كلاسداری كودكان و نوجوانان (2)

(شیوه‌های ارائه آیات و روایات)

اشاره

در مقاله قبل با اشاره به مراحل پنجگانه اجرای برنامه برای نوجوانان و جوانان، مرحله نخست از این مراحل كه عبارت از «شروع با یكی از شروع ها» بود، مورد بحث و بررسی قرار گرفت. در این نوشته، مرحله دوم مورد بحث قرار می‌گیرد.

پس از شروع برنامه با یكی از شروع‌ها و ایجاد انگیزه در مخاطبان كه در مرحله نخست مورد بحث و بررسی قرار گرفت، باید محتوای پیام را كه معارف بلند قرآن كریم و اهل بیت علیهم السلام است به مخاطبان القاء كرد.

در دوران معاصر از روش‌ها و شیوه‌های متنوعی برای انتقال مفاهیم علمی، دینی، اخلاقی و... استفاده می‌شود. بهره گیری از این شیوه‌ها و روش‌ها، مربیان محترم را در انتقال پیام آیات و روایات یاری داده، ضمن ایجاد سرعت و دقت در انتقال مفاهیم، شیوه ارائه آیات و روایات

كشش و جاذبه برنامه را زیادتر كرده، انگیزه نوجوانان و جوانان را برای توجه بیشتر و شركت در جلسات بعدی افزایش خواهد داد.

دراین مرحله برخی از شیوه‌های ارائه آیات و روایات را مطرح می‌كنیم.

1 - شیوه تنوعی

در این شیوه به جای ارائه انبوهی از آیات قرآن كریم و روایات اهل بیت علیهم السلام به صورت پشت سر هم، یك سوره كوتاه یا قسمتی از یك آیه و یا روایتی را به عنوان موضوع اصلی كلاس انتخاب كرده و تا آنجا كه توان و استعدادمان یاری می‌كند به تدبری شاد در آن می‌پردازیم.

ارائه آیات زیاد در یك جلسه موجب می‌شود كه كودكان و نوجوانان احساس كنند در اقیانوس درخشان و نورانی آیات رها شده و هر لحظه ذهن خود را در آن غوطه ور می‌بینند.

در این شیوه ممكن است بر روی یك كلمه یا كلماتی از آیه تا روایت مطرح شده تاكید شود و اصلا یك كلمه از آیه یا روایت، موضوع سخن قرار گیرد.

با این روش نوجوانان و جوانان می‌توانند با آیه‌ای كوتاه، ده‌ها مطلب تازه، شاد وجذاب بشنوند و از حقایق واسرار قرآن بهره گیرند.

این شیوه موجب دلدادگی مخاطبان نسبت به مطالب ارائه شده و یادگیری بهتر آن‌ها خواهد بود. بدون اجرای چنین روش هایی، اگر مخاطبان به درس قرآن گوش هم بدهند، دل نخواهند داد و حال آن كه جایگاه ایجاد علاقه دل است.

نمونه قرآنی

برای روشن شدن ذهن مربیان محترم نسبت به قالب تنوعی، یك نمونه از آیات را مطرح كرده و در ذیل آن نمونه‌هایی از مطالب متنوعی را كه می‌توان در برنامه‌های نوجوانان و جوانان ارائه كرد، می‌آوریم.

قرآن كریم: «قولوا للناس حسنا»؛ «با مردم (به روش نیكو یا) سخن نیكو بگویید..» (1)

حدیث: قال رسول الله صلی الله علیه وآله «طوبی لمن ملك لسانه؛ خوشا به حال كسی كه اختیار زبانش را دارد..» (2)

كلمه شناسی: حضرت موسی علیه السلام را«كلیم الله.» می‌گویند یعنی كسی كه باخدا سخن می‌گوید. (هم سخن و هم حبت باخدا)

آداب: هنگام حرف زدن دست طرف را نگیر و به شانه‌اش دست نزن. باید مردم را با سخن گرفت نه با دست.

احكام: اگر كسی در نماز سخن بی جا بگوید، باید بعد از نماز دو سجده سهوانجام دهد.

سیره: رسول خدا هنگام سخن گفتن، با كلامش مردم را به هم نزدیك می‌كرد و از یكدیگر متنفرشان نمی‌كرد.

شوخی: امام رضاعلیه السلام فرمود: مرد عربی پیش رسول خداصلی الله علیه وآله می‌آمد و برای آن حضرت هدیه می‌آورد و همانجا می‌گفت: پول هدیه مرا مرحمت كن. رسول خداصلی الله علیه وآله از زبان خوش این اعرابی شاد می‌شد و می‌خندید. آن حضرت هر وقت غمناك می‌شد می‌فرمود: اعرابی چه شد؟ كاش می‌آمد.

داستان: شخصی بزرگوار به نام ابو یوسف یعقوب بن اسحاق معروف به «ابن سكیت.» فقیه بزرگ اهوازی، شهید ولایت است. او شاگرد امام جواد و امام هادی علیه السلام بوده و دارای 23 عنوان كتاب است. متوكل عباسی او را ناگزیر به معلم بودن پسرانش (المعتز و الموید) كرد. روزی به مناسبتی مجلس باشكوهی از طرف متوكل تشكیل شد، متوكل از شیعه بودن ابن سكیت اطلاع داشت. از این رو به او گفت: این دو پسرم (شاگردانت) را بیشتر دوست داری یا حسن و حسین علیهما السلام را؟ جواب داد: «و الله ان قنبرا خادم علی علیه السلام خیر منك و من ابنیك؛ سوگند به خدا قنبر غلام علی علیه السلام از تو و پسرانت بهتر است..» متوكل خشمگین شد و دستور داد زبانش را از پشت سرش بیرون بكشند و این گونه به شهادت رسید.

دعا: «قال رب اشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقدة من لسانی یفقهوا قولی.» (3) ؛ «حضرت موسی علیه السلام به خداوند متعال.» عرضه داشت: پروردگارا به من شرح صدر عطا فرما و كار مرا آسان گردان و عقده را از زبانم بگشا تا مردم سخنم را فهم كرده [و بپذیرند.] »

هوش: حركت كردن زبان در حال نماز چه حكمی دارد؟

راه جلب محبوب: به سخن و گفتار طرف گفت و گوی خود با دقت گوش كن، تا پایان نرسانده جلو او را نگیر، اگر با او موافق نبودی بعد از تمام شدن سخنش به او بگو. هر چه با كنجكاوی بیشتری گوش كنی مردم با دلخوشی بیشتری با تو به گفت و گو می‌نشینند.

لطیفه: شخصی به دیگری گفت: بفرمائید منزل ما. آن شخص باورش شد و با خوشحالی گفت: میخ اسب خود را به كجا بكوبم. گفت: روی زبان من.

شكل زبان: زبان باز (چاپلوس) ، زبان بسته (كم رو، خاموش) ، زبان دراز (بی ادب) ، دو زبان (منافق) ، زبان زد (مشهور) ، زبان دار (كسی كه می‌تواند حرف خود را بزند.) ، زبان گنجشك (اسم درخت) ، چرب زبان، نرم زبان، شیرین زبان، زبان ریزی، زبان مار، زبان بسته، خوش زبان، بی زبان، بد زبان، زخم زبان، زبان زرگری، زبان مادری، زبان بی زبانی، زبان بره.

از این نكته برای استفاده اخلاقی می‌توان بهره برد.

ضرب المثل: «یك كلمه بگو، یك كلمه بشنو» یا «با زبان خوش مار از لانه بیرون می‌آید..»

شعر: به نام آنكه ما را نام بخشید                                                    زبان را در فصاحت كام بخشید

سؤال: نام سه تن از شیعیان راستین كه زبانشان در راه اسلام بریده شده چیست؟

جواب:

1 - میثم تمار، به دست معاویه

2 - ابن سكیت، به دست متوكل عباسی

3 - رشید هجری، به دست عبیدالله بن زیاد

خاطره: دوستی می‌گفت: اولین بار كه جلو دوربین و پشت بلندگو رفتم، بعد از خواندن متنی در خصوص تبریك نیمه شعبان و اعلام برنامه، به جای گفتن كلمه «تكبیر» تا مردم «الله اكبر» بگویند، گفتم: تبریك.

روایت: امام علیه السلام: شخصیت هر كسی زیر زبانش پنهان است.

معما: تنها عضو بدن كه هرگز درد نمی‌گیرد كدام است؟ زبان.

خصوصیت: بهترین و بدترین عضو بدن زبان است.

خوش سخن: به شخص پرخوری گفتند: از آیات قرآن كریم كدام را بیشتر دوست داری؟

گفت: «ما لكم ان لا تاكلوا»؛ «شما را چه می‌شود كه نمی‌خورید؟»

گفتند: كدام دستور قرآن را بیشتر عمل می‌كنی؟

گفت: «كلوا واشربوا»؛ «بخورید و بیاشامید..» (4)

گفتند: كدام دعای قرآن را همواره می‌خوانی؟

گفت: «ربنا انزل علینا مائدة من السماء»؛ «ای پروردگار ما سفره طعامی از آسمان برای ما بفرست..»

گفتند: تجربه پرخوریت در این مدت عمر چیست؟

گفت: نه چندان بخور كه از كامت برآید                                 نه چندان كه از ضعف جانت درآید

گفتند: مثل اینكه ذوق شعری هم داری.

گفت: بخور تا توانی به بازوی خویش.

گفتند: از احادیث پیامبرصلی الله علیه وآله كدام حدیث را اختیار كرده ای؟

گفت: «لودعیت الی كراع لاجبت؛ اگر به پاچه گوسفندی دعوت شوم، هر آینه اجابت می‌كنم..» گفتند: بین احادیث پیامبر چرا این را انتخاب كردی؟

گفت: زیرا رسول خدا با فقرا می‌نشست و با آنان همسفره می‌شد و به دست خود به آنان غذا می‌داد.

گفتند: بهترین طعام نزد پیامبرصلی الله علیه وآله چه غذائی بود.

گفت: غدائی كه شركت كنندگان در آن بیشتر باشند.

گفتند: از خدا چه می‌خواهی؟

گفت: «اللهم ارزقنی رزقا حلالا طیبا؛ خدایا رزقی حلال و پاك روزیم فرما..»

طنز: گدائی به در خانه‌ای رفت، صاحبخانه تا او را دید به مش غلام رو كرد و گفت. «به مش رجب بگو كه به مش قنبر بگوید كه به حبیب آقا بگوید كه به آقا ظفر بگوید كه به گدا بگوید چیزی در خانه نیست..» گدا هم تا این جمله را شنید سرش را بالا برد و گفت: «خدایا به جبرئیل بگو كه به میكائیل بگوید كه به اسرافیل بگوید كه به عزرائیل بگوید كه جان صاحبخانه را بگیرد..»

پیام اعضاء (زبان): قال علی بن الحسین علیه السلام:« حق اللسان.... البر بالناس و حسن القول فیهم؛ (5) امام سجادعلیه السلام می‌فرماید (از جمله) حقوق زبان، نیكی كردن به مردم و نیكو سخن گفتن در میان آنان است..»

نكته‌های تفسیری:

الف: احسان همراه با ادب و بدون منت ارزش دارد.

ب: رابطه با خداوند در میان رابطه با مردم مطرح است، لذا در ادامه آیه می‌فرماید: «و اقیموا الصلاة.»

پیام‌های آیه:

1 - برخورد خوب نه تنها با مسلمانان و مؤمنان بلكه با همه مردم لازم است «للناس حسنا»

2 - اگر چه به همه مردم نمی‌توان احسان كرد، ولی با همه مردم می‌توان خوب سخن گفت. «قولوا للناس حسنا»

موعظه: شخصی خدمت رسول خداصلی الله علیه وآله آمد. پیامبرصلی الله علیه وآله به او فرمود: نمی‌خواهی تو را راهنمایی كنم تا خدا به وسیله آن تو را به بهشت برد؟

عرض كرد: چرا یا رسول الله.

فرمود: از آنچه خدا به تو داده به دیگران بده.

عرض كرد: اگر خود نیازمندتر باشم چه كنم؟

فرمود: مظلومی را یاری كن.

عرض كرد: اگر خود مظلومتر و ناتوانتر باشم چه كنم؟

فرمود: شخص نادان را راهنمایی كن.

عرض كرد: اگر خودم نادانتر باشم چه كنم؟

فرمود: «فاصمت لسانك الا من خیر؛ زبانت را جز در موارد خیر خاموش (و كنترل) كن..» آیا دوست نداری كه یكی از این خصال را داشته باشی و تو را به بهشت ببرد؟ (6)

انواع زبان‌ها: بیش از 800 میلیون نفر از مردم جهان به زبان انگلیسی سخن می‌گویند، و بیش از 450 میلیون نفر به زبان هندی، بیش از 300 میلیون نفر به زبان رومی، بیش از 250 میلیون نفر به زبان اسپانیولی، بیش از 176 میلیون نفر به زبان پرتغالی، بیش از 170 میلیون نفر به زبان بنگالی، بیش از 70 میلیون نفر به زبان تركی، بیش از 65 میلیون نفر به زبان عربی و بیش از 50 میلیون نفر از مردم جهان به زبان فارسی تكلم می‌كنند. (7)

مزاح: شخصی ایستاده بود و نماز می‌خواند، شخص دیگری وارد شد و زبان تعریف و تمجید گشود كه به به چه نمازی، چه نماز خوب و با صلابتی، شخص نمازگزار تا چنین شنید در بین نماز زبان گشود و گفت: البته روزه هم هستم.

حرف حساب: عربی را پیش یكی از خلفا بردند. عرب چون خلیفه را دید كه بر تختی نشسته و دیگران پائین تخت او ایستاده اند، خطاب به او گفت: سلام بر تو‌ای خدا! خلیفه گفت: من خدا نیستم. بار دوم گفت: سلام بر تو‌ای جبرئیل! خلیفه گفت: من جبرئیل نیستم. عرب گفت: تو كه نه خدائی و نه جبرئیل، پس چرا آن بالا نشسته‌ای، بیا پائین و با مردمان بنشین.

گفت و گوی اعضای بدن با زبان: در هر روز، اول صبح همه اعضای بدن رو به زبان كرده، می‌گویند: تو را به خداوند بزرگ قسم می‌دهیم كه ما را به گناه و عذاب نیندازی. از خدا بترس! زیرا اگر تو راست باشی همه ما سالم می‌مانیم و اگر تو كج باشی همه ما را به خطر می‌اندازی. (8)

نصیحت: شخصی نزد پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله آمد و گفت:‌ای پیامبر خدا مرا نصیحت كن.

حضرت فرمود: برو زبانت را نگهدار! آن شخص بار دیگر گفت:‌ای پیامبر خدا باز مرا نصیحت كن. حضرت همچنان فرمود: برو زبانت را نگهدار. مرتبه سوم گفت:‌ای پیامبر خدا مرا نصیحت كن. حضرت در مرتبه سوم هم فرمود: «برو زبانت را نگهدار! وای بر تو‌ای مرد! مردم به جهنم ریخته نمی‌شوند مگر به وسیله گناهانی كه زبانشان آن‌ها را جمع كرده است. اگر خداوند بخواهد به كسی خوبی كند، او را در نگهداری زبانش از زیاد سخن گفتن كمك می‌كند..» (9)

تشبیه: امام علی علیه السلام در روایتی، زبان را به حیوان درنده تشبیه نموده است. آن جا كه می‌فرماید: «لسانك سبع.» و نیز از روی دلسوزی به فرزندش محمد حنفیه می‌گوید:

«فرزندم! بدان كه زبان همانند سگ درنده است، اگر آن را آزاد بگذاری تو و دیگران را زخمی خواهد كرد و نعمت را از تو دور كند و گناهان را به سوی تو می‌آورد. زبان خود را در دهان محكم نگهدار و او را زندانی كن و مواظبش باش، همانند نگهداری و مواظبت كسی كه طلا و نوشته‌های با ارزش خود را نگهداری می‌كند..» (10)

پرسش: آیا منظور از آیه «قولوا للناس حسنا» این است كه با مردم «نیكو سخن.» بگویید یا این است كه «سخن نیكو» به مردم بگویید.

پاسخ: هر دو صحیح است، اما مفهوم دوم نكته‌ای قابل توجه در بردارد.

بنابر مفهوم اول، انسان باید در روابط اجتماعی خود تعابیر زننده و دور از نزاكت به كار نبرد، یعنی با مردم حسن معاشرت داشته باشد و بنابر مفهوم دوم باید در معاشرت و برخورد سخن نیك القا كند؛ یعنی سخنانی مطرح كند كه خط و جهت دهی صحیح و عبرت و پند در برداشته باشد و همه اقشار، از هر عقیده و مكتبی، از سخنان او بهره گیرند. به عبارت دیگر انسان وظیفه ندارد كه همه را راضی نگه داشته و با هر قشری آن هم با هر عقیده‌ای كه دارد بسازد، بلكه معاشرت او باید جنبه تربیتی و سازندگی داشته باشد.

ریشه‌یابی: ریشه اكثر گناهان، زبان است. چهل گناه زبان عبارتند از:

1 - تهمت زدن 2 - عیبجویی از دیگران 3 - طعنه زدن 4 - دروغ گفتن 5 - زخم زبان زدن 6 - آبرو ریزی 7 - خشونت در گفتار 8 - دل شكستن 9 - سرزنش بی جا 10 - قسم دروغ 11 - تملق و چاپلوسی 12 - كبر در گفتار 13 - نهی از منكر نكردن 14 - بدعت در دین 15 - حكم ناحق 16 - رنجاندن مؤمن 17 - اظهار حسد و بخل 18 - سخن چینی 19 - بد خلقی 20 - تصدیق كفر و شرك 21 - بد زبانی در معاشرت 22 - غیبت كردن 23 - شایعه پراكنی 24 - فحش و ناسزا 25 - فاش كردن اسرار مردم 26 - نا امید كردن 27 - به نام بد صدا كردن 28 - شوخی با نامحرم 29 - ریا در گفتار 30 - امر به منكر كردن 31 - مزاح زیاد 32 - مسخره كردن دیگران 33 - تحریف مسائل دینی 34 - شهادت ناحق 35 - وعده دروغ 36 - خبر را ندانستن و گفتن 37 - با مكرو حیله سخن گفتن 38 - لعنت كردن مردم 39 - تحقیر كردن دیگران 40 - تقلید صدای كسی برای مسخره كردن

نمونه حدیثی

در بخش پیشین این گفتار، بیان تنوع آمیز یك آیه مطرح شد. و اكنون به نمونه‌ای در روایات می‌پردازیم.

قال الصادق علیه السلام: «من یصحب صاحب السوء لایسلم؛ كسی كه با افراد بد همراه و دوست شود سالم نمی‌ماند.

كلمه شناسی: پیامبر بزرگ اسلام را «حبیب الله.» یعنی دوست و محبوب خدا می‌نامیم و حضرت ابراهیم علیه السلام را به جهت دوستی‌اش با خداوند متعال «خلیل الله.» می‌دانیم.

شعر:

پسر نوح با بدان بنشست‌                                                    خاندان نبوتش گم شد

سگ اصحاب كهف روزی چند                                            پی مردم گرفت و مردم شد

لطیفه: شخصی می‌گفت: می‌دانی دوست بد مثل چی می‌ماند؟ گفتم: نه. گفت: مثل آبله مرغون.

سؤال: از پیامبر گرامی صلی الله علیه وآله سؤال شد، كدام دوست و همنشین بهتر است؟ فرمود: «كسی كه دیدن او شما را به یاد خدا اندازد، و گفتاراو بر دانش شما بیفزاید، و كردار او شما را به یاد آخرت اندازد..» (11)

اخلاق: پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله فرمود: «نزدیكترین شما در روز قیامت به من خوش اخلاق‌ترین شما است. كه دیگران را دوست می‌دارد و دیگران نیز او را دوست می‌دارند..»

سیره: رسول اكرم صلی الله علیه وآله فرمود: من مبعوث شدم تا نیكوئی‌های اخلاق را كامل كنم. از آن حضرت در مورد معنای اخلاق نیكو سؤال شد، حضرت فرمودند: اخلاق خوب و نیكو یعنی رفت و آمد و دوستی با آنكس كه با انسان قطع رابطه كرده و گذشت و عفو از كسی كه به اوظلم نموده و عطا و بخشش به كسی كه به انسان عطا نكرده است.

آداب: با چهره‌ای گشاده كه نشانه رضا و خشنودی است با اشخاص برخورد نمایید.

معما: اگر دو دوست با هم وارد شوند، قبل از آن كه صحبت كنند از كجا بفهمیم كدامیك بهتر است؟

ضرب المثل: «هزار دوست كم است و یك دشمن بسیار»؛ «دوست خوب از برادر بهتر است.» ؛ «كبوتر با كبوتر باز با باز»

دعا: پیامبر بزرگ اسلام صلی الله علیه وآله فرمودند: وقتی كه شخصی در غیاب دوستش برای او دعا كند، فرشته‌ای ندا می‌دهد كه برای خودت نیز مثل دعائی كه برای او نمودی ثبت شد.

اقسام دوستان: 1 - شكمی 2 - زنبوری 3 - بوقلمونی 4 - جنگی 5 - پارسالی 6 - پركاهی 7 - آینه‌ای 8 - پروانه‌ای

دوست و برادر و رفیق بر سه قسم است: عده‌ای مثل غذا هستند كه انسان بی نیاز از آن‌ها نیست، عده‌ای مثل دارو هستند كه انسان گاهی به آن‌ها نیاز دارد و گروهی مانند درد و مرض می‌باشند و انسان هرگز نیازی به آن‌ها ندارد، اگر چه گاهی به آن‌ها مبتلا می‌شود.

تشبیهات: دوستان مثل درخت و گیاه هستند. بعضی از درختان هم میوه دارند و هم سایه، بعضی از دوستان نیز هم سود دنیوی دارند و هم نفع اخروی.

بعضی از درختان فقط دارای میوه هستند، بعضی از دوستان هم فقط نفع اخروی و معنوی دارند.

بعضی از درختان تنها سایه دارند، بعضی از دوستان هم صرفا نفع دنیوی و زودگذر دارند.

بعضی درختان نه سایه دارند و نه میوه، بعضی از دوستان هم نه برای دنیا مفیدند و نه برای آخرت.

داستان: می‌گویند روزی «مالك بن دینار» كلاغی را با كبوتری دوست و همراه دید، بسیار تعجب كرد و با خود گفت: چگونه این دو با آن كه از یك جنس و نوع نیستند با هم اتفاق و هماهنگی دارند؟ در این هنگام آن دو پرنده شروع به راه رفتن كردند، مالك دید كه هر دو لنگ هستند، از این جا فهمید وجه مشتركی كه این دو را با هم مانوس كرده، همان لنگ بودنشان است و الا هیچ سنخیتی با هم ندارند. (بعضی دوستان نیز اینگونه اند.)

دوستان نمونه:

1 - خدا 2 - پیامبران 3 - پدر و مادر 4 - معلم 5 - كتاب خدا 6 - دوستان خدا 7 - عمل نیك و شایسته انسان

شوخی: امام حسن علیه السلام از دوست شوخ طبع خود پرسید: حالت چطور است؟ جواب داد:‌ای پسر رسول خدا! روزگار خود را بر خلاف آنچه خود می‌خواهم، و بر خلاف آنچه خدا می‌خواهد و بر خلاف آنچه شیطان می‌خواهد می‌گذرانم. امام حسن علیه السلام فرمود: سخن خود را توضیح بده؟

گفت: خدا می‌خواهد از او اطاعت كنم و هرگز معصیت نكنم و من چنین نیستم، شیطان می‌خواهد معصیت خدا كنم و هرگز از او اطاعت نكنم و من چنین نیستم (گاهی اطاعت خدا می‌كنم و گاهی نمی‌كنم) و خودم دوست دارم كه هرگز نمیرم، ولی چنین نیست؛ چرا كه سرانجام می‌میرم. (12)

عامل بی‌ایمانی: دوست شدن با افراد گناهكار و دروغگو باعث گمراهی تو می‌گردد و مردم به تو بدگمان می‌شوند؛ زیرا به گفته پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله «دین و ایمان هر كس به دین و ایمان دوست و همنشین او سنجیده می‌شود..»

نصیحت: با كسی دوست شو كه عیب هایت را به موقع بگوید و خوبی تو را زینت خود و عیب تو را بدی و عیب خود شمارد، ظاهر و باطنش با تو یكنواخت بوده و با صدق و راستی با تو رفتار كند.

حقوق دوستان: دوستی و رفاقت زمانی كامل و تمام است كه انسان با مهربانی به دوست خود نگاه كند، خوبی هایش را بنگرد و بدی‌ها و عیوبش را نادیده بگیرد و نگاهش در هنگام ملاقات متوجه او باشد و به او بنگرد، كلام او را تا پایان بشنود و از آن لذت ببرد، بلند سخن نگوید، به نرمی حرف بزند، به آن گونه كه او را خوش آید و آن مقدار كه او می‌خواهد صحبت كند، در كارهائی كه با دست انجام می‌شود او را یاری رساند و با او همراهی كند، پشت سر یا همگام با او حركت كند و از او جلو نیفتد.

راه جلب محبوب: علمای اخلاق در این باره گفته اند: سزاوار است اگر كسی از دوستش اشتباه و خطائی مشاهده كرد، در قلب خود هفتاد عذر برای اشتباه او ترسیم كند و اگر قلبش آن عذرها را نپذیرفت، به آن نهیب زند كه چقدر قساوت پیدا كرده‌ای كه برادر و دوستت هفتاد عذر برایت می‌آورد و آن‌ها را نمی‌پذیری.

پیام: حدیث مورد بحث به خوبی نشان می‌دهد كه انسان چگونه ممكن است تا مرز سعادت پیش رود اما یك وسوسه شیطانی از ناحیه یك دوست بد، او را به قهقرا باز گرداند و سرنوشتی مرگبار برای او فراهم آید كه از حسرت آن، در روز قیامت هر دو دست را به دندان بگزد و فریاد «یا ویلتی.» ؛‌ای وای بر من.» از او بلند شود.

نكته‌ها:

1 - یكی از عوامل مهم سازنده شخصیت انسان، دوست و همنشین اوست.

2 - انسان، تاثیرپذیر است و بخش مهمی از افكار و صفات اخلاقی خود را از طریق دوستانش می‌گیرد.

3 - نقش دوست در خوشبختی و بدبختی انسان از هر عاملی مهم‌تر است؛ گاهی انسان را تا سرحد فنا و نیستی پیش می‌برد و گاه او را به اوج افتخار می‌رساند.

دوست كامل: دوستی و رفاقت زمانی كامل و تمام است كه اعضاء انسان حقوق دوست و برادر دینی را مراعات كنند.

تكرار: (امام علی علیه السلام) می‌فرماید: هر كس به دین دوستش می‌باشد. ببین با چه كسی دوستی.

روایت: از همنشینی با بدان بپرهیز كه همچون شمشیر برهنه اند؛ ظاهری زیبا و باطنی زشت دارند.

ریشه‌یابی: قال رسول الله صلی الله علیه وآله: «حب الدنیا راس كل خطیئة؛ دوستی دنیا ریشه تمام خطا كاری هاست..»

موعظه: تلاش كن كسی را به دوستی انتخاب كنی كه از اخلاق خوبش استفاده كنی و از عقل و فهم او بهره گیری.

شرایط دوست خوب از دیدگاه روایات (13)

1 - عاقل باشد.

2 - خوش اخلاق باشد.

3 - راز نگهدار باشد.

4 - نیكوكار باشد.

5 - امانت دار باشد.

6 - فاسق و گنهكار نباشد.

7 - بدعت گذار نباشد.

8 - حریص بر دنیا نباشد.

9 - دروغگو نباشد.

10 - عیب انسان را فاش نكند.

11 - متقی و پرهیزكار باشد.

12 - خوبی وبدی دوست، خوبی و بدی او باشد.

13 - در سختی‌ها با انسان باشد.

14 - خیرخواه دوست خود باشد.

15 - در امر دنیا و آخرت كمك كار انسان باشد.

16 - جبار و ظالم نباشد.

17 - با خویشان قهر نباشد.

18 - منافق نباشد. (ظاهر و باطن او یكی باشد.)

19 - دیدن او انسان را به یاد خدا بیندازد.

20 - بخیل نباشد. ادامه دارد...

 

پاورقــــــــــــــــــــی

 

1) بقره/83.

2) نهج الفصاحه، 1918.

3) طه/25.

4) اعراف/ 31.

5) رساله حقوق امام سجاد.

6) اصول كافی، ج 1، ص 113، «باب الصمت.»

7) دانستنی‌های دانش آموز، ص 48.

8) محجة البیضاء، ج 5، ص 193.

9) لئالی الاخبار، ج 1، ص 176.

10) همان، ص 177.

11) بحار الانوار، ج 74، ص 186.

12) معانی الاخبار، ص 389، ح 29.

13) اصول كافی، ج 4، ص 415.

376 دفعه
(0 رای‌ها)