پرسش از محضر بزرگان (2)

این شماره: آیت الله العظمی بهجت (دامت برکاته)

 

در راستاى حركت صحیح و تقرّب به حق تعالى، نیاز انسان به رهنمودهاى بزرگان و اهل معرفت كه برگرفته از آموزه‏هاى قرآن و عترت‏علیهم‏السلام مى‏باشد، اجتناب‏ناپذیر است.

مطالب این شماره، پاسخهاى آیة اللَّه العظمى بهجت دامت بركاته به پرسشهایى در این زمینه است. امیدواریم مورد توجه و استفاده مبلّغان گرامى قرار بگیرد.

  • به نظر شما كمال انسان چیست؟ اسباب آن چه مى‏باشد؟ و اگر در حال حاضر فردى را مى‏توان الگو قرار داد و شما مى‏شناسید، معرفى نمایید؟

o كمال انسان در عبودیت است، و سبب عبودیت، ترك معصیت در اعتقاد و عمل است، فرد كامل، مرشد است و در این عصر، [فرد كامل] ولىّ عصر‏علیه‏السلام است؛ و طریق رسیدن به ارشاد او، ادامه توسلات معلومه است از قبیل: زیارات مأثوره از روى صدق و با عدم تردید و نمازهاى آن حضرت‏علیه‏السلام و همه تحببات به خدا و دوستان او.

  • چگونه رابطه خویش را با اهل‌بیت‏‏علیهم‏السلام و مخصوصاً صاحب العصر‏علیه‏السلام، تقویت كنیم؟

o اطاعت و فرمان‏بردارى از خداوند بعد از شناخت او، موجب محبت به او تعالى مى‏شود و [همچنین موجب] محبت كسانى كه خداوند آنها را دوست دارد، مى‏شود؛ كه عبارتند از انبیاء و اوصیاء كه محبوب‌ترین ایشان به خداوند، حضرت محمّد و آل او‏علیهم‏السلام مى‏باشند؛ و نزدیك‏ترین ایشان به ما، صاحب الامر عجل اللّه تعالى فرجه مى‏باشد.

  • اینجانب تصمیم دارم كه قرب الهى پیدا كنم، لطفاً مرا راهنمایى فرمائید.

o ساعتى در شبانه روز را مخصوص علوم دینیه كنید و عمل به معلومات بنمایید و معلومات را زیر پا نگذارید، كافى است. حضرت صادق‏‏علیه‏السلام فرمودند: «مَنْ عَمِلَ بِما عَلِمَ وَرَثَهُ اللَّهُ عِلْمَ ما لا یعْلَمُ؛ (1) كسى كه به دانسته خود عمل كند، خداوند علم به آنچه كه نمى‏داند نیز به او خواهد داد.‌» «وَالَّذِینَ جاهَدُوا فِینا لَنَهْدِینَّهُمْ سُبُلَنا»؛ (2) «و حتماً آنان را كه در راه ما تلاش و مجاهدت كنند، به راه‏هاى خود هدایت مى‏كنیم.‌» اگر دیدید نشد، بدانید نكرده‏اید.

  • بهترین ذكر، چه ذكرى است؟

o بالاترین ذكر به نظر حقیر، «ذكر عملى» است، یعنى «ترك معصیت در اعتقاد و در عمل»؛ همه چیز محتاج به این است و این، محتاج به چیزى نیست و مولد خیرات است.

  • براى توفیق نماز شب چه كنیم؟

o با قرائت آیه آخر «كهف» و اهتمام به این امر، اگر علاج نشد، تقدیم بر نصف مى‏شود. [قبل از نیمه شب به جا آورده مى‏شود. ]

  • در نماز شب و سحرخیزى قدرى كسل هستم، لطفاً راهنمایى فرمایید؟

o كسالت در نماز شب به این رفع مى‏شود كه بنا بگذارید هر شبى كه موفق [به خواندن آن] نشدید، قضاى آن را بجا بیاورید.

  • خواهشمندم در مورد تبلیغ، حقیر را راهنمایى فرمایید.

o مبلغ اگر از یقینیات تجاوز نكرد، پشیمان نخواهد شد. مبلغ باید مؤمنین را متصل به «ثقلین» نماید، یا اتصالشان را محكم‏تر نماید. اگر در مسلمات، مردم با «ثقلین» شدند، خودشان تعقیب از تعلم موالید و مستخرجات صحیحه از آنها مى‏نمایند. [مبلغین‏] در مدائح و مصائب و معارف، اقتصار بر كتب علما یا مقبول نزد علما نمایند؛ و در احادیث، بر كتب معتبره معروفه اكتفا نمایند.

و [اكنون‏] مرسوم شده [كه‏] همه اینها را از حفظ انجام مى‏دهند و لازمه‏اش این است كه مردم از بسیارى محروم مى‏شوند و مبلغ با تكرار، انجام تبلیغ مى‏دهد؛ اَولىٰ این است كه غیر احادیث را از روى كتابهاى مقبوله بخوانند و اختیار نمایند آنچه احسن است، و در احادیث از روى كتب معروفه معتبره شیعه انجام دهند با ترجمه صحیحه تا افاده و استفاده، احسن و اكثر باشد. واللّه الموفق للصواب والحمد للّه والصلوة على محمّد وآله.

  • به نظر جناب عالى در چه شرایطى دعا مستجاب است؟

o شرط استجابت دعا ترك معصیت است «اَوْفُوا بِعَهْدِى اُوفِ بِعَهْدِكُمْ»؛ (3) «فَاذْكُرُونِى اَذْكُرْكُمْ»؛ (4) «اُدْعُونىِ اَسْتَجِبْ لَكُم»؛ (5) گاهى مصلحت در غیر تعجیل است و گاهى مصلحت در تبدیل به احسن است؛ داعى خیال مى‏كند مستجاب نشده است و اهل یقین مى‏فهمند.

  • درباره اهمّیت توسل و زیارت ما را ارشاد كنید.

* چرا ما شیعیان هر روز به پاى منبر امیرالمؤمنین‏علیه‏السلام و ائمّه هدى‏علیهم‏السلام و رسول اللّه‏‏صلی‏الله‏علیه‏وآله نمى‏رویم و به حِكَم، آداب و معارفى كه الى ما شاء اللّه در اخبار آنها نهفته است، گوش فرا نمى‏دهیم؟

* توسلات، خیلى نافع است. به این امامزاده‏ها زیاد سر بزنید! این بزرگواران همچون میوه‏ها كه هر كدام یك ویتامین خاصى دارند، هر كدامشان خواص و آثارى دارند.

* اهمّ آداب زیارت این است كه بدانیم: بین حیات معصومین‏علیهم‏السلام و مماتشان، هیچ فرقى وجود ندارد!

اگر كسى بخواهد تشنگى و عطش دیدار آنها [معصومین‏علیهم‏السلام‏] را در وجود خود تخفیف دهد، زیارت مشاهد مشرّفه، به منزله ملاقات آنها و دیدار حضرت غایب‏‏علیه‏السلام است. آنها در هر جا حاضر و ناظرند.

  • چگونه قدردان قرآن باشیم؟

* اگر قرآن را به صورت واقعى‏اش ببینیم، آن‏گاه معلوم مى‏شود كه دست از ترنج مى‏شناسیم یا نه!

* برنامه قرآن، آخرین برنامه انسان‏سازى است كه در اختیار ما گذاشته شده است؛ ولى ما از آن قدردانى نمى‏كنیم!

* اگر به قرآن عمل مى‏كردیم، دیگران را به اسلام و قرآن جذب مى‏نمودیم؛ زیرا قرآن، جامع كمالات همه انبیاى اولوا العزم‏علیهم‏السلام است.

اگر درست به قرآن عمل مى‏كردیم، با عمل خود دیگران را جذب مى‏كردیم؛ زیرا مردم غالباً - به جز عدّه معدود - خواهان و طالب نور هستند.

* توسل به قرآن و حمل و فهم و قرائت آن، براى نجات عموم مردم - چه رسد به خواص - مفید است!

* ما وظیفه داریم كه در تعلیم، تلاوت و عمل به قرآن كوشش كنیم. ولى ما شبهاى احیا، قرآن بر سر مى‏گذاریم؛ و در مقام عمل، آیه‏هاى حجاب، غیبت، كذب و آیات: «وَیلٌ لِلْمُطَفِّفِین» «واى بر كم‏فروشان»؛ و نیز: «فَلا تَقُلْ لَهُما اُفٍّ» «پس به پدر و مادر، افّ نگو.‌» همچنین: «وَلا تَمْشِ فِى الْاَرْضِ مَرَحاً» «و با ناز و تكبر در روى زمین راه مرو.‌» و...را زیر پاى مى‏گذاریم.

  • چگونه با ولى عصر‏علیه‏السلام ارتباط برقرار كنیم؟

* لازم نیست كه انسان در پى این باشد كه به خدمت حضرت ولىّ عصر‏علیه‏السلام تشرّف حاصل كند؛ بلكه شاید خواندن دو ركعت نماز، سپس توسّل به ائمّه‏‏علیهم‏السلام بهتر از تشرّف باشد.

* ما در دریاى زندگى، در معرض غرق شدن هستیم؛ دستگیرى ولى خدا لازم است تا سالم به مقصد برسیم. باید به ولىّ عصر‏علیه‏السلام استغاثه كنیم كه مسیر را روشن سازد و ما را تا مقصد، همراه خود ببرد.

* دعاى تعجیل فَرج، دواى دردهاى ما است.

* ائمّه‏علیهم‏السلام فرموده‏اند: شما خود را اصلاح كنید، ما خودمان به سراغ شما مى‏آییم و لازم نیست شما به دنبال ما باشید!

* تا رابطه ما با ولىّ امر: امام زمان‏‏علیه‏السلام قوى نشود، كار ما درست نخواهد شد. و قوّت رابطه ما با ولىّ امر‏علیه‏السلام هم در اصلاح نفس است.

* راه خلاص از گرفتاریها، منحصر است به دعا كردن در خلوت براى فرج ولىّ عصر‏علیه‏السلام؛ نه دعاى همیشگى و لقلقه زبان...بلكه دعاى با خلوص و صدق نیت و همراه با توبه.

  • براى اهمّیت بیش‏تر به نماز و حضور قلب چه رهنمودهایى دارید؟

* نماز، بالاترین وقت ملاقات و استحضار و حضور در محضر خدا است...نماز براى خضوع و خشوع جعل شده است با همه مراتب خضوع و خشوع.

* نماز، عروج مؤمن است و عروج، مستلزم قرب و لقاء است...مؤمن بعد از لقاى او، نه تنها به سراغ حبشیه [زن زشت، كنایه از غیر خدا] نخواهد رفت، كه خیال او را هم نخواهد كرد.

* این احساس لذت در نماز، یك سرى مقدمات خارج از نماز دارد، و یك سرى مقدمات در خود نماز، آن چه پیش از نماز و در خارج از نماز باید مورد ملاحظه باشد و عمل شود این است كه: انسان گناه نكند و قلب را سیاه و دل را تیره نكند. و معصیت، روح را مكدّر مى‏كند و نورانیت دل را مى‏برد. و در هنگام خود نماز نیز انسان باید زنجیر و سیمى دور خود بكشد تا غیر خدا داخل نشود یعنى فكرش را از غیر خدا منصرف كند.

* یكى از عوامل حضور قلب این است كه: در تمام بیست و چهار ساعت، باید حواسّ (باصره، سامعه و...) خود را كنترل كنیم؛ زیرا براى تحصیل حضور قلب، باید مقدماتى را فراهم كرد! باید در طول روز، گوش، چشم و هم چنین سایر اعضا و جوارح خود را كنترل كنیم!

* اگر بدانیم اصلاح امور انسان به اصلاح عبادت، و در رأس آنها نماز است، كه به واسطه خضوع و خشوع و آن هم به اعراض از لغو محقق مى‏شود، كار تمام است.

* همین نماز را كه ما با تهدید به چوب و تازیانه و عقوبت جهنمى شدن در صورت ترك آن، انجام مى‏دهیم، آقایان [اولیاء] مى‏فرمایند: از همه چیز، لذیذتر است.

* همین امور ساده و آشكار مثل نماز، بعضى را بر سماوات مى‏رساند، و براى عده‏اى هیچ خبرى نیست؛ براى بعضى اعلى علّیین است، و براى بعضى هیچ معلوم نیست كه آیا این معجون، شور است و یا شیرین!

* در كلمات امیر المؤمنین‏علیه‏السلام آمده است: «وَاعْلَمْ اَنَّ كُلَّ شَى‏ءٍ مِنْ عَمَلِكَ تَبَعٌ لِصَلاتِكَ؛ بدان كه تمام اعمالت، تابع نمازت مى‏باشد.‌»

از حدیث «تَنَعَمُّوا بِعِبادَتى‏ فِى الدُّنْیا فَاِنَّكُمْ تَتَنَعَّمُونَ بِها فِى الاْخِرَةِ؛ در دنیا به عبادت من متنعّم شوید، زیرا در آخرت، به همان متنعّم خواهید شد.‌» بر مى‏آید كه عبادات، قابلیت تنعّم را دارد؛ ولى ما عبادات را به گونه‏اى به جا مى‏آوریم كه گویا شلاق بالاى سر ما است...گویا داروى تلخى را از روى ناچارى مى‏خوریم.

* وقتى بنده از پیشگاه مقدس حضرت حقّ بازمى‏گردد، اوّلین چیزى را كه سوغات مى‏آورد، سلام از ناحیه او است. در دعاى مسجد كوفه آمده است: «اللَّهُمَّ اَنْتَ السَّلامُ، وَمِنْكَ السَّلامُ، وَاِلَیكَ یرْجِعُ، وَیعُودُ السَّلامُ، حَینا رَبَّنا مِنْكَ السَّلامُ؛ خداوندا، تو خود سلامى و سلام از ناحیه تو است و به سوى تو بازمى‏گردد. پروردگارا، ما را به سلام از ناحیه خود تحیت گوی!»

* چه قدر تناسب دارد تكبیر براى ورود به نماز، و تسلیم براى خروج از آن!...در تكبیر، اكبر مناسب است...یعنى تمام امور دنیا و همه بزرگها را كنار بگذارید؛ چون خداوند متعال اكبر است...نمازگزار با تكبیر، در حرم الهى وارد مى‏شود؛ ولى ما چه مى‏دانیم كه‌ اینها یعنى چه! در روایت است كه «لَوْ عَلِمَ المُصَلّى‏ ما یغْشاهُ مِنْ جَلال اللَّه لَمَا انْفَتَلَ عَنْ صَلاتِهِ؛ اگر نمازگزار مى‏دانست كه از جلال الهى چه چیزهایى او را فرا گرفته است، هرگز از نماز روى بر نمى‏گرداند.‌»

* ذكر خدا در حال نماز، بهترین ذكر است؛ چون نماز به منزله كعبه است و نمازگزار در كعبه و حرم اَمن الهى داخل شده و بناگذاشته است كه از باب تكبیر، داخل و از باب تسلیم، خارج شود.

 

پی‌نوشـــــــــــــت‌ها:

 

(1). بحار الانوار، ج 78، ص 189.

(2). عنكبوت/69.

(3). بقره/40.

(4). بقره/152.

(5). مؤمن/60.

1293 دفعه
(1 رای)