شجاعت حیدرگونه
نزدیك به چهل روز در خرمشهر مقاومت كردیم تا نگذاریم شهر به اشغال عراقیها درآید. در این مدت آیت الله خامنهای با شجاعتی كم نظیر به مواضع دشمن بعثی یورش میبرد، آرایش تانكهای آنان را به هم میزد و مانع پیش روی عراقیها میشد.
معظم له گاه در گروههای 3 و 5 نفره، تا اعماق نیروهای دشمن پیش میرفتند و با شناسایی دقیق منطقه عملیاتی، اطلاعات نابی را به دست میآوردند؛ تا هنگام ملاقات با امام خمینی رحمه الله، بهترین و جدیدترین اطلاعات را به ایشان بدهند.
حجة الاسلام والمسلمین ذوالنوری (فرمانده تیپ مستقل 83 امام جفعر صادق علیه السلام)
ضرورت مراقبت بیشتر در خارج از كشور
زمانی كه میخواستم برای تبلیغ به خارج از كشور سفر كنم، محضر مقام معظم رهبری رسیدم و از آقا توصیهای خواستم. آقا فرمودند: سعی كنید در آنجا مستحبات را دو برابر انجام دهید، چون آنجا برای مصونیت از گناه به تلاش بیشتری نیاز دارید. اگر این كار را انجام دهید وقتی برگشتید اگر كاملتر نشده باشید، لااقل همان هستید كه بودید، چون در آن فرهنگ باید از پادزهر قویتر استفاده كنید. این نكته در آن سالها برای من خیلی ارزنده بود.
حجة الاسلام والمسلمین دكتر مرتضی تهرانی (عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی رحمه الله - قم)
عتاب رهبری در مواجهه با صحنه سازیها
در یكی از سفرهای مقام معظم رهبری به استان مازندران، آقا وارد منطقه محرومی به نام «ارس ماخوست.» شدند. معظم له وقتی برای بازدید به مدرسهای وارد میشوند، مشاهده میكنند كه تمام میز و صندلیها نو است. آقا احتمال میدهند كه این كارها تشریفاتی است و برای ورود معظم له این كارها انجام گرفته است.
مقام معظم رهبری با تیزبینی و زكاوتی كه دارند از بچهها سؤال كردند كه به من بگویید این میز و صندلیها را چه زمانی برای شما آورده اند. یكی از بچههای كلاس جواب داد: آقا همین دیروز اینها را آورده اند.
آقا نگاه عتاب آلودی به آن مسئول انداختند و فرمودند: ضرورت ندارد به خاطر مسئولینی كه خودشان نسبت به مشكلات واقفند، بخواهید صحنه سازی كنید.
سردار باقرزاده - مسئول كمیته جستجوی مفقودین (تهران)
عدم تبعیض در برخورد با متخلف
یكی از مسئولان نظامی دستور تصرف مكانی را صادر كرده بود. گرچه حق با او بود؛ اما شیوه اقدام قانونی نبود. سازمان قضایی نیروهای مسلح گزارش حادثه را تنظیم و خدمت مقام معظم رهبری ارسال كرد. ایشان در زیر آن گزارش، مرقوم فرمودند: با متخلف برخورد كنید ولو پسر من باشد.
حجة الاسلام نیازی
عزت نفس در نحوه استفاده از وجوهات شرعی
قبل از انقلاب، روزی آیت الله خامنهای از مقابل مغازه بنده عبور میكردند، به آقا عرض كردم: شما طلبههایی را معرفی كنید تا از باب وجوهات، ماه به ماه از من جنس ببرند تا من هم دین خود را ادا كرده باشم. آقا فرمود: طلبهها این نحو استفاده از وجوهات را كسر شان میدانند. همچنین روزی مقداری وجوهات به منزل پدر ایشان بردم و عرض كردم: این پول را بابت خمس به آقا سید علی بدهید تا خرج زندگیش كند. پدر ایشان بلافاصله فرمود: آقا سید علی به این پول نیازی ندارد. من ناچار شدم بگویم این پول را در جایگاه خودش مصرف كنید.
آقای حبیب الله تعطیلی سه قلعه (مشهد)
عزت و اقتدار در سیاست خارجی
آخرین سفر خارجی مقام معظم رهبری در دوران ریاست جمهوری، سفر به كشور چین بود. قبل از نشستن هواپیما در فرودگاه پكن، خبر دادند كه رهبر چین به شدت مریض است و امكان ملاقات او با حضرت آیت الله خامنهای وجود ندارد. آیت الله خامنهای نیز تصمیم گرفتند متقابلا یكی دو ملاقات تنظیم شده را لغو كنند، چون ملاقات با رهبر چین بسیار مهم بود و میبایست انجام پذیرد.
نزدیك ساعت 6 عصر وقت ملاقات با نخست وزیر چین بود و آقا فرمودند: من به این ملاقات نمیروم! برای من به عنوان یك سفیر، این خبر بسیار تلخ بود. نگران بودم كه چه اتفاقی رخ خواهد داد.
ما موضوع را به اطلاع چینیها رساندیم. ساعت مقرر فرا رسید. همه افراد آماده مذاكره بودند. خبرنگارها ایستاده بودند. اما از ورود هیات ایرانی خبری نشد! خبرنگارها مخابره كردند كه در رابطه ایران و چین مشكل جدی ایجاد شده است. مدتی گذشت، ساعت 5/6، نخست وزیر چین از محل كنگره خلق به محل اقامت رییس جمهور ایران آمد و از همان دور، با صدای بلند گفت: كوچكتر به دیدار بزرگتر آمده است! بعد وارد اتاق شد. حدود یك ربع با آقا صحبت كرد و گفت: ما نهایت احترام به مهمان را، به خصوص شخصیتی مثل جنابعالی، وظیفه خود میدانیم. مشكل بیماری رهبر چین جدی است و پزشكان ایشان را ممنوع الملاقات كرده اند. با این حال، ما موضوع ملاقات را بررسی میكنیم تا حل شود.
با توجه به وعده نخست وزیر چین، آیت الله خامنهای پذیرفتند كه در جلسه شركت كنند و با یك ساعت تاخیر در كنگره حاضر شدند و مذاكره انجام شد. روز بعد به آقا گفته شد: با توجه به نامساعد بودن حال رهبر چین، فقط ده دقیقه ملاقات صورت بگیرد كه ملاقات در بیست دقیقه انجام شد.
دكتر علاء الدین بروجردی
عظمت سیاسی
بعد از صدور قطعنامه 598 سازمان ملل، از سوی كشورهای قدرتمند دنیا بر ایران فشارهای زیادی وارد میشد تا ما قطعنامه را بپذیریم. در همان ایام، خاویر پرز دكوئیار - دبیر كل سازمان ملل متحد - برای رایزنیهای لازم به ایران آمد. یكی از برنامههای وی، ملاقات با حضرت آیت الله خامنهای بود.
در آن زمان «آقا» رئیس جمهور بودند. پس از ملاقات، دكوئیار به من گفت: رئیس جمهور شما از كدام دانشگاه علوم سیاسی فارغ التحصیل شده است؟ گفتم: چطور؟ گفت: من از چند دانشگاه معتبر دنیا مدرك دكترای علوم سیاسی دارم و بیش از سی سال است كه كار سیاسی میكنم و اكنون ده سال است كه دبیر كل سازمان ملل هستم. در این مدت، كمتر شخصیت سیاسی و رئیس جمهوری هست كه وی را ندیده و با او گفتگو نكرده باشم، ولی تا كنون شخصیتی سیاستمدارتر و هوشمندتر از رئیس جمهور شما ندیده ام!
آقای علی محمد بشارتی (وزیر كشور وقت)
عنایت ویژه به تسبیحاتام ابیها
روزی نمار را در محضر مقام معظم رهبری خواندیم. دو مورد از چیزهای جالبی كه من در آنجا دیدم عبارت بود از اینكه معظم له تسبیحات حضرت زهرا علیها السلام را بعد از نماز خیلی خوب و قشنگ، با فاصله، طمانینه و شمرده، شمرده قرائت كردند.
و دیگر اینكه بعد از نماز به تربت امام حسین علیه السلام دست كشیدند و صورت و محاسن خود را - چند مرتبه - به زیبایی متبرك كردند.
حجة الاسلام والمسلمین دكتر آقا تهرانی (عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی رحمه الله قم)
عنایت ویژه به مستمندان
سال 1374 خانمی با كودك خردسالش به مطب من مراجعه كرد. هر دوی آنان بیماری سل داشتند. ناراحتی خانم به قدری بود كه از حلقوم او خون بیرون میآمد. آنها را معاینه كردم و برایشان نسخهای نوشتم. چون نسخه را به دست آن خانم دادم، با كمال ناامیدی اظهار داشت: نسخه قبلی شما را هم دارم! من یك بار دیگر هم به شما مراجعه كردهام و به علت ناتوانی مالی، قدرت تهیه دارو را ندارم! وی در ادامه ابراز داشت: من چهار فرزند دارم كه همگی - به جز یك دختر ده ساله - همین بیماری را دارند، همسرم نیز فلج و خانه نشین است و تنها نان آور خانه همان دختر ده ساله است كه با قالی بافی مبلغ اندكی به دست میآورد و این مقدار، تنها هزینه خرید نان ما است! من بعد از شنیدن درد دل این خانم به او گفتم: موضوع را با دوستانم در میان میگذارم تا چارهای بیاندیشیم و مشكل شما را حل كنیم. آن خانم از مطب من خارج شد و من همچنان در فكر چاره جویی بودم. پس از مدتی دیدم دوباره به من مراجعه كرد. اما این بار با دفعه قبل خیلی تفاوت داشت و از خوشحالی در پوست خود نمیگنجید. با شادی تمام به من گفت: دیگر نیازی به تلاش شما نیست! علت را پرسیدم، در جوابم گفت: وقتی كه به منزل رسیدم، هیاتی به خانه ما آمدند و وضعیت ما را بررسی كردند. قرار شد همه ما را برای درمان به بیمارستان ببرند! گفتم: این هیات از سوی چه كسی آمده بودند؟ گفت: از سوی مقام معظم رهبری! گفتم: چگونه از موضوع با خبر شده بودند؟ گفت: وقتی كه مقام معظم رهبری به قم تشریف آوردند، من ماجرای زندگیم را طی نامهای، خدمت ایشان توضیح دادم. نامه من به دست مسئولین امر سپرده شد. تمامی نامهها را بررسی كردند، نامه افراد اورژانسی در اولویت قرار گرفت و من نیز چون چنین وضعی داشتم، مورد لطف قرار گرفتم.
دكتر وحیدی (از پزشكان قم)
غذای ساده
یك روز كه در منزل مقام معظم رهبری در خدمت ایشان بودم بحث ما قدری به طول انجامید و نزدیك مغرب شد.
پس از اقامه نماز در محضر ایشان، معظم له رو به من كردند و فرمودند: آقا رحیم! شام را مهمان ما باشید. بنده در عین حال كه این را توفیقی میدانستم، خدمتشان عرض كردم اسباب زحمت میشود. مقام معظم رهبری فرمودند: نه! بمانید هرچه هست با هم میخوریم. وقتی كه سفره را پهن كردند و شام را آوردند، دیدم غذای ساده ایشان و خانواده شان چیزی جز املت ساده نیست. من نیز بر آن سفره مهمان بودم و مقداری از همان غذای ساده را خوردم.
سردار سرلشكر رحیم صفوی (فرمانده كل سپاه)
غواص اقیانوس فقه
روزی مقام معظم رهبری با شورای افتا جلسه داشت. در این جلسه با حضور علمای بزرگ، مسائل فقهی خصوصا مسائل مستحدثه مورد بحث و گفتگو قرار میگیرد. پس از جلسه یكی از اعضا (كه خود از آیات عظام میباشد) را دیدم كه بسیار خوشحال بود، همین كه مرا دید، گفت: من در دوران تحصیلم، دروس بسیاری از بزرگان را چه در قم و چه در نجف دیدهام و آدم متملقی هم نیستم، ولی این جلسه كه با حضور فضلا و آیات در محضر مقام معظم رهبری برپا میشود، چیز دیگری است.
حرف اول و آخر را این سید والامقام میزند. من معتقدم موهبات خداوندی در ایشان خیلی فراتر از این چیزهایی است كه من و شما میبینیم.
حجة الاسلام والمسلمین موسوی كاشانی (از اعضای بیت - تهران)