارد، كه امروزه، تا چه اندازه مفید یا مضر است. مثلاً با توجه به فصل اخیر و حدیث اخیر این مقاله، امور نفرت آور مثل اجرای حدود ـ كه باید اجرا شود ـ جایش مسجد نیست.

سرگرمی امام جماعت به توزیع كوپن گوشت و پودر شوینده و روغن و... و پیش آمدن تزاحمها و اتهامات فراوان تا چه اندازه به مصلحت است، خصوصاً كه مسجد و امام آن را بدنام می‌كند و دست كم از كار اصلیش وا می‌دارد. و... «تحریف مساجد»؛ «تخریب مساجد»؛ «نقشهای گوناگون مساجد.‌»

 

  • پاورقــــــــــــــــــــی

 

[1]. حدیث مسجد، تحقیق و ترجمه: سید رضا شاكری+ حیدر محمدی، تهران، ستاد عالی كانونهای فرهنگی هنری مساجد، 1381، ص 480.

[2]. مقدمه كتاب، ص36.

[3]. توبه/ 108.

[4]. طه/12.

[5]. اقتباس از مقدمه كتاب.

[6]. حدیث مسجد، ص42، ح1. نقل از بحار، ج8،ص144، ح67؛ تذكر: از این پس به شماره حدیث، در همین كتاب حدیث مسجد، ارجاء می‌دهیم و برای استفاده بیشتر به یك كتاب كه مشهور و قابل دسترسی باشد مثل بحارالانوار علامه مجلسی، چاپ بیروت، داراحیاء التراث العربی، 1043 نیز ارجاء می‌دهیم.

[7]. ح51، بحار،ج 73، ص381، ح3.

[8]. ح 65؛ تهذیب، ج 3، ص261، ح 53 و ر. ك: الفقیه، ج1، ص237، ح 716؛ بحار، ج 84، ص 15، ح 94.

[9]. ح 71؛ بحار، ج7، ص 304، ح 73.

[10]. ح 77؛ بحار؛ ج72، ص 265، ح3.

[11]. ح 81؛ بحار؛ ج 76، ص 355، ح 21.

[12]. یعنی مساجد از آن خداست و با خدای یكتا، هیچ كس را به خدایی مخوانید.

[13]. ح 86، بحار، ج 83، ص 361، ح 14.

[14]. ح136؛ بحار، ج76، ص 311، ح1.

[15]. ح 141؛ بحار، ج 83، ص 382، ح 53.

[16]. ح 165؛ بحار، ج 89، ص 371، ح 66.

[17]. ح 152.

[18]. ح 168، بحار، ج 84، ص 3، ح 73.

[19]. ح 176، بحار، ج75، ص 249، ح 17.

[20]. ح 241، بحار، ج88، ص 5، ح 6.

[21]. ح192؛ بحار، ج83، ص 373، ص37.

[22]. ح 200، بحار، ج101، ص66، ص57.

[23]. ح207؛ بحار، ج23، ص326، ح4.

[24]. ح209، بحار، ج80، ص308، ح17.

[25]. ح265، بحار، ج66، ص205، ح23.

[26]. ح266، بحار، ج66، ص205، ح22.

[27]. ح267، بحار، ج66، ص247، ح4.

[28]. ح270؛ بحار، ج62، ص300.

[29]. ح283، سنن ترمذی، ج 2، ص 53، ح 591.

[30]. ح 284، سنن ابن ماجه، ج1، ص 248، ح 757.

[31]. ح 151، بحار، ج 84، ص 13، ح 91.

[32]. ح 173، بحار، ج83، ص 383،ح56.

[33]. ح 305؛ تهذیب الاحكام، ج 2، ص 281، ح 20.

[34]. ح 307؛ كافی، ج 3، ص 308، ح 4987.

[35]. ح 308؛ فقیه، ج 1، ص 239، ح 723.

[36]. ح 310؛ بحار الانوار، چج84، ص 26، ح 19.

[37]. ح 325؛ بحار، ج 43، ص 339، ح 13.

[38]. ح 317، سنن ابی داود، ج 1، ص 634، ح 2782. رك: صحیح مسلم، ج 2، ص 155.

[39]. ح 322، صحیح مسلم، ج 3، ص 14.

[40]. ح 333؛ بحار، ج 83، ص 175، ح 2.

[41]. ح 332؛ بحار، ج 33، ص 199، ح 488.

[42]. ح 339، كافی، ج 6، ص 517.

[43]. اعراف /31.

[44]. ح 359، فقیه، ج 1، ص 128، ح 318.

[45]. ح 466، بحار، ج 84، ص 15، ح 95.

[46]. ح584، تهذیب الاحكام، ج3، ص 270، ح 98.

[47]. ح 585، تهذیب، ج3، ص 227، ح 129.

[48]. ح 473، بحار، ج 88، ص119، ح 83.

[49]. ح 459، بحار، ج 74، ص 162، ح 25 و رك: ج 88، ص 119، ح 83.

[50]. ح 606، سنن ابن ماجه، ج 1، ص 244، ح 740 و برای احادیث مشابه رك: بحار، ج 6، ص 307، ح 3و ج 83، ص 352، ح 5؛ فقیه، ج 1، ص 236، ح 708؛ تهذیب، ج 3، ص 253، ح 17؛ بخاری، ج 1، ص 115، كنز العمال، ج 7، ص 677ـ 688.

[51]. ح 607؛ سنن ابن ماجه، ج 1، ص 245، ح 741.

[52]. ح 608، بحا، ج 52، ص 192، ح 26.

[53]. ح 614، بحار، ج 83، ص 368، ح 27و رك: ج 22، ص 453، ح 11.

[54]. ح 84، بحار، ج 83، ص 349، ح 2.

[55]. ح 101، بحار، ج 84، ص 12، ح 89 و رك: تهذیب ج 3، ص 249، ح 3؛ بحار، ج 76، ص 331، ح 1.

[56]. نساء/43.

[57]. ح 379، بحار، ج 83، ص 375، ح 42.

[58]. ج 427، سنن ابن ماجه، ج 2، ص 867، ح 2599 و رك: ح 1.

530 دفعه
(0 رای‌ها)