در آسمان فضیلت و تقوی، ستارگان فروزانی طلوع میكنند كه گمشدگان راه ضلالت را به شاهراه فطرت، هدایت مینمایند؛ شخصیتهای بزرگی كه وارث علوم انبیای عظام ـ علیهم السلام ـ هستند. اینان بهترین و درخشندهترین ستاره گان تابنده آسمان هدایت در زمان غیبت اند كه منظومه عقاید و افكار دینداران را در مسائل مذهب و مكتب حیات بخش و انسان ساز جعفری رهبری میكنند.
شاید به همین جهت است كه پیامبر گرامی اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ، بیش از هر پیام آوری، پیروان مؤمن خویش را به تحصیل علم و دانش صحیح و هدفمند امر نموده است و قرآن در میان سایر كتب بیش از همه، علم و علما را ستوده است. قرآن کریم در آنجایی كه میفرماید: [هَلْ یسْتَوِی الَّذینَ یعْلَمُونَ وَالَّذینَ لایعْلَمُونَ] [1] ، بین دانشمندان و غیر ایشان امتیازی آشكار دیده است و بلكه به مفاد آیه شریفه [اَلَّذی خَلَقَ سَبْعَ سَمواتٍ وَ مِنَ الْاَرْضِ مِثْلَهُنَّ یتَنَزَّلُ الْاَمْرُ بَینَهُنَّ لِتَعْلَمُوا...] [2] ، علم و معرفت و آگاهی را علت خلقت جهان عُلْوی و سفلی قرار داده است.
بی شك وجود مبلغ با اخلاص، واعظ متقی و دلسوز، روحانی والامقام، سلالة السادات حضرت حجة الاسلام والمسلمین آقای حاج سید ابوالقاسم موسوی جیرفتی طاب ثراه، از آن گوهرهای دینی بود. اینك شرح حال كوتاهی از این مبلغ با اخلاص و فاضل را به پاس ارج نهادن به خدمات دینی و خالصانهاش ذیلا میآوریم:
تولد و زادگاه سید
حاج سید ابوالقاسم موسوی، در سال 1316 شمسی در یكی از روستاهای كوهستانی شهرستان جیرفت به نام «ساردوئیه» و در خاندان روحانی و متقی دیده به جهان گشود. پدر بزرگوارش سید نعمت اللّه، از روحانیان مخلص و از روضه خوانان و روضه دانهای متقی و پر آوازه منطقه جیرفت به شمار میرود. پدر و نیاكان این سید بزرگوار، همگی از شخصیتهای روحانی و فداكار بوده اند. جدّ اعلای این بزرگوار به نام آقا سید باقر، از سادات متقی و اهل كرامت بوده كه هم اكنون مزارش در همان روستای خوش آب و هوا و كوهستانی «ساردوئیه» زیارتگاه اهالی محترم شهرستان جیرفت و برخی از شهرهای همجوار مانند بافت و رابر و نیز مورد احترام مردم آن سامان میباشد. در زمانهای سابق، مردم در هنگام هجوم امراض عمومی و واگیرداری مانند وبا و طاعون به سادات موسوی ـ كه سادات اصیل و ریشهدار این دیار به شمار میروند ـ پناهنده میشدند و در حقیقت این سادات جلیل القدر و متقی مأمن و پناهگاه مادی و معنوی اهالی این سامان به شمار میرفتند.
زمان مهاجرت این سادات جلیل القدر به این منطقه مشخص نیست؛ ولی آنچه كه معلوم و مشخص است اینست كه آنها در چند قرن متمادی در این منطقه زندگی كرده و اغلب آنان سمت روضه خوانی و ارشاد و هدایت مردم را عهده دار بوده اند.
نسب شریف سید ابوالقاسم موسوی با 22 واسطه به امام همام موسی ابن جعفر ـ علیهما السلام ـ میرسد و امروز خاندان بزرگی را با نامهای موسوی، حسینی، طیبی و.... در شهرستان جیرفت تشكیل میدهند كه برخی از اشخاص برجسته معنوی آن سامان از همین شجره طیبه هستند و مشغول خدمات دینی میباشند.
تحصیل
سید ابوالقاسم در اوج حكومت ظالمانه رضاخان متولد و در سن كودكی قرائت قرآن و خواندن و نوشتن را از محضر پدر بزرگوارش آموخت. وی در سن شانزده سالگی به حوزه علمیه جیرفت آمد و علوم دینی را در این شهر به خوبی فرا گرفت.
مهمترین اساتید سید ابوالقاسم موسوی بعد از پدر بزرگوارش ـ كه در واقع اولین استاد و مربّی تعلیم و تربیت وی بوده است و قرآن و علوم مقدماتی را در نزد وی آموخته است ـ دو عالم و روحانی برجسته و والا مقام شهرستان جیرفت بودند:
یكی از ایشان حضرت آیة اللّه مصحفی طاب ثراه بود كه این روحانی جلیل القدر با دایر كردن حوزه علمیه كوچكی در جیرفت، موفق به تربیت و پرورش مشتاقان علوم الهی گردید. آیةاللّه مصحفی عالمی متعهد، با اخلاص، روشنفكر و در میان مردم آن سامان دارای محبوبیت فراوانی بود. وی با استقبال و پذیرایی از چهرههای روحانی و شخصیتهای تبعیدی در زمان حكومت ستمشاهی، یاد و خاطره نیكی از خویش باقی گذارده است؛ به گونهای كه مقام معظم رهبری در سفر اخیرشان در شهر جیرفت از این عالم بزرگوار به شایستگی یاد كرده و از خدمات وی تجلیل فرمودند. سید ابوالقاسم موسوی اغلب دروس حوزوی را در شهرستان جیرفت و در نزد آن عالم ربانی و بزرگوار فرا گرفته است.
استاد مهم دیگر ایشان مرحوم آقا سید محمّد رابری ـ كه از عالمان متعهد آن دیار بوده است ـ میباشد.
سیمای اخلاق
مرحوم سید ابوالقاسم موسوی بیش از پنجاه سال تمام، به صورت شبانه روزی، مشغول فعالیت و خدمت دینی و اجتماعی و تبلیغی در شهرستان جیرفت بود. وی دارای سجایای اخلاقی فراوانی بوده و از ویژگیهای خاصی برخوردار بود كه به برخی موارد اشاره میشود:
1. محبوبیت
این سید جلیل القدر، در میان مردم شهرستان جیرفت، دارای مقام و منزلت ویژهای بوده است. دوستداران و ارادتمندان وی كه همواره از محضر گرم و شیرین او بهرهها برده اند، خاطرات فراوانی از آن بزرگوار به یاد دارند. محبت و محبوبیت ایشان نزد مردم شهرستان جیرفت ـ در زمان حیات این مرد بزرگوار ـ به قدری زیاد بود كه برخی از آنان برای مرتفع شدن گرفتاریها، اعتقاد فوق العادهای به ایشان داشته و نذورات و هدایای فراوانی به وی اهدا میكردند.
سید ابوالقاسم، گفتاری شیرین و استوار و لحن مخصوصی در روضه خوانی همراه با چشمانی اشكبار داشت. سخنان وی، مشتاقان فراوانی داشت و حتی اهالی روستاهای دور افتاده مقید بودند كه حتی المقدور، از انفاس قدسی معظم له بهره گیری کنند. مردم جیرفت بسیاری از مشکلات خود را به ایشان اظهار داشته و معظم له هم، با سعه صدر و متانت، گره از كارهای مردم باز میكردند و حتی بعد از رحلت آن مرحوم، مردم برای حل گرفتاریهای خود، برای ایشان نذر كرده و حاجات خویش را از وی میگیرند.
2. عشق و ارادت به خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام
مهمترین سرمایه معنوی این روحانی والامقام، عشق و ارادت وی به خاندان عصمت و طهارت ـ علیهم السلام ـ است. خالصانه و خاضعانه به آن خاندان بزرگوار خدمت میكرد و با گفتار و عمل خویش، مردم را به عملی ساختن فرامین، دستورات و نواهی آنان سوق میداد. این پیر غلام خاندان پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ، در تمام عمر شریف و با بركت خویش، عاشقانه منبر میرفت و مستمعان را با بیانات جذاب و شیرین خویش بهره مند میساخت.
آقای غلامرضا روشان، داماد معظم له نوشته است:
«سید ابوالقاسم موسوی، بدون اغراق از بهترین روضه خوانان و واعظان شهرستان جیرفت بود. بیشترین منابر این شهر و روستاهای این منطقه به ایشان تعلق داشت، و عجیب اینكه وی در این كار، بسیار حساس عمل میكرد و در وقت تعیین شده خود را به مجلس میرساند. نظم و انضباط عجیبی در كارهای ایشان خصوصاً در جلسات روضه خوانی حكمفرما بود.
مردم هنگام روضه خوانی ایشان، سراپا گوش بودند و بسیاری از بیماریهای صعب العلاج مردم این دیار، در موقع توسّل و روضهخوانی ایشان منجر به شفا و بهبودی میگردید. خود او هم موقع گرفتاریها، متوسل به خاندان عصمت و طهارت میگردید؛ خصوصاً شفای فرزند گرامی خود حجة الاسلام سیدمحسن موسوی را با توسل عجیب خویش به حضرت ابوالفضل ـ علیه السلام ـ، در یك جلسه گرفت. ایشان در اوایل انقلاب اسلامی، با وجود ناامنی منطقه، مقید بود كه حتماً در جلسات مذهبی شركت كرده و حتی به روستاهای دور و نزدیك ـ كه بسیار خطرناك هم بود ـ میرفت و هیچ ترس و وحشتی به خود راه نمیداد و معتقد بود كه ما نباید صحنه را برای حضور دیگران خالی كنیم.»
دختر ایشان، سیده بتول موسوی مینویس د:
«پدرم برای برگزاری مراسم عزاداری سالار شهیدان، گاهی اوقات در هوای گرم جیرفت، چندین كیلومتر راه را پیاده میرفت. او محبوب دلهای تمامی مردم این منطقه بود، از روحیات بالایی برخوردار بود، در مردمداری مهارت ویژهای داشت و تأثیر بسیار عجیبی در مردم و اعتقادات آنها و جلب توجهشان به سیره انبیاء و ائمه ـ علیهم السلام ـ گذاشته بود.»
3. عشق به روحانیت
وی به خاطر عشق به روحانیت موفق گردید فرزندان خود را در مسیر روحانیت و خدمتگزار مردم این منطقه قرار دهد. دو نفر از فرزندان ذكور ایشان ادامه دهنده راه پدر بزرگوارشان هستند.
4. اوصاف اخلاقی
دختر گرامی ایشان به برخی خصوصیات اخلاقی و اجتماعی پدر بدین صورت اشاره كرده است:
«شجاع و دلیر بود، هیچ گونه تبعیض بین افراد خانواده قرار نمیداد، مهربان و با عطوفت بود، درب منزلش برای همیشه برای مراجعین باز بود و با روی گشاده و سعه صدر با مردم سخن میگفت و سخنان آنان را میشنید، همیشه معطر و خوشبو بود. خوش گفتار و خوش محضر و خوش ذوق بود و ظاهری آراسته و لباس تمیز و چهرهای نورانی داشت. در این اواخر عمر بسیار با نهج البلاغه، و منتهی الآمال مأنوس بود. به مردم احترام میگذاشت و گرفتاریهای آنان را به اندازه توان و قدرت خویش برطرف میساخت. با رفتار و گفتارش مردم را علاقه مند به خدا و دین خدا میكرد. از صفاتی مثل دروغ، غیبت و سایر رذایل اخلاقی به شدت اجتناب داشت؛ به طوری که من هیچ گاه یاد ندارم که پدرم، حتی به عنوان شوخی و مزاح، سخن دروغی گفته باشد. از غیبت كردن و شنیدن غیبت متنفر بود و اجازه نمیداد كه دیگران در حضور ایشان غیبت كنند و احیاناً اگر كسی غیبت میكرد با ناراحتی مجلس را ترك میكرد. كودكان را بسیار دوست داشت و با آنان بازی میكرد و به آنها هدیه میداد.»
رحلت
این روحانی والامقام در مهرماه سال 1378 شمسی دعوت حق را اجابت كرد و مرغ روحش به عالم بقا پرواز نمود. قبر مطهرش در بهشت زهرای شهرستان جیرفت، زیارتگاه دوستان و عاشقان خاندان عصمت و طهارت است و مردم این دیار كرامات زیادی را به وی نسبت میدهند. عاشَ سَعیداً و ماتَ سَعیداً. [3]
- پاورقــــــــــــــــــــی
[1]. زمر/ 9.
[2]. طلاق/ 12.
[3]. متأسفانه شرح حال و زندگانی این روحانی خدوم و تأثیرگذار، همانند بسیاری از مبلغان فداكار و با اخلاص، در هیچ كتاب رجال و تراجم ثبت و ضبط نگردیده است. شایسته است فضلای خوش ذوق، این ستارگان پرفروغ، ولی گمنام را شناسایی و زندگانی آنان را در كتابی جمعآوری و تدوین نموده تا ضمن ارجگذاری به نام و خدمات این نیكان، آثار و خدمات آنان جاودانه بماند و همه مردم خصوصاً نسل جوان را با پیشینه تاریخی ـ فرهنگی غنی كه ریشه در اعماق فطرت ملت ما دارد آشنا سازد.
در پایان لازم میدانم از فرزندان این روحانی والامقام و خصوصاً از برادر ارجمند، جناب آقای غلامرضا روشان و همسر گرانقدرش خانم سیده بتول موسوی جیرفتی به جهت ارسال شرح حال این روحانی گرانقدر تقدیر و تشكر نمایم.