(فرایندی بودن مشاوره و اصول ارتباطات مشاورهای)
سخن آغازین
مقالهای که پیش رو دارید تلخیصی از کتاب «آشنایی با اصول و فنون مشاوره» نوشتۀ «سید احمد رهنمایی» میباشد.
مباحثی چون بررسیهای مفهومشناسانه، اصول ارتباطات، اصول مصاحبه، اصول تشخیص و توصیههای مشاورهای در این مقاله بررسی میشود.
مفهوم شناسی مشاوره
مفهوم اصطلاحی مشاوره فراتر از مشورت سادهای میباشد که بدون هیچ گونه تعهدی نسبت به لوازم مشاوره صورت میگیرد. گر چه در مشورت خواهی از افراد شایسته مشورت میجوییم، ولی این دلیل نمیشود که برای آن در حد و رتبه مشاوره اصطلاحی اعتبار قائل باشیم.
مشاوره در واقع جریانی از فعالیتهای شناختی، تشخیصی و رفتاری است که مشاور، ضمن دعوت مراجع به همکاری و همراهی، مسئول سامان بخشیدن به آن جریان میباشد.
در توضیح فرایندی بودن مشاوره باید گفت: ارتباطات مشاورهای بین مشاور از یک سو و مراجع از سوی دیگر روند نسبتا پایداری را طی میکند و مقتضی گذر زمان، شرایط و مراحل ویژهای میباشد.
این در حالی است که غالبا مشورت دهی ساده، به دلیل عدم بر خورداری از رابطهای پایدار و مستمر در حد راهنمایی، معنا و مفهوم مییابد.
با این بیان باید گفت: مشاوره امری بین فردی است که در خلال آن دو یا چند نفر بر اساس ارتباطی هماهنگ به نوعی تعامل و همکاری میپردازند که نتیجه آن تقویت، تکمیل، تعدیل و یا سامان دهی جنبههای رفتاری و شناختی مراجع خواهد بود.
بدین ترتیب مشاوره اجزایی دارد که در اینجا مورد اشاره قرار میگیرد:
1. فضاسازی
فضاسازی اولین و مهمترین بخش مشاوره است؛ لذا لازم است مشاور به تنظیم فضای ظاهری مشاوره و فضای روحی و روانی مراجع بپردازد.
همانگونه که فضای ظاهری محل مشاوره با رنگ آمیزی، نصب تصاویر و... آراسته میشود، فضای روحی و روانی مراجع نیز با فراهم ساختن اسباب تقویت روان و پرهیز از حساسیتهای روانی سامان مییاید. یاد خدا و استفاده از آهنگ و نوای قرآن یا بیان خاطرات شیرین از معصومینعلیهمالسلام میتواند در فضاسازی معنوی جلسات مشاوره مؤثر باشد.
2. برقراری رابطه
لازم است مشاور در باسخ به درخواست مراجع برای برقراری ارتباط مشاورهای واکنش مناسبی ارائه دهد، و تا واکنش مزبور حاصل نگردد، عملا ارتباطات مشاورهای که کلید واژه مشاوره به شمار مرود تحقق نخواهد یافت.
این نوع ارتباطات باید داورانه، صمیمانه، قاطعانه، پایدار و موجه باشد. ارتباطات ساده در یک جلسه مشاوره تا به حد ارتباطات حرفهای نرسد، برای مشاوره دادن و مشاوره گرفتن کفایت نمیکند.
ارتباطات حرفهای مستلزم مجموعه آموزههای نظری و کاربردی و تجربههای عینی و میدانی مشاور میباشد.
3. مصاحبه
مصاحبه حرفهای در مشاوره قبل از هر چیز مبتنی برنوعی همگرایی بین مشاور و مراجع میباشد.
فرایند مشاوره بدون مصاحبه مشاورهای بیمعنا خواهد بود؛ چرا که مصاحبه حلقه مرکزی فرایند مشاوره را تشکیل میدهد. مصاحبه مشاورهای از جنبه ساختاری و محتوایی، ظرافتهای خاص خود را دارد.
4. عملیات تشخیص
شناسایی نوع، عامل و راه حل طبقهبندی مشکل بر حسب عوامل زمینه ساز به گروههای روان شناختی، آموزشی و تربیتی کار نسبتا دشواری است. به عنوان مثال: فردی که دچار وسواس ناشی از عوامل روانشناختی است، معمولاً تحت تأثیر یک یا چند عامل روانشناختی اعتماد به نفس او تضعیف شده یا آن را از دست داده است. یا شخصی که احکام دینی را از استادی پیچیدهگو و سختگیر فرا گرفته باشد، چه بسا دچار وسواس از نوع آموزشی است. از طرفی فرد وسواسی که وسواس او ناشی از عوامل تربیتی است، تحت تأثیر یک مربی وسواسی این رفتار را فرا گرفته است؛ اما فردی که وسواس او ناشی از اختلال روان- تنی است، معمولا از یک بیماری یا مشکل جسمانی ویژهای رنج میبرد. البته پائین آمدن میزان اعتماد به نفس را میتوان عمل محوری در مورد انواع وسواس برشمرد.
5. توصیه
بعد از مصاحبه و تشخیص، نوبت ارائه توصیههای مشاورهای است، که از فرآوردههای تشخیص به شمار میروند.
عملیات تشخیص نیازمند ارتباط و مصاحبه کار آمد است؛ لذا این توصیهها از ویژگی حرفهای بر خوردار خواهند بود.
گرچه مشاور لازم است وجهه اخلاقی خاصی را به نمایش گذارد؛ ولی توصیه مشاورهای اقدامی فراتر از تقدیم توصیههای اخلاقی است. که توضیح آن در درسهای بعدی خواهد آمد.
6. پیگیری
شکی نیست که ثمر بخشی مشاوره مستلزم پیگیریهای مشفقانه مشاور میباشد، که ممکن است به صورت مستقیم یا غیر مستقیم اعمال گردد. در اغلب موارد این پیگیریها به پیشنهاد مشاور و با موافقت مراجع بر عهده خود مراجع گذاشته میشود.
اهداف مشاوره
مشاوره اهداف راهبردی ذیل را دنبال میکند:
1. تعدیل؛
2. تنظیم؛
3. سامان دهی؛
4. تصحیح.
تغییر حالات روان شناختی و رفتار بر اساس تشخیص و ارزیابی نسبتا دقیق؛ متناسب بامیزان پذیرش و توانایی مشاور و مراجع هدفهای اساسی و بر جسته مشاوره را در بر میگیرد. تحقق اهداف مذکور در پرتو همکاری و هماهنگی مشاور، مراجع، مرکز مشاوره و هر عامل در گیر دیگری صورت میگیرد.
اصول ارتباطات مشاورهای
به دلیل اهمیت خاصی که مشاوره دارد، لازم است از ارتباطات حرفهای برخوردار باشد. اصول حرفهای بودن ایجاب میکند مشاور قبلا اطلاعات و تجربههای کار آمدی را در زمینه ارتباطات به دست آورده باشد. همین فنون است که مشاوره را به نوعی از سایر فرایندهای حرفهای متمایز میگرداند.
رابطه حرفهای بین مشاور و مراجع
خدمات مشاورهای ایجاب میکند بین مشاور و مراجع ارتباطی حرفهای بر قرار گردد و تا چنین رابطهای نباشد اساساً مشاوره روح و ساختار مناسبی پیدا نخواهد کرد.
برای تبیین رابطه حرفهای نخست بایدآن را معنا کرد، سپس به اصول راهبردی و راهکارهای آن اشاره نمود. فعالیتی را حرفهای گویند که متکی بر آموزشهای لازم، کارورزیهای کافی و تجربههای میدانی باشد؛ لذا یک رابطه حرفهای باید عالمانه، یاورانه، صمیمانه و متعهدانه باشد.
1. رابطه عالمانه:
الف. قبل از هر اظهار نظری کارشناسی صورت پذیرد؛
ب. قبل از هر کاری نسبت به موضوع شناسایی لازم صورت پذیرد؛
ج. پس از هر شناسایی، اندیشه شود؛
د. رفتار پزشک گونه با مراجع و مشکل وی صورت گیرد.
2. رابطه یاورانه:
الف. اطلاعات لازم و مفید نسبت به مشکل مراجع ارائه شود؛
ب. توصیههای لازم با احترام به مراجع تقدیم شود؛
ج. شناخت غلط و گرایش نامطلوب مراجع اصلاح شود؛
د. در راستای حل مشکل مراجع با وی همراهی شود.
3. رابطه صمیمانه:
الف. به مدد جو ابراز محبت کافی صورت گیرد؛
ب. هیجانات کنترل و با مراجع همدلی صورت گیرد؛
ج. عواطف مراجع سامان دهی گردد؛
د. در برخورد با مراجع و مشکل او حلم ورزیده شود یا تحلّم نشان داده شود.
4. رابطه متعهدانه:
الف. مشاور حس مسئولیتپذیری خویش را به کار بندد؛
ب. مراجع نیز از خود حس حمایت پذیری ابراز کند؛
ج. مشاور در قبال مراجع و حل مشکل او متعهدانه عمل کند؛
د. مراجع نیز در قبال مشاور و توصیههای او متعهدانه عمل کند.
ساختار ارتباطات مشاورهای
ساختار ارتباطات مشاورهای را از یک زاویه میتوان به ساختارهای کلامی یا رفتاری و یا آمیزهای از این دو تقسیم کرد و متناسب با هر کدام به بیان راهکارها پرداخت.
بخش دیگری از ارتباطات که اهمیتش از ارتباطات کلامی- رفتاری کمتر نمیباشد، ارتباطاتی است که با کلیشههای تصویری- ترسیمیو یا نوشتاری- توصیفی صورت میپذیرد.
ارتباطات کلامی:
مشاور سعی میکند مراجع را متقاعد سازد که برای حل مشکل او راهی مقدمتر از رابطه کلامی نیست. مشاور خردمند بیجا زبان به تکلم باز نمیکند تا مراجع به آثار زیان بار اظهارات ناصحیح گرفتار نگردد. و نیز از طرفی بیجهت سکوت نمیکند تا مبادا مراجع از بهرههای سخن خوب محروم شود. برای آشنایی بیشتر در زمینه ارتباطات کلامی لازم است مراحل آن به صورت زیر مورد توجه قرار گیرد:
الف. پذیرش روانی- عاطفی:
نخستین مرحله رویارویی مشاور با مراجع، بسیار حساس میباشد. در این مرحله لازم است آداب کلامی مراعات شود. مشاور باید سعی کند به حسب مورد از کلمات وجملات دل پذیرتر وآرام بخشتر استفاده کند تا مراجع هر چه بیشتر جذب ارتباط کلامیاو گردد. چنانچه آداب کلامیمناسب در اولین مرحله رعایت شود، پذیرش روانی- عاطفی به سهولت انجام میپذیرد و به دنبال آن مراجع به احساس آرامش خاصی دست مییابد.
ب. رهنمود آغازین:
مشاور تلاش میکند پس از تشریفات لازم با گفتار آغازین خود زمینه را برای مراجع به گونهای فراهم نماید که مسائل و مشکلات خویش را باز گوید. چند و چون اظهارات مشاور بستگی به کم و کیف و تأثیرپذیری مراجع از فضای موجود دارد. هر چه مراجع برای این مهم آمادهتر باشد، مشاور زحمت کمتری را متحمل میشود. بیان یک خاطره، توصیف یک پدیده، طرح یک مسئله ویژه، سرودن یک قطعه شعر و یا استفاده از یک ضرب المثل میتواند نظر مراجع را به خود جلب و زمینه لازم را برای طرح مشکل او فراهم نماید.
ج. مصاحبه حرفهای:
مهمترین بخش از ارتباطات کلامی و مشاوره به ترتیب مصاحبه حرفهای مربوط میشود. این مسئله را هرگز نمیتوان ساده پنداشت؛ لذا لازم است مشاور با آداب و ضوابط مصاحبه مشاورهای آشنا باشد. طرح سؤالات مناسب به منظور ورود به فضای روحی، روانی و رفتاری مراجع از عمده عناصر شکل دهنده مصاحبه است. متقابلا توجه مشاور به پاسخهای مراجع و توانایی تبیین، تفسیر و معنا بخشی به آنها مهارت خاص مشاور را میطلبد. در مورد اصول مصاحبه مشاورهای بعدا سخن خواهیم گفت.
د. تشخیص و اظهار نظر:
پس از مصاحبه، مشاور به دنبال تشخیص عالمانه خود و اظهار آن در مورد مشکل مراجع و همچنین تشخیص راه حل مناسب مشکل میباشد. این اظهارات مشمول ضوابط ارتباطات کلامی بوده و به نوعی مشاور میکوشد تا مراجع را نسبت به وضعیت خویش حساس کند تا به فعالیتهای درمانگرایانه بپردازد. اظهار نظر مشاور میتواند نوید بخش، مشوّقانه، برانگیزاننده حتی بیم دهنده باشد، البته بهتر است تا حد امکان کوتاه و رسا باشد و جانب اعتدال در اظهار نظر از جهت بیم و نوید دهی رعایت شود.
هـ. توصیه و رهنمود:
پس از تشخیص و اظهار نظر، نوبت به توصیهها و رهنمودهای مشاورهای است. توصیهها به جز موارد استثنایی هرگز جنبه آمرانه و ناهیانه پیدا نمیکند. و در همین حال باید با صلابت و متانت باشد. بدیهی است که توصیهها همچون مقام تشخیص و اظهار نظر باتوجه به معیارها و ضوابط ارتباطات کلامیتقدیم مراجع میگردد.
و. قرار بعدی:
در موارد بسیاری جلسه اول مشاوره و یا حتی جلسات بعدی، پاسخگوی نیاز مشاورهای مراجع نمیباشد؛ لذا در هر جلسهای که روند مشاوره نیمه تمام مانده است، جهت تکمیل مشاوره قرار بعدی بین مشاور و مراجع تنظیم میگردد.
ارتباطات غیر کلامی:
در مشاوره صرف نظر از اهمیت ارتباط از طریق کلام، برخی از رفتارها وحرکتها مهماند؛ لذا لازم است مشاور نسبت به رفتارها، حرکتها و اشارات خود در حین مشاوره دقت لازم را داشته باشد. بدیهی است هر گونه رفتار یا اشارهای باید با اراده و بر اساس طرح قبلی صورت پذیرد تا مراجع ناخواسته دچار سر در گمی نشود. ارتباطات غیر کلامی به یکی از صورتهای زیر ممکن است جلوه کند:
الف. وضعی:
جلسه مشاوره به گونهای تحت تأثیر طرز نشستن، جهت نشستن، سطح و مکان نشستن مراجع و مشاور قرار میگیرد و مشاور باید بیابد که چگونه نشستن و در چه جهت و مکانی نشستن مؤثرتر خواهد بود، تا بتواند وضعیت روحی- روانی مراجع را از طریق این امور برانداز کند.
ب. حرکتی:
مشاور باید مراقب حرکات ریز و درشتی باشد که از خود یا مراجع سر میزند. در یک تقسیم بندی این حرکات به شکلهای زیر میباشند:
1. حرکت سر و گردن: بالا بردن یا پایین آوردن یا به سمت چپ و راست گرداندن سر توسط مشاور که در بعضی موارد به مفهوم تأکید بر کلام مراجع یا نفی اظهارات او تلقی میگردد. همین موارد نسبت به مراجع نیز صادق است.
2. حرکت شانهها و دست: یعنی هنگام صحبت یا شنیدن، دستان و احیانا شانههای خود را به صور گوناگون به حرکت در میآورند که در حالات مختلف مفاهیم خاصی به ذهن مشاور یا مراجع متبادر میسازد که مشاور نباید از آنها غافل شود.
3. حرکت متوالی و ریز پاها: این نوع حرکتها میتواند ناشی از حساسیتهای خاص روانی، جسمانی و تربیتی باشد. عوامل اضطراب برانگیز نیز در پیدایش آنها بیتأثیر نیست. چنانچه این حرکات از مراجع سر زند، تفسیر روشنی از وضعیت روانی- جسمانی و یا تربیتی وی در ذهن مشاور ایجاد میکند که میتواند در ارائه خدمات مشاورهای مؤثر باشد.
4. حرکات کلی و متفرقه بدنی: نشست و برخاستها، عقب و جلو شدنها، تکان دادن بدن، ور رفتن با محاسن و ابروها، بازی کردن با تسبیح و... از نمونه مواردی هستند که ارتباطات مفهومیخاصی را القاء میکنند؛ لذا مشاور باید تدابیر خاصی بر کار بندد تا هم نکتهای از نگاه او مخفی نماند و هم اسباب سوء تفاهمیدر ذهن مراجع فراهم نشود.
ج. اشارهای:
علائم و ابزاری که برای اشاره به کار میروند به طرز جالبی جایگزین اقلام دیگر ارتباطات غیرکلامی میگردند. برخی از این اشارات استاندارد و بین المللی هستند و برخی متناسب با عرف و بر داشتهای عرفی در هر کجا مفهوم خاصی به ذهن متبادر میسازند.
در هر صورت این نوع اشارات باید به گونهای صحیح کنترل و تفسیر شوند تا احیاناً مطلب مهمی از دید ذهن مخفی نماند یا بیجهت و به غلط بارِ ارزشی خاصی به ذهن القاء نگردد.
د. چهرهای:
چهره هر شخص با مخاطب خود سخن میگوید و حالات چهره، انعکاسی از احوال درونی است. چهره شاد، غمگین، آراسته، درهم و... چه از جانب مشاور و چه از طرف مراجع موجب ارتباطات خاصی بین آن دو میگردد. آنچه مسلم است، هنگامیکه مشاور چهرهاش غمگین و درهم است، باید از حضور در جلسه مشاوره باید بپرهیزد؛ والا مراجع دچار سر در گمی میشود. حالات فرد، تفسیری از اوضاع درونی اوست، همانطور که لغزشهای زبانی تا حدودی نشان دهد، وضعیت روانی اوست.
ساختار و پیام ارتباطات توأمان:
در این قسم ارتباط که رایجترین نوع آن است، معمولا زبان گفتاری با زبان بدنی هماهنگ به کار گرفته میشود. توازن دو زبان شرط اساسی کاربرد مؤثر در چنین ارتباطاتی به شمار میرود.
ایجاد توازن در درجه نخست مستلزم توجه مشاور به کارکردهای مناست این دو میباشد.
ادامه دارد... .