(به مناسبت وفات حضرت معصومه علیهاالسلام)
در اسلام همان گونه كه مردانی چون انبیا، پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله و ائمّه معصومین علیهم السلام الگوهای زندگی هستند، بانوانی چون مریم، خدیجه، فاطمۀ زهرا، زینب كبری، و فاطمۀ معصومه ـ علیهن السلام ـ نیز به عنوان الگو شناخته میشوند.
این بیانگر این حقیقت است كه زنان هم مانند مردان، میتوانند بر قلّه كمالات بایستند و به عالیترین مراتب اوج انسانی برسند. از این جهت بین زن و مرد، فرقی نیست.
خداوند متعال میفرماید:
«مَنْ عَمِلَ صالِحا مِنْ ذَكَرٍ اَوْ اُنْثی و هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیینَّهُ حَیوةً طَیبَةً وَ لَنَجْزِینَّهُمْ اَجْرَهُم بِأَحْسَنِ ما كانُوا یعْمَلُونَ» (1)
«هركس كار شایستهای انجام دهد. خواه مرد باشد یا زن، در حالی كه او مؤمن است، به او حیاتی پاكیزه میبخشیم و پاداش آنها را به بهترین اعمالی كه انجام میدادند، خواهیم داد.»
مطالعۀ زندگی این برگزیدگان الهی، سرمشقی است برای بهتر زیستن و چراغی است، فرا راه دوستداران شرافت و سعادت.
طلوعِ نور
در روز اوّل ذی القعدۀ سال 173 ه. ق (2) از سلالۀ پاك پیامبر صلی الله علیه و آله و خدیجه علیهاالسلام، و فاطمۀ زهرا علیهاالسلام، فاطمۀ دیگری متولّد گردید. نور وجودش نه تنها خانۀ امام كاظم علیه السلام كه جهان را روشن ساخت و در طول قرنهای متمادی در شعاع نورانیش، ستارگان پرفروغ آسمانِ علم، تقوی، فقاهت و پارسایی، آستان بوس حرمش گردیدند و با توسّل به ذیل عنایتش مشكلات بزرگ خود را حل كردند.
توسّل صدر المتألهین
ملاّ صدرا، از علمای ربّانی و حكمای بی نظیر قرن یازدهم ه. ق (1050 ه. ق، وفات در بصره) است. او صاحب تألیفات بی نظیری چون: «اسفار اربعة»، «شرح الاصول من الكافی»، «شرح الهدایة» و «شرح حكمة الاشراق» است.
وی مدتی از عمر شریف خود را در كَهَك قم سپری نمود و مشغول تألیف بعضی از كتابهای خود چون اسفار اربعة بود. هر وقت برایش مشكل علمی یا مطلب مبهمی پیش میآمد، به قم آمده، به حرم مطهّر حضرت معصومه علیهاالسلام مشرف میشد و با توسّل به آن حضرت، از او استمداد نموده و مشكل علمیش آسان و حل میشد. (3)
آن گونه كه مرحوم میرزا علی اكبر حكمی یزدی در حاشیۀ كتاب «اسفار اربعه» ـ در بحث اتحاد عاقل به معقول از قول مؤلف محترم، مرحوم صدر المتألهین ـ مرقوم فرمودند: «یكی از مواردی كه با توسّل به حضرت معصومه علیهاالسلام مشكل علمیش حل شد، بحث اتحاد عاقل به معقول میباشد». (4)
شیفتگی علامۀ طباطبایی به درگاه حضرت معصومه علیهاالسلام
مرحوم علاّمه سید محمد حسین طباطبایی، صاحب تفسیر بی نظیر «المیزان» نهایت ارادت و تواضع را نسبت به حضرت معصومه علیهاالسلام ابراز مینمود.
علامه شهید مطهّری، هرگاه نام مرحوم علاّمه طباطبایی را به زبان میآورد، میگفت: «رُوحی لَهُ الفِداء» روحم به فدای او باد.
یكی از دانشمندان از استاد مطهّری پرسید «دلیل این همه تجلیل و احترام شما از علاّمه طباطبایی چیست؟»
استاد مطهّری در پاسخ فرمود: «من فیلسوف و عارف بسیار دیدهام و احترام من به علاّمه طباطبائی به خاطر فیلسوف بودن ایشان نمیباشد، بلكه از این جهت است كه او عاشق و دلباختۀ اهل بیت علیهم السلام است. چرا كه علاّمه طباطبایی در ماه رمضان روزۀ خود را با بوسه بر ضریح مقدّس حضرت معصومه علیهاالسلام افطار میكرد. ابتدا پیاده از منزل تا حرم مطهّر (با توجّه به آن سنین پیری و دوری راه) مشرف میشد. ضریح مقدّس را میبوسید، سپس به خانه میرفت و غذا میخورد.» (5)
فاطمۀ دوم
با این كه حضرت موسی بن جعفر علیهماالسلام غیر از فاطمۀ معصومه علیهاالسلام دختران دیگری نیز داشت. (6) امّا در میان همۀ آنان، تنها اوست كه دارای امتیازات والایی است.
او همچون جدّهاش حضرت زهرا علیهاالسلام در علم و عمل و قداست و كمالات، گوی سبقت از دیگران ربود و به راستی حضرت معصومه، فاطمۀ دوم و جلوۀ دوبارۀ حضرت زهرا علیهاالسلام است.
شباهتها
الف ـ پدرش به قربانش
پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله برای تجلیل و قدردانی از دخترش زهرا علیهاالسلام و مقامات او، بارها دربارهاش این جمله را بیان فرموده بود كه: «فَداها اَبُوها» (7) پدرش قربانش گردد.
پدر بزرگوار حضرت معصومه علیهاالسلام، امام كاظم علیه السلام، نیز دربارۀ وی چنین جملهای فرمود. در آن جا كه جمعی از شیعیان برای دریافت پاسخ به سؤالهای خود، وارد مدینه شدند تا به محضر امام كاظم علیه السلام برسند، آن حضرت در مسافرت بود. آنها ناگزیر بودند، از آن سفر مراجعت كنند. پرسشهای خود را نوشتند و به افراد خانوادۀ امام كاظم علیه السلام تحویل دادند تا در سفر بعد به جواب آن نائل شوند.
هنگام خداحافظی، دیدند حضرت معصومه علیهاالسلام (كه حدود شش سال داشت) پاسخ سؤالات آنها را نوشته و آماده نموده است.
بسیار شادمان شدند و آن نامه را گرفتند. هنگام مراجعت، در راه با امام كاظم علیه السلام كه از سفر باز میگشت، ملاقات كردند و ماجرا را به عرض امام رساندند، امام علیه السلام آن نوشته را از آنها طلبید و مطالعه كرد و پاسخهای حضرت معصومه علیهاالسلام را درست یافت، آن گاه به نشان تمجید از حضرت معصومه علیهاالسلام و تصدیق او سه بار فرمود: «فَداها اَبُوها: پدرش فدایش باد.» (8)
این حادثۀ جالب بیانگر آن است كه حضرت معصومه علیهاالسلام چون زهرا مرضیه، عالمه غیرمعلّمه است و در خردسالی از رشد، شناخت، علم و كمال بالایی برخوردار است.
ب ـ بارگاه حضرت معصومه علیهاالسلام تجلّیگاه مرقد حضرت زهرا علیهاالسلام
مرحوم آیت الله سید شهاب الدین نجفی مرعشی رحمه الله میفرمود:
«پدرم ـ مرحوم آیة الله علاّمه سید محمود مرعشی رحمه الله كه در نجف اشرف میزیست ـ بسیار علاقمند بود، محلّ قبر شریف جدّهاش حضرت زهرا علیهاالسلام را بیابد، برای این مقصود، ختم مجرّبی انتخاب نمود، چهل شب به آن مداومت كرد تا شاید از محلّ مرقد شریف حضرت زهرا علیهاالسلام آگاه گردد.
شب چهلم بعد از انجام ختم و توسّل فراوان، به بستر خواب رفت در عالم خواب به محضر امام باقر علیه السلام (یا امام صادق) رسید.
امام علیه السلام به او فرمود: «عَلَیكَ بِكَرِیمَةِ اَهْلِ الْبَیتِ» به دامن كریمه اهل بیت چنگ بزن.
ایشان تصوّر كرد، منظور امام علیه السلام از این جمله، حضرت زهرا علیهاالسلام است.
عرض كرد: «آری قربانت گردم، من نیز ختم را برای همین گرفتم كه محل قبر شریف آن حضرت را دقیقتر بدانم، و زیارتش كنم» امام علیه السلام فرمود: «منظور من قبر شریف حضرت معصومه علیهاالسلام در قم است». سپس افزود: به خاطر مصالحی، خداوند اراده فرموده است كه قبر حضرت زهرا برای همیشه برای همگان مخفی باشد، از این رو قبر حضرت معصومه علیهاالسلام را تجلّیگاه قبر شریف حضرت زهرا علیهاالسلام قرار داده است.
مرحوم آیة الله سید محمود مرعشی، وقتی از خواب برخاست، تصمی م گرفت به قصد زیارت حضرت معصومه علیهاالسلام به قم مهاجرت كند.
او بی درنگ با همۀ اعضای خانوادهاش از نجف اشرف، عازم قم شد و به زیارت مرقد مطهّر حضرت معصومه علیهاالسلام مشرّف گردید. (9)
امام خمینی رحمه الله در كنار مرقد حضرت معصومه:
بنیان گذار جمهوری اسلامی آیة الله العظمی امام خمینی قدس سره آن گاه كه در قم ساكن بود و هرگاه كه به قم میآمد، با نهایت خضوع نسبت به مقام بلند حضرت معصومه علیهاالسلام در كنار مرقدش حاضر میشد و متواضعانه به او متوسّل میگشت و با اشتیاقی ویژه، ضریح مطهّر حضرت معصومه علیهاالسلام را میبوسید.
امام خمینی رحمه الله مقام آن حضرت را آن قدر ارجمند میدانست كه در یك قصیدهای شامل 44 بیت حضرت معصومه علیهاالسلام را با حضرت زهرا علیهاالسلام مقایسه كرده و هر دو را بك نواخت ستوده است كه بیانگر شباهت این دو بانوی برگزیده الهی است.
او در بخشی از این اشعار چنین سروده است:
«نور خدا در رسول اكرم پیدا كرد تجلّی ز وی به حیدر صفدر
وز وی تابان شده به حضرت زهرا اینك ظاهر زدختِ موسی جعفر
آبروی ممكنات جمله از این نور گر نَبُدی، باطل آمدند سراسر
دختر چون این دو از مشیمۀ قدرت نامد و ناید دگر هماره مقدّر
آن یك امواج علم را شده مبدأ وین یك افواج حلم را شده مصدر
آن یك بر فرق انبیا شده تارَك وین یك اندر سر، اولیا را مِغْفَر
آن یك در عالم جلالت «كعبه» وین یك در مُلك كبریایی «مَشعر»
«لم یلد» م بسته لب، وگرنه بگفتم دختِ خُدایند، این دو نور مطهّر
آن یك بر مُلك لایزالی تارك وین یك بر عرش كبریایی، افسر
آن یك، خاكِ مدینه كرده مزّین صفحۀ قم را نموده این یك انور
خاك قم این كرده، از شرافت، جنّت آب مدینه نموده آن یك، كوثر
زیبد اگر خاك قم ز «عرش» كند فخر شاید كه «لوح» را بیاید همسر
خاكی عجب خاك! آبروی خلایق ملجأ بر مُسلم و پناه به كافر» (10)
* * *
سؤالاتی در مورد حضرت معصومه علیهاالسلام
آنچه را كه در این گفتار به آن پرداخته میشود، طرح چند سؤال و جواب است كه پاسخهای آن روشنگر بعضی از مقامات والای حضرت است.
گرچه بررسی دقیق و گسترده این سؤالات مجال بیشتری میطلبد، امّا از باب آن كه «ما لا یدْرَكْ كُلُّهُ لا یتْرَكُ كُلُّهُ» به طور خلاصه و فشرده به آن میپردازیم. تا نقطه شروعی باشد برای پژوهشگران عالی مقام.
1 ـ آیا او مقام عصمت داشت؟
یكی از لقبهای مشهور و معروف حضرت فاطمه، دختر موسی بن جعفر علیهماالسلام، معصومه است. آیا این لقب، بر عصمت آن بانوی بزرگوار دلالت دارد؟
آن گونه كه در روایت آمده، حضرت علی بن موسی الرّضا علیه السلام فرمود: «مَنْ زارَ المَعْصُومَةَ بِقُمْ كَمَنْ زارَنی». (11)
هر كس معصومه علیهاالسلام را در قم زیارت كند، مثل كسی است كه مرا زیارت كرده است.
امام رضا علیه السلام در این روایت، دو مطلب را بیان فرمود: اوّل این كه آن حضرت را به لقب معصومه نامید، دوم این كه، زیارتش را همسنگ زیارت خودش؛ یعنی، امام معصوم قرار داد.
از آن جایی كه هیچگاه امام علیه السلام در سخنانش به گزافه گویی و غلوّ نمیپردازد، این سخن گهربارش بر عصمت حضرت معصومه علیهاالسلام دلالت دارد.
در روایت آمده است كه امام صادق علیه السلام فرمود: «اَلا وِ اِنّ قُم الْكُوفَةُ الصّغیرةُ، اَلا اِنّ لِلْجَنَّةِ ثَمانِیةَ اَبْوابٍ ثَلاثَةٌ مِنْها اِلی قُمْ، تُقْبَضُ فیها اِمْرَأةٌ مِنْ وُلْدی اسمُها فاطِمَة بنتَ مُوْسی، و تُدْخَلُ بشفاعَتِها شیعَتی الْجَنَّةَ بِاَجْمَعِهِمْ». (12)
«قم كوفۀ كوچك است و بهشت هشت در دارد، سه در از آنها به روی قم باز است و بانویی از فرزندان من در آن جا دفن خواهد شد كه فاطمه دختر موسی نام دارد. و با شفاعت وی همۀ شیعیان وارد بهشت میشوند».
شفاعت جمیع شیعیان مقام والایی است كه به هر شخص عادی، اعطا نمیشود.
و عن سعد بن سعد عن الرضا علیه السلام : «یا سَعْدُ مَنْ زارَها فَلَهُ الْجَنَّةُ». (13)
امام رضا علیه السلام فرمود: «ای سعد هر كس حضرت معصومه را زیارت كند وارد بهشت میشود.
روایات زیادی در این زمینه وارد شده كه انسان مطمئن میشود، حضرت معصومه فوق یك انسان عادی است.
البته تردیدی نیست كه عصمت نیز مانند كمالات دیگر انسانی دارای مراتب و درجاتی است كه عالیترین درجه آن را پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله و فاطمه زهرا علیهاالسلام و دوازده جانشین پیامبر علیهم السلام دارا هستند.
اتّفاق علمای امامیه بر این است كه همۀ پیامبران و فرشتگان الهی معصوم هستند.
هیچ دانشمندی در مورد افرادی چون حضرت «ابوالفضل» و «حضرت علی اكبر»، و «حضرت زینب» و «حضرت معصومه» ادّعا نكرده كه آنها معصوم نیستند، بلكه شخصیتهای بزرگی در مورد عصمت آنها سخن گفته اند. و در این زمینه باید به كتب مربوط به آنها مراجعه شود. (14)
تشریف فرمایی دو شخص ناشناس (15) ـ كه به احتمال قوی امام رضا علیه السلام و امام جواد علیه السلام بودند ـ برای مراسم تجهیز و نماز این بانوی بزرگوار، تأیید واضحی بر عصمت وی میباشد. زیرا مطابق اعتقاد قطعی شیعه «جنازه معصوم را فقط معصوم به خاك میسپارد». (16)
در زیارتنامۀ وی كه منصوص از امام رضا علیه السلام است، آن حضرت دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله، دختر فاطمه زهرا، خدیجه كبری، امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب، امام حسن، امام حسین، دختر ولی خدا (امام كاظم علیه السلام) ، خواهر ولی خدا (حضرت امام رضا علیه السلام) و عمّه ولی خدا (امام جواد علیهم السلام) معرفی شده است، این مطلب تنها حكایت از شرافت خانوادگی او نیست، بلكه علاوه بر آن بیانگر آن است كه حضرت معصومه از نظر معنوی و مقامات عالی ملكوتی به راستی فرزند روح و جسم و مكتب پیامبر صلی الله علیه و آله و فاطمه علیهاالسلام و ائمه معصومین علیهم السلام میباشد و ویژگیهای آنها از جمله عصمت در وجودش متجلّی است.
2 ـ چگونه از دنیا رفت؟
آیا حضرت معصومه علیهاالسلام به مرگ طبیعی از دنیا رفت یا او را شهید كردند؟ آنچه را كه بیشتر تاریخ نویسان به آن تصریح نموده اند، این است كه حضرت معصومه در مسیر سفر از مدینه به خراسان وقتی به شهر ساوه رسید، مریض شد و از آن جا او را به قم آوردند و پس از 16 یا 17 روز، در تاریخ دهم یا دوازدهم ربیع الثانی سال 201 ه. ق در قم از دنیا رفت و او را در باغ بابلان (مكانی كه امروز مرقد مطهّر وی میباشد) به خاك سپردند. (17)
كمتر كسی به علّت بیماری وی اشاره نموده است و این مطلبی است كه جای تحقیق و دقّت بیشتری دارد.
آن گونه كه در بعضی از روایات و نقلهای تاریخی آمده است، هنگامی كه كاروان حضرت معصومه علیهاالسلام و همراهانش به ساوه رسیدند، دشمنان خاندان نبوّت، به كاروان حمله كردند؛ هارون بن موسی به جعفر علیهماالسلام ـ برادر حضرت معصومه علیهاالسلام كه سرپرستی كاروان را به عهده داشت ـ شهید كردند و جمعی را مجروح نموده، و موجب پراكندگی آنها شدند.
توسط زنی در غذای حضرت معصومه، زهر ریختند و به این ترتیب آن بانوی گرامی مسموم و بیمار شد!
تقاضا كرد او را به قم ببرند. وقتی به قم رسید، بعد از چند روزی به شهادت رسید. (18)
بنا بر نقل دیگری: در این جنگ نابرابر، هارون بن موسی بن جعفر علیهم السلام و سایر برادران و برادرزادگانِ حضرت معصومه كه 23 نفر بودند، كشته شدند و حضرت معصومه علیهاالسلام وقتی كه بدنهای پاره پاره و غرق به خونِ آنها را دید به شدّت غمگین شد و سخت بیمار گشت.
تقاضا كرد او را به قم ببرند. پس از 16 یا 17 روز سكونت در قم به لقاءالله پیوست. (19)
3 ـ قم چرا؟
هنگامی كه حضرت معصومه در ساوه بیمار شد چرا در همان جا بستری نشد و درخواست كردند تا او را به قم ببرند؟
این انتخاب دلائل متعددی دارد كه بعضی از آنها از این قرار است:
الف ـ محیط ساوه در آن روز نسبت به خاندان رسالت نامساعد بود. (20)
ب ـ بنا بر روایات زیادی. قم مركز شیعیان و دوستداران اهل بیت علیهم السلام بود. در حدود سال (83 ه. ق) عبدالرحمن بن محمد بن اشعث همراه هفده نفر از علمای تابعین و شیعیان برجسته و پارسا، مانند: كمیل و سعید بن جبیر به قم آمدند و همگی در قریه جمكران سكونت نمودند.
پس از آن آل اشعر كه از مسلمانان معروف یمنی در كوفه بودند، در دو دهۀ آخر قرن اوّل به قم آمدند (21) و از آن تاریخ به بعد، قم پایگاه مهمّی از شیعیان و دوستداران اهل بیت گردید.
حضرت معصومه علیهاالسلام از پدرش امام كاظم علیه السلام چنین نقل كرده است: «پدرم فرمود: قم مركز شیعیان ما است». (22)
از این مهم تر، قم از زمان پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله، یكی از شهرهای برگزیده دینی و مذهبی معرّفی شده بود.
انس بن مالك میگوید: «روزی در محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله نشسته بودم، ناگاه حضرت علی علیه السلام به حضور آن حضرت آمد، پیامبر صلی الله علیه و آله از او استقبال گرمی نمود و پس از معانقه، بین دو چشم آن حضرت را بوسید، سپس فرمود: «ای علی! خداوند ولایت تو را بر آسمانها عرضه كرد، آسمان هفتم برای پذیرش ولایت تو از آسمانهای دیگر پیشی گرفت، خداوند آن را به عرش آراست. سپس آسمان چهارم پیشی گرفت، خداوند آن را به «بیت المعمور» آراست. سپس آسمان دنیا پیشی گرفت، خداوند آن را به ستارگان آراست. سپس مكه به پذیرش آن سبقت گرفت، خدواند آن را به «كعبه» آراست. سپس مدینه سبقت گرفت، خداوند آن را به وجود من آراست.
سپس كوفه سبقت گرفت، خداوند آن را به وجود تو آراست. سپس قم سبقت گرفت، خداوند آن را به وجود عرب (شیعه اشعری و...) آراست و از قم دری را به سوی بهشت گشود.» (23)
دقت در این روایت این مطلب را به خوبی بیان میكند كه محور تمام ارزشها ولایت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب است، و اگر قم نیز ارزش دارد. به بركت وجود سلالۀ پاك امیرالمؤمنین و شیعیان و شیفتگان آن حضرت است.
باز در روایت آمده است كه حضرت علی علیه السلام به اهالی قم درود و سلام میفرستد و برای آنها دعا میكند. (24)
امام صادق علیه السلام، قم را حرم اهل بیت دانسته خاك آن را پاك و پاكیزه معرّفی مینماید. (25)
امام كاظم علیه السلام قم را عشّ آل محمّد (آشیانه آل محمد صلی الله علیه و آله) مینامد و یكی از درهای بهشت را از آن اهل قم میداند. (26)
از همه مهمتر این كه امام صادق علیه السلام قبل از ولادت امام كاظم علیه السلام پدر بزرگوار حضرت معصومه علیهاالسلام خبر میدهد كه «بانویی از فرزندان من به نام «فاطمه» دختر موسی بن جعفر علیهماالسلام در آن جا (قم) رحلت میكند كه به شفاعت او همۀ شیعیان ما وارد بهشت میشوند». (27)
این به عنوان یكی از خبرهای غیبی در خاندان عصمت و طهارت مطرح بود و برای حضرت معصومه علیهاالسلام نیز معلوم بود كه باید تا قم بیاید. همان گونه كه در خاندان رسالت و امامت زمان و مكان شهادت ابا عبدالله الحسین علیه السلام معلوم بود.
علم به مكان و زمان شهادت تكلیف و وظیفه را ساقط نمیكند، بدین جهت، همان گونه كه امام حسین علیه السلام برای پایداری دین، از مدینه به مكه و كربلا هجرت نمود، حضرت معصومه علیهاالسلام نیز با علم به پایان كار این هجرت را انجام داد و وقتی به ساوه رسید و با آن حوادث روبرو شد، مسموم یا بیمار گردید.
به قم آمد و در آن جا به رحمت ایزدی پیوست.
- پاورقــــــــــــــــــــی
1 ـ نحل/ 97.
2 ـ گنجینۀ آثار قم، عباس فیض، ج 1، ص 386.
3 ـ فوائد الرّضویة، محدّث قمی، ص 380.
4 ـ اتحاد عاقل به معقول، درسهای آیت الله حسن زادۀ آملی، چاپ اوّل، ص 108.
5 ـ حضرت معصومه علیهاالسلام چشمۀ جوشان كوثر، محمد محمدی اشتهاردی، ص 90 ـ 91 به نقل از مجلّه پیام انقلاب شماره 123، جرعههای حیاتبخش، ص 273.
6 ـ ارشاد شیخ مفید با ترجمه، ج 2، ص 236.
7 ـ بحارالانوار، علاّمه مجلسی، ج 43، ص 86.
8 ـ حضرت معصومه فاطمه دوم، محمد محمدی اشتهاردی، ص 133؛ كریمه اهل بیت، علی اكبر مهدی پور، ص 63 ـ 64.
9 ـ كریمه اهل بیت، مهدی پور، ص 43 ـ 45؛ حضرت معصومه فاطمه دوم محمد محمدی اشتهاردی، ص 140 ـ 141.
10 ـ دیوان امام خمینی رحمه الله، ص 257 ـ 253.
11 ـ ناسخ التواریخ، سپهر، ج 7، ص 337؛ و ریاحین الشریفه، ج 5، ص 35؛ كریمه اهل بیت، مهدی پور، ص 32.
12 ـ مجالس المؤمنین، قاضی نورالله تستری، ج 1، ص 83؛ بحار الانوار، ج 6، ص 228؛ زندگانی حضرت معصومه علیهاالسلام و تاریخ قم، سید مهدی صحفی، ص 39.
13 ـ همان.
14 ـ ر. ك: اتقان المقال، ص 75؛ العبّاس، مقرم، ص 129 ـ 133؛ علی الاكبر، مقرّم، ص 43؛ كریمه اهل بیت ص 35، و....
15 ـ بحارالانوار، ج 60، ص 219 به نقل از تاریخ قم.
16 ـ الاصول من الكافی، ج 1، ص 382: عن المفضّل عن ابی عبدالله علیه السلام، قال: «قُلْتُ لاَِبی عَبْدِاللّهِ علیه السلام مَنْ غَسَّلَ فاطِمَةَ؟ قالَ: ذاكَ اَمیرُالْمُؤمِنینَ... فَاِنَّها صدّیقَةٌ وَلَمْ یكُنْ یغَسِّلُها اِلاّ الصِّدّیقُ اَما عَلِمْتَ أنَّ مَرْیمَ لَمْ یغَسِّلْها اِلاّ عیسی.»
17 ـ ر. ك: گنجینه آثار قم، عباس فیض، ج 1، ص 382؛ انجم فروزان، فیض، ص 57؛ اعیان الشّیعة، ج 8،ص 391 به نقل از تاریخ قم، تألیف حسن بن محمد؛ بحارالانوار، ج 60، ص 219؛ ناسخ التواریخ، جلد امام كاظم علیه السلام جلد 7، ص 337، و زندگانی حضرت معصومه و تاریخ قم، سید مهدی صحفی، ص 41، و....
18 ـ حضرت معصومه چشمه جوشان كوثر، ص 35، به نقل از الحیاة السیاسیة للامام الرّضا علیه السلام، جعفر مرتضی عاملی، ص 428؛ قیام سادات علوی، ص 161 ـ 168.
19 ـ حیاة السّت، مهدی منصوری، ص 160 به نقل از حضرت معصومه چشمۀ جوشان كوثر، ص 35.
20 ـ گنجینه آثار قم، فیض، ج 1، ص 382.
21 ـ حضرت معصومه علیهاالسلام چشمه جوشان كوثر، محمدی اشتهاردی، ص 37، به نقل از كامل ابن اثیر، ج 4، ص 82.
22 ـ همان، ص 37 به نقل از دریای سخن، سقازاده.
23 ـ بحارالانوار، ج 60، ص 212.
24 ـ مجالس المؤمنین، تستری، ج 1، ص 83. و تاریخ قم، محمدحسن ناصر الشریفه، ص 7.
25 ـ سفینة البحار، محدث قمی، ج 2، ص 447.
26 ـ بحارالانوار، ج 60، ص 214.
27 ـ بحارالانوار، ج 60، ص 216 و 217؛ مجالس المؤمنین، ج 1، ص 83.