بانوی كرامت

بررسی و مروری بر كرامت‌های حضرت معصومه علیها السلام به مناسبت سالروز میلاد آن بانوی كریمه اهل بیت علیهم السلام

مقدمه

1- می‌دانیم كه نظام آفرینش براساس اسباب و مسبب‌ها خلق شده و هر مسببی متاثر از سبب و هر معلولی زاییده علتی است.

2- علت اصلی هر چیزی و مبدا آن خداوند است. و اوست كه نظام علی و معلولی را پدید آورده و به اشیای مختلف خاصیت علی و به بعضی دیگر معلولی داده است.

3- خداوند می‌تواند همان طور كه خاصیتی را به چیزی می‌دهد، از آن سلب كند و یا چرخه علت و معلول‌ها را برخلاف نظم عادی آن كوتاهتر یا حذف كند، سلسله سبب‌ها را بردارد و خود مستقیما بر معلول اثر كند.

4- این خلاف عادت به اشكال مختلفی صورت می‌گیرد كه دو نمونه آن عبارت است از: معجزه و كرامت.

الف: در «معجزه» ، برای این كه پیامبران از غیر شناخته شوند و آن‌ها را به تحدی و مبارزه بطلبند و شكست دهند، خداوند علت‌های طبیعی را از چرخه علت و معلول خارج می‌كند.

ب: در «كرامت» برای این كه خداوند به بندگان برگزیده و اولیای خاص خود، توجه‌اش را نشان دهد، اجازه می‌دهد معلول‌هایی بدون دخالت برخی علت‌ها، متاثر شوند. و البته برای كسب این مقام لازم است بندگان با عبادت و اطاعت، خود را در معرض شایستگی این مقام قرار دهند و لیاقت كسب این عنایت و بزرگواری را داشته باشند.

كرامت در قرآن و ...

در قرآن كریم برای بعضی از اولیا و بندگان شایسته خدا مقام كرامت اثبات شده است، مانند آیه شریفه «كلما دخل علیها زكریا المحراب وجد عندها رزقا قال یا مریم انی لك هذا قالت هو من عند الله» ؛ (1) «هر وقت زكریا داخل محراب عبادت مریم می‌شد، رزقی را نزد او می‌یافت. [به او] می‌فرمود:‌ای مریم! این [غذا] از كجا آمده است؟ [مریم] پاسخ می‌داد: از نزد خداست.»

البته واضح است كه این مقام تنها در سایه بندگی به دست می‌آید و براساس آیه شریفه «ان الله لا یضیع اجر المحسنین» ، (2) خداوند پاداش نیكوكاران را ضایع نمی‌كند و تا انسان خود را محسن نسازد، اجر آن را نیز نخواهد دید و اولیای خدا كه خود را به مقام محسنین رسانده اند، تنها كسانی هستند كه شایستگی رسیدن به مقاماتی مانند كرامت را به عنوان اجر و پاداش خواهند داشت.

نكته‌ای كه در آیه 37 آل عمران وجود دارد این است كه یك زن (مریم) بر اثر عبادات خود به مقامی (كرامت) دست می‌یابد كه حتی شگفتی پیامبر خدا (زكریا) را نیز برمی انگیزد لذا او می‌پرسد: «انی لك هذا».

بر همین اساس بندگان خاص خدا، از جمله زنان متقی و پرهیزكار در طول تاریخ به این مقام رسیده اند، مانند حضرت فاطمه زهرا علیها السلام كه در تفسیر روح البیان می‌خوانیم: رسول اكرم صلی الله علیه و آله در زمان تنگدستی از دخترش فاطمه پرسید: این غذا از كجاست؟! فاطمه علیها السلام جواب داد: هذا من عندالله! و پیامبر فرمود: شكر خدا را كه دخترم همانند مریم است. (3)

نمونه‌ای دیگر از كرامت بانوان را به نقل از امام محمد باقر علیه السلام می‌خوانیم كه درباره مادر ارجمندش فاطمه بنت الحسن علیهما السلام می‌فرماید: «كانت امی قاعدة عند جدار فتصدع الجدار و سمعنا هدة شدیدة فقالت بیدها لا و حق المصطفی ما اذن الله لك فی السقوط فبقی معلقا فی الجو حتی جازته فتصدق ابی عنها بمائة دینار (4) ؛ مادرم كنار دیواری نشسته بود، ناگاه دیوار شكاف برداشت و صدای مهیبی شنیدیم. با دستش اشاره كرد و گفت: نه، به حق مصطفی صلی الله علیه و آله! خداوند به تو اجازه فرو افتادن ندهد. پس دیوار در هوا معلق ماند تا [مادرم كنار رفت و] اجازه داد [تا دیوار فرو ریخت.] پدرم به سبب دفع این خطر صد دینار صدقه داد.»

كرامت زنده‌ها و ...

برخی عقیده دارند كرامت‌های بندگان پرهیزكار تنها مربوط به دوران حیات آن‌ها است و بعد از مرگ نمی‌توان ادعای كرامتی برای آنان كرد. از جمله در كتاب فتح المجید می‌خوانیم:

«كرامات اولیاء الله این است كه خداوند بندگانش را گرامی بدارد. این كرامات نفع و ضرری ندارد، اگر هم داشته باشد در زمان حیات آن‌ها است. این كرامات بعد از مرگ هیچ ارزشی ندارد و انسان نباید به این كرامات دل خوش دارد». (5)

این دیدگاه به دو دلیل قابل خدشه است. اول این كه مرگ به معنای عدم و معدوم شدن نیست و اگر چنین بود، با نابودی شخص، هر نوع اثربخشی و كرامت از سوی وی نیز قطع می‌شد، اما چون ما برخلاف این گروه (وهابیان) مرگ را پایان زندگی و عامل قطع ارتباط با این جهان نمی‌دانیم، لذا كرامات آنان را بعد از مرگ نیز می‌پذیریم و بر همین اساس است كه پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله می‌فرمود: «من زارنی او زار احدا من ذریتی، زرته یوم القیمة فانقذته من اهوالها؛ (6) هر كس مرا یا یكی از فرزندانم را زیارت كند، در روز قیامت به دیدارش خواهم رفت و از ترس‌های آن روز او را نجات خواهم داد.»

و دقیقا براساس همین دیدگاه است كه زائر، در كنا قبر فاطمه معصومه علیها السلام می‌ایستد و با وی سخن می‌گوید: «یا فاطمة اشفعی لی فی الجنة فان لك عند الله شانا من الشان؛ (7) ‌ای فاطمه! مرا در بهشت شفاعت كن كه برای تو نزد خدا مقامی وصف ناشدنی است.»

امام رضا علیه السلام با این تعلیم خود، عملا ما را متوجه وجود ارتباط بین شخص بزرگواری كه به ظاهر از این جهان رخت بربسته، با زائر خود می‌سازد و طبیعتا وی تقاضاهای زائران خود را می‌شنود و با كرامات خود می‌تواند خارج از چرخه طبیعی علت و معلول‌ها، آن را برآورده سازد. زیرا وی مقامی عظیم نزد خدا دارد (فان لك عند الله شانا من الشان) كه پشتوانه این بزرگواری هاست.

و از این روست كه بر خلاف نظر وهابیان و... ما عقیده داریم كه اولیای الهی حتی بعد از رحلت هم صاحب كرامت و ارتباط متقابل و مؤثر با زائران و متوسلان به خود هستند.

دلیل دوم بر رد دیدگاه كسانی كه كرامت را فقط مخصوص دوران حیات می‌دانند، صدور كرامت‌های متعدد از بندگان خاص خداوند، بعد از وفات آن هاست. و به عبارت دیگر هم در مقام اعتقاد و التزام وهم در مقام اتفاق و رویداد، كرامت آنان بعد از وفات ممكن و وقوع یافته است و ما در این مقاله به نمونه‌هایی مستند از این دست كرامات خواهیم پرداخت.

مشخصه‌های دیگر

با توجه به آن چه گفتیم، كرامت كاری خارق العاده و خلاف عادت نظام موجود (علی و معلولی) است كه هرگز احدی از مرتاض‌ها و نابغه‌های جهان نمی‌توانند آن را انجام دهند. كسی نمی‌تواند اثر كرامت را نابود كند یا مانع تحقق آن شود، چون كرامت متصل به قدرت بی كران خداوند است.

كرامت نوعی عنایت به دلسوختگان و تقاضا كنندگان است. كرامت محدودیت زمانی یا مكانی هم ندارد، چون بر قدرت نامحدود خداوند متكی است و این قدرت در هر زمان می‌تواند جاری شود و نهایت این كه چون شخص پرهیزكار (از اهل بیت یا مردم عادی مثل علمای متقی) به خاطر زلالی باطن، به این مقام دست یافته، باید تاكید كرد كه این مقام قابل تعلیم و تعلم نیست و تنها عطیه‌ای الهی است.

كریمه اهل بیت علیهم السلام

در كنار القاب متفاوت فاطمه بنت موسی بن جعفر علیهم السلام مانند عالمه، محدثه، شفیعه، معصومه و... از «كریمه اهل بیت» نیز سخن به میان آمده است و رؤیای صادقه‌ای كه پدر بزرگوار آیت الله العظمی مرعشی نجفی دیده اند، نیز در تایید همین مقام والا است.

وی كه سید محمد مرعشی نام داشت و از علما و نسابه‌های گرانقدر بود، علاقه داشت به هر صورت ممكن، قبر شریف حضرت فاطمه زهرا علیها السلام را بشناسد. او برای این كار ختم مجربی را انتخاب و چهل شب آن را خواند. شب چهلم در عالم رؤیا دید كه به محضر امام معصوم (امام باقر یا صادق علیهما السلام) رسیده است. امام به ایشان فرمود: «علیك بكریمة اهل البیت؛ بر تو باد كه به كریمه اهل بیت تمسك بجویی.» وی كه تصور كرده بود منظور حضرت، فاطمه زهرا علیها السلام است، می‌گوید: بله من نیز می‌خواهم قبر شریف حضرت زهرا علیها السلام را بدانم تا بتوانم زیارت كنم كه امام علیه السلام می‌فرماید: منظور من قبر شریف حضرت معصومه علیها السلام در قم است. و آن گاه فرمود: به جهت مصالحی، خداوند اراده فرمود محل قبر شریف حضرت زهرا علیها السلام مخفی باشد، لذا قبر حضرت معصومه علیها السلام را تجلیگاه قبر شریف حضرت زهرا علیها السلام قرار داد.» (8)

انواع كرامت‌ها

كرامت‌های حضرت معصومه علیها السلام را می‌توان به دو گونه (مخاطبان و كرامت ها) تقسیم كرد، زیرا گاه اشخاصی كه مورد كرامت و عنایت قرار گرفته اند، انسان‌هایی عادی بوده اند و گاه جزو عالمان و بزرگان. از طرف دیگر زمانی افرادی مسلمان و زمانی هم غیر مسلمان هستند. گونه كرامت‌ها نیز به سه صورت (علمی، جسمی و مادی) روی داده است. ما به نمونه‌هایی از هر نوع كرامت می‌پردازیم.

1- عالمان و كرامت‌های علمی

محدث قمی در فوائد رضویه در شرح حال ملاصدرا می‌نویسد: «ایشان به جهت برخی از ابتلائات از محل اقامت خود (شیراز) به دارالایمان قم مهاجرت كرد كه عش آل محمد است و حرم اهل بیت علیهم السلام.

وی به حكم «اذا عمت البلدان الفتن و البلایا فعلیكم بقم و حوالیها و نواحیها، فان البلایا مدفوع عنها»، به قریه‌ای از قرای قم به نام كهك در چهار فرسخی قم پناه برد.

هنگامی كه برخی مطالب علمی بر او مشكل می‌شد از كهك به زیارت حضرت سیده جلیله، فاطمه بنت موسی بن جعفر علیهم السلام مشرف می‌شد و از آثار فیض آن حرم مطهر بر او افاضه می‌شد و مشكلش حل می‌گردید.» (9)

آیت الله فاضل لنكرانی نیز یكی از این نوع كرامت‌های حضرت فاطمه معصومه علیها السلام را كه برای خودش روی داده این گونه نقل می‌كند:

«موضوعی برای من پیش آمد كه مربوط به سال‌ها قبل است. من هر وقت به این آیه شریفه «انما یرید الله لیذهب عنكم الرجس اهل البیت و یطهركم تطهیرا» (10) می‌رسیدم این سؤال در ذهنم می‌آمد كه اگر این آیه مخصوص اهل بیت پیامبر است و به همسران آن حضرت ربطی ندارد، چرا در بین آیاتی آمده است كه از زنان پیامبر و احكام مربوط به آن‌ها سخن می‌گوید؟

این مطلب سال‌ها ذهن مرا مشغول كرده بود و به صورت یك مشكل علمی در آمده بود تا آن كه متوسل به حضرت معصومه علیها السلام شدم و به لطف الهی و عنایت آن حضرت این مشكل حل شد.... كتابی علمی در این باره نوشتیم... اگر كسی در خانه این كریمه اهل بیت برود دست خالی برنمی‌گردد.» (11)

ایشان در جای دیگر پیرامون این كرامت توضیح بیشتری می‌دهد:... «بعد از این كه زیارت را خواندم، عرض كردم: من امروز آمده‌ام و هیچ حاجتی مثل پول و منزل و... ندارم. فقط یك حاجت دارم و آن این است كه در فهم آیه تطهیر مورد عنایت شما واقع شوم. آیه تطهیر را درست بفهمم و بنویسم و حل مشكل كنم. بعد آمدیم و شروع كردیم به نوشتن آیه تطهیر. یك مسائلی و یك مطالبی به بركت حضرت فاطمه معصومه علیها السلام برای ما روشن شد كه اگر پنجاه سال دیگر درس می‌خواندیم آن مطالب برای ما روشن نمی‌شد. به جایی رسید كه برای ما روشن شد جای آیه تطهیر حتما در بین آیات مربوط به زن‌های پیامبر بوده لكن حرف خداوند متعال این بوده كه با پرانتز آیه تطهیر، اهل البیت علیهم السلام را جدا كنند و فضیلتی را برای اهل بیت علیهم السلام ثابت كنند و بفرمایند كه این فضیلت مربوط به زن‌های پیامبر نیست. بلكه مربوط به اهل بیت رسول خدا صلی الله علیه و آله، خود رسول خدا صلی الله علیه و آله، خود امیرالمؤمنین علیه السلام و حضرت فاطمه زهرا علیها السلام و همین طور امامان بعدی است.» (12)

2- عالمان و كرامات مادی

مرحوم آیت الله العظمی سید صدرالدین صدر می‌فرمود: بعد از مرحوم آیت الله العظمی حائری مدتی شهریه طلبه‌ها را من می‌دادم تا این كه یك ماه وجهی نرسید. مجبور شدیم قرض كنیم و شهریه بدهیم. ماه دوم نیز پولی نرسید. باز قرض كردیم، ولی ماه سوم جرات نكردیم قرض كنیم.

جمعی از طلبه‌ها برای شهریه به خانه من آمدند. من هم گفتم كه چیزی در بساط ندارم و مقروض هم هستم. یك مرتبه صدای گریه آن‌ها بلند شد كه پس چه كنیم؟ نه در مدرسه تامین امنیت داریم و نه می‌توانیم به وطن برگردیم. اگر این جا هم خرجی نداشته باشیم، دقیقا توهین‌هایی كه می‌كنند صادق می‌شود. من هم از ناراحتی آن‌ها به گریه افتادم و گفتم: تشریف ببرید، انشاء الله تا فردا كاری می‌كنم.

آن‌ها رفتند و من تا شب هرچه فكر كردم، به جایی نرسیدم. تمام شب را هم فكر كردم و خوابم نبرد. بالاخره سحر برخاستم، تجدید وضو كردم و به حرم مطهر حضرت معصومه علیها السلام مشرف شدم. حرم بسیار خلوت بود و كسی آمد و شد نداشت. بعد از ادای نماز صبح و مقداری تعقیب، با حالت ناراحتی شدیدی كه همه‌اش منظره روز گذشته را در نظرم جلوه گر می‌كرد، پای ضریح مطهر آمدم و با عصبانیت و ناراحتی عرض كردم: عمه جان این رسم نیست كه عده‌ای از طلاب غریب در همسایگی شما جان بسپارند. اگر می‌توانید اداره كنید بسم الله و اگر توانش را ندارید، به برادر بزرگوارتان حضرت علی بن موسی الرضا علیهما السلام یا جد بزرگوارتان حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام حواله فرمایید.

این را گفتم و از حرم بیرون آمدم... و به خانه برگشتم... ناگهان دیدم در اطاق را می‌زنند. كربلایی محمد آمد و گفت: یك نفر با كلاه شاپو و چمدانی در دست می‌گوید همین الان می‌خواهد خدمت شما برسد. گفتم: بگو بیاید اگر چه راحتم كند.

طولی نكشید كه مردی موقر وارد شد و گفت: ببخشید، چون وقت نداشتم بد موقع خدمت شما شرفیاب شدم. همین الان كه ماشین ما بالای گردنه سلام رسید و نگاهم به گنبد حضرت معصومه علیها السلام افتاد، ناگهان به فكرم رسید كه من با آتش و باد مسافرت می‌كنم و هر ساعت برایم احتمال خطر هست. با خود گفتم اگر پیش آمدی شود و بمیرم و مالم تلف شود و دین خدا و سهم امام در گردنم بماند چه خواهم كرد؟ لذا وقتی به قم رسیدیم، از راننده خواستم مقداری صبر كند تا مسافرین به زیارت بروند، من هم خدمت شما برسم.

او اموالش را حساب كرد و مبلغ زیادی بدهكار شد. در چمدانش را باز كرد و به اندازه‌ای وجه پرداخت كه علاوه بر ادای قرض‌ها و پرداخت شهریه آن ماه، تا یك سال شهریه را از آن پول پرداخت نمودم. آن گاه به حرم مشرف شدم و از حضرت معصومه علیها السلام تشكر كردم.» (13)

3- عالمان و كرامت‌های جسمی

آیت الله سید عزالدین زنجانی می‌فرمود: «در قم دچار مریضی آزار دهنده‌ای شدم كه قابل توصیف نبود. چاره‌ای نداشتم جز آن كه به حرم مشرف شدم و با حضرت معصومه عرض حال كردم. خدا را گواه می‌گیرم كه از حرم بیرون نیامده بودم كه احساس بهبودی كردم.» (14)

آیت الله العظمی اراكی نیز می‌فرمود: «مدتی دست هایم ورق كرده، پوست آن ترك برداشته بود و ناچار باید تیمم می‌كردم. معالجات بی اثر شده بود. تا این كه به حرم حضرت معصومه متوسل شدم، در همان حال مثل این كه به من الهام شد دستكش به دست كنم. همین كار را كردم و دستم خوب شد.» (15)

4- افراد عادی و كرامات جسمی و...

حضرت آیت الله مكارم شیرازی می‌فرمود: «بعد از فروپاشی شوروی و آزاد شدن جمهوری‌های مسلمان نشین، مردم شیعه نخجوان تقاضا كردند كه عده‌ای از جوانان خود را به حوزه علمیه قم بفرستند تا برای تبلیغ در آن منطقه تربیت شوند.

مقدمات كار فراهم شد و استقبال عجیبی از این امر به عمل آمد. از بین سیصد نفر داوطلب، پنجاه نفری كه معدل بالایی داشتند و جامع‌ترین آن‌ها بودند برای اعزام به حوزه علمیه انتخاب شدند. در این میان جوانی كه با داشتن معدل بالا، به سبب اشكالی كه در یكی از چشمانش وجود داشت، انتخاب نشده بود، با اصرار فراوان پدر ایشان، مسؤول مربوطه ناچار از قبول ایشان شد. ولی هنگام فیلمبرداری از مراسم بدرقه از كاروان علمی، مسؤول فیلمبرداری دوربین را روی چشم معیوب این جوان متمركز كرده و تصویر برجسته‌ای از آن را به نمایش می‌گذارد. جوان با دیدن این منظره بسیار ناراحت و دل شكسته می‌شود. وقتی كاروان به قم رسید و در مدرسه مربوطه ساكن شدند، این جوان به حرم مشرف شده و با اخلاص تمام متوسل به حضرت می‌شود و در همان حال خوابش می‌برد. در خواب عوالمی را مشاهده كرده و بعد از بیداری می‌بیند چشمش سالم و بی عیب است.

او بعد از شفا گرفتن به مدرسه بر می‌گردد. دوستان او با مشاهده این كرامت و امر معجزه آسا، دسته جمعی به حرم حضرت معصومه علیها السلام مشرف شده و ساعت‌ها مشغول دعا و توسل می‌شوند. وقتی این خبر به نخجوان می‌رسد، آن‌ها مصرانه خواهان این می‌شوند كه این جوان بعد از شفا یافتن و سلامتی چشمش به آن جا برگردد كه باعث بیداری و هدایت دیگران و استحكام عقیده مسلمین گردد.» (16)

5- اشخاص غیرمسلمان

گستره كرامات فاطمه معصومه علیها السلام چنان وسیع است كه اشخاص غیرشیعه و حتی غیرمسلمان نیز از آن برخوردار می‌شوند و البته عموما نیز بعد از كسب شفای خود به مذهب حق روی می‌آورند. نمونه این سعادتمندان «نانسی» ؛ زن مسیحی اهل تهران است كه خودش می‌گفت:

«شانزده ساله بودم كه ازدواج كردم و هنوز پانزده روز از ازدواجمان نگذشته بود كه پدر و مادر شوهرم در تصادف كشته شدند و من سرپرستی سه فرزند آن‌ها (آلبرت، ادیت و آلبرتین) را عهده دار شدم. پس از 20 سال كه دخترها ازدواج كردند و آلبرت خود را برای تحصیلات دانشگاهی آماده می‌كرد، ناگهان «رامان» ؛ برادر گمشده شوهرم پیدا شد. او با همسر و سه فرزندش، خانه‌ای نزدیك منزل ما اجاره كرد و به همراه همسرش برای آوردن وسایل به شمال رفت، ولی آن دو نیز تصادف كردند و كشته شدند و من بار دیگر مسؤول سرپرستی از كودكان او شدم.

پس از مدتی مبتلا به درد پا شدم و بارها به دكترها مراجعه كردم و سرانجام گفتند كه باید عمل شود. من تعلل كردم تا آن كه پایم كاملا متورم شد و دكترها گفتند كه باید قطع شود.

من ترسان و گریه كنان به خانه آمدم. غروب بود كه از شدت خستگی به خواب رفتم. در خواب زن مقدسی را دیدم كه چادر مشكی بر سر و لباس سبز بر تن داشت. او دست مرا گرفت و گفت: «نترس، بچه‌های رامان تو را با پای سالم نیاز دارند.»

از خواب پریدم. در همان حال، صدای زن همسایه توجهم را جلب كرد. او یكی از همسایه‌های ما و زنی مسلمان بود كه در مورد شفا یافتن یك بیمار لاعلاج به آلبرتین داستانی تعریف می‌كرد. من جریان خوابم را به او گفتم. زن همسایه رنگش مثل گچ سفید شد و گفت: به خدا قسم شما خوب می‌شوید. من حتم دارم آن بانو، حضرت معصومه بود. درست است كه شما مسلمان نیستید، اما این خاندان كریم‌تر از آن هستند كه لطفشان فقط شامل حال مسلمانان شود. حتما باید قبل از عمل به قم بروی.

فردا راه افتادیم و هرچه نزدیك‌تر می‌شدیم انگار چراغ امیدی در دلم روشن‌تر می‌شد. وارد حرم شدیم و... نزدیك‌های صبح بود كه باز آن بانو را در خواب دیدم. فرمود: «بچه‌های رامان منتظر هستند، مگر قرار نبود امروز برایشان سبزی پلو بپزی؟!» هنوز پاسخی نداده بودم كه چیزی به پایم خورد و از خواب بیدار شدم، برخاستم و ایستادم. چند قدم راه رفتم و باورم شد كه كاملا شفا گرفته‌ام.

پای من كاملا خوب شد و پزشكانی كه قرار بود مرا عمل كنند، بعد از معاینه مجدد، همه اعتراف كردند كه در حق من معجزه شده است.

پس از شفا گرفتن نذر كردم هر ماه یك بار به قم بروم و بالاخره بعد از یك سال و اندی مسلمان شدم و نام سمیه را برای خودم انتخاب كردم.» (17)

آنچه خواندیم تنها گوشه‌هایی از دریای كرامت‌های دختر موسی بن جعفر علیه السلام؛ كریمه اهل بیت بود كه به مناسبت تولد آن بانوی كرامت تقدیمتان شد.

 

  • پاورقــــــــــــــــــــی

 

1) آل عمران/ 37.

2) توبه/ 120.

3) روح البیان، ج 2، ص 29. نقل از تفسیر نور، ج 2، ص 58، ذیل آیه 37 آل عمران.

4) اصول كافی، ج 1، ص 536.

5) تحلیلی نو بر عقاید وهابیان، ص 96، نقل از فتح المجید، ص 93 و 137 و 169.

6) كامل الزیارات، ص 11.

7) بحارالانوار، ج 102، ص 266.

8) كریمه اهل بیت، ص 44.

9) فوائد الرضویه، ص 379.

10) احزاب/ 34.

11) ماهنامه كوثر، ش 3، ص 7 و 31.

12) بارگاه فاطمه معصومه علیها السلام تجلیگاه فاطمه زهرا علیها السلام، ص 120.

13) كرامات معصومیه، ص 42 تا 46 (با تلخیص فراوان) .

14) ماهنامه كوثر، مصاحبه با آیت الله سید عزالدین زنجانی، ش 5، ص 10.

15) همان، ش 3، ص 19.

16) فروغی از كوثر، ص 57.

17) كرامات معصومیه، ص 118 تا 123 (با تلخیص فراوان) ، نقل از مجله زن روز، 27/12/1362.

442 دفعه
(0 رای‌ها)