تولّد
والد ارجمند آیة اللّه العظمى فاضل لنكرانىرحمه الله (1) از عالمان بافضیلت و از شاگردان برجسته مؤسس حوزه علمیه قم، آیة اللّه العظمى حائرى یزدى، و از اصحاب و یاران مورد وثوق مرجع والامقام آیةاللّه العظمى بروجردى به شمار مىآمدند. ایشان اصالتاً اهل اركوان لنكران - كه از شهرهاى قدیمى آذربایجان است - بودند كه بعد از سركار آمدن كمونیستها در روسیه، به ایران مهاجرت كردند و بعد از چند سال توقف و تحصیل در اردبیل، زنجان، مشهد و تهران همزمان با تأسیس حوزه علمیه توسط حاج شیخ عبد الكریم حائرى به قم آمدند و در این شهر ماندگار شدند و از محضر فرزانگان علمى همانند: آیات عظام حائرى یزدى، بروجردى، خوانسارى، حجت و... كسب علم و معرفت نمودند و خود نیز از مدرسان و عالمان نامدار گردیدند. ایشان با بیت آیة اللّه سید عباس مبرقعى قمى - از عالمان جلیل القدر و از سادات ریشهدار و اصیل قم - وصلت نمودند. در سال 1310 شمسى مطابق با سال 1350 قمرى بیت با فضیلت این عالم فاضل با قدوم مبارك مولودى منوّر گردید كه بعدها به نام حضرت آیة اللّه العظمى حاج شیخ محمّد فاضل لنكرانىرحمه الله شهرت جهانى یافت.
شوق دانش اندوزى
آیة اللّه العظمى فاضل لنكرانى با استعداد و نبوغ فوق العاده خود، تحصیلات كلاسیك را تا مقطع ششم ابتدایى با موفقیت تمام به پایان رسانید و با عشق و علاقه زاید الوصفى براى كسب علوم دینى وارد حوزه مباركه قم گردید. و دروس مقدمات و سطوح حوزه علمیه را به مدت 6 سال با موفقیت به پایان رساند، آنگاه بعد از اتمام دوره سطح و در سن 19 سالگى به درس مجتهد پرور مرجع والامقام شیعه آیة اللّه العظمى بروجردى وارد شد و به سبب كمى سن و فهم زیاد و جدّیت در تحصیل، مورد توجه اساتید و فضلاى حوزه قرار گرفت.
این محصل حوزه علاوه بر تحصیل و فراگیرى دروس اساتید فرزانه، مطالب عمیق خارج فقه و اصول استدلالى را به عربى مىنوشت كه نشاندهنده نبوغ و استعداد درخشان وى بود.
اساتید نامدار
آیة اللّه العظمى فاضل لنكرانى از دانش بیكران اساتید و مراجع بزرگ تقلید وقت حوزه علمیه قم بهرهمند گردیدند كه اسامى اساتید فرزانه ایشان عبارتاند از:
1. پدر بزرگوارش، مرحوم آیة اللّه حاج شیخ فاضل لنكرانى (متوفى 1392 ق)؛
2. مرحوم آیة اللّه حاج شیخ محمّد صدوقى یزدى (متوفى 1360 ش)؛
3. مرحوم آیة اللّه سید محمدباقر سلطانى طباطبایى (متوفى 1416 ق)؛
4. مرحوم آیة اللّه شیخ عبدالجواد سدهى اصفهانى (متوفى 1407 ق)؛
5. مرحوم آیة اللّه شیخ مرتضى حائرى یزدى (متوفى 1406 ق)؛
6. مرحوم آیة اللّه سید محمّد محقق داماد (متوفى 1388 ق)؛
7. مرحوم آیة اللّه العظمى سید شهاب الدین مرعشى نجفى (متوفى 1411 ق)؛
8. آیة اللّه العظمى امام خمینىرحمه الله (متوفى 1409 ق)؛
9. آیة اللّه العظمى بروجردىرحمه الله (متوفى 1380 ق)؛
10. علامه سید محمدحسین طباطبایىرحمه الله (متوفى 1402 قمرى). (2)
آشنایى با امام خمینىقدس سره
آیة اللّه العظمى فاضل لنكرانىرحمه الله از شاگردان مبرّز و نامدار مكتب علمى و سیاسى حضرت امام راحل بودند. ایشان، جامعیت علمى و عملى استاد بزرگوارش و نحوه آشنایى با معظم له را چنین بیان مىدارد:
«امام بزرگوار، در مقام علمى یك فرد جامع به تمام معنا بود. فقیه كامل، اصولى متبحّر، فیلسوف بىنظیر، عارف به تمام معنى الكلمه، متخصص در علم اخلاق و تربیتهاى عملى و اخلاقى و همینطور جهات دیگر.
ما از دو طریق با حضرت امام ارتباط و آشنایى داشتیم: نخست از همان دوران كودكى؛ چون بنده با شهید بزرگوار حضرت آیة اللّه حاج آقا مصطفى همدرس بودم و پدرم با حضرت امامقدس سره رفاقت بسیار صمیمى داشتند و به علت همین رفاقت و ارتباطى كه پدرم با حضرت ایشان داشتند، معظم له مكرّر به منزل ما تشریف مىآوردند و متقابلاً پدرم به منزل ایشان مىرفتند. من از دوران طفولیت تشخیص داده بودم كه حضرت امام با سایر دوستان پدرم تفاوت خاصى دارند؛ چون كه در ایشان جاذبه مخصوصى وجود داشت كه ما را جذب مىكرد و با دیده احترام فوق العاده به ایشان مىنگریستم. ثانیاً، كم كم دوران دبستان را پشت سر گذاشتم [و] با شادروان حاج آقا مصطفى وارد حوزه شدیم. به واسطه درس و بحثى كه با یكدیگر داشتیم، ارتباط ما با امام خیلى نزدیك بود. ارتباط ما با امام خمینى مثل ارتباط اعضاى یك خانواده بود و یك نوع عواطف خاصّى نسبت به من حكمفرما بود و متقابلاً من نسبت به ایشان. حتى یادم هست در مورد جریانى كه من خدمت امام رسیدم، امام بزرگوار به من فرمود: فلانى! من تو را به منزله مصطفى مىدانم. رفتارى كه با مصطفى داشتم، با تو دارم و تعبیر ایشان این بود كه من تو را از كوچكى بزرگ كردهام و همینطور هم بود.» (3)
در مكتب علمى امامرحمه الله
آیة اللّه العظمى فاضل به مدت 9 سال در درس پرفایده خارج فقه و اصول حضرت امام راحل شركت جسته و تقریرات آن را به رشته تحریر در آورده است. معظم له درباره چگونگى حضور در درس امام راحلرحمه الله چنین بیان مىدارد: «از آنجایى كه حضرت آیة اللّه بروجردى در هفت و هشت سال پایانى عمرشان تنها به گفتن یك درس در روز اكتفا مىكرد و یك درس هم در روز براى طلبه كافى نبود، از اینرو شنیدم حضرت امامرحمه الله تدریس اصول را آغاز كرده [است.] بدون هیچ سابقهاى از درس ایشان، از طرز بیان و كیفیت القاى مطالب ایشان، در درس معظم له شركت كردم و پس از چند روز احساس كردم كه گم شدهاى را كه مدتها به دنبال آن بودم، پیدا كردهام. امام با بیان جالب و فكر صائب خود، بدون هیچگونه اعوجاج و هیچگونه انحرافى از ا صل مطلب، آن هم با تسلّط كافى كه در فنون مختلف مخصوصاً در فلسفه، عرفان و مسائل دیگر داشت و با توجه به وجود ارتباط كامل میان بعضى از مسائل اصول و فلسفه، مطلب را طورى القا مىفرمود كه چون آفتاب براى انسان روشن مىشد. بنده حدود نه سال افتخار حضور در درسهاى خارج فقه و اصول حضرت امام را داشتم. در آن دوران هر روز دو نوبت در درس ایشان شركت كردم و شبها آنها را به صورت تقریر نوشته و ضبط مىكردم.» (4)
امتداد وجودى امام خمینىرحمه الله
اینكه امام خمینىرحمه الله توانست محبوب دلهاى تودههاى مختلف مردم شود و جهان را تحت تأثیر قرار دهد و به اسلام حیات تازهاى ببخشد و ملت ایران را از استبداد و استعمار برهاند و ملت آزادى خواه جهان را با راه و رسم مبارزه آشنا كند، آرامش را از سران قدرتهاى شیطانى جهان دور سازد و جهان را سقف بشكافد و طرحى نو دراندازد، به این دلیل بود كه از پنج ویژگى (علم، معنویت، جهانشناسى، مردمى بودن و جهاد) برخوردار بود. پرورش مرجع با همین ویژگیهاى پنج گانه نیز از كارهاى بزرگ امام خمینىرحمه الله در كنار سایر كارهاى بزرگ و جاویدان ایشان بود كه نمونه بارز چنین مرجعى، مرحوم آیة اللّه العظمى فاضل لنكرانىرحمه الله است. (5)
حضور و نقش آیة اللّه العظمى فاضل لنكرانىرحمه الله در همراهى و همفكرى با امام خمینىرحمه الله از دهه 40 در حوزه علمیه قم تا پایان حیات آن بزرگمرد و نیز بعد از رحلت امام در صحنههاى گوناگون جدّى و پررنگ بوده است كه در ادامه فقط به شمّهاى كوتاه و فهرستوار از این همراهى و همفكرى در ا متداد خط فكرى، علمى و فقهى امام راحلرحمه الله اشاره مىكنیم:
1. دفاع از حریم علمى امام
در ابتداى نهضت اسلامى، مخالفان امام براى ناچیز جلوه دادن شخصیت علمى ایشان، به هر وسیلهاى چنگ مىزدند. آیة اللّه العظمى فاضل براى دفاع از حریم مقدس علمى و معنوى امام، به مقابله با تبلیغات زهرآگین مخالفان پرداخت و در حالى كه در تبعید در شهر یزد به سر مىبرد، به شرح كتاب ارزشمند «تحریر الوسیله» اقدام نمود كه چهار جلد آن در همان زمان تبعید به اتمام رسید و بعد از تبعید نیز با قدرت و قوّت و علاقه زاید الوصفى این كار را تداوم بخشید كه به نام «تفصیل الشریعه» تاكنون 25 جلد آن به چاپ رسیده و پنج جلد آن نیز آماده طبع گردیده است. شرح تحریر الوسیله توسط معظم له، در حقیقت پاسخ كوبنده و محكمى به یاوهسرایان در راستاى دفاع از شخصیت علمى پیر و مراد خود به شمار مىرود.
آیة اللّه العظمى فاضل لنكرانى در طول دوران چهل ساله تدریس، همواره از نظرات و آراى فقهى و اصولى استادش امام راحل بهرهمند بوده و نیز آن را در جلسات تدریس مطرح مىنموده است.
آیة اللّه نور مفیدى، امام جمعه گرگان و نماینده ولى فقیه در استان گلستان، در اینباره مىگوید: «اساساً آیة اللّه فاضل معتقدند حضرت امام از نظر علمى در حوزهها مظلوم واقع شدهاند و چهره مبارزاتى امام، جنبه علمى ایشان را تحت الشعاع قرار داده است و ایشان شاید براى مطرح كردن مبانى امام، تحریر الوسیله را شرح كردند و حضرت امام هم به این شرح عنایت داشتند؛ چون زمانى كه حضرت امام از تبعید بازگشتند و به قم آمدند، از آیة اللّه فاضل براى جلسه استفتائات دعوت كردند. ایشان به امام عرض كردند: اگر به آنجا بیایم، از كار اصلىام كه شرح تحریر الوسیله است بازمىمانم. امام فرمودند: شما همان كار را انجام دهید. معلوم مىشود امام این شرح را دیدهاند و روى آن عنایت داشتهاند.» (6)
2. همگام با امام
از زمانى كه حضرت امام خمینىرحمه الله مبارزات سیاسى خود را علیه حكومت طاغوتى پهلوى آغاز كردند، حضرت آیة اللّه فاضل لنكرانى به عنوان یكى از مدرّسین برجسته حوزه و یكى از یاران و همراهان امام، قدم به قدم در صف مجاهدان و حامیان انقلاب اسلامى فعالیت داشتند. اعتماد عمیق و ارادت خالصانه ایشان به امام سبب شد تا از همان آغاز تحصیل، هیچ شك و تردیدى در حقانیت بینش و مطالب وى نداشته باشد و به همین دلیل، از فعّالترین عالمان مبارز به شمار مىروند. وى از پایهگذاران و اعضاى فعّال جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به شمار مىآمدند كه اعلامیههاى بسیارى را صادر و یا امضا نمودند (7) و نیز به جرم حمایت از نهضت امام، به زندان و تبعید به بندر لنگه محكوم گردیدند و بعد از چهار ماه اقامت، به یزد منتقل شدند و به مدت دو سال و نیم در آنجا به سر بردند. (8)
امضاى معظم له در طول نهضت اسلامى در زیر بیش از پنجاه اعلامیه و بیانیه گوناگون كه از سوى علما و مدرسین صادر شد، مشاهده مىشود. معظم له با نقل خاطرهاى درباره كثرت اعلامیههایى كه از سوى وى صادر و یا امضا مىشد، فرمودهاند: «اعلامیههاى بسیارى داده مىشد كه در اكثر آنها امضاى من وجود داشت؛ به طورى كه وقتى سازمان امنیت ما را بازداشت كرد، یكى از مهمترین سؤالات ایشان این بود كه شما در متجاوز از پنجاه اعلامیه امضا دارید. من در جواب گفتم: همه این امضاها از خود من است. یك وقت فكر نكنید كه از امضاى من در پاى این اعلامیهها تقلید شده است. این جواب، مأمور امنیتى را بسیار تكان داده بود؛ زیرا او فكر مىكرد كه من به دست و پا افتاده، اظهار بىاطلاعى از این امضاها و ساختگى بودن آنها را خواهم كرد؛ لذا گفت: مسئله بدتر شد. حالا چرا امضا كردید؟ گفتم خوب، حالا شما مىخواهید براساس منطق با من حرف بزنید یا بر مبناى زور مىخواهید نظرتان را تحمیل كنید؟ كمى فكر كرد و گفت: ما براساس منطق مىخواهیم با شما حرف بزنیم. گفتم: در صورتى كه حاضر باشید حرف منطقى را بپذیرید، مسئله ما چنین است: آقایى به نام آیة اللّه خمینى پیدا شده كه مطالبى را بیان كرده است. اكنون درباره ایشان و مطالبش دو نظر وجود دارد: یكى نظر شما است كه او را تحریك شده و از عوامل سیاست خارجى و بازیچه دست اروپا و آمریكا و... مىدانید و نظر دوم نظر ما است. ما با توجّه به اینكه طلبه هستیم و درس خواندهایم و حدّاقل به عقیده خودمان چیزى مىفهمیم و چنین نیست كه هر كس هر ادعایى كرد، فوراً زیر بارش برویم، این مرد را شخصیتى الهى شناخته و تحرك او را جز احساس مسئولیت شرعى چیزى نمىدانیم. به عقیده ما به اندازه سرسوزنى سیاست در كار او دخالت ندارد. هر چه مىگوید و مىنویسد و حتى مبارزه او همه براى خدا و اقدام به انجام مسئولیتهاى دینى خود مىباشد. ما طلاب اصولاً تابع دلیل هستیم. اگر شما مدرك قانعكننده براى اثبات نظر خود توانستید ارائه بدهید، من همینجا عقیده شما را مىپذیرم.» (9)
3. خلع شاه از سلطنت
با مراجعه به كتابهاى اسناد انقلاباسلامى، اعلامیههاى زیادى را از علما و بزرگان مىیابیم كه امضاى آیة اللّه فاضل نیز در بین آنها وجود دارد. مهمترین آنها بیانیه شدید اللحن جمعى از مدرسین حوزه علمیه قم قبل از انقلاب اسلامى درباره خلع محمّدرضا پهلوى از سلطنت است كه فقط به تأیید 12 نفر از مدرسین حوزه علمیه قم رسیده است و نام و امضاى آیة اللّه فاضل نیز در ذیل آن اعلامیه به چشم مىخورد. موضوع اعلامیه مذكور، بسیار حساس، خطرناك و بهگونهاى بود كه تنها انقلابیون واقعى و یاوران شجاع امام خمینى، جسارت امضاى آن را داشتند؛ چه اینكه بسیارى از اعلامیهها، از دیدگاه رژیم پهلوى جرمى نابخشودنى و مستوجب قتل بود. شاید ترس از همین عواقب خطرناك موجب گردید تا امضاى افراد معدودى از علما و مدرسین در ذیل اعلامیه خلع شاه از سلطنت و حكومت قرار گیرد. (10)
4. مرجعیت امام
سردمداران رژیم پهلوى، براى جلوگیرى از رشد فزاینده انقلاب اسلامى، همواره مىكوشیدند تا مسئله مرجعیت امام خمینىقدس سره را خدشهدار جلوه دهند و از آن طریق، در اذهان عمومى نسبت به صلاحیت علمى، سیاسى و مذهبى معظم له خللى وارد كنند؛ از اینرو، جمعى از مدرسین حوزه علمیه قم (11)، از جمله آیة اللّه فاضل در خنثى كردن این توطئه حكومت و تثبیت مرجعیت امام خمینىرحمه الله فعّالیت مىكردند.
با رحلت آیة اللّه حكیم، بار دیگر موضوع مرجعیت مطرح شد. اغلب بزرگان حوزه، بعد از رحلت آیة اللّه حكیم گردهمایى تشكیل دادند تا درباره مرجعیت تصمیم بگیرند. حضرت آیة اللّه فاضل در اینباره فرمودهاند: «در آن روزها در نتیجه كشتارها، تبعیدها و سرانجام خفقان كشندهاى كه در مملكت حكمفرما بود، براى مدّتى سر و صدا كاستى یافت و رژیم از این وضع، چنین برداشت كرده بود كه مسئله آیة اللّه خمینى دیگر تمام شده؛ امّا زمانى كه آیة اللّه حكیم درگذشت، دوستان ما درباره مسئله مرجعیت پس از ایشان، جلسهاى تشكیل دادند. با اینكه شرایط نسبت به آیة اللّه خمینى و طرفدارانش خیلى سخت و ناجور بود، تصمیم گرفتند بهطور علنى مرجعیت بلامنازع آیة اللّه خمینى را طى اعلامیهاى به اطلاع مردم برسانند. اعلامیه آماده شد و دوازده نفر (12) آنرا امضا كردند كه از آن جمله خودم بودم... كه به نظر من همین مسئله، خود كوبندهترین مسئله، براى رژیم بود.» (13)
تدریس شكوهمند
آیة اللّه العظمى فاضل از همان اوان تحصیل، به تدریس سطوح مختلف علوم دینى پرداخت كه تدریس سطوح عالیه و نیز خارج فقه و اصول ایشان، یكى از پرجمعیتترین جلسات درسى حوزه علمیه قم به شمار مىآمد. فرزند برومند آن مرجع فقید در اینباره مىگوید: «ایشان از همان اوایل طلبگى مقید بودند كه در كنار تحصیل، تدریس هم داشته باشند. ایشان مىفرمودند: در درس ارث شرح لمعه كه حدود یكصد نفر شركت مىكردند، یك روز دقت كردم و مشاهده كردم كه تمامى شاگردانم سنّشان از من بیشتر است. حدود پنج دوره مكاسب را درس گفتند و شش دوره هم كفایة الاصول را تدریس كردند و الآن بیش از سى سال است كه به تدریس خارج فقه و اصول اشتغال دارند كه در مجموع بیش از پنجاه و پنج سال است كه به امر تدریس در سطوح مختلف اشتغال مىورزند.» (14) و امروز جاى بسى مباهات است كه اغلب دانشآموختگان مكتب علمى معظم له در مشاغل مختلف مشغول خدمت به نظام اسلامى هستند.
فعالیتهاى علمى
آیة اللّه العظمى فاضل لنكرانى نگارش، تحقیق، پژوهش و تألیف كتب ارزنده علمى و اسلامى را نیز از همان سالهاى جوانى آغاز كردند كه تا پایان حیات بابركتشان تداوم داشت. اسامى برخى از آثار علمى معظم له بدین شرح است: 1. نهایة التقریر (3 جلد)؛ 2. تفصیل الشریعه (30 جلد)؛ 3. حاشیه بر عروة الوثقى؛ 4. حاشیه بر كتاب الطهارة «مصباح الفقیه» محقق همدانى؛ 5. شرح الاجتهاد والتقلید؛ 6. كتاب الصوم؛ 7. كتاب القضا؛ 8. الاحكام الواضحة؛ 9. المسائل المستحدثه؛ 10. القواعد الفقهیه؛ 11. احكام الحج؛ 12. معتمد الاصول (2 جلد)؛ 13. تبیان الاصول (4 جلد)؛ 14. تفسیر حمد؛ 15. آیین كشوردارى از دیدگاه امام علىعلیهالسلام؛ 16. عصمت انبیا؛ 17. رساله توضیح المسائل؛ 18. مناسك حج؛ 19. اهل البیت یا چهرههاى درخشان در آیه تطهیر؛ 20. ائمه اطهارعلیهمالسلام، پاسداران وحى. كه این دو اثر اخیر را با همكارى آیة اللّه شهاب الدین اشراقى، داماد امام راحل نوشتهاند.
تأسیس مراكز فقهى
آیة اللّه فاضل لنكرانى در جهت ترویج و اعتلاى مكتب تشیع و گسترش حوزه فقه و فقاهت و تربیت فقیهان متعهد و آگاه به مقتضیات زمان و پاسخ مسائل جدید و شبهات روز، به تأسیس مركز بزرگ آموزشى، پژوهشى، فقهى ائمه اطهارعلیهمالسلام در قم اقدام نمودند كه در سال 1376 شمسى افتتاح شد و هم اكنون یكى از فعالترین مراكز پژوهشى فقهى حوزه علمیه قم مىباشد و شعباتى هم در مشهد، كابل، سوریه و مالزى دارد. جذب و آموزش و ساماندهى مبلغین، پاسخگویى به شبهات علیه اسلام و تشیع توسط مبلّغان اعزامى این مركز، اعزام مبلّغان به مناطق محروم و آسیبپذیر به مناسبتهاى مختلف بهطور مستمر، ایجاد ارتباط نزدیك با علماى مناطق حساس كشور به منظور تحكیم وحدت میان شیعه و سنّى، تشكیل كانونهاى بحث و مناظره با علما و دانشمندان سایر مذاهب و ادیان، تجهیز كتابخانههاى مناطق محروم و اهداى كتب مورد نیاز، بخشى از فعالیتهاى این مركز فقهى مىباشد. (15)
غربت قرآن
دورى از قرآن كریم، رنجى بود كه در سالهاى قبل از انقلاب اسلامى ناخودآگاه بر حوزههاى علمیه تحمیل شده بود؛ ولى براى اهل حوزه چندان محسوس و ملموس نبود. این حلقه مفقوده را فقط معدودى از علما احساس مىكردند و از میان همانها نیز كمتر كسى از این رنج سخن مىگفت و یا براى برطرف كردن آن، گامى برمىداشت. آیة اللّه العظمى فاضل لنكرانى هر دو ویژگى را داشتند. اولاً، از بىتوجّهى به علوم قرآنى در حوزههاى علمیه به شدّت گلایهمند بودند و ثانیاً، خود براى رفع این كمبود اقدام كردند. معظم له، به دنبال تقاضاى عدّهاى از شاگردان خود در سال 1348 ش، درس تفسیر قرآن را شروع كردند كه مورد استقبال فضلاى حوزه علمیه قم قرار گرفت. به تدریج تدریس تفسیر و علوم قرآنى رواج یافت و بعد از پیروزى انقلاب اسلامى با پیدایش مدارس برنامهدار و تخصصى شدن، علوم قرآن و تفسیر قرآن كریم از غربت خارج گردیده و جایگاه خاصى پیدا كرده است. (16)
دفاع از نظریه ولایت فقیه
آیة اللّه فاضل لنكرانى همواره از مدافعان سرسخت ولایت فقیه بودند و در این راه، علاوه بر مباحث نظرى، گاهى هم از استادانشان نقل قول مىكردند و از جمله درباره آیة اللّه بروجردى كه بحث ولایت فقیه را بهطور مستقل نقل نكرده بود، معتقد بودند كه وى همانند امام، نظرش بر ولایت مطلقه فقیه بود و به عنوان مؤید این سخن فرمودهاند: «شاهدم این است كه ایشان به هنگام تأسیس مسجد اعظم، ناچار شدند حیاطى را كه وضوخانه آستانه و در كنار آن بقعههایى بود و در این بقعهها قبر وجود داشت، خراب كنند و جزء صحن مسجد اعظم قرار دهند. ایشان وضوخانه و بقعه را خراب كردند و جزء مسجد اعظم قرار دادند. كسى به ایشان اعتراض مىكند كه حیاط مربوط به آستانه است و بقعهها مربوط به دیگران. شما به چه مجوّزى آنها را تصرّف كردید؟ ایشان لبخندى مىزنند و مىفرمایند: معلوم مىشود این آقا هنوز ولایت فقیه برایش جا نیفتاده است. (17)
دفاع شجاعانه از فتواى امام
حكم تاریخى حضرت امامرحمه الله درباره ارتداد سلمان رشدى، نویسنده كتاب آیات شیطانى، و واجب القتل بودن وى، از حمایتهاى عموم فقهاى شیعه برخوردار بود. بعد از رحلت امام، دنیاى كفر به كمك ایادى داخلى در صدد لغو فتواى تاریخى امام راحلرحمه الله برآمده؛ در نتیجه اظهار نظرات و موضعگیریهاى مختلفى پیرامون این موضوع در محافل و رسانهها صورت مىپذیرفت. آیة اللّه فاضل لنكرانى در مقابل این تهاجمات سنگین دنیاى كفر ایستاد و شجاعانه حكم تاریخى امام راحل را اینگونه تنفیذ فرمودند: «به دنبال انتشار برخى از اخبار، مطلع شدم كه دنیاى كفر خصوصاً دولت انگلیس، توهّم لغو فتواى الهى - تاریخى امام راحلرحمه الله نسبت به قتل سلمان رشدى مرتد را نموده است. لازم دیدم در این رابطه اعلام نمایم كه این فتوا، بر عموم قابل نقض و یا تغییر نیست و اكنون نیز بر همه مسلمانان جهان اجراى آن واجب است و چنانچه دولت محترم جمهورى اسلامى تصمیم بر مباشرت در اقدام براجراى این فتوى را نداشته باشد، لیكن باید در ردیف اوّلین حامیان این فتوى باشد و بدانند حوزههاى علمیه و ملت انقلابى ایران كه صددرصد در رابطه با نظام و امام قلبشان مىتپد، هرگز اجازه نخواهند داد این فتوا دستخوش سیاستهاى خارجى روزمرّه گردد و نیز بدانند كتاب سلمان رشدى در واقع كتاب دولت انگلیس است.» (18)
انتشار این اعلامیه، شیطنتهاى داخلى را خنثى ساخته، دولت انگلیس را مجبور به عقبنشینى از مواضع خود نمود.
ویژگیهاى اخلاقى
1. سادهزیستى
زندگى آن مرحوم یك زندگى معمولى و مطابق با سطح زندگى عموم مردم عادى بود. ایشان همواره سعى كردند كه یك زندگى ساده و در سطح طلبهها داشته باشند. فرزند برومند آن مرجع فقید مىگوید: «زندگى ایشان در سطح بسیار بسیار سادهاى بود؛ بهگونهاى كه حتى منزل شخصى نداشت و منزل سادهاى كه در آن زندگى مىكرد، خانهاى بود كه جدّ مادرى ما براى مادرمان تهیه كرد. به یاد دارم كه در همین دوران مرجعیت، یك آقایى آمد و خواهش كرد كه با پول حلال خودش كه سهم امام هم نبود، یك خانه مناسبى براى آقا تهیه كند تا با این حال مریض در آن كمى راحت باشد؛ اما ایشان فرمودند: شما مگر نمىخواهید با این كار مرا خوشحال كنید؟ شما اجازه بده من این پول را براى شهریه طلبهها مصرف كنم و همین منزل كافى است. و همین كار را هم كرد و آن پول را مصرف شهریه طلبهها نمود. (19)
2. دلسوزى براى مردم
مدیر مسئول روزنامه جمهورى اسلامى مىگوید: «روز چهارشنبه، 19 اردیبهشت 86، براى عیادت حضرت آیة اللّه العظمى فاضل لنكرانى به بیمارستان دى رفتم. لحظاتى با ایشان خلوت كردم و ضمن احوالپرسى، به اظهار نگرانى ایشان از وضع معیشت مردم گوش فرادادم. روزهاى آخر زندگى را سپرى مىكردند و بنیه درستى نداشتند؛ اما با تمام وجود از مشكلات مردم مىگفتند و این جمله را كه دو سه بار تكرار كردند، هنوز در ذهن دارم كه: فشار گرانیها بر مردم بسیار زیاد است و من به قدرى نگران زندگى مردم هستم كه خوابم نمىبرد.» (20)
3. تجلیل از ایام فاطمیه
آیة اللّه العظمى فاضل لنكرانى، به خاطر عشق و ارادت زاید الوصفشان به خاندان عصمت و طهارتعلیهمالسلام، به عنوان یك مرجع ولایى به شمار مىآمدند و بیش از 50 سال در ایام و مناسبتهاى مختلف در منزل مراسم روضهخوانى دایر مىنمودند. ایشان در جهت تجلیل شایسته و ادا شدن حق عظیم بانوى بزرگ اسلام، حضرت زهراعلیهاالسلام، مردم را به برپایى مجالس و اقامه عزا در ایام فاطمیه تشویق و ترغیب و دعوت مىكردند و تمایل داشتند كه مردم در روز شهادت آن بزرگوار، همانند عاشوراى حسینى با تجمّعات گسترده و تشكیل محافل عزا، عشق و علاقه خود را به خاندان عصمت و طهارت ابراز دارند كه در همین راستا، پیامهاى ارزشمندى را هر ساله صادر مىفرمودند. اقدامات عملى آن بزرگوار و سایر مراجع عالیقدر، موجبات رونق و گسترش عزاداریها را در ایام فاطمیه فراهم آورده است.
استعداد بالا، همت بلند، اهتمام به امور طلاب و فضلا، زهد و سادهزیستى، اخلاق نیكو در خانواده، تهجّد، پرهیز از غیبت، رعایت زىّ طلبگى، سخاوت، حضور جدّى در صحنههاى مختلف انقلاب اسلامى، حمایت از رهبرى، حمایت از مبارزان فلسطین، اخلاص در عمل و مرجع تظلمات مردم بودن، از ویژگیهاى بارز این مرجع وارسته و انقلابى به شمار مىرود. (21)
برپایى نماز جماعت
معظم له از دیرباز به عنوان یك شخصیت والاى دینى در بین ارادتمندان به خاندان عصمت و طهارتعلیهمالسلام شهرت داشت. سالیان متمادى امامت جماعت مهمترین پایگاه وعّاظ و مدّاحان شهر مقدس قم، یعنى «تكیه آقا سید حسن» را به عهده داشت و بعد از رحلت آیة اللّه مرعشى نجفى، به خواست طلّاب و فضلا و مردم قم و دعوت تولیت آستانه مقدسه حضرت معصومهعلیهاالسلام امامت جماعت آن روضه منوّر را پذیرفته، هزاران نفر از مردم متدین قم و علما و طلاب به ایشان اقتدا مىكردند.
مسئولیتها
پس از پیروزى انقلاب اسلامى، بر حسب ضرورت و نیاز، حضرت آیة اللّه فاضل لنكرانى به منظور كمك و تداوم بخشیدن به نظام مقدس اسلامى، عهدهدار مسئولیتهایى گردیدند كه عبارتاند از:
1. عضویت در جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از بدو تشكیل تا پایان حیاتشان؛
2. ریاست دادگاه انقلاب اسلامى قم به امر حضرت امامرحمه الله؛
3. نمایندگى دوره اوّل مجلس خبرگان رهبرى از استان مركزى؛
4. دبیر و عضو محترم شوراى عالى حوزه علمیه قم، جهت ساماندهى وضعیت حوزه مباركه قم از طرف حضرت امامرحمه الله.
غروب آفتاب
حضرت آیة اللّه العظمى فاضل لنكرانى پس از عمرى تلاش و مجاهدت علمى و خدمات فرهنگى، دینى، اجتماعى و سیاسى و تربیت شاگردان فراوان، تألیف آثار سودمند علمى و فقهى و تأسیس مدارس و مراكز دینى و علمى و دفاع از حریم اسلام و تشیع، سرانجام در اوّل جمادى الثانیه 1428 ه. ق دار فانى را وداع گفت و جهان اسلام را در غم فراق خویش داغدار ساخت. پیكر پاكش در روز سوم جمادى الثانیه، مصادف با روز شهادت حضرت زهراعلیهاالسلام با شركت انبوه جمعیت، با شكوه هر چه تمامتر در قم تشییع و با اقامه نماز توسط حضرت آیة اللّه حاج شیخ حسین وحید خراسانى بر پیكر پاك آن مرجع وارسته، در جوار حرم كریمه اهل بیتعلیهمالسلام و در كنار قبور سایر مراجع عظام به خاك سپرده شد. (22)
روحش شاد و راهش پررهرو باد!
پینوشـــــــــــتها:
1) ر. ك: ستارگان حرم، ش 12، ص 266 - 279، گروهى از نویسندگان ماهنامه كوثر، انتشارات زائر قم، 82.
2) ستارگان فقاهت، محمدتقى ادهمنژاد، انتشارات ائمهعلیهمالسلام، قم، 1385، ص 108 - 112.
3) جزوه زندگانىنامه حضرت آیة اللّه العظمى فاضل لنكرانى، جمعى از شاگردان معظم له و اقتباس از سایت اینترنتى مرحوم آیة اللّه العظمى فاضل لنكرانى، با تلخیص و دخل و تصرف اندك.
4) خبرگان ملت، دفتر دوم، ص 359.
5) ر. ك: روزنامه جمهورى اسلامى، ویژهنامه اربعین ارتحال آیة اللّه العظمى لنكرانى، 3 مرداد 86، ص 3.
6) اقتباس از سایت آیة اللّه فاضل لنكرانىرحمه الله.
7) ر. ك: اسناد انقلاب اسلامى، مركز اسناد انقلاب اسلامى، تهران، 1377. (دوره پنج جلدى)، ج 3، ص 247، 251، 268، 272، 322 و 420.
8) جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تاكنون، تدوین سید محسن صالح، مركز اسناد انقلاب اسلامى، تهران، 1385، ج 3، ص 308.
9) خبرگان دولت، دفتر دوم، ص 541؛ گلشن ابرار، ج 6، ص 572.
10) ر. ك: ستارگان فقاهت، ص 102؛ جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، از آغاز تاكنون، ج 1، ص 562.
11) جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تاكنون، ج 1، ص 260.
12) اسامى و متن دوازده نفر از طرّاحان مرجعیت امام راحل در كتاب «جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تاكنون»، ج 1، ص 260 تا 264 آمده است.
13) خبرگان ملت، دفتر دوم، ص 542.
14) اقتباس از سایت آیة اللّه العظمى فاضل لنكرانىرحمه الله.
15) جهت آشنایى با این مركز فقهى ر. ك: روزنامه جمهورى اسلامى، ویژهنامه اربعین آیة اللّه فاضل لنكرانىرحمه الله، ص 12؛ و نیز ر. ك: سایت اینترنتى معظم له.
16) ر. ك: روزنامه جمهورى اسلامى، ویژه اربعین آیة اللّه فاضل لنكرانىرحمه الله، 3 مرداد 1386، ص 3.
17) مجله حوزه، شماره 44 و 43، ویژه سىامین سالگرد آیة اللّه العظمى بروجردى، دفتر تبلیغات اسلامى، قم، 1371، ص 156.
18) روزنامه جمهورى اسلامى، ویژهنامه اربعین آیة اللّه فاضل لنكرانىرحمه الله، ص 3.
19) همان، ص 6.
20) همان، ص 4.
21) ر. ك: همان و نیز ر. ك: جزوه زندگانى حضرت آیة اللّه العظمى فاضل لنكرانى، تدوین جمعى از شاگردان.
22) شرح حال مرجع وارسته، آیة اللّه العظمى فاضل لنكرانى در منابع ذیل آمده است: ستارگان فقاهت، محمدتقى ادهمنژاد، ص 107 - 119؛ گلشن ابرار، ج 6، ص 556 - 582؛ جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تاكنون، ج 3، ص303 - 310؛ خبرگان ملت، دفتر دوم، ص533 - 544؛ مجله نور علم، دوره 3، شماره 8؛ مجله كوثر، ش 3 (نشریه آستانه مقدسه حضرت معصومهعلیهاالسلام)؛ مجله حوزه؛ ویژهنامه سىامین سالگرد ارتحال آیة اللّه العظمى بروجردى، ش 43 و 44؛ روزنامه جمهورى اسلامى، ویژهنامه اربعین ارتحال آیة اللّه فاضل لنكرانى.