تبلیغ دین اسلام در دنیای نوین (1)

مقدمه

در این نوشتار به «پیشینه تبلیغ دین اسلام»، تعریف لغوی و اصطلاحی «تبلیغ و تبلیغ دین اسلام»، «واژه‌های تبلیغی»، «تعریف لغوی و اصطلاحی دین» و برخی از «ویژگیهای دنیای نوین به عنوانِ یك دنیای بدون مرز» پرداخته‌ایم.

پیشینه تبلیغ دین اسلام

تبلیغ دین خدای متعال، پیشینه‌ای شكوهمند و پرافتخار دارد و آغازگران و تلاشگرانِ این عرصه انسان‌ساز، صفحاتِ تاریخِ انسانی را با قلم اندیشه، تلاش و تكاپوی خدامحورانه‌شان، به گونه‌ای دیگر نگاشته و پرچم معنویت را فراراه بشر برافراشته‌اند، تا طالبانِ حق و حقیقت به صراطِ مستقیمِ هدایت، راه یابند و در وادی معرفت، تشنه‌كام نمانند و بتوانند ندای فطرت خداجویی و خداپرستی خود را به درستی اجابت كنند. آری، مبلغانِ افتخارآفرین اسلام، تا همیشه جاودانه خواهند ماند.

الف. نخستین مبلّغ

خدای متعال انبیا‌علیهم‌السلام را برای تبلیغ و تعلیم قرار داده است؛ و اولین مبلّغ، حضرت آدم‌علیه‌السلام بوده كه افتخار ابلاغ پیام خداوند را به فرشتگان یافته است. «قَالَ یا آدَمُ اَنْبِئْهُمْ بِاَسْمَائِهِمْ»؛ (1) «ای آدم! آنها را از [اسامی و اسرار] این موجودات آگاه كن.»

البته در این مرحله، حضرت آدم‌علیه‌السلام حقایقی را دریافت كه پس از خبر دادن به فرشتگان، آنان نیز به توانایی او آگاه شدند و متوجه شدند كه همانند آدم چنین استعدادی را برای دریافت حقایق اسماء ندارند؛ لذا علامه طباطبایی‌رحمه‌الله می‌نویسد: «... علمی كه برای آدم‌علیه‌السلام دست داد، حقیقت علم به اسماء بود، كه فرا گرفتن آن برای آدم ممكن بود و برای ملائكه ممكن نبود و آدم اگر مستحق و لایق خلافت خدایی (2) شد، به خاطرِ همین علم به اسماء بوده، نه به خاطر خبر دادن از آن؛ وگرنه بعد از خبر دادنش، ملائكه هم مانند او با خبر شدند، دیگر جا نداشت كه باز هم بگویند: ما علمی نداریم.» (3) اما بی‌شك با خبر دادن و ابلاغِ این علم بود كه مقام آدم‌علیه‌السلام برای ملائكه آشكار شد، هرچند كه خلافتِ او مبتنی بر همان آگاهی از اسما بود و «این آگاهی از علوم مربوط به جهان آفرینش و اسرار و خواص مختلف موجودات عالم هستی، افتخار بزرگی برای آدم‌علیه‌السلام بود.» (4)

حضرت آدم‌علیه‌السلام به عنوان نخستین پیامبر، مبلغِ دینِ خدا بود و به مقتضای رسالتِ خود، تلاشِ زیادی را در این زمینه انجام داد.

ب. هبوط آدم و تبلیغات دینی انبیاء‌علیهم‌السلام

تبلیغ، از نگاهی دیگر با آغاز خلقت انسان و هبوط آدم بر زمین پیوند دارد:

«قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْهَا جَمِیعاً فَإِمَّا یأتِینَّكُمْ مِنِّی هُدی فَمَنْ تَبِعَ هُدَای فَلَا خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَ لَا هُمْ یحْزَنُونَ»؛ (5) «گفتیم: همگی از آن [به زمین] فرود آیید. هر گاه هدایتی از طرف من برای شما آمد، كسانی كه از آن پیروی كنند، نه ترسی بر آنها است و نه غمگین شوند.» و تا بعثت خاتم الانبیاء‌صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ كه پیام‌آوران بسیاری برای ارشاد و هدایت آمدند ـ همواره انسان مبلّغانی داشته است:

«وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِی كُلِّ اُمَّةٍ رَسُولاً اَنِ اعْبُدُوا اللهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ فَمِنْهُمْ مَنْ هَدَی اللهُ وَمِنْهُمْ مَنْ حَقَّتْ عَلَیهِ الضَّلَالَةِ»؛ (6) «ما در هر امتی رسولی برانگیختیم كه: خدای یكتا را بپرستید و از طاغوت اجتناب كنید. خداوند گروهی را هدایت كرد و گروهی ضلالت و گمراهی دامانشان را گرفت.»

به طور خلاصه تاریخ انبیاء‌علیهم‌السلام خود ترسیم‏گرِ تاریخ تبلیغات است و پیامبران‌علیهم‌السلام، بنیانگذارِ تبلیغ و هدایت بوده‌اند. (7) وقتی از امیرالمؤمنین‌علیه‌السلام: سؤال شد نخستین شعر به وسیله چه کسی سروده شد؟ آن حضرت فرمود: «به‏وسیلۀ آدم ابو البشر‌علیه‌السلام.» (8)

در طول تاریخ هیچ قومی بدون تبلیغ و هشداردهنده نبوده است؛ لذا خداوند می‌فرماید: «وَإِنْ مِنْ اُمَّةٍ إِلَّا خَلَا فِیهَا نَذِیرٌ»؛ (9) «و هر امتی در گذشته انذاركننده‌ای داشته است.»

خداپرست بودن اكثریت مردم در سراسر جهان هم، گواه آشكاری بر موفقیت تبلیغات دینی انبیای الهی‌علیهم‌السلام و رهروان راه آنان است.

ج. تجربه تبلیغی ادیان بزرگ

در هر صورت از نظر وسعت تبلیغات، دنباله‌روان ادیان بزرگ، مقام ارجمندی را در تبلیغات، به خود اختصاص داده‌اند (10) و عقاید و اندیشه‌های مذهبی، بیش‌ترین كاربرد را در تبلیغ به خود اختصاص داده است؛ زیرا كه مذهب اصیل‌ترین و كهن‌ترین اندیشه‌ای است كه با عقل و احساس و ایمان انسان در طول تاریخ آمیخته بوده است (11) و تجربه تبلیغی اسلام در میدان اجتماع، موفق‌ترین و پربارترین تجربه‌ای بود [ه است] كه در یكی از بحرانی‌ترین مقاطع تاریخی جهان، به منصه ظهور رسیده است. (12)

د. غلبه اسلام بر همه ادیان

تجربه تبلیغی دین اسلام، همچنان باید به صورت روزافزون بر پهنه زندگی بشر جاری شود و خواهد شد؛ چرا كه به قول قرآن كریم: «هُوَ الَّذِی اَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَی وَ دِینِ الْحَقِّ لِیظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ كُلِّهِ وَ كَفَی بِاللهِ شِهَیداً»؛ (13) «او (خدا) كسی است كه رسولش را با هدایت و دین حق فرستاده تا آن را بر همه ادیان پیروز كند و كافی است كه خدا شاهد این موضوع باشد.»

«این وعده‌ای است صریح و قاطع از سوی خداوندِ قادرِ متعال در رابطه با غلبه اسلام بر همه ادیان.» (14) سرانجام اسلام عالمگیر و بر همه ادیان پیروز خواهد گشت و زمانی فرا خواهد رسید كه همه جهان رسماً در زیر این پرچم قرار می‌گیرد و این امر به وسیله قیام مهدی‌علیه‌السلام تكمیل می‌گردد.» چنان‌كه در حدیثی از پیغمبر گرامی اسلام‌صلی‌الله‌علیه‌وآله نقل شده است كه فرمود: «لَا یبْقَی عَلَی ظَهْرِ الْاَرْضِ بَیتٌ مُدِرٌ وَلَا وَبَرٌ اِلَّا اَدْخَلَهُ اللهُ كَلِمَةَ الْاِسْلَام؛ (15) در سراسر روی زمین، خانه‌ای از سنگ و گِل، یا خیمه‌هایی از كرك و مو، باقی نمی‌ماند، مگر اینكه خداوند اسلام را در آن وارد كند.»

بر این اساس، مبلغانی كه ادامه دهنده راه انبیا‌علیهم‌السلام و امامان معصوم‌علیهم‌السلام هستند، رسالت تبلیغی آن بزرگواران را تا ظهور حضرت مهدی‌علیه‌السلام ادامه می‌دهند و در نهایت با ظهور حضرتش غلبه دین اسلام بر همه ادیان محقق می‌شود.

ه‍.. بزرگ‌ترین مبلّغ جهان بشریت

به راستی، بزرگ‌ترین مبلّغ دین در جهان بشری، چه كسی جز پیامبر اكرم‌صلی‌الله‌علیه‌وآله می‌تواند باشد؟ «مشركان حجاز برای بازداشتن پیامبر‌صلی‌الله‌علیه‌وآله از تبلیغ اسلام، به فعالیتهای گسترده‌ای از جمله: توهین، تهمت، شكنجه، محاصره اقتصادی و جنگهای متعدد، دست زدند، اما هیچ‌یك از آنها حضرت را از ادامه راهش بازنداشت.» (16) حضرت علی‌علیه‌السلام در باره پیامبر اكرم‌صلی‌الله‌علیه‌وآله می‌فرماید: «خَاضَ اِلَی رِضْوَانِ اللهِ كُلَّ غَمْرَةٍ وَتَجَرَّعَ فِیهِ كُلَّ غُصَّةٍ وَقَدْ تَلَوَّنَ لَهُ الْاَدْنَوْنَ وَتَألَّبَ عَلَیهِ الْأقْصَوْنَ وَخَلَعَتْ اِلَیهِ الْعَرَبُ أعِنَّتَهَا وَضَرَبَتْ اِلَی مُحَارَبَتِهِ بُطُونَ رَوَاحِلِهَا حَتَّی اَنْزَلَتْ بِسَاحَتِهِ عَدَاوَتَهَا مِنْ اَبْعَدِ الدَّارِ وَاَسْحَقِ الْمَزَارِ؛ (17) در راه رضایت حق در كام هرگونه سختی و ناراحتی فرو رفت و جام مشكلات و ناراحتیها را سركشید. روزگاری خویشاوندان او به دورویی و دشمنی پرداختند و بیگانگان در كینه‌توزی و دشمنی با او متحد شدند؛ اعراب برای نبرد با پیامبر‌صلی‌الله‌علیه‌وآله، عنان گسیخته و با تازیانه بر مركبها نواخته و از هر سو گرد می‌آمدند؛ از دورترین سرزمین و فراموش‌شده‌ترین نقطه‌ها، دشمنی خود را بر پیامبر‌صلی‌الله‌علیه‌وآله فرود آوردند.» اما او از پای ننشست و تسلیم نشد.

آری، بزرگ‌ترین مبلّغ جهان بشریت، در راه نشر و تبلیغ دین اسلام و ارشاد و وعظ، انواع رنجها و شكنجه‌ها و تبعید و بی‌مروتیها را به جان خرید، ولی هیچ‌گاه پرچم تبلیغ و ارشاد خود را بر زمین نگذاشت؛ آن تبلیغ خالصانه و آسمانی ـ كه آغازش برای اعتلای كلمه توحید بود ـ از خودش و همسرش خدیجه‌علیهاالسلام و علی‌علیه‌السلام شروع شد و به وسیله اهل‏بیت‌علیهم‌السلام ادامه یافت. اهل‏بیت پیامبر اكرم‌صلی‌الله‌علیه‌وآله نیز، در تبیین قرآن كریم و سنت نبوی و حراست از آن به خوبی نقش و وظیفه خود را به انجام رساندند.» و امروز دین اسلام می‌رود تا با فراگیر شدن در همه قاره‌های جهان، تبدیل به موجِ جهان‌شمولی گردد كه همراه با فطرت و عقل و قلب انسانها، ندای رستگاری را در سراسر گیتی طنین اندازد. موجی كه از حنجره مقدس خاتم الانبیاء‌صلی‌الله‌علیه‌وآله برخاست، پنجره‌ای به وسعتِ همیشه تاریخ، به دلها گشود و دلِ موج‌خیزِ آدمیان را به تلاطم واداشت و همه تشنگانِ هدایت و نجات را به دنبالِ خود روان ساخت.

در این ره انبیا چون ساربانند                                      دلیل و رهنمای كاروانند

وز ایشان سید ما گشته سالار                                     همو اول همو آخر در این كار

جمال جانفزایش شمع جمع است                                مقام دلگشایش جمع جمع است

روان از پیش و دلها جمله از پی                                 گرفته دست جانها دامن وی

و. مبلّغان معاصر دین اسلام

وظیفه پرافتخارِ تبلیغ دین اسلام پس از پیامبر‌صلی‌الله‌علیه‌وآله و امامان معصوم‌علیهم‌السلام، بر دوشِ عالمانِ دینِ اسلام گذاشته شده است؛ یعنی رسالت روحانیت، در امتداد رسالت انبیاء و اولیاء الهی است و پیروی از روش و سلوك فرهنگی و تبلیغی معصومان‌علیهم‌السلام ـ به عنوان مبلغان موفق ـ می‌تواند نقش مؤثری در موفقیت روحانیت در حفظ و گسترش اسلام ناب محمدی داشته باشد.

روحانی كسی است كه به سیره پیامبر اكرم‌صلی‌الله‌علیه‌وآله و ائمه اطهار‌علیهم‌السلام اقتدا می‌كند و تبلیغ را ـ كه مؤثرترین راهكار نشر حقیقت و برّنده‌ترین سلاح روزآمد است ـ به نفعِ حقیقت و علیه دشمنان دین خدا به كار می‌بندد و می‌داند كه تبلیغ، به منزله خون زندگی‌بخش در رگهای جامعه اسلامی و مؤمنان و مسلمانان است؛ یعنی به آنان روح دینی و نشاط معنوی می‌بخشد.

فلسفه وجودی روحانیت شیعی، تبلیغ توأمانِ نظری ـ عملی دین اسلام است و در حقیقت حیاتِ معنوی یك روحانی، مبتنی بر تبلیغ دین آسمانی اسلام است. (18)

تعریف تبلیغ

الف. تعریف لغوی

در زبانها و فرهنگهای مختلف، اصطلاحات گوناگونی را برای بیان معنای تبلیغ به كار می‌برند. در زبان و فرهنگ اسلامی، سه واژه «تبلیغ»، «بلاغ» و «اِبلاغ» از ریشه «بَلَغَ» و «بُلُوغ» در لغت به معنای «رساندن» است.

ب. تعریف اصطلاحی

تبلیغ در اصطلاح، به معنای رساندنِ كاملِ پیام، خبر، سخن، فكر و اندیشه به دیگری و فراخواندن او به یك دین، ایده، عقیده، مسلك و روش است و مبلّغ دینی كسی است كه با تمام توان می‌كوشد تا محتوای پیام دینی را به فكر و دل مخاطبان خود برساند.

مقام معظم رهبری می‌فرماید: «تبلیغ در اصطلاح ما، همان تبلیغ قرآن است؛ یعنی رساندن واقعیت به ذهنهای مردم و آنها را از بی‌خبری خارج كردن... «وَمَنْ اَظْلَمَ مِمَّنْ كَتَمَ شَهَادَةً عِنْدَهُ مِنَ الله»؛ (19) «چه كسی ستمكارتر است از آن كس كه گواهی و شهادت الهی را كه نزد او است كتمان می‌كند؟!»

ایشان در سخنی دیگر فرموده‌اند: «در عرف دنیا، تبلیغات و پروپاگاندا؛ عبارت از جلب كردن نظرها به یك چیز است... . این، مفهوم تبلیغات در دنیای امروز است؛ یعنی چیزی را كه نیست، هست جلوه دهند؛ چیزی را كه هست، صدها و یا هزاران برابر بزرگ كنند و آب و رنگ و لعاب و شكل بزك كرده به آن بدهند؛ اما ماهیت كار ما غیر از ا ین است؛ ما حقیقت درخشنده‌ای به نام توحید و اسلام داریم كه در زیر ابرهای جهالتها و عنادها و دشمنیها و خصومتها پنهان است. تبلیغ، یعنی ما آن حقیقت را به ذهن و مغز انسانها برسانیم.» (20)

معنای اصطلاحی «تبلیغ دین اسلام در دنیای نوین»

از منظر مورد بحث ما، معنای اصطلاحی «تبلیغ دین اسلام در دنیای نوین» این است كه مبلّغِ اسلام‌شناس، بصیر، مؤمن، معتقد و پایبند به اسلام، با انگیزه‌ای الهی و معنوی و با احساسِ تكلیفِ شرعی و عقلی و از روی عشق به هدایت انسانها و اتمامِ حجّت بر آنها، با استفاده از همه شیوه‌ها و ابزارهای تبلیغی مشروعِ معاصر، پیامِ خداوند را آن‌طور كه هست (بی كم و كاست و بدون تحریف و التقاط) به طور صحیح و شفاف و آسان، به ذهن و دل مخاطبان معاصر، برساند، به گونه‌ای كه با اقناعِ عقلی و قلبی و ترغیب و جذبِ آنان، در اندیشه، احساس و رفتار آنان تغییر و تحوّلِ مطلوب ایجاد گردد و آنان با آگاهی، اختیار و ا نتخابِ خود، آزادانه در مسیر رضایت الهی و كمالِ مطلوبِ انسانی حركت کنند؛ یا اگر به هر دلیل یا علتی نپذیرفتند، حجتِ الهی بر آنان تمام شود:

«لِیهْلِكَ مَنْ هَلَكَ عَنْ بِینَةٍ وَ یحْیی مَنْ حَی عَنْ بَینَةٍ»؛ (21) «تا آنها كه هلاك [و گمراه] می‌شوند، با اتمام حجت باشد و آنها كه زنده می‌شوند [و هدایت می‌یابند] از روی دلیل روشن باشد.» (22)

این تعریف، چشم‌اندازِ كلی مباحثِ آینده ما را در یك نگاه، فراروی خوانندگان فرهیخته می‌نهد و زمینه بهتری را برای پیگیری راهبُردِ مطالب فراهم می‌كند.

ج. واژه‌های تبلیغی

در قرآن كریم واژه تبلیغ و مشتقات آن 29 بار تكرار شده است. (23) البته واژه‌های دیگری همچون موعظه و نصیحت، هدایت، ارشاد، دعوت، بشارت، تخویف، انذار، امر به معروف و نهی از منكر نیز با مفهوم تبلیغ، ارتباط نزدیك دارند، اما هیچ‌یك از آنها بار معنایی و فرهنگی واژه تبلیغ را ندارند.

تعریف دین

الف. تعریف لغوی دین

دین [به كسر دال] در اصل، به معنای «جزا و پاداش» و نیز به معنای «اطاعت از فرمان» است (24) و در معانی دیگری از قبیل كیش، شریعت، طریقت، حساب، عادت، حكم، قهر، قضا، داوری، مذهب، آیین (25) و... نیز استعمال شده است.

ب. تعریف اصطلاحی دین

دین در اصطلاح، مجموعه عقاید، قوانین و آدابی وحیانی است كه به حسب اختلاف استعدادِ امتها و مناسب با شرایط هر یك از آنها، در برهه‌های زمانی متفاوت، بر آنان وضع شده و به دین تكامل‌یافته و متعالی اسلام منتهی شده است.

نكته‌های مهم

الف. دین اسلام و هندسه سعادت انسان

دین اسلام، به تمام ابعادِ وجودی انسان و هندسه سعادت او پرداخته است؛ هم به اصول بینشی [و هستی‌شناسی] انسان نظر دارد و هم به اصول اخلاقی و روان‌شناسی او و هم به اصول رفتاری و عملی زندگی او؛ بنابراین انسان برای مدیریت و پرورش خود و جامعه انسانی، می‌تواند در سایه این عقل وحیانی بالفعل و نیز عقل رشد‌یابنده خود، در مسیر صحیح گام بردارد و به سعادت و خوشبختی در دو جهان برسد.

ب. اسلام، عالی‌ترین نمونه تسلیم

قرآن كریم ره‌آورد انبیاء را دینِ حق می‌نامد. روح دین در همه زمانها، تسلیم در برابر حق و حقیقت و مشیت الهی است، ولی از آنجا كه آیین پیامبر اسلام‌صلی‌الله‌علیه‌وآله، عالی‌ترین نمونه تسلیم در برابر حقیقت است، اسلام نامیده شده است:

«اِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللهِ الْاِسْلَامُ»؛ (26) «دین در نزد خدا، اسلام (تسلیم بودن در برابر حق) است.» و «روشن است كه همواره، به آخرین دستور خدا باید عمل كرد و آخرین دستور خدا همان چیزی است كه آخرین رسول او آورده است.» (27) از اینرو خداوند می‌فرماید: «وَمَنْ یبْتَغِ غَیرَ الْاِسْلَامِ دِیناً فَلَنْ یقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِی الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِینَ»؛ (28) «هر كس جز اسلام آیینی برای خود انتخاب كند، از او پذیرفته نخواهد شد و او در آخرت، از زیانكاران است.»

در حقیقت دین اسلام عصاره و نتیجه همه ادیان الهی و كمال یافته‌ترین آنها است. (29)

ویژگیهای دنیای نوین

الف. دنیای بدون مرز

اولین ویژگی دنیای نوین، بدون مرز بودن آن است. این ویژگی شرایط خاصی را ایجاد می‏کند که به برخی از آنها در ذیل اشاره کرده، در حد امکان تذکرات لازم ارائه می‏گردد.

1. بحران انتخاب

منابعِ اطلاعاتی افراد در گذشته، عمدتاً به منطقه جغرافیایی محلِ زندگی‌شان محدود می‌شد و لذا با گزینه‌های محدودی در زندگی روبه‌رو می‌گردیدند و به مقتضای ساده بودنِ زندگی، جامعه و افكارشان، به راحتی می‌توانستند دست به انتخاب بزنند و معمولاً مشكلِ بزرگ بحرانزایی نیز پیش نمی‌آمد؛ اما عصر ما، عصر تعدد و تنوّع منابع اطلاعاتی و داده‌های روزافزون بیرونی است كه با توجه به پیچیدگی افكار و جوامع، انسانِ عصر ما را با بحرانِ انتخاب مواجه كرده است؛ چرا كه او آماجِ رویدادهای بی‌شماری است كه وی را متأثّر می‌سازند و با گزینه‌های نامحدودی روبه‌رو است كه انتخابِ گزینه برتر از میان آنها برای او سخت است و گاه ناممكن می‌نماید.

اكنون، هر رویدادی در یك نقطه از دنیا، در نقاط دیگر هم، بازتاب دارد و آن نقاط را نیز متأثر می‌سازد. امام خمینی‌رحمه‌الله فرمود: «برادران و خواهران من! ما امروز در یك عصری واقع هستیم كه تمام دنیا، تمام كشورها ـ از اقصی نقاط عالم تا اینجا ـ به منزله یك خانه شده‌اند. در سابق اگر چنان‌چه قضیه‌ای واقع می‌شد در یك شهری، برای یك شهرِ دیگر هیچ مطرح نبود و شهرِ دیگر از آن مطلع نمی‌شد، یا اگر می‌شد برای او قضیه‌ای نبود، لكن وضعِ عصرِ ما طوری شده است كه قضایایی كه در یك كشور واقع می‌شود، در همه كشورهای دنیا، در اقصی كشورهای دنیا منعكس می‌شود و برای آنها مطلب است.» (30)

حال این سؤال مطرح می‌شود كه: چه عاملی موجب به هم پیوستگی جهان ما شده است؟ پاسخ، روشن است. «در این عصر، جهان به هم پیوسته، محصول «انقلاب در ارتباطات و ظهور پدیده انفورماتیك» است. (31) و سه پدیده نو (رایانه، ماهواره و اینترنت) جهان را چنان به هم پیوند داده‌اند كه دنیای جدید را «دنیای بدون مرز و بدون دولت» نامیده‌اند؛ زیرا توزیع اطلاعات، داده‌ها و تصاویر و صدا، در سطح بین‌المللی، عملاً مرزهای جغرافیایی و سیاسی را از میان برده است؛ به عبارتی دیگر می‌توان عصر اطلاعات را عصر خرد و دانایی از نوع دیگر دانست. انبوه داده‌ها و مشاهدات متنوع و متكثّر، افراد را دچار بحران انتخاب نموده است.» (32)

این‌چنین وضعیتی، مبلّغان آگاه و متعهدین اسلام را وا می‌دارد تا با شناخت ویژگیها و مقتضیات عصر و نسلمان، از میان آن همه گزینه‌های بی‌شمار بحران‌زا، نسل نو را در انتخاب گزینه‌های برتر [از دیدگاه دین اسلام] در عرصه‌های مختلف زندگی یاری كنند و از بروز بحرانها پیشگیری نمایند، یا از تشدید بحرانها بكاهند و چراغ هدایت را فراروی بشر سرگردان در چندراهیهای دنیای نوین روشن كنند.

2. تنوع ناگزیر

با توجه به تعدد و تنوع منابع اطلاع‌رسانی و ارتباطی و پیچیدگی افكار و جوامع، نمی‌توان جلوی تنوع و پراكندگی افكار را گرفت؛ چرا كه «در چنین دنیایی، تنوع و تفرّق اجتناب‌ناپذیر است. در این صورت، چاره‌اندیشی در حفظ ارزشهای دینی، ملی، مذهبی و میراث فكری و فرهنگی، امری ضروری می‌شود. استمرار این روند و عدم چاره‌جویی و فقدان دفاع منطقی در حفظ ارزشهای خودی، ممكن است جامعه ما را دچار بحران نماید؛ آنچنان كه آثار این نابسامانی تا حدی ملموس است.

پس چاره‌اندیشی در چنین دنیای پرمسئله و پیچیده و نابسامان، امری حیاتی است.» (33) و مبلغان دین اسلام در گستره رسالت تبلیغی خود، باید به چاره‌اندیشی مؤثر و كارآمد بپردازند.

3. تهدید ارزشهای دینی و فرهنگهای بومی

با پرهیز از پرداختنِ به شناختِ وضعیتِ جدید دنیا، نمی‌توان اقتضائاتِ شرایط فعلی را از بین برد و مرزهای دینی و فرهنگی را مصون از آسیبها پنداشت؛ چون «در شرایط جدید، ماهواره و اینترنت، مرزها را درهم می‌ریزد و فضای سیال و موّاجی به وجود می‌آورد و ابزارهای نو، شیوه‌های زندگی را آن‌چنان متحوّل می‌كند كه برخی آن را جادوی الكترونیك می‌نامند. در آینده‌ای نه چندان دور، ماهواره جزء جدایی‌ناپذیر زندگی همه افراد خواهد شد و زمینه تحمیل ارزشها و دستاوردهای خود را بر ارزشها و فرهنگهای بومی فراهم خواهد ساخت. (34) همچنان‌كه اكنون هم تهاجم به اسلام و ارزشهای فرهنگی و ملی و بومی ما محسوس است.

مقام معظم رهبری می‌فرماید: «تهاجم فرهنگی عظیمی علیه اسلام هست كه ارتباط مستقیمی با انقلاب ندارد. این تهاجم، وسیع‌تر از انقلاب و علیه اسلام است... چیز عجیب و فوق العاده‌ای است كه با تمام ابعاد فرهنگی و اجتماعی و سیاسی، علیه اسلام... است... حتی اسلام به معنای اعتقاد عوامانه مردم هم مورد تهاجم است؛ چه برسد به اسلام ناب و انقلابی... از قدیم، نسبت به اسلام، همین احساس را می‌كردند كه آن هم ناشی از چیزهایی بود كه از اسلام دیده بودند.

مدتی از قضیة تنباكو و قضایای مختلفی ـ كه در همان هند و افغانستان و ایران و مصر و سایر كشورها اتفاق افتاده بود ـ گذشته بود و استكبار و استعمار جهانی، از قدرت اسلام غافل شده بودند و دیگر آن حساسیت را نسبت به اسلام، خیلی نشان نمی‌دادند. علتش هم این بود كه از این طرف، اسلام چیزی از [آثار وجودی] خودش نشان نداده بود و آنها قدری دچار غفلت شده بودند.

چند دهه‌ای كه گذشت، انقلاب ما پیروز شد... انقلاب اسلامی، ناگهان تمام موجودیت و نظام ارزشی دستگاه استعماری غرب و دنیای سرمایه‌داری را زیر سؤال برد؛ یعنی آینده‌شان را كلّاً تهدید كرد و ابهامی به آینده آنها داد؛ چون این انقلاب، بر مبنای اسلام بود و نتیجتاً هر جا مسلمانی باشد، ممكن است این انقلاب، بالقوه در آنجا تحقق پیدا كند. بعد هم مرتب نمونه‌های آن را... مشاهده كردند.

تمام معلومات و معارف استعماری... پرونده‌های آرشیو شده را دو مرتبه مطرح می‌كنند و كارهای تحقیقاتی جدید انجام می‌دهند... سمینارها و جلسات تحقیقاتی‌ای توسط دنیای غرب و سرمایه‌داری و استكبار تشكیل می‌شود و تزهای گوناگونی برای بازنگری به اسلام مطرح می‌گردد.

شكّی نیست كه مقابله با این تهاجم، پول و بودجه و امكانات و پشتیبانیهای سیاسی دولت را می‌خواهد؛ اما دولت پول بدهد و پشتیبانی بكند كه چه بشود؟ طبیعی است كه فكری پخش بشود. آن فكر، كجا تولید خواهد شد؟ آیا آن هم در دولت است یا در حوزه؟

اگر ما در مقابل تهاجم فرهنگی و اعتقادی استكبار جهانی مقاومت نكنیم، شكست قطعی است. ما و همه دست‌اندركاران فرهنگ در كشور، باید باور كنیم كه امروز آماج تهاجمات فرهنگی دشمنانمان هستیم... تهاجم فرهنگی، به مقصودِ بی‌اعتقادكردنِ نسل نو انجام می‌گیرد. هم [برای] بی‌اعتقادكردن به دین و هم به مقصود بی‌اعتقادكردن به اصول انقلابی و تفكر فعالی كه امروز استكبار از آن می‌ترسد و قلمرو قدرتهای استكباری را به خطر انداخته است، انجام می‌گیرد. در تهاجم فرهنگی، دشمن می‌گردد، آن نقطه‌ای از فرهنگ خود را به این ملت می‌دهد و وارد این ملت می‌كند كه خودش می‌خواهد. معلوم است كه دشمن چه می‌خواهد. دشمن، از راه اشاعه فرهنگ غلط و فرهنگ فساد و فحشا، سعی می‌كند جوانان ما را از ما بگیرد. كاری كه دشمن از لحاظ فرهنگی می‌كند، نباید گفت كه یك تهاجم فرهنگی است؛ یك شبیخون و یك غارت و یك قتل عام فرهنگی است. امروز، دشمن این كار را با ما می‌كند.

در حال حاضر، یك جبهه‌بندی عظیم فرهنگی ـ كه با سیاست و صنعت و پول و انواع و اقسام پشتوانه‌ها همراه است ـ مثل سیلی راه افتاده تا با ما بجنگد. جنگ هم جنگ نظامی نیست، بسیج عمومی هم در آنجا هیچ تأثیری ندارد؛ آثارش هم به گونه‌ای است كه تا به خود بیاییم، گرفتار شده‌ایم؛ مثل یك بمب شیمیایی نامحسوس و بدون سر و صدا عمل می‌كند. فرض كنید در محوطه‌ای یك بمب شیمیایی بیفتد كه احدی نفهمد كه این بمب در آنجا افتاد؛ ولی پس از هفت، هشت ساعت ببینند صورتها و دستهای همه تاول زده است.

الآن، در مدرسه‌ها و داخل خیابانها... و حوزه‌های علمیه و دانشگاه‌های ما، ناگهان نشانه‌های این تهاجم تبلیغی و فرهنگی را خواهید دید. الآن مقداری هم آن را می‌بینید و بعداً هم بیش‌تر خواهد شد. یك كتاب چاپ می‌شود، یك فیلم تولید می‌شود و به صورت ویدئو، داخل كشور می‌آید و زمینه چنین تهاجمی را فراهم می‌كند... هدف این تهاجم با چنین ابعادی، اسلام و انقلاب و ما هستیم... .

تهاجم فرهنگی، مثل خود كار فرهنگی، كار آرام و بی‌سر و صدایی است. نبرد فرهنگی را با مقابله به مثل می‌شود پاسخ داد. كار فرهنگی و هجوم فرهنگی را با تفنگ نمی‌شود جواب داد. تفنگ او، قلم است.» (35)

پس وظیفه مبلغانِ دین اسلام در عرصه‌های بیانی و قلمی و عملی بسیار سنگین و خطیر است.

مبلغان معارفِ وحیانی، باید تعالیمِ غنی اسلام را چنان منطقی و قابل دفاع عرضه كنند كه در هماوردی با اندیشه‌های قدرتمندِ رقیب بتواند بر منطقِ آن اندیشه‌ها غلبه كند. در این صورت، هیچ اندیشه‌ای نمی‌تواند بر آن برتری یابد. ضمناً باید از دفاع غیرمنطقی به شدت پرهیز نمود؛ چرا كه تا چراغ عقل به نور منطق و استدلال روشن نشود، دل، پذیرای «مسائل تعبّدی فاقد مبنای استدلالی» نمی‌گردد. همچنان كه با دفاعِ بد نیز، توهّمِ برتری اندیشه رقیب در اذهان متولد می‌شود.

4. فقدان سانسور و دگرگونی قدرت و و مناسبات اجتماعی

گسترشِ ارتباطاتِ شبكه‌ای و اطلاعاتی، باعث شده است كه تبادل اطلاعاتِ صوتی، تصویری و نوشتاری، مرزها را در نوردد و تا حد بسیار زیادی از كنترلِ منطقه‌ای و سانسورِ همه‌جانبه خارج گردد. روند شتابان و توسعه روزافزون این وضعیت، نشان‌دهنده آن است كه «در آینده نزدیك، كنترل و سانسور، مفهومی نخواهد داشت و حتی مفهوم قدرت و مناسبات اجتماعی نیز دگرگون خواهد شد. به این ترتیب، «خرد نوین»، توانایی تغییر «خرد كهن» را خواهد داشت. دانایی در این جهان ملاك «توانایی» خواهد شد؛ زیرا ابزارهای تغییر را در اختیار خواهد داشت. خرد كهن برای ماندن باید توانایی خود را افزایش دهد.» (36) حفظ سنتهای اصیل دینی و بومی، در گرو بازخوانی و تثبیت جایگاه خود در جغرافیای سرزمینی است تا بتواند دلربایی خود را در میان شیوه‌های نو و فریبنده، همچنان ادامه دهد و ماندگاریش را تضمین نماید.

تار و پود قدرت و مناسبات اجتماعی، چنان درهم تنیده می‌شود كه دیگر معنای پیشین خود را از دست می‌دهد و رنگ نوینی به خود می‌گیرد. رقابت در عرصه مناسبات اجتماعی، به قدرتِ ارتباطی و اطلاعاتی و اطلاع‌رسانی كشیده می‌شود. مبلغان دین اسلام می‌توانند از این موقعیت جدید، به عنوانِ یك فرصت، استفاده و دین اسلام را از طریق شبكه گسترده و درهم‌تنیده مناسباتِ اجتماعی و جهانی ارائه كنند.

5. تغییر سریع و نسل جدید

دنیای امروز، دنیای دگرگونیهای سریع و تحولِ لحظه‌ای نسلها است. «در عصر كنونی، همه چیز به سرعت رو به تغییر و تحول است؛ هر روز پدیده نوینی به جمع دیگر پدیده‌های موجود می‌پیوندد و اثری اجتناب‌ناپذیر بر پیكره نسل جدید بر جای می‌گذارد. سرعت، تنوّع و دگرگونی، سه عنصری است كه در جهانِ به هم‌پیوسته امروز بسیار نقش‌آفرین است.» (37)

6. چالش ارتباطات رسانه‌ای

دنیای امروز، با چالشِ بزرگِ ناشی از ارتباطاتِ رسانه‌ای رو‌به‌رو است. «امروزه رسانه‌های فرامرزی،... انتخاب راه درست را برای اغلب افراد مشكل نموده است. گسترش و توسعه فن‌آوری و ارتباطات، زندگی نسل جدید را دگرگون می‌سازد و چالشهای عظیمی فراروی او می‌نهد و شیوه زندگی و فرهنگ او را دستخوش تغییر قرار می‌دهد.

انقلاب ارتباطات، دوران تاریخی جدیدی را به دنبال دارد؛ چرا كه امروزه كلیه اطلاعات، در بسیاری از نقاط دنیا، آزادانه در اختیار همگان قرار می‌گیرد و ارزشهای انسانی و باورهای دینی و مذهبی را متأثّر می‌سازد و چه بسیار در پرتو هجوم طوفانهای توفنده آنها، این باورها رنگ می‌بازند.» (38) بنابراین، مبلغان دین اسلام، باید شالوده باورهای دینی مردم را آن‌چنان استوار سازند كه تندباد تحولاتِ نوین نتواند تزلزلی در آنها پدید آورد.

7. ضرورت بازنگری و سازماندهی نوین رویكردهای تبلیغی

با توجه به آنچه بیان شد، «برای بقا و حفظ ارزشهای دینی و بومی، باید در حوزه‌های سیاست، فرهنگ، اقتصاد و هنر، ایده‌های نو تولید نمود؛ بر این اساس است كه باید فرآیند تبلیغ، به صورت نوینی مورد بازخوانی و بازنگری قرار گیرد و انواع رویكردهای تبلیغی، از نظر روشها، راهبردها، مبانی و ابزارها و مراحل آن، به تبع این تحولات، مجدّداً سازماندهی شود.» (39)

«شرایط پیچیده اجتماعی در عصر حاضر و مجموعه تغییراتِ آمیخته با آن، از قبیل؛ غلبه زندگی ماشینی، كاهش مناسبات عاطفی، غلبه سودانگاری و دنیاطلبی، ظهور بحران هویت و معنا و معنویت و نیز گسترش امكانات رسانه‌ای و ارتباطات سریع‌السیر و تغییرات شتابان فرهنگها و سنتها ـ كه نتیجه بروزِ عواملِ مذكور است ـ سكّانداران و متصدیان تبلیغ دینی را ملزم می‌سازد كه ضمن حفظ چارچوب و شاكله تبلیغ، شیوه و سیاق سنتی را به تناسبِ‌نیازهای عصر و زمانِ حاضر هماهنگ سازند.» (40) چنین كار بزرگ و سترگی، می‌طلبد كه چشم‌انداز آینده تبلیغی حوزه علمیه، تدوین گردد و راهبردها و تاكتیكهای تبلیغاتی حوزه در مواجهه با تحولاتِ آینده دینی ایران و جهان، پیش‌بینی و ترسیم گردد و نبض این تحولات، در دستِ مبلغان دینی قرار گیرد تا بتوانند ابتكار عملِ تبلیغی داشته باشند و گرفتار شبیخونِ تبلیغی دین‌ستیزان نگردند.

در قسمتِ بعدی، درباره ویژگی دوم دنیای نوین بحث خواهیم کرد.

ادامه دارد... .

 

پی‌نوشـــــــــــــت‌ها:

 

(1). بقره/33.

(2). برخی از مفسرین معتقدند كه آدم‌علیه‌السلام و [انسانها] نه خلیفه الهی، بلكه جانشینِ نسلِ انسانهای پیشینند. در تفسیر نمونه هم آمده است كه: «بعضی دیگر از مفسران معتقدند: پیشگویی فرشتگان به خاطر آن بوده كه آدم‌علیه‌السلام نخستین مخلوق روی زمین نبود، بلكه پیش از او نیز مخلوقات دیگری بودند كه به نزاع و خونریزی پرداختند. پرونده سوء پیشینه آنها سبب بدگمانی فرشتگان نسبت به نسل آدم‌علیه‌السلام شد؛ تفسیر نمونه، ناصر مكارم شیرازی، دار الكتب الاسلامیة، تهران، 1374 ش، ج 1، ص 174.

(3). ترجمه المیزان، سید محمدباقر موسوی همدانی، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، قم، 1374، ج 1، ص 180.

(4). تفسیر نمونه، ج 1، ص 176.

(5). بقره/38.

(6). نحل/36.

(7). پژوهشی در تبلیغ، محمدتقی رهبر، بی‌جا، مركز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی، چ اول، 1371، ص 29.

(8). خصال، شیخ صدوق، ترجمه جعفری، نشر نسیم کوثر، قم، چاپ اول، 1382 ش، ج1، ص305.

(9). فاطر/24.

(10). پژوهشی در تبلیغ، ص 20؛ به نقل از دائرة المعارف كالیزر، ذیل واژه peropacanda.

(11). همان، ص 21.

(12). همان، ص 24.

(13). فتح/28.

(14). تفسیر نمونه، ج 22، ص 110.

(15). مجمع البیان فی تفسیر القرآن، فضل بن حسن طبرسی، ناصر خسرو، تهران، 1372، ج 7، ص239.

(16). درآمدی بر سیره تبلیغی معصومان‌علیهم‌السلام، حسین عبد المحمدی، مهر امیرالمؤمنین‌علیه‌السلام، قم، چ‌اول، 1387 ش، ص 36.

(17). نهج البلاغه، خطبه 194.

(18). المفردات فی غریب القرآن، راغب اصفهانی، ص 70، ذیل واژه بَلَغَ.

(19). بقره/140.

(20). به نقل از سایت: http://shiaha.com.

(21). انفال/42.

(22). منظور از «حیات» و «هلاكت» در اینجا، همان «هدایت» و «گمراهی» است؛ تفسیر نمونه، ج 7، ص 188.

(23). آل عمران/20؛ نساء/63؛ مائده/ 67 و 92 و 99؛ انعام/ 149؛ اعراف/62 و 68 و 79 و 93؛ توبه/6؛ هود/57؛ رعد/40؛ نحل/35 و 82؛ انببیاء/106؛ عنكبوت/18؛ احزاب/39؛ یس/17؛ شورا/48؛ احقاف/2 و 35؛ قمر/5؛ جن/28؛ قلم/39؛ ابراهیم/52؛ نور/54؛ تغابن/12؛ جن/23.

(24). مفردات قرآن، حمید محمدی، دار العلم، قم، چ دوم، 1381، ص 124.

(25). تبلیغ دین از منظر دین، حمید نگارش، سید علی مقیمی‌فرد، رضا رحمتی، زمزم هدایت، قم، چ اول، 1383، ص 18؛ به نقل از لغت‌نامه دهخدا و دائرة المعارف تشیع.

(26). آل عمران/19؛ برای اطلاعات بیش‌تر رجوع كنید به كتاب دین‌شناسی از آیت الله جوادی آملی، إسراء، قم، چ اول، 1381.

(27). فرهنگ مطهر، محمدعلی زكریایی، آذریون، تهران، چ اول، 1378، ص 421.

(28). آل عمران/85.

(29). برای اطلاعات بیش‌تر رجوع كنید به كتاب خلاصه ادیان در تاریخ دینهای بزرگ، دكتر محمد جواد مشكور، شرق، تهران، چ هفتم، 1380.

(30). صحیفه نور، ج 13، ص 23.

(31). راهبردهای روان‌شناختی تبلیغ، عبد العظیم كریمی، ستاد اقامه نماز، تهران، چاپ نهم، 1386، ص 16؛ به نقل از آریا، شماره 217، مقاله: «نسل جدید و چالشهای جدید».

(32). راهبردهای روان‌شناختی تبلیغ، ص 16.

(33). همان.

(34). همان.

(35). به نقل از سایت: http://shiaha.com.

(36). راهبردهای روان‌شناختی تبلیغ، ص 16 و 17.

(37). همان، ص 17.

(38). همان.

(39). همان.

(40). سایت پژوهه دین، موظف رستمی، محمد علی و داریوش فتاحی، معاونت پژوهشی و آموزشی سازمان تبلیغات اسلامی، با اندكی تغییر.

443 دفعه
(1 رای)