درس شانزدهم
گروه علمی مهارتهای خطابی
پژوهش و تدوین: حسین ملانوری
درس شانزدهم
اهداف این درس
هدف از این درس آشنایی با موارد زیر است:
1. مفهوم و تعریف قالبهای سخن؛
2. چینش مطالب با توجه به قالبهای سخنرانی؛
3. نحوه ترتیب مطالب چند سخنرانی که در یک مقطع زمانی ارائه میشوند.
اشاره
صورت و ظاهر سخنرانى، نحوه چینش و ترتیب سخن و تقدیم و تأخر مطالب، نقش بسیار زیادی در گیرایی، اثرگذاری و مطلوب یا نامطلوب بودن سخنرانی دارد؛ از اینرو فصل مستقلی را به آن اختصاص دادهایم. هدف ما در اینجا، آشناسازی خوانندگان گرامی با زوایای مختلف چینش مطالب در سخنرانی بهمنظور توانمندسازى آنان جهت استفاده مناسب از آنها است.
تذكر این نكته را در همینجا ضرورى مىدانیم كه، لازم نیست چینش مطالب یک سخنرانی همانند مطالب یک کتاب یا مقاله به صورت حرکت از مباحث کلی، ریشهای و زیربنایی به سوی مباحث جزئیتر و روبنایی و براساس ترتیب و تنظیم منطقى صورت گیرد؛ بلكه باید براساس تأمین تأثیرگذارى بیشتر و مناسبتر در اندیشه، احساس و رفتار و تأمین اهداف سخنرانى انجام شود. همچنین در استفاده از انواع چینش و گزینش، اصل تنوع را نباید مورد غفلت قرار داد؛ بلكه در همه صورتهاى سخنرانى، لازم است از محتواى متنوع و مشتمل بر مواد مناسب استفاده شود.
ما در این فصل، از زوایای زیر به چینش مطالب توجه کردهایم:
1. قالبهاى سخن؛
2. ترتیب مطالب چند سخنرانى؛
3. تأثیرگذارى؛
4. اجزاء سخن.
چینش براساس قالبهاى سخن
قالب در لغت هم به معنای شکل و هیئت، و هم به معنای وسیلهای که جسمی شکلپذیر را در داخل یا خارج آن نهاده و به صورت همان وسیله در آورند (1) و... آمده است.
در کتابهای مرتبط با سخنرانی، تعریف مشخصی از قالبهای سخن و تفاوت آن با اسلوب و سبک سخنرانی نیافتیم و معمولا در این گونه کتابها، کلمات مذکور به جای یکدیگر استفاده میشوند.
منظور ما از قالبهای سخن، شکلهای ظاهری آن است. و در این مقوله به ترکیب اجزاء سخن توجه کرده و شکل ظاهری یک سخنرانی را مدّ نظر قرار میدهیم. در ذیل برخی از قالبهای سخن را مرور میکنیم:
1. طرح موضوع و بیان موضوع
در این قالب، یك موضوع به صورت خیلی عادی مطرح شده و توضیح داده مىشود.
در سخنرانیهاى متداول، بیشتر از این قالب استفاده مىكنند و اجراى آن بسیار سادهتر از قالبهای دیگر است. شایان ذکر است که به صورت طبیعی هر یک از قالبهای سخن با برخی از اسلوبها همراه هستند. در قالب طرح موضوع و بیان موضوع ممکن است از اسلوب گزارش تحقیق استفاده شود.
2. طرح مسئله و حلّ مسئله
در قالب طرح مسئله و حل مسئله، یكى از مسائل (2)، مشکلات و نیازهای اساسى مخاطب با مقدمهچینى و توضیح و تبیین به گونهاى مطرح مىگردد كه براى خودش نیز یكى از مسائل اساسى باشد و آنگاه در سخنرانى، راهحلهایی برای رفع مشکل و برطرف شدن نیازهای اساسی وی مطرح میگردد. با طرح زوایاى یك مسئله مىتوان اهمیت و اساسى بودن آن را براى شنونده اثبات نمود.
توضیح این نكته در اینجا لازم است كه: در سخنرانى همیشه مسائل اساسى مخاطب را مطرح مىكنیم؛ ولى همیشه وانمود نمىشود كه این مسئله یك مسئله اساسى است؛ بلکه در قالب طرح مسئله و حل مسئله وانمود مىشود كه این مسئله از مسائل اساسى میباشد.
در این قالب به خاطر مهم مطرح كردن مسئله، تحریك احساس در مخاطب قوىتر مىشود.
برای حلّ مسئله ممكن است با شیوههاى مختلفى وارد شویم. مثلاً ممكن است یك یا چند جواب در ابتدا بدهیم كه به ظاهر درست مىنمایند؛ ولى خودمان مىدانیم كه غلطاند و سپس در مسیر سخنرانى، مسئله را به صورت صحیح حل مىكنیم وغلط بودن جوابهاى قبلى را ثابت مىنماییم. و یا اینکه بهصورت خیلی طبیعی، پس از طرح مسئله، آن را توضیح داده و مشکل را حل میکنیم. در هر صورت مسئله نباید بدون راه حل بماند؛ بلکه باید ضمن حل آن، اقناع نیز بهصورت کامل صورت گیرد.
این نوع چینش، با اسلوب «تجزیه و تحلیل» و «نقد» خیلى سازگار است كه از اسلوبهاى تأثیرگذار بر اندیشه مىباشند و براى بحثهاى علمى، فكرى و كلاسیك كاربرد بیشترى دارد.
3. ایجاد ابهام و رفع ابهام
در قالب ایجاد ابهام (3) و رفع ابهام، ممکن است در ابتداى سخنرانى یك ابهام و سؤال براى مخاطب ایجاد شود و سپس در طول سخنرانی مرتفع گردد، و یا تا پایان سخنرانى چندین ابهام ایجاد شده و رفع گردد. مثلاً امکان دارد در آغاز سخن با ارائه چند گزارش از چند جلسه، یا بیان چند مسئله شرعى، یك سؤال اساسى در رابطه با ارتباط این جلسات یا مسائل شرعى در ذهن مخاطب ایجاد كنیم و او را به این فكر بیندازیم كه پاسخ سؤال چیست؟ و آنگاه با پاسخگویى مناسب، ابهام را برطرف نمائیم.
در برخى از داستانهاى قرآن، یك یا چندبار ابهام ایجاد شده و ورفع گردیده است؛ مثلاً در سوره یوسف یك جا یوسفعلیهالسلام به پدرش مىگوید: «یأَبَتِ إِنِّى رَأَیتُ أَحَدَ عَشَرَ كَوْكَبًا وَالشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ رَأَیتُهُمْ لِى سَجِدِینَ»؛ (4) «پدرم! من در خواب دیدم كه یازده ستاره و خورشید و ماه در برابرم سجده مىكنند.» و در واقع یك سؤال و ابهام ایجاد مىشود كه تعبیر این خواب چیست؟ و در پایان داستان تعبیر آن روشن مىگردد.
در جاى دیگر خداوند مىفرماید: «فَلَمَّا ذَهَبُواْ بِهِى وَ أَجْمَعُواْ أَن یجْعَلُوهُ فِى غَیبَتِ الْجُبِّ وَ أَوْحَینَآ إِلَیهِ لَتُنَبِّئَنَّهُم بِأَمْرِهِمْ هَذَا وَ هُمْ لَا یشْعُرُونَ»؛ (5) «هنگامى كه او را با خود بردند، و تصمیم گرفتند وى را در نهانگاه چاه قرار دهند، [سرانجام مقصد خود را عملى ساختند] و به او وحى فرستادیم كه آنها را در آینده از این كارشان باخبر خواهى ساخت، در حالى كه آنها نمىدانند.»
در اینجا نیز این سؤال ایجاد مىشود كه آینده چگونه خواهد بود و یوسفعلیهالسلام چگونه آنها را از این كارشان باخبر مىسازد. و در اواخر داستان، این ابهام نیز برطرف مىگردد. و همینطور ابهامهاى دیگرى در داستان ایجاد و رفع مىشود. این ابهامها و رفع ابهامهاى متوالى، بحث را پرجاذبه مىسازد.
در رمان نیز از این قالب خیلى استفاده مىشود و به صورت متوالى گرههاى زیادى، یكى پس از دیگرى ایجاد و سپس باز مىشود. (6)
در این قالب ممكن است به ابهام تصریح شود و یا بدون تصریح به آن، كارى صورت گیرد كه سؤال در مخاطب ایجاد شود، و با بحثهاى بعدى پرسش به وجود آمده رفع گردد.
نسبت قالب «ایجاد ابهام و رفع ابهام» با قالب «طرح مسئله و حل مسئله» عموم من وجه است. چنانکه ممکن است هنگام طرح مسئله در ذهن مخاطب ابهام ایجاد شود یا نشود و از سوی دیگر ایجاد ابهام ممکن است به صورت طرح مسئله باشد و یا به شکل دیگری صورت گیرد.
4. مقدمهچینیهاى متوالى
گاهى از زوایاى مختلف به یك مسئله نگاه كرده و نسبت به هر زاویه، مقدمهاى براى آن ارائه مىكنیم، و سپس ذى المقدمه را مىآوریم. مثلاً اگر قرار است در موضوع افسردگى سخن بگوییم، در چند مقدمه، معناى افسردگى، ارتباط افسردگى با نشاط، ارتباط افسردگى با پرخاشگرى و... را به عنوان مقدمات بحث بیان مىكنیم و سپس به اصل بحث افسردگى مىپردازیم.
این قالب با قالب «طرح موضوع و بیان موضوع» خیلى شباهت دارد و تفاوت آنها در مقدمهچینیهاى ابتدایى و نگاه مقدماتى به گزارههاى اوّل سخن است.
5. پراكندهگویى و كشكولى سخن گفتن
در این قالب، مطالب پراكنده در موضوعات مختلف و یا با موضوع واحد؛ ولى بدون دستهبندى خاص در سخنرانى ارائه مىگردد و سخنران پایبند به هیچ یك از قالبهاى دیگر نیست. این قالب در كنار «طرح موضوع و بیان موضوع»، از رایجترین قالبهاى مورد استفاده در سخنرانیهاى موجود است و تا كنون به قالبهاى «ایجاد ابهام و رفع ابهام» و نیز «طرح مسئله و حلّ مسئله» كمتر توجه شده است. البته دو قالب اخیر در صورت استفاده، به خاطر نو بودن، از گیرایى بیشترى برخوردارند.
6. تقدیم و تأخیر در هر یك از قالبهاى سخن
تقدیم و تأخیر در هر یك از قالبهاى سخن و یا تركیب آنها با هم، چینشهاى جدیدى به وجود مىآورد و یكى از راههاى ایجاد انگیزه در آغاز سخنرانى یا استمرار آن و یا به اوجرسانى انگیزه و تقویت آن، جابجا كردن بخشهاى مختلف یك سخنرانى است.
سخنران در بسیارى از اوقات نباید از ترتیب معمولى و متداول مطالب پیروى كند. ترتیب معمولى و متداول مباحث این است كه ابتدا موضوع معرفى شود و پس از طرح موضوع یا مسئله، توضیحاتى پیرامون آن داده شود. اگر این ترتیب را در برخى موارد به هم بریزیم، جاذبه بیشترى دارد؛ مثل اینكه قبل از معرفى موضوع، بخشى از مسائل قابل طرح آن را بیان كنیم و آنگاه پس از ایجاد انگیزه، براى درك معناى دقیق موضوع، تعریف آن را ارائه کنیم. این قالبهاى جدید براى برخى مخاطبان كه از قالبهاى قدیمى زده شده و احساس تكرار مىكنند، جاذبه بیشترى دارد؛ گرچه ممكن است براى برخى دیگر احساس بههمریختگى ایجاد كند كه در آن موارد باید از چنین اقداماتى پرهیز نمود.
شناخت دقیق مخاطبان و ذائقههاى آنان و نیز توانایى و مهارت گوینده، در انتخاب و ارائه قالبهاى جدید بسیار نقش دارد.
در پایان بحث از قالبها، توجه به دو نكته ضرورى است:
1. ممكن است یك سخنرانى از نظر روش اجرایى، محاورهاى، و از جهت اسلوبها، تجزیه و تحلیلى، و به لحاظ قالب و صورت كلى، از قالب «طرح مسئله و حلّ مسئله» در آن استفاده شده باشد. همین طور ممكن است شكلهاى دیگرى از تركیب روشهای اجرایی، اسلوبها و قالبها در سخنرانى به كار گرفته شود. از اینرو در هنگام ارزیابى سخنرانیها باید به تفاوت روشهای اجرایی، قالبها و اسلوبها، آن هم با ظرافتها و زوایاى مختلف آنها توجه نمود.
2. رعایت هوشمندى و حوصله مخاطب در استفاده از هر یك از قالبها بسیار اهمیت دارد؛ مثلاً استفاده از قالب «ایجاد ابهام و رفع ابهام»، یا قالب «مقدمهچینیهاى متوالى» براى مخاطب عوام چندان مناسب به نظر نمىرسد؛ مگر اینكه بسیار شفّاف و ظریف انجام شود. و بالعكس استفاده از قالب «طرح موضوع و بیان موضوع» یا «طرح مسئله و حلّ مسئله» براى چنین مخاطبى مناسبتر است. همین طور استفاده از قالب «ایجاد ابهام و رفع ابهام» و یا قالب «مقدمهچینیهاى متوالى» و «طرح مسئله و حلّ مسئله» براى مخاطبان هوشمند و شتابزده، مخصوصاً جوانان، مناسبتر به نظر مىرسد.
ترتیب مطالب چند سخنرانى
اگر قرار باشد در یک مکان تبلیغی، چندین سخنرانی پشت سرهم داشته باشیم؛ مثلا در یک ماه مبارک رمضان یا دهه فاطمیه هر شب سخنرانی کنیم، این سؤال پیش میآید که آیا یک موضوع را انتخاب کرده و در همه شبها از آن بحث کنیم، یا مباحث خود را در چند موضوع ارائه کنیم؟ پس بحث در چینش مطالب یک سخنرانی نیست؛ بلکه در این مسئله وارد شدهایم که مطالب چند سخنرانی را چگونه ترتیب دهیم تا تأثیرگذاری بیشتری برای رسیدن به اهداف تبلیغ صورت گیرد.
مطالب چند سخنرانى را به صورتهاى زیر مىتوان مرتب نمود:
1. اختصاص هر جلسه به یك موضوع مستقل؛
2. تقسیم مباحث با یك موضوع در چند جلسه؛
3. اختصاص هر چند جلسه به یك محور و موضوع بحث جداگانه.
درباره برترى هر یك از سه نوع ترتیب بحث، نمىتوان نسخه واحدى پیچید. تسلط سخنران، موقعیت اجتماعى او، موقعیت مخاطبان از نظر نیازها، تمایلات و اتفاقاتى كه برایشان مىافتد، در انتخاب اثر دارد؛ ولى در هر صورت رعایت تناسب زمانی، مکانی، اجتماعی و... لازم است؛ یعنی مطالب ارائه شده باید با شرایط زمانی، مکانی، اجتماعی و... تناسب داشته باشد. همچنین در هر یک از انواع ترتیب مطالب، باید تنوع در آنها رعایت شود. تکرار مطالب و نداشتن تنوع در محتوا، روشها و فنون اجرایی، موجب خستگی مخاطب میشود.
چنانچه محور اصلى بحث در چند جلسه عام باشد، مىتوان براى ایجاد تنوع، در هر جلسه یكى از ریز موضوعات آن را بحث كرد. و اگر محور اصلى خاص باشد، مىتوان در هر جلسه با زاویه خاصى به آن نگاه كرد تا احساس تكرار به مخاطب دست ندهد.
براى طلاب مبتدى، ترتیب «هر جلسه یك محور مستقل» اولویت دارد؛ زیرا سخنرانى با این ترتیب سادهتر است و سخنران لازم نیست «گزارش جلسات گذشته» و «انگیزهسازى خیلى قوى در ابتداى جلسات» را رعایت كند.
استفاده از محور خاص براى چند جلسه، بیشتر با آموزش سازگار است تا تبلیغ؛ زیرا در تبلیغ، بسیاری از مخاطبان عوض مىشوند و گاهى مطالب را نمىگیرند؛ از اینرو جز در بحثهای عمیق علمی، آن هم برای مخاطبانی که توانایی یادسپاری مطالب گذشته را دارند، توصیه نمیشود.
اگر مباحث چند جلسه سخنرانى، با یك محور و موضوع چینش مىشود، انگیزهسازى براى جلسات بعدى باید قوىتر انجام شود.
در صورتى كه سخنران، توانایى كافى داشته باشد و بتواند براى هر یك از جلسات، با روش ابهامى وارد شود (7) و انگیزهسازى نماید، و بعد به محور اصلى بحث برسد، بسیار پرجاذبه خواهد بود.
در این سخنرانیها باید دستهبندى مطالب، خیلى قوى اجرا شود تا تداخل مطالبْ صورت نگیرد.
تكرار بعضى از مطالب گذشته در ابتداى این گونه سخنرانیها به خاطر جابجایى مخاطبان، جهت تمركز بخشى به آنها ضرورى است.
پرسشنامه
1. منظور از قالب سخن چیست؟
2. شش مورد از قالبهای سخن را نام ببرید.
3. قالب طرح مسئله و حل مسئله را توضیح دهید.
4. قالب طرح مسئله و حل مسئله با کدامیک از اسلوبهای سخنرانی سازگارتر است؟
5. با ذکر یک مثال قرآنی، قالب ایجاد ابهام و رفع ابهام را توضیح دهید.
6. قالب «ایجاد ابهام و رفع ابهام» با قالب «طرح مسئله و حل مسئله» چه نسبتی دارد؟
7. هر یک از قالبهای سخنرانی را برای کدام نوع از مخاطبان توصیه میکنید؟
8. مطالب چند سخنرانی که در یک مقطع زمانی مثل ماه محرم ارائه میشوند را به چه صورتهایی میتوان ترتیب داد؟
9. در صورتی که مطالب چند سخنرانی با یک محور و موضوع ترتیب داده میشوند، به چه نکاتی باید توجه نمود؟
فوق برنامه
چند سخنرانی ضبط شده از سخنوران قدیم و جدید را انتخاب کرده، قالبهای سخنرانی آنان را در جمع دوستان طلبه خود مورد بررسی قرار دهید. به نظر شما از چه قالبهای دیگری میتوان برای چینش مطالب استفاده کرد؟
پینوشـــــــــــــتها:
(1). فرهنگ فارسی، دکتر محمدمعین، امیرکبیر، تهران، 1378، چاپ چهاردهم، ج2، ص2621.
(2). مسئله در لغت به معنای حاجت، نیاز، خواهش و درخواست و نیز به معنای مطلب، مبحث، قضیه، سؤال و... آمده است. (فرهنگ فارسی، دکتر محمدمعین، ج3، ص4077).
(3). ابهام به معنی پوشیده گذاشتن، مجهول گذاشتن، پوشیده گفتن، پیچیدگی، و... آمده است. (فرهنگ فارسی، دکتر محمدمعین، ج1، ص131.)
(4). یوسف/ 4.
(5). یوسف/ 15.
(6). «گره» در اینجا از اصطلاحات قصهنویسى است و با «گره با مخاطب» در روش سخنورى متفاوت است. گره به سخن زدن در لغت گاه به معنای «گفتن مطالب پیچیده» و گاهی به معنای «بیان سخنان معقول و منطقی» آمده است. در شعر زیر از ناصر خسرو گره به معنای بیان مطالب معقول و منطقی است:
چون من گره زنم به سخن از کجا نهد سقراط دست بر گره استوار من؟
(فرهنگ فارسی، دکترمحمد معین، ج3، ص3284 و 3285.)
(7). روشهای ایجاد انگیزه، از جمله روش ابهامی را در درسهای بعدی توضیح خواهیم داد.