این شماره: آیت الله العظمی بهجت (دامت برکاته)
در راستاى حركت صحیح و تقرّب به حق تعالى، نیاز انسان به رهنمودهاى بزرگان و اهل معرفت كه برگرفته از آموزههاى قرآن و عترتعلیهمالسلام مىباشد، اجتنابناپذیر است.
مطالب این شماره، پاسخهاى آیة اللَّه العظمى بهجت دامت بركاته به پرسشهایى در این زمینه است. امیدواریم مورد توجه و استفاده مبلّغان گرامى قرار بگیرد.
- به نظر شما كمال انسان چیست؟ اسباب آن چه مىباشد؟ و اگر در حال حاضر فردى را مىتوان الگو قرار داد و شما مىشناسید، معرفى نمایید؟
o كمال انسان در عبودیت است، و سبب عبودیت، ترك معصیت در اعتقاد و عمل است، فرد كامل، مرشد است و در این عصر، [فرد كامل] ولىّ عصرعلیهالسلام است؛ و طریق رسیدن به ارشاد او، ادامه توسلات معلومه است از قبیل: زیارات مأثوره از روى صدق و با عدم تردید و نمازهاى آن حضرتعلیهالسلام و همه تحببات به خدا و دوستان او.
- چگونه رابطه خویش را با اهلبیتعلیهمالسلام و مخصوصاً صاحب العصرعلیهالسلام، تقویت كنیم؟
o اطاعت و فرمانبردارى از خداوند بعد از شناخت او، موجب محبت به او تعالى مىشود و [همچنین موجب] محبت كسانى كه خداوند آنها را دوست دارد، مىشود؛ كه عبارتند از انبیاء و اوصیاء كه محبوبترین ایشان به خداوند، حضرت محمّد و آل اوعلیهمالسلام مىباشند؛ و نزدیكترین ایشان به ما، صاحب الامر عجل اللّه تعالى فرجه مىباشد.
- اینجانب تصمیم دارم كه قرب الهى پیدا كنم، لطفاً مرا راهنمایى فرمائید.
o ساعتى در شبانه روز را مخصوص علوم دینیه كنید و عمل به معلومات بنمایید و معلومات را زیر پا نگذارید، كافى است. حضرت صادقعلیهالسلام فرمودند: «مَنْ عَمِلَ بِما عَلِمَ وَرَثَهُ اللَّهُ عِلْمَ ما لا یعْلَمُ؛ (1) كسى كه به دانسته خود عمل كند، خداوند علم به آنچه كه نمىداند نیز به او خواهد داد.» «وَالَّذِینَ جاهَدُوا فِینا لَنَهْدِینَّهُمْ سُبُلَنا»؛ (2) «و حتماً آنان را كه در راه ما تلاش و مجاهدت كنند، به راههاى خود هدایت مىكنیم.» اگر دیدید نشد، بدانید نكردهاید.
- بهترین ذكر، چه ذكرى است؟
o بالاترین ذكر به نظر حقیر، «ذكر عملى» است، یعنى «ترك معصیت در اعتقاد و در عمل»؛ همه چیز محتاج به این است و این، محتاج به چیزى نیست و مولد خیرات است.
- براى توفیق نماز شب چه كنیم؟
o با قرائت آیه آخر «كهف» و اهتمام به این امر، اگر علاج نشد، تقدیم بر نصف مىشود. [قبل از نیمه شب به جا آورده مىشود. ]
- در نماز شب و سحرخیزى قدرى كسل هستم، لطفاً راهنمایى فرمایید؟
o كسالت در نماز شب به این رفع مىشود كه بنا بگذارید هر شبى كه موفق [به خواندن آن] نشدید، قضاى آن را بجا بیاورید.
- خواهشمندم در مورد تبلیغ، حقیر را راهنمایى فرمایید.
o مبلغ اگر از یقینیات تجاوز نكرد، پشیمان نخواهد شد. مبلغ باید مؤمنین را متصل به «ثقلین» نماید، یا اتصالشان را محكمتر نماید. اگر در مسلمات، مردم با «ثقلین» شدند، خودشان تعقیب از تعلم موالید و مستخرجات صحیحه از آنها مىنمایند. [مبلغین] در مدائح و مصائب و معارف، اقتصار بر كتب علما یا مقبول نزد علما نمایند؛ و در احادیث، بر كتب معتبره معروفه اكتفا نمایند.
و [اكنون] مرسوم شده [كه] همه اینها را از حفظ انجام مىدهند و لازمهاش این است كه مردم از بسیارى محروم مىشوند و مبلغ با تكرار، انجام تبلیغ مىدهد؛ اَولىٰ این است كه غیر احادیث را از روى كتابهاى مقبوله بخوانند و اختیار نمایند آنچه احسن است، و در احادیث از روى كتب معروفه معتبره شیعه انجام دهند با ترجمه صحیحه تا افاده و استفاده، احسن و اكثر باشد. واللّه الموفق للصواب والحمد للّه والصلوة على محمّد وآله.
- به نظر جناب عالى در چه شرایطى دعا مستجاب است؟
o شرط استجابت دعا ترك معصیت است «اَوْفُوا بِعَهْدِى اُوفِ بِعَهْدِكُمْ»؛ (3) «فَاذْكُرُونِى اَذْكُرْكُمْ»؛ (4) «اُدْعُونىِ اَسْتَجِبْ لَكُم»؛ (5) گاهى مصلحت در غیر تعجیل است و گاهى مصلحت در تبدیل به احسن است؛ داعى خیال مىكند مستجاب نشده است و اهل یقین مىفهمند.
- درباره اهمّیت توسل و زیارت ما را ارشاد كنید.
* چرا ما شیعیان هر روز به پاى منبر امیرالمؤمنینعلیهالسلام و ائمّه هدىعلیهمالسلام و رسول اللّهصلیاللهعلیهوآله نمىرویم و به حِكَم، آداب و معارفى كه الى ما شاء اللّه در اخبار آنها نهفته است، گوش فرا نمىدهیم؟
* توسلات، خیلى نافع است. به این امامزادهها زیاد سر بزنید! این بزرگواران همچون میوهها كه هر كدام یك ویتامین خاصى دارند، هر كدامشان خواص و آثارى دارند.
* اهمّ آداب زیارت این است كه بدانیم: بین حیات معصومینعلیهمالسلام و مماتشان، هیچ فرقى وجود ندارد!
اگر كسى بخواهد تشنگى و عطش دیدار آنها [معصومینعلیهمالسلام] را در وجود خود تخفیف دهد، زیارت مشاهد مشرّفه، به منزله ملاقات آنها و دیدار حضرت غایبعلیهالسلام است. آنها در هر جا حاضر و ناظرند.
- چگونه قدردان قرآن باشیم؟
* اگر قرآن را به صورت واقعىاش ببینیم، آنگاه معلوم مىشود كه دست از ترنج مىشناسیم یا نه!
* برنامه قرآن، آخرین برنامه انسانسازى است كه در اختیار ما گذاشته شده است؛ ولى ما از آن قدردانى نمىكنیم!
* اگر به قرآن عمل مىكردیم، دیگران را به اسلام و قرآن جذب مىنمودیم؛ زیرا قرآن، جامع كمالات همه انبیاى اولوا العزمعلیهمالسلام است.
اگر درست به قرآن عمل مىكردیم، با عمل خود دیگران را جذب مىكردیم؛ زیرا مردم غالباً - به جز عدّه معدود - خواهان و طالب نور هستند.
* توسل به قرآن و حمل و فهم و قرائت آن، براى نجات عموم مردم - چه رسد به خواص - مفید است!
* ما وظیفه داریم كه در تعلیم، تلاوت و عمل به قرآن كوشش كنیم. ولى ما شبهاى احیا، قرآن بر سر مىگذاریم؛ و در مقام عمل، آیههاى حجاب، غیبت، كذب و آیات: «وَیلٌ لِلْمُطَفِّفِین» «واى بر كمفروشان»؛ و نیز: «فَلا تَقُلْ لَهُما اُفٍّ» «پس به پدر و مادر، افّ نگو.» همچنین: «وَلا تَمْشِ فِى الْاَرْضِ مَرَحاً» «و با ناز و تكبر در روى زمین راه مرو.» و...را زیر پاى مىگذاریم.
- چگونه با ولى عصرعلیهالسلام ارتباط برقرار كنیم؟
* لازم نیست كه انسان در پى این باشد كه به خدمت حضرت ولىّ عصرعلیهالسلام تشرّف حاصل كند؛ بلكه شاید خواندن دو ركعت نماز، سپس توسّل به ائمّهعلیهمالسلام بهتر از تشرّف باشد.
* ما در دریاى زندگى، در معرض غرق شدن هستیم؛ دستگیرى ولى خدا لازم است تا سالم به مقصد برسیم. باید به ولىّ عصرعلیهالسلام استغاثه كنیم كه مسیر را روشن سازد و ما را تا مقصد، همراه خود ببرد.
* دعاى تعجیل فَرج، دواى دردهاى ما است.
* ائمّهعلیهمالسلام فرمودهاند: شما خود را اصلاح كنید، ما خودمان به سراغ شما مىآییم و لازم نیست شما به دنبال ما باشید!
* تا رابطه ما با ولىّ امر: امام زمانعلیهالسلام قوى نشود، كار ما درست نخواهد شد. و قوّت رابطه ما با ولىّ امرعلیهالسلام هم در اصلاح نفس است.
* راه خلاص از گرفتاریها، منحصر است به دعا كردن در خلوت براى فرج ولىّ عصرعلیهالسلام؛ نه دعاى همیشگى و لقلقه زبان...بلكه دعاى با خلوص و صدق نیت و همراه با توبه.
- براى اهمّیت بیشتر به نماز و حضور قلب چه رهنمودهایى دارید؟
* نماز، بالاترین وقت ملاقات و استحضار و حضور در محضر خدا است...نماز براى خضوع و خشوع جعل شده است با همه مراتب خضوع و خشوع.
* نماز، عروج مؤمن است و عروج، مستلزم قرب و لقاء است...مؤمن بعد از لقاى او، نه تنها به سراغ حبشیه [زن زشت، كنایه از غیر خدا] نخواهد رفت، كه خیال او را هم نخواهد كرد.
* این احساس لذت در نماز، یك سرى مقدمات خارج از نماز دارد، و یك سرى مقدمات در خود نماز، آن چه پیش از نماز و در خارج از نماز باید مورد ملاحظه باشد و عمل شود این است كه: انسان گناه نكند و قلب را سیاه و دل را تیره نكند. و معصیت، روح را مكدّر مىكند و نورانیت دل را مىبرد. و در هنگام خود نماز نیز انسان باید زنجیر و سیمى دور خود بكشد تا غیر خدا داخل نشود یعنى فكرش را از غیر خدا منصرف كند.
* یكى از عوامل حضور قلب این است كه: در تمام بیست و چهار ساعت، باید حواسّ (باصره، سامعه و...) خود را كنترل كنیم؛ زیرا براى تحصیل حضور قلب، باید مقدماتى را فراهم كرد! باید در طول روز، گوش، چشم و هم چنین سایر اعضا و جوارح خود را كنترل كنیم!
* اگر بدانیم اصلاح امور انسان به اصلاح عبادت، و در رأس آنها نماز است، كه به واسطه خضوع و خشوع و آن هم به اعراض از لغو محقق مىشود، كار تمام است.
* همین نماز را كه ما با تهدید به چوب و تازیانه و عقوبت جهنمى شدن در صورت ترك آن، انجام مىدهیم، آقایان [اولیاء] مىفرمایند: از همه چیز، لذیذتر است.
* همین امور ساده و آشكار مثل نماز، بعضى را بر سماوات مىرساند، و براى عدهاى هیچ خبرى نیست؛ براى بعضى اعلى علّیین است، و براى بعضى هیچ معلوم نیست كه آیا این معجون، شور است و یا شیرین!
* در كلمات امیر المؤمنینعلیهالسلام آمده است: «وَاعْلَمْ اَنَّ كُلَّ شَىءٍ مِنْ عَمَلِكَ تَبَعٌ لِصَلاتِكَ؛ بدان كه تمام اعمالت، تابع نمازت مىباشد.»
از حدیث «تَنَعَمُّوا بِعِبادَتى فِى الدُّنْیا فَاِنَّكُمْ تَتَنَعَّمُونَ بِها فِى الاْخِرَةِ؛ در دنیا به عبادت من متنعّم شوید، زیرا در آخرت، به همان متنعّم خواهید شد.» بر مىآید كه عبادات، قابلیت تنعّم را دارد؛ ولى ما عبادات را به گونهاى به جا مىآوریم كه گویا شلاق بالاى سر ما است...گویا داروى تلخى را از روى ناچارى مىخوریم.
* وقتى بنده از پیشگاه مقدس حضرت حقّ بازمىگردد، اوّلین چیزى را كه سوغات مىآورد، سلام از ناحیه او است. در دعاى مسجد كوفه آمده است: «اللَّهُمَّ اَنْتَ السَّلامُ، وَمِنْكَ السَّلامُ، وَاِلَیكَ یرْجِعُ، وَیعُودُ السَّلامُ، حَینا رَبَّنا مِنْكَ السَّلامُ؛ خداوندا، تو خود سلامى و سلام از ناحیه تو است و به سوى تو بازمىگردد. پروردگارا، ما را به سلام از ناحیه خود تحیت گوی!»
* چه قدر تناسب دارد تكبیر براى ورود به نماز، و تسلیم براى خروج از آن!...در تكبیر، اكبر مناسب است...یعنى تمام امور دنیا و همه بزرگها را كنار بگذارید؛ چون خداوند متعال اكبر است...نمازگزار با تكبیر، در حرم الهى وارد مىشود؛ ولى ما چه مىدانیم كه اینها یعنى چه! در روایت است كه «لَوْ عَلِمَ المُصَلّى ما یغْشاهُ مِنْ جَلال اللَّه لَمَا انْفَتَلَ عَنْ صَلاتِهِ؛ اگر نمازگزار مىدانست كه از جلال الهى چه چیزهایى او را فرا گرفته است، هرگز از نماز روى بر نمىگرداند.»
* ذكر خدا در حال نماز، بهترین ذكر است؛ چون نماز به منزله كعبه است و نمازگزار در كعبه و حرم اَمن الهى داخل شده و بناگذاشته است كه از باب تكبیر، داخل و از باب تسلیم، خارج شود.
پینوشـــــــــــــتها:
(1). بحار الانوار، ج 78، ص 189.
(2). عنكبوت/69.
(3). بقره/40.
(4). بقره/152.
(5). مؤمن/60.