1. اعجازی از پیامبرصلی الله علیه وآله
طبق محاسبات دانشمندان پیشین، عرض جغرافیایی مدینه 25 درجه و طول آن 75 درجه و 20 دقیقه بوده است. طبق این محاسبه، قبلههایی كه در مدینه استخراج میشد، با محراب پیامبرصلی الله علیه وآله كه اكنون، به همان وضع سابق مانده است، تطبیق نمیكرد. چنین اختلافی باعث تحیر عدهای از اهل فن شده بود و گاهی هم توجیهاتی برای رفع اختلاف میكردند؛ ولی اخیراً دانشمند معروف، سردار كابلی، روی مقیاسهای امروزی اثبات كرده كه عرض مدینه 24 درجه و 57 دقیقه و طول آن 39 درجه و 59 دقیقه است. نتیجه این محاسبه این شد كه قبله مدینه فقط 45 دقیقه از نقطه جنوب انحراف دارد و این استخراج درست با محراب پیامبرصلی الله علیه وآله بدون كم و زیاد انطباق دارد. این خود یك اعجاز علمی است كه در آن روز با نبودن كوچكترین وسائل علمی؛ بلكه بدون محاسبه، آن حضرت در حالت نماز، چنان از بیت المقدس متوجه كعبه گردیده كه حتی انحراف جزئی بخشودنی نیز در توجّه ایشان به كعبه پدید نیامده است؛ چرا كه امین وحی دست او را گرفت و متوجه كعبه نمود. (1)
2. چه چیز برای انسان نیكوترست؟
انوشیروان، بزرگمهر را گفت: چه چیز برای انسان نیكوتر است؟ گفت: خِردی كه با آن زندگی كند. گفت: اگر نبود؟ گفت: دوستانی كه او را به كارهای شایسته وا دارند. گفت: اگر نبود؟ گفت: مالی كه با آن، محبّت مردم را به خود جلب كند. گفت: اگر نبود؟ گفت: لالاییای كه با آن، خاموشی گزیند. گفت: اگر نبود؟ گفت: مرگی كه زود او را ببرد. (2)
3. عشق در همه موجودات
شیخ الرئیس [بو علی سینا] در رساله عشق مینویسد: عشق، در همه موجودات از مجردات و فلكیات و عنصریات و معدنیات و جانوران وجود دارد؛ حتی ریاضی دانان معتقدند كه در اعداد هم حقیقت عشق وجود دارد و در اعداد و متحابّ (3) نیز نمونهای از عشق مشاهده میشود. به همین مناسبت، بر اقلیدس اعتراض كرده اند كه وی به حقیقت این گونه اعداد پی نبرده است. (4)
و نظامی گوید:
فلك جز عشق، محرابی ندارد جهان بیخاكِ عشق، آبی ندارد
غلام عشق شو! كاندیشه اینست همه صاحبدلان را پیشه اینست
جهان، عشقست و دیگر زرق سازی همه بازیست اِلّا عشقبازی
كسی كز عشق خالی شد، فسرده است گرش صد جان بود، بی عشق، مرده ست
مَبین در عقل! كان سلطان جانست قدم در عشق نِهْ! كان جان جانست
و همو میگوید:
عشقی كه نه عشق جاودانی است بازیچه شهوت جوانی است
عشق آینه بلندْ نورست شهوت ز حساب عشق، دورست
4. نامه عبدالله بن عمر به یزید
آن هنگام كه امام حسین علیه السلام كشته شد، عبد الله بن عمر به یزید بن معاویه نوشت: اما بعد، فاجعهای سترگ و سوگی بزرگ اتفاق افتاده و در اسلام حادثهای عظیم پیش آمده و هیچ روزی همانند روز كشتن حسین علیه السلام نیست.
یزید به وی باز نوشت:
اما بعد،ای نادان! ما به جانب خانههای نو و فرشهای گسترده و بالش نرم بر آمدیم و در پی حفظ و دفاع از آنها جنگ كردیم. اگر ما بر حق بودهایم كه از حقمان دفاع كردهایم و اگر حق با دیگری (حسین و پدرش علیهما السلام) بوده كه پدر تو اولین كسی بود كه این سنّت (غصب حق و خلافت) را پایهریزی كرد و حق را از اهلش بگرفت. (5)
5. اعتراض منصور و جواب امام صادق علیه السلام
منصور عباسی به امام صادق علیه السلام نوشت: چرا چون دیگران نزد ما نیایی؟ امام علیه السلام در پاسخش نوشت: از مسائل دنیایی چیزی نداریم كه از تو بر آن بیمناك باشیم و تو نیز بهره از آخرت نداری كه بدان امید داریم. تو را سعادتی نیست تا بدان تهنیت گوییم و مصیبتی نیست كه تعزیت گوییم. منصور به او نوشت: با ما بنشین تا پند گویی! و امام علیه السلام نوشت: آن كه دنیا خواهد، تو را پند نگوید و آن كه آخرت خواهد، با تو ننشیند. (6)
- پاورقــــــــــــــــــــی
1) فرازهایی از تاریخ پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله، جعفر سبحانی، نشر مشعر، چاپ 13، صص 219 - 220.
2) كشكول شیخ بهایی، ترجمه عزیز الله كاسب، انتشارات گلی، چاپ چهارم، بهار 1375، صص 319 - 320.
3) اعداد متحاب: دو عدد طبیعی a و b را «متحابه» (دوست دارنده یكدیگر) یا یك زوج متحابه خوانند؛ در صورتی كه هر یك از آن دو، مساوی مجموع مقسوم علیههای ناخود دیگری باشند؛ مثلاً: دو عدد 220 و 284 متحابه اند و این، نخستین زوج متحابه است كه فیثاغورسیان هم آن را میشناختند.
4) كشكول شیخ بهایی، ترجمه عزیز الله كاسب، ص 274.
5) نهج الحق و كشف الصدق، علامه حلی، تعلیق فرج الله حسینی، مكتبة المدرسة، ص 356.
6) كشكول شیخ بهایی، ترجمه عزیز الله كاسب، ص 226.