سپیده سخن
«بس نكته» با تو گویم شاید ندیده باشی تا دسته دسته نرگس زین باغ چیده باشی
آنچه پیش رو دارید نكتههایی است درباره سخنوری و مجموعهای است نسبتا نو، متنوع و خواندنی كه به زیور قلم آراسته ایم و با عنوانهای زیرین به نگارش درآورده ایم:
تعریف سخنرانی؛
اهداف سخنرانی؛
عوامل مؤثر در سخنرانی؛
اصول سخنرانی؛
نكات پیش از سخنرانی؛
نكات آغاز سخنرانی؛
نكات هنگام سخنرانی؛
مواد سخنرانی؛
نكات پایان سخنرانی؛
نكات پس از سخنرانی؛
شرایط سخن؛
شرایط سخنران؛
شرایط سخنرانی؛
آفات سخنرانی؛
آداب سخنرانی؛
پیش از مطالعه نكتههای مربوط به سخنوری، نكتههای زیر را نیز مطالعه نمایید:
ü كوشیده ایم كه نكتهها را به صورت كوتاه بازگو نماییم و دراز گستر نسازیم.
ü استفاده از آیات، روایات، سخنان بزرگان دین و دانش، اشعار، خاطرهها، تجربهها و مانند آن را، بیشتر برای فرصتی دیگر و بهتر گذاشته ایم.
ü تلاش كرده ایم - تا آنجا كه امكان یا توان داشته ایم - هر نكتهای را با مثال و نمونه همراه كنیم تا افزون بر نگارش علمی، قلمی كاربردی را نیز به كار برده باشیم.
ü قلم را به گونهای چرخانده ایم تا نگاشتههای آن خواندنی و از دسته بندی و نظمی منطقی و البته نسبی برخوردار باشند.
ü در این نگاشته، از نگاشتههای دیگران نیز بی بهره نبوده ایم كه سپاس و قدردانی خویش را به محضر همه آنان تقدیم میداریم.
ü حسن ختام این نكتهها را این نكته از حضرت امام خمینی قدس سره قرار میدهیم: «ممكن است دستهای ناپاكی با سم پاشیها و تبلیغات سوء، برنامههای اخلاقی و اصلاحی را بی اهمیت وانمود كرده، منبر رفتن برای پند و موعظه را با مقام علمی مغایر جلوه دهند... امروز در بعضی از حوزهها شاید منبر رفتن و موعظه كردن را بی اهمیت بدانند؛ غافل از اینكه حضرت امیر علیه السلام منبری بودند و در منابر، مردم را نصیحت فرموده، آگاه، هوشیار و راهنمایی میكردند. سایر ائمه علیهم السلام نیز چنین بودند. (1)»
تعریف سخنرانی
1 - سخنرانی فن و هنری است كه از راه ارائه دلیل و برانگیختن عواطف، بر مخاطبان و شنوندگان خود تاثیر میگذارد و آنان را به سوی موضوع و هدفی خاص راهنمایی و برای آن زمینه سازی میكند.
2 - همان گونه كه در تعریف بالا دیدید، سخنرانی، راهنمایی مخاطب به سوی «هدفی خاص» است كه باید برای آن «زمینه سازی» كرد. بنابراین، شما در هر سخنرانی باید هدفی خاص را دنبال كنید و وظیفه خود را «راه نشان دادن» بدانید.
3 - با توجه به تعریف سخنرانی باید توجه داشته باشید كه سخنرانی هم «فن» است، پس به «دانش» نیاز دارید؛ و هم «هنر» است، پس به «ذوق» نیاز دارید. از این رو، دانش و ذوق دو ابزار مهم در سخنوری هستند كه شما باید خود را به این دو ابزار مهم تجهیز كنید و روز به روز، بر «دانش سخنوری» و «ذوق سخنوری» خویش بیفزایید.
4 - با توجه به تعریفی كه برای سخنرانی شد، شما در سخنرانی خود باید دو كار مهم را انجام دهید: یكی ارائه دلیل و دیگری برانگیختن عواطف. در كار اول باید بر «عقل» مخاطب خود و در كار دوم بر «احساسات» او تاثیر بگذارید. و باید دانست هر سخنرانیای كه این «تاثیرگذاری» را نداشته باشد، سخنرانی نیست و گوینده آن نیز سخنران نیست.
اهداف سخنرانی
5 - سخنرانی بدون هدف، خانه ساختن بدون نقشه است. نباید به گونهای سخنرانی كنید كه شنوندگان شما پس از پایان سخنرانی تان بگویند: «سخنانش زیبا و جالب بود، اما نفهمیدیم چه هدف و مقصودی از بیان آنها داشت و چه چیزی را ی خواست بگوید». یكی از علتهای چنین امری، داشتن معلومات بدون نظم و انسجام است كه هرچه زودتر باید آنها را از نظمی منطقی و انسجامی درخور برخوردار سازید.
6 - اهداف اصلی و نهایی در سخنوری دو چیز است:
ا. اقناع یا قانع كردن مخاطب كه آن را با آوردن دلیل و برهان انجام میدهید.
ب. ترغیب یا برانگیختن مخاطب كه آن را با تحریك عواطف و احساسات به فرجام میرسانید. به طور مثال، گاه موضوع و محتوای سخنرانی شما در زمینه مسائل عقیدتی و كلام جدید است. در این صورت، باید با دلیل و استدلال، مخاطب خود را قانع كنید. و گاه موضوع و محتوای سخنرانی شما در زمینه كمكهای مالی برای امور خیریه است. در این صورت، باید با تحریك عواطف، مخاطب خود را برانگیزانید.
7 - برای قانع كردن شنوندگان میتوانید از دلیلهای نقلی مانند «آیات و روایات» و از دلیلهای عقلی مانند «اجتماع نقیضین محال است» و از دلیلهای علمی مانند «هر عملی عكس العملی دارد» استفاده كنید. البته، هر نوع دلیلی باید متناسب با موضوع و مخاطب خود باشد. به طور مثال، چنانچه مخاطب شما به اسلام عقیدهای ندارد، نمیتوانید از دلیهای نقلی استفاده نمایید، بلكه باید به دلیلهای عقلی و علمی روی آورید.
8 - هنگام دلیل آوردن و استدلال كردن حتما سطح فكری و علمی شنوندگان خود را در نظر بگیرید. اگر مخاطبان شما كودكان و نوجوانان هستند، از دلیلهای آسانتری استفاده نمایید. چنانچه مخاطبانتان دانشگاهیان هستند، دلیلهای علمی تری را به كارگیرید؛ ولی هیچ گاه از دلیلهای سست و غیر منطقی - اگر چه قانع كننده نیز باشند - استفاده نكنید؛ زیرا با رشد فكری و علمی مخاطبان و به مرور زمان دست شما رو خواهد شد.
9 - هیچ گاه از شعر و قصه و مانند آن، به عنوان «دلیل» استفاده نكنید؛ زیرا از نظر منطقی و فلسفی، چنین استفادهای صحیح نیست؛ بلكه از آنها به عنوان «شاهد» بر دلیل و «مؤید» آن استفاده نمایید. مثلا برای «مدارا كردن با دشمن» نمیتوانید به این شعر «حافظ» استناد كنید: «آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است/با دوستان مروت با دشمنان مدارا»؛ زیرا ممكن است طرف مقابل شما برای «مدارا نكردن با دشمن» ، به این شعر «سعدی» استناد نماید: «امروز بكش، چو میتوان كشت/كاتش چو بلند شد، جهان سوخت/مگذار كه زه كند كمان را/دشمن كه به تیر میتوان دوخت» ؛ در حالی كه برخورد با دشمن مراحل گوناگونی دارد كه گاه مداراكردن و تساهل ورزیدن است و گاه مدارا نكردن و خشونت ورزیدن است.
10 - درجه برانگیختن احساسات و عواطف مخاطبان، باید با درجه اهمیت موضوع متناسب باشد. به طور مثال، باید برای كمكهای مالی ده هزارتومانی، ده درجه شورانگیزی و برای كمكهای مالی صد هزارتومانی، صد درجه شورانگیزی كنید. یا مثلا ترغیب برای رفتن به خط مقدم جبهه و شركت در عملیات، امكان دارد شورانگیزی بیشتری بخواهد، وتشویق برای كمك به پشت جبهه، ممكن است شورانگیزی كمتری نیاز داشته باشد.
11 - در برانگیختن احساسات و عواطف مخاطبان، «زمان شناسی» و «قدرشناسی» لازم است كه در چه زمانی باید شورانگیزی كنید و به چه مقداری باید حرارت به كار برید. به طور نمونه، غالبا نباید در مقدمه سخن و بدون مقدمه، به برانگیختن و شورانگیزی بپردازید و از همان آغاز، صدای خود را بلند كنید و حنجره خود را آزرده سازید و در پایان نیز، با گرفتگی صدا به سخنان خود پایان دهید.
12 - در برانگیختن احساسات و عواطف، اقتضای حال شنونده را نیز باید در نظر بگیرید؛ برای عوام نوعی شورانگیزی باید بكنید و برای خواص نوعی دیگر. برای زنان و جوانان نوعی برانگیزی باید بكنید و برای مردان و پیرمردان نوعی دیگر. مثلا برای اعزام جوانان به جبهه، باید از رشادتهای «حضرت علی اكبر علیه السلام» و برای اعزام پیرمردان به جبهه، باید از رشادتهای «حضرت حبیب بن مظاهر علیه السلام» بگویید، و برای حفظ خون شهدا، باید از صبر و پیام رسانی «حضرت زینب علیها السلام» سخن به میان آورید.
13 - برای برانگیختن احساسات و عواطف شنوندگان، حتما به «ادبیات» ، «هنر»، «شرح زندگانی پیشوایان و بزرگان» و مانند آن روی آورید. گاه با خواندن دو بیت شعر میتوانید جمعیتی را منقلب سازید و آنان را برانگیزانید. مثلا اگر در زمینه «ایثارجان» و «نثارخون» میخواهید سخن بگویید، دوبیت زیر میتواند عدهای را منقلب كند و برانگیزاند:
گر مرد رهی میان خون باید رفت از پای فتاده سرنگون باید رفت
تو پای به راه در نه و هیچ مپرس خود، راه بگویدت كه چون باید رفت
عوامل مؤثر در سخنرانی
14 - اگر در آغاز راه هستید، به خود تلقین كنید كه هم میتوانید سخنرانی نمایید و هم میتوانید سخنوری موفق باشید. مثلا این جمله را بارها و بارها در قلب یا بر زبان خود جاری كنید: «من میتوانم سخنرانی كنم و سخنوری موفق باشم؛ حتما من میتوانم سخنرانی كنم و سخنوری موفق باشم؛ قطعا من میتوانم سخنرانی كنم و سخنوری موفق باشم»
15 - چنانچه احساس میكنید كه جرات سخن گفتن در برابر جمعیتهای بسیار را ندارید، مدتی در برابر جمعیتهای اندك سخنرانی نمایید تا این جرات در وجود شما جوانه بزند. به طور نمونه، ابتدا در مهمانیها، میان دوستان و خویشاوندان، و جلسات خانگی، سخنرانی كنید تا بتوانید در دانشكدهها، دانشگاهها، مساجد، حسینیهها، مدارس و مراسم مذهبی و سیاسی و اجتماعی سخنوری نمایید.
16 - برخی بر این عقیده اند كه سخنوران تازه كار باید سخنرانی خود را قبلا در برابر آینهای بزرگ تمرین كنند و آن را حك و اصلاح نمایند تا بتوانند در آینده، سخنوری موفق شوند.
17 - سخنرانی مؤثر آن است كه از دل و باور گوینده آن سرچشمه گرفته باشد تا به دل و باور شنونده نفوذ كند؛ زیرا آنچه از دل برآید، لاجرم بر دل نشیند. مثلا چنانچه خطیبی خطاب به دانشجویان میگوید: «دانشجویان عزیز! باور كنید هر دعایی با شرایطش مستجاب میشود»، آیا خودش در قلبش این گفته را باور دارد، یا اینكه چون چند باری دعای خودش مستجاب نشده است، این گفته را فقط بر زبان جاری میكند، ولی قلبا آن را باور ندارد.
18 - سعی كنید در سخنرانیهای خود، حسن نیت داشته و خیرخواه و دوستدار شنوندگان خود باشید تا سخنان شما در آنان تاثیر مثبت و بیشتری بگذارد. فی المثل، با مخاطبان خود به گونهای كه گفته شد باشید، تا چنانچه برای انجام دادن كار خیری از آنان كمك مالی خواستید، شما را در این امر یاری نمایند، نه اینكه احساس كنند دارید آنان را تیغ میزنید.
19 - اطلاعات علمی و عمومی خود را افزایش دهید تا در كار سخنرانی موفقتر باشید. به طور نمونه، چنانچه میخواهید در زمینه «بهداشت» سخنرانی كنید، شایسته است كه مقداری اطلاعات «پزشكی» داشته باشید و یا مثلا بدانید كه «ابوعلی سینا» و «پاستور» چه كسانی بوده و چه كارهایی كرده اند. و در صورتی كه میخواهید برای «دانشگاهیان» سخن بگویید، خوب است كه بدانید هر مقطع دانشگاهی چه نام دارد، چند سال است و دارای چند واحد و ترم است.
20 - سخنران باید نخست خودش نسبت به محتوای سخنانش علاقه مند و پای بند باشد تا سخنانش در دیگران نیز اثر كند. مثلا اگر به مردم میگوید: «ای مردم! ساده زندگی كنید و از تجمل گرایی پرهیز نمایید»، خودش باید زندگی به دور از تجملات و سادهای داشته باشد، نه اینكه در خانهای شیك و گران زندگی كند و روی فرشهای قیمتی راه برود و با اتومبیلی خارجی و مدل بالا رفت و آمد نماید.
21 - در سخنرانی از موضوعات، مواد و مطالبی استفاده كنید كه مورد نیاز و ابتلای شنوندگان باشند. در این صورت، سخنان شما نافذتر خواهد بود. برای مثال، سخن گفتن از جن و پری و علم ستاره شناسی و مباحث عمیق فلسفی و عرفانی چندان مورد نیاز و ابتلای عموم شنوندگان در این زمان نیست، ولی معمولا سخن گفتن از مسائل فرهنگی و اخلاقی و اجتماعی، مورد نیاز و ابتلای آنان است.
22 - رابطه روحی و عاطفی سخنران با شنوندگان در موفقیت او تاثیر بسزایی دارد. اگر میخواهید این رابطه برقرار شود، از ژرفای دل و از روی اخلاص و با صداقت سخن بگویید.
برای حفظ خلوص خود چنانچه در جایی به چند جوان مجرد كمك فكری و مالی كرده اید تا ازدواج كنند، در سخنرانیهای خود نگویید: «من چنین كاری كردهام» ، بلكه بگویید: «یكی از سخنوران چنین كاری كرده است» یا در صورت امكان، محل سخنرانی خود را زود ترك ننمایید، بلكه برای رسیدگی به مشكلات و گوش دادن به درد دل آنان، مدتی در آنجا بمانید.
23 - برای اینكه سخنرانی شما تاثیر بیشتری داشته باشد، به كلی گوییهای صرف بسنده نكنید؛ بلكه به جزئیات و مصادیق و مثالهای آن نیز روی بیاورید. به طور نمونه، اگر به مخاطبانتان میگویید: «آداب اجتماعی و اخلاقی را رعایت كنید»، به آنان نیز بگویید: «ریختن آب دهان و خالی كردن بینی در خیابان و دست در بینی كردن در حضور دیگران برخلاف آداب اجتماعی و اخلاقی است»
24 - استفاده از جملات و كلماتی نظیر «شاید»، «گویا»، «احتمال دارد» و «ممكن است» ، تاثیر و نفوذ سخن شما را كم میكند. مثلا به جای اینكه بگویید: «ای مردم! اگر در مراسم نماز باران شركت كنید، ممكن است باران بیاید»، بگویید: «ای مردم! در مراسم نماز باران شركت كنید تا باران بیاید». یا به جای اینكه بگویید: «دانشجویان گرامی! چنانچه در این جلسه شركت كنید، شاید مسئولان دانشگاه نیز به ما كمك نمایند»، بگویید: «دانشجویان گرامی! در این جلسه شركت كنید تا مسئولان دانشگاه نیز به ما كمك نمایند»
25 - یكی از راههای یادگیری فن سخنوری و موفقیت در آن، شركت در جلسات سخنوران موفق است تا از هر سخنوری نكتهای را فرابگیرید؛ كیفیت و كمیت سخنش را بسنجید؛ چگونگی ورود وی در مباحث گوناگون و خروج از آن را مشاهده كنید؛ حالات، حركات و سكنات او را بر كرسی سخن در نظر داشته باشید و سپس آنها را در سخنرانیهای خودتان به كار بندید.
26 - سعی كنید با سخنوران مشهور و خبره ارتباط نزدیك داشته باشید و با آنان مشورت و از تجربیاتشان استفاده نمایید؛ زیرا غالبا تجربهها در جایی نوشته نمیشوند، و پس از چندین سال تلاش همیشگی و خستگی ناپذیر به دست میآیند. از این رو، گاه كسب یك تجربه در فن سخنوری میتواند در موفقیت شما نقش بسزایی داشته باشد. مثلا این تجربه كه در هنگام سخنرانی باید از عادتهای نامطلوب، مانند بازی كردن با موهای صورت، پرهیزكرد، میتواند نقش مؤثری در تمركز حواس شنوندگان داشته باشد.
27 - اگر میخواهید سخنوری موفق باشید، از موضوعاتی استفاده كنید كه بر مباحث آن كاملا تسلط و در آن مطالعات و معلومات كافی دارید. فی المثل، چنانچه بر موضوع «توحید در شعر حافظ» 90% تسلط دارید، ولی بر موضوع «توحید در شعر مولوی» 70% تسلط دارید، حتما موضوع اول را برگزینید.
28 - شخصیت شما و قدر و منزلتی كه نزد افكار عمومی دارید، در تاثیر سخنرانی تان كاملا نقش دارد. بنابراین، مواظب باشید كه با گفتاری ناپسند و یا رفتاری ناشایست، شخصیت و قدر و منزلت خویش را نزد مردم لكه دار نكنید. گاهی گفتن یك لطیفه ركیك یا یك جمله سخیف، میتواند شخصیت شما را زیر سؤال ببرد و سخنانتان را كم تاثیر و یا حتی بی تاثیر نماید.
29 - در صورتی كه میخواهید سخنوری موفق و جذاب باشید، هم سخن خوب بگویید و هم خوب سخن بگویید. برای موفقیت در امر اول، باید از مواد و مطالب خوب بهره بگیرید. و برای موفقیت در امر دوم، باید از ابزارها، قالبها و روشهای خوب استفاده كنید. مثلا «سعدی شیرازی» در شعر «سعدیا گرچه سخندان و مصالح گویی/به عمل كار برآید به سخندانی نیست» ، هم سخن خوبی گفته است كه انسان باید به گفتههای خویش عمل نماید، و هم خوب سخن گفته است كه سخن خوب خود را در قالب شعری زیبا بیان كرده و از روشی فروتنانه استفاده نموده و مخاطب سخن خود را خودش قرار داده است.
30 - در صورت امكان، از روش سمعی و بصری در سخنرانی نیز استفاده كنید و یا حداقل قسمتی از سخنرانی خود را با این روش بیان نمایید كه گفته اند: «یك تصویر گویاتر از هزار كلمه است» برای به كارگیری این روش، استفاده از وسایلی، مانند فیلم، اسلاید، اورهد، اپك، نقشه، لوحه، تخته و تابلو میتواند برای شما كارگشا باشد و تاثیر بسزایی بر مخاطبانتان بگذارد.
31 - بكوشید علاوه بر اینكه همیشه برای مخاطبان خاصی - مثلا جوانان - سخنرانی میكنید، برای گروههای دیگری از مردم، مانند بزرگسالان، روستاییان، كارگران، كارمندان، بانوان، معلمان، دانشگاهیان و حوزویان، نیز سخنرانی نمایید تا با تیپهای گوناگون در ارتباط باشید و از افكار و خواستههای مختلف با خبر شوید. این امر، شما را در كار سخنوری پختهتر و موفقتر میكند.
32 - در صورت امكان، فاصله بین شما و شنوندگانتان كمتر باشد تا تاثیر سخنان شما در آنان بیشتر گردد.
33 - دفترچه و یا تقویمی را تهیه كنید و در آن، زمان، مكان، موضوع و مخاطبان سخنرانیهای خود و نام كسانی را كه از شما دعوت كرده اند، یادداشت نمایید تا هم با فراموشی روبه رو نشوید و هم با آمادگی قبلی سخنرانی كنید.
34 - میتوانید برای یادگیری و به كارگیری مطالب جالب و كلمات و جملات زیبا و روان دفتری را تهیه نمایید و آنها را در آن دفتر یادداشت كنید تا هنگام سخنرانی و به تناسب موضوع و محتوای سخن از آنها استفاده نمایید. برای آسانی كار و صرفه جویی در وقت، بهتر است كه این دفتر را از نوع «دفتر كلاسور» انتخاب كنید و آن را به صورت «موضوعی» تنظیم نمایید و موضوعات آن را به ترتیب الفبایی در دفتر قرار دهید. به طور مثال، مطالب و جملات اخلاقی را در قسمت «اخلاق» ، مطالب و جملات تربیتی را در قسمت «تربیت» ، مطالب و جملات عرفانی را در قسمت «عرفان» و مطالب و جملات قرآنی را در قسمت «قرآن» ، مطالب و جملات ادبی را در قسمت «ادبیات» و مطالب و جملات هنری را در قسمت «هنر» قرار دهید و به ترتیب الفبایی و بدین گونه تنظیم كنید:
اخلاق؛
ادبیات؛
تربیت؛
عرفان؛
قرآن؛
هنر.
35 - همیشه برگههای یادداشت و فیشهایی را همراه خود داشته باشید تا هنگامی كه به مطالبی جالب، سخنانی جذاب و اشعاری زیبا برخورد كردید، بتوانید بدون درنگ و دشواری، آنها را یادداشت كنید و سپس در سخنرانیهایتان به كار گیرید. مثلا از كنار خیابانی عبور میكنید و بر دیوار آن، اطلاعیهای را میبینید كه این اشعار در آن نوشته شده اند:
من نمیدانم كه اسلام از كجاست من نمیدانم كه ایمان از كی است
هركسی دنبال چیزی میرود كز نخستین روز دنبال وی است
من «خمینی» را ستایم زانكه او هم «خم» است و هم «می» است و هم «نی» است
شما در این هنگام، برگهای را بیرون بیاورید و این اشعار را در آن یادداشت كنید تا در فرصتی مناسب، مثلا در شب سالگرد میلاد امام خمینی قدس سره، از آنها استفاده نمایید.
36 - در مواردی كه به مدتی طولانی - مثلا یك دهه محرم یا صفر و یا یك ماه مبارك رمضان - سخنرانی میكنید، در روزهای پایانی آن از مخاطبان خود بخواهید تا نظریات، پیشنهادها و انتقادهایشان را نسبت به سخنانتان از جهات گوناگون به شما منتقل نمایند. مثلادر شب بیست و پنجم ماه مبارك رمضان برگههایی را كه دارای سه پرسش «نكات منفی سخنرانی» ، «نكات ثبت سخنرانی» و «پیشنهادها برای بهتر شدن سخنرانی» است به دست آنان بدهید و پاسخهای آنان را در شب بیست و هفتم جمع آوری كنید و پس از مطالعه برگهها و در شب آخر سخنرانی تان، پیشنهادهای مثبت و انتقادهای درست را برای مخاطبان خود بیان كنید و آنها را بپذیرید و به انتقادهای نادرست آنان پاسخ دهید. این كار در بهتر شدن سخنرانی شما تاثیر فراوانی خواهد داشت.
ادامه دارد....
پینوشـــــــــــــــــــتها:
1) جهاد اكبر یا مبارزه با نفس، تدوین و تنظیم : مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی قدس سره، چاپ سوم، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی قدس سره، 1373، ص 25 و 26.