امروزه بحثی مطرح است و آن این است كه راز محبوب شدن فرد در یك جامعه چیست؟ ممكن است در این باره نظریات گوناگونی مطرح شود كه برخی زیبایی و جمال را راز محبوبیت فرد بدانند، گروهی قدرت و توان جسمی را نشانه محبوبیت شخص در جامعه، همچون قهرمانان بدانند، دستهای دیگر احسان و مهربانی و گذشت و عطوفت را ریشه محبوبیت فرد قلمداد نمایند و قومی نیز كمال علمی انسان را باعث جلب محبت دیگران به او بدانند؛ چنان كه نسبت به عالمان و نخبگان علمی این گونه ابراز محبتها دیده میشود. و یا قدرت ایمان و معنویت و وصل به معدن عظمت الهی را علت اصلی محبتها و محبوبیتها بشمارند كه البته در فرهنگ دین مخصوصا قرآن بر این نظریه تأكید شده است؛ اما ما شیعیان:
دلبری داریم كه از صاحبدلان دل میبرد غمزهای مشكل گشا دارد كه مشكل میبرد
گر نقاب از چهره گیرد آن نگار نازنین پرتو رخسارهاش دلهای مایل میبرد
و امامی داریم كه هم جمال دارد و هم كمال، هم صورت زیبا و نورانی دارد و هم سیرت پر بار و نورانی، هم دست خدمت و مهربانی بر خلق دارد و هم ایمان عمیق و سرشار از معنویت به سر منشأ معدن عظمت، خدای جلیل و جمیل.
آنچه پیش رو دارید، نگاهی است به گوشههایی از زیباییهای ظاهری حضرت مهدی علیه السلام.
در چمنِ جمعِ جمال و كمال حضرت مهدی ندارد مثال
1. زیباروی نورانی
مهدی صاحب الزمان علیه السلام از معدود انسانهایی است كه از نهایت زیبایی صورت و اندام برخوردار است، تا آنجا كه پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله در باره او فرمود: «اَلْمَهْدِی طَاوُوسُ اَهْلِ الْجَنَّةِ عَلَیهِ جَلَابِیبُ النُّورِ؛ (1) مهدی طاووس اهل بهشت است كه جامههایی از نور او را در بر گرفته است.»
ای به دلها درد عشقت، جاودانه، جاودانه میكشم بار غمت را عاشقانه، عاشقانه
ای كه طاووس بهشتی جلوهای كن جلوهای كن تا به كیای مرغ قدسی جای تو در آشیانه
در باره چهره آن حضرت، پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله فرمود: «اَلْمَهْدِی مِنْ وُلْدِی وَجْهُهُ كَالْقَمَرِ الدُّرِّی اللَّوْنُ لَوْنٌ عَرَبِی؛ (2) مهدی از نسل من است. سیمایش چون ماه تابان و رنگش عربی (گندم گون) است.»
و امیرمؤمنان علی علیه السلام فرمود: «حَسَنُ الْوَجْهِ حَسَنُ الشَّعْرِ یسِیلُ شَعْرُهُ عَلَی مِنْكَبیهِ وَ نُورُ وَجْهِهِ یعْلُو سَوَادَ لِحْیتِهِ؛ (3) زیبا چهره و زیبا موی است و موی او بر شانه هایش فرو ریخته و درخشندگی چهرهاش بر سیاهی محاسنش غلبه میكند.»
2. خال زیبای صورت
پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله فرمود: «اَكْحَلُ الْعَینَینِ كَثُّ اللِّحْیةِ عَلَی خَدِّهِ الْاَیمَنِ خَالٌ؛ (4) دیدگان مباركش سرمه كشیده، محاسن مباركش پرمو و بر گونه راست او یك خال است.»
و علی علیه السلام فرمود: «مهدی دیدگانی مشكی، موهایی پر پشت، چهرهای چون ماه تابان، پیشانی باز و درخشان، خالی [بر گونه راست] و نشانی [چون مهر نبوت در میان دو كتف] دارد.» (5)
خال زیبای جمال دلربایت را بنازم بوی عطر جانفزای خاك پایت را بنازم
ای صفای هر مصفا مهدی زیبای زهرا از صفای قلب میگویم صفایت را بنازم
من گدایم من گدایم بر گدایان درِ تو عزت و جاه و جلال هر گدایت را بنازم
3. قامت موزون
علامت دیگر برای زیبایی یك فرد، اندام موزون و قد و قامت متناسب اوست كه حضرت مهدی علیه السلام از این نعمت نیز برخوردار است.
امام صادق علیه السلام در این باره فرمود: «لَیسَ بِالطَّوِیلِ الشَّامِخِ وَ لَا بِالْقَصِیرِ اللَّازِقِ بَلْ مَرْبُوعُ الْقَامَةِ مُدَوَّرُ الْهَامَةِ وَاسِعُ الصَّدْرِ صَلْتُ الْجَبِینِ مَقْرُونُ الْحَاجِبَینِ عَلَی خَدِّهِ الْاَیمَنِ خَالٌ كَاَنَّهُ فُتَاتُ الْمِسْكِ عَلَی رَضْراضَةِ الْعَنْبَرِ؛ (6) دراز قامت متكبر و كوتاه قامت چسبیده [به زمین كوتوله [نیست، بلكه میان قامت است، سیمایی گرد، سینهای فراخ، پیشانیای باز و ابروانی به هم رسیده دارد و خالی بر گونه راست اوست چون دانه مشك كه بر قطعه عنبر ساییده شده است.»
4. چهره جوان و تغییر ناپذیر
از نشانههای دیگری كه باعث زیبایی چهره آن حضرت شده است، این است كه بعد از قرنها به سر بردن در غیبت كبری، هنگامی كه ظهور میكند، به صورت جوانی است كه سیمای جوانی از آن نمایان است و گذشت زمان آن اندام زیبا را پیر و فرسوده نكرده است.
امام صادق علیه السلام فرمود: «اِنَّهُ مِنْ اَعْظَمِ الْبَلِیةِ اَنْ یخْرُجَ اِلَیهِمْ صَاحِبُهُمْ شَاباًّ وَ هُمْ یحْسَبُونَهُ شَیخا كَبِیرا؛ (7) از امتحانات بزرگ [خداوندی] است كه صاحبشان به صورت جوانی ظاهر میشود، در حالی كه آنها او را پیری كهنسال تصور میكنند.» و در حدیث دیگر فرمود: «در صاحب الزمان نشانی از حضرت یونس هست و آن اینكه بعد از غیبتش، به صورت جوانی ظاهر میشود.» (8)
یوسف كنعان عشق بنده رخسار اوست خضر بیابان عشق تشنه گفتار اوست
موسی عمران عشق طالب دیدار اوست كیست سلیمان عشق بر در او یك فقیر (9)
و امام هشتم علیه السلام فرمود: «عَلَامَتُهُ اَنْ یكُونَ شَیخَ السِنِّ شَابَّ الْمَنْظَرِ حَتَّی اِنَّ النَّاظِرَ اِلَیهِ لَیحْسَبُهُ ابْنَ اَرْبَعِینَ سَنَةً اَوْ دُونَهَا وَ اِنَّ مِنْ عَلَامَتِهِ اَنْ لَا یهْرَمَ بِمُرُورِ الْاَیامِ وَ اللَّیالِی عَلَیهِ حَتّی یأْتِی اَجَلُهُ؛ (10) از نشانههای او سیمای جوانی او در سن كهولت است كه هر كس او را ببیند، او را چهل ساله یا كمتر تصور میكند و از نشانههای او این است كه با گذشت روزها و شبها پیر نشود تا اجلش فرا رسد.»
5. قدرت بدنی وصف ناپذیر
یك رهبر جهانی علاوه بر اندام متناسب و زیبا باید كه از قدرت بدنی متناسب نیز برخوردار باشد. حضرت مهدی علیه السلام را هم وراثت یاری میكند كه دارای بدن و قدرت حیدرگونه میباشد و هم دست قدرت و عنایت الهی پشت سر او است و به او توان تصرف تكوینی در موجودات را داده است. در این باره امام صادق علیه السلام فرمود:
«اِنَّ الْقَائِمَ اِذَا خَرَجَ كَانَ فِی سِنِّ الشُّیوخِ وَ مَنْظَرِ الشَّبَابِ قَوِیاًّ فِی بَدَنِهِ لَوْ مَدَّ یدَهُ اِلَی اَعْظَمِ شَجَرَةٍ عَلَی وَجْهِ الْاَرْضِ لَقَلَعَهَا وَلَوْ صَاحَ بِالْجِبَالِ تَدَكْدَكَتْ صُخُورُهَا لَا یضَعُ یدَهُ عَلَی عَبْدٍ اِلَّا صَارَ قَلْبُهُ كَزُبُرِ الْحَدِیدِ؛ (11) قائم علیه السلام هنگامی كه ظهور میكند، در سن كهولت خواهد بود، ولی با سیمای جوانی و نیروی بدنی قوی كه اگر دستش را به سوی قویترین درخت روی زمین بكشد، از ریشه بر میكند و اگر بر كوهها بانگ بزند، سنگهایش فرو ریزد. دستش را بر هیچ بندهای نمیگذارد، جز آنكه قلبش چون قطعه آهن محكم و استوار میگردد.»
از این روایت، ولایت تكوینی حضرت بر جهان هستی به خوبی نمودار میشود. در روایت دیگری علاوه بر قدرت تكوینی دست آن حضرت، به قدرت تكوینی نگاه و چشمانش نیز اشاره شده است. امیر مؤمنان علیه السلام در این باره میفرماید: «یؤْمِی لِلطَّیرِ فَیسْقُطُ عَلَی یدِهِ وَ یغْرِسُ قَضِیبا فِی الْاَرْضِ فَیخْضَرُّ وَ یورِقُ؛ (12) به مرغ نگاه [یا اشاره] میكند، به دست مباركش میافتد. چوبی را در زمین میكارد، سبز میشود و برگ میآورد.»
6. دو علامت دیگر
علی علیه السلام فرمود: «بِظَهْرِهِ شَامَتَانِ شَامَةٌ عَلَی لَوْنِ جِلْدِهِ و شَامَةٌ عَلَی شِبْهِ شَامَةِ النَّبِی صلی الله علیه و آل ه؛ (13) در پشت او دو خال [و دو علامت] است كه یكی به رنگ پوستش و دیگری شبیه خال [و مهر [پیامبر صلی الله علیه و آله است.»
و امام باقر علیه السلام فرمود: «بِالْقَائِمِ عَلَامَاتٌ... شَامَةٌ تَحْتَ كِتْفِهِ الْاَیسَرِ، تَحْتَ كِتْفَیهِ وَرَقَةٌ مِثْلُ الاْآسِ؛ (14) در وجود قائم علامتهایی هست... خالی [شبیه مهر نبوت] زیر شانه چپش میباشد و زیر هر دو شانهاش برگی مثل برگ آس است.»
7. بوی خوش
از نشانههای دیگر آن حضرت، بوی عطر جانفزایی است كه از آن وجود نازنین به مشام میرسد؛ همان گونه كه از رسول اكرم صلی الله علیه و آله استشمام میشد و در حدیث معروف، نقل شده: وقتی امام حسن و امام حسین و امیر مؤمنان علیهم السلام به ترتیب وارد شدند، بوی پیغمبر اكرم صلی الله علیه و آله را متوجه شدند. مهدی علیه السلام نیز وارث چنین كسی است.
امام رضا علیه السلام فرمود: «وَ تَكُونُ رایحَتُهُ اَطْیبَ مِنْ رَایحَةِ الْمِسْكِ؛ (15) بوی خوش او از بوی خوش مشك معطرتر است.»
گر رخ گشاید رونق افزاید چمن را ارزان كند اِسْپر و هم مُشكِ ختن را
گل برگ رنگش ارغوان را سُخره دارد پیچیده مویش نسترین و نسترن را
ابی نعیم محمد بن احمد انصاری از كامل بن ابراهیم كه از گروه مفوّضه بود، نقل میكند كه میگوید: نزد امام حسن عسكری علیه السلام رفتم و با خود گفتم: وارد بهشت نمیشود، مگر كسی كه عقیده من را داشته و سخن من را بگوید. بعد از سلام و برخی مسائل نزد دَرِی نشستم كه پرده بر آن آویخته بود، «فَجَاءَتِ الرِّیحُ فَكَشَفَتْ طَرَفَهُ فَاِذَا اَنَا بِفَتی كَاَنَّهُ فِلْقَةُ قَمَرٍ مِنْ اَبْنَاءِ اَرْبَعَ سِنِینَ اَوْ مِثْلِهَا...؛ (16) پس باد آمد و پرده را كنار زد، ناگهان كودكی چهارساله یا شبه آن همچون پاره ماه دیدم.» سپس ادامه میدهد:
او گفت:ای كامل بن ابراهیم! از این سخن او تنم لرزید و به من الهام شد كه بگویم: «لبیك یا سیدی؛ بلیای آقای من!» پس فرمود: آمدهای نزد حجت خدا كه از او بپرسی: آیا جز كسی كه هم مسلك توست، بهشت میرود؟ عرض كردم: بلی قسم به خدا! پس فرمود: در این صورت بهشتیان خیلی اندك خواهند بود. قسم به خدا! حقّیها داخل بهشت نمیشوند. عرض كردم:ای آقای من! حقّیها كیستند؟ فرمود: گروهی كه [خیال میكنند] علی را دوست میدارند و به حق او قسم یاد میكنند، در حالی كه حق و فضل و برتری او را نمیدانند.... سپس پرده دوباره به حال خود برگشت؛ به گونهای كه من قدرت كنار زدن آن را نداشتم.
امام حسن عسكری علیه السلام نگاهی متبسّمانه به من كرد، آن گاه فرمود: «چرا نشستهای در حالی كه حجت خدا از حاجت قلبی و درونی ات خبر داد و فهماند كه حجت بعد از من كیست!» پس من بیرون آمدم و از آن روز به بعد او (حضرت مهدی علیه السلام) را ندیدم.» (17)
- پاورقــــــــــــــــــــی
1. روزگار رهایی، كامل سلیمان، ترجمه علی اكبر مهدی پور، نشر آفاق، چاپ سوم، 1376، ج 1، ص 122؛ منتخب الاثر، صافی گلپایگانی، ص 147؛ ینابیع المودة، ج 3، ص 164؛ ر. ك: مكیال المكارم، محمد تقی موسوی اصفهانی، مؤسسة الامام المهدی، 1404 ق، ج 1، ص 67.
2. روزگار رهایی، ج 1، ص 121؛ منتخب الاثر، ص 185؛ كشف الغمة، ج 3، ص 259؛ مكیال المكارم، ص 67.
3. بحارالانوار، محمد باقر مجلسی، دار احیاء التراث، ج 51، ص 36؛ روزگار رهایی، ج 1، ص123.
4. روزگار رهایی، ج1، ص 122؛ منتخب الاثر، ص 166.
5. روزگار رهایی، ج 1، ص 122؛ بحارالانوار، ج 52، ص 51؛ منتخب الاثر، ص 186.
6. بحارالانوار، ج 51، ص 3 و 19، روزگار رهایی، ج 1، ص 128.
7. روزگار رهایی، ج 1، ص 126؛ منتخب الاثر، ص 258.
8. بحارالانوار، ج 52، ص 287؛ روزگار رهایی، ج 1، ص 126؛ منتخب الاثر، ص 285.
9. محقق اصفهانی (كمپانی) .
10. بحارالانوار، ج 52، ص 285 و 322؛ روزگار رهایی، ج 1، ص 129.
11. روزگار رهایی، ج 1، ص 127؛ بحارالانوار، ج 52، ص 322؛ منتخب الاثر، ص 221.
12. روزگار رهایی، ج 1، ص 123.
13. همان، ص 124؛ بحارالانوار، ج 51، ص 35؛ مكیال المكارم، ص 67.
14. بحارالانوار، ج 51، ص 41؛ روزگار رهایی، ج 1، ص 126.
15. بحارالانوار، ج 25، ص 116.
16. همان، ص 336.
17. مكیال المكارم، ج 1، ص 68.