سرآغاز
در سال 1948 میلادى در قلب جهان اسلام، مركز حضور ادیان الهى و محل طلوع ادیان ابراهیمى، رژیمى متولد شد كه با كشتار وسیع مردم بىدفاع، خاك آنها را غصب كرد. این رژیم در طى 60 سال به جنایات هولناكى دست زده است كه قلم از نوشتن آن ناتوان و شرمگین است.
پیروزى انقلاب اسلامى در ایران، باعث ظهور اندیشه و قدرتى جدید در منطقه و جهان بود. تغییر حكومت در كشور ما باعث شد تا تغییراتى در اولویتهاى سیاست خارجى، پدید آید. براى مثال مهمترین شعار ایران در عرصه بینالملل، استكبارستیزى و حمایت از مستضعفان جهان شد.
این اقدام با اعلام روز جهانى قدس، از سوى حضرت امام خمینىرحمه الله در دفاع از مردم مظلوم فلسطین، آهنگ تندترى به خود گرفت.
نامگذارى جمعه آخر ماه مبارك رمضان به عنوان «روز جهانى قدس»، ضمن دلگرمى مظلومان فلسطینى، به صهیونیستها و حامیان آنان فهماند كه این كشور، بخشى از سرزمین اسلام است و روزى نه چندان دور، قدس شریف بدان باز خواهد گشت.
این استكبارستیزى امامرحمه الله، به عنوان محور سیاست خارجى ایران پس از انقلاب ایران در سطح منطقه و جهان گسترش یافت؛ چنان كه امروزه، بسیارى از نظریهپردازان سیاسى به این مطلب اذعان دارند كه ظهور انقلاب اسلامى ایران در قرن بیستم، باعث برهم خوردن نظم جهانى موجود است كه ابرقدرتهاى استعمارى شرق و غرب طراحى كردهاند.
نظام ایران بر اساس مبانى مكتبى و اصول قانون اساسى خود، با وجود مشكلات داخلى و خارجى متعدد، تأكید زیادى بر حمایت مادى و معنوى از مردم فلسطین و نهضتهاى آزادىبخش داشته و در این راه، هزینههایى نیز پرداخته است. همین امر باعث شده است تا مسئله فلسطین و جنایتهاى اسرائیل علیه مردم بىدفاع آن، وارد حساسترین مرحله خود شود و از مسئله و موضوع منطقه به بحثى جهانى، بلكه در رأس موضوعهاى آن قرار گیرد.
در این نوشتار برآنیم تا دلایل دفاع و حمایت دولتمان را از این سرزمین غصب شده بیان كنیم و به تحلیل علتها و مبانى فكرى در حوزه سیاست خارجى پرداخته، نحوه ارتباط آن را با تأمین «منافع ملى كشورمان» ارزیابى كنیم.
1. حمایت از مستضعفان، ویژگى انقلاب اسلامى
رژیم غیرقانونى اسرائیل، رژیمى ظالم است. براساس آیات قرآن كریم و روایات اسلامى، مبارزه با ظالمان و دفاع از مظلوم، وظیفه همه، به ویژه دولتهاى اسلامى است.
خداوند متعال با صراحت، به حمایت و دفاع از ستمدیدگان، مظلومان و رانده شدگان از سرزمین خویش فرمان مىدهد و مىفرماید: «وَ ما لَكُمْ لا تُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ الَّذِینَ یقُولُونَ رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ الْقَرْیةِ الظَّالِمِ أَهْلُها وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْكَ وَلِیاً وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْكَ نَصِیراً»؛ (1) «چرا در راه خدا و براى رهایى مردان و زنان و كودكانى كه [به دست ستمگران] تضعیف شدهاند پیكار نمىكنید؟ همان افراد [ستمدیدهاى] كه مىگویند: پروردگارا! ما را از این شهر (مكّه) كه اهلش ستمگرند، بیرون ببر و از طرف خود براى ما سرپرستى قرار ده و از جانب خود، یار و یاورى براى ما تعیین فرما.»
همچنین مىفرماید: «وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّى لا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَ یكُونَ الدِّینُ لِلَّهِ فَإِنِ انْتَهَوْا فَلا عُدْوانَ إِلاَّ عَلَى الظَّالِمِینَ»؛ (2) «و با آنها (ستمكاران و متجاوزان) پیكار كنید تا فتنه (بتپرستى، سلب آزادى مردم و ستمكارى) باقى نماند، و دین، مخصوص خدا شود. پس اگر (از روش نادرست خود) دست برداشتند، (مزاحم آنان نشوید؛ زیرا) تعدى جز بر ستمكاران روا نیست.»
پیامبر گرامى اسلامصلىاللهعلیهوآله نیز در این باره مىفرماید: «مَنْ سَمِعَ رَجُلاً ینَادِى یا لَلْمُسْلِمِینَ فَلَمْ یجِبْهُ فَلَیسَ بِمُسْلِمٍ؛ (3) هر كس فریاد استغاثه مظلومى (اعم از مسلمان یا غیرمسلمان) را بشنود كه مسلمانان را به یارى مىطلبد، اما فریاد او را اجابت نكند، مسلمان نیست.»
آن حضرت در سخنى دیگر مىفرماید: «إِنَّ الْمُسْلِمِینَ یدٌ واحِدَةٌ عَلى مَنْ سِواهُمْ؛ (4) همانا مسلمانان در برابر دشمن، متحد و یكپارچهاند.»
بنابراین، حكومت ما نیز چون از قرآن كریم و روایات اهل بیتعلیهمالسلام سرچشمه گرفته است، با هر گونه ستم در سراسر جهان مخالف است. مسئله ظلمستیزى و گرایش به دفاع از مظلومان عالم، همواره از اصول متقن سیاست خارجى ما بوده است. این اصل، در وهله اول، متوجه ملتهاى مسلمان مورد ستم بوده است؛ ولى تنها به آنان منحصر نیست و مظلومان غیرمسلمان را هم شامل مىشود. بدین دلیل، یكى از ویژگیهاى انقلاب اسلامى، حمایت از مستضعفان در هر نقطه از جهان مىباشد، كه اصل 154 قانون اساسى چنین بدان تصریح مىكند:
«جمهورى اسلامى ایران، سعادت انسان در كل جامعه بشرى را آرمان خود مىداند و استقلال و آزادى و حكومت حق و عدل را حق همه مردم جهان مىشناسد. بنابراین در عین خوددارى كامل از هر گونه دخالت در امور داخلى ملتهاى دیگر، از مبارزه حقطلبانه مستضعفین در برابر مستكبرین در هر نقطه از جهان حمایت مىكند.»
مقام معظم رهبرى (مد ظله العالى) بارها بر این اصل تأكید كرده است. ایشان در سخنانى با اشاره به اصول سیاست خارجى ایران مىفرماید: «چهره جمهورى اسلامى نسبت به دشمنان خدا و متعرضان به حریم ملتها و شرف انسانیت و استقلال ملتها، چهره معترض و عدم تسلیم است.» (5)
استاد شهید مطهرىرحمه الله نیز در این باره مىگوید: «هرگاه گروهى با ما نخواهد بجنگد؛ ولى مرتكب یك ظلم فاحش نسبت به یك عده افراد انسانها شده است و ما قدرت داریم آن انسانهاى دیگر را كه تحت تجاوز قرار گرفتهاند، نجات دهیم، اگر نجات ندهیم، در واقع به ظلم این ظالم، نسبت به آن مظلوم، كمك كردهایم.
ما در جایى كه هستیم، كسى به ما تجاوزى نكرده [است]؛ ولى یك عده از مردم دیگر كه ممكن است مسلمان باشند و ممكن است مسلمان هم نباشند، اگر مسلمان باشند، مثل جریان فلسطینى كه اسرائیلیها آنها را از خانههایشان آواره كردهاند، اموالشان را بردهاند، انواع ظلمها را نسبت به آنها مرتكب شدهاند؛ ولى فعلاً به ما كارى ندارند، آیا براى ما جایز است كه به كمك این مظلومهاى مسلمان بشتابیم؛ براى نجات دادن آنها؟ بله، این هم جایز است؛ بلكه واجب است. این هم یك امر ابتدایى نیست. این هم به كمك مظلوم شتافتن است؛ براى نجات دادن از دست ظلم، بالخصوص كه آن مظلوم، مسلمان باشد.» (6)
2. تقدس سرزمین فلسطین
این سرزمین براى مسلمانان، مقدس است و آنان اهمیت ویژهاى براى آن قائلاند كه دلیل این اهمیت را مىتوان در 2 محور ذیل بیان كرد:
الف. وجود مسجدالاقصى
مسجدالاقصى (بیت المقدس) یكى از با فضیلتترین مساجد، نزد مسلمانان است؛ زیرا ایشان، بعد از هجرت به مدینه، مدت شانزده ماه به سوى بیت المقدس نماز مىخواندند. پس از آن، دستور تغییر قبله صادر شد و موظف شدند هنگام نماز به سوى كعبه رو كنند. (7)
ب. محل معراج پیامبر اعظمصلىاللهعلیهوآله
نقطه آغاز معراج پیامبر اعظمصلىاللهعلیهوآله در مسجد الاقصى قرار دارد؛ چنان كه در قرآن درباره معراج مىفرماید: «سُبْحانَ الَّذِی أَسْرى بِعَبْدِهِ لَیلاً مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ إِلَى الْمَسْجِدِ اْلأَقْصَى الَّذِی بارَكْنا حَوْلَهُ لِنُرِیهُ مِنْ آیاتِنا إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ»؛ (8) «پاك و منزّه است خدایى كه بندهاش را در یك شب از مسجد الحرام به مسجد الاقصى - كه گرداگردش را پربركت ساختهایم - برد تا برخى از آیات خود را به او نشان دهیم؛ چرا كه او شنوا و بیناست.»
3. دفاع از امنیت ملى كشورمان
یكى دیگر از دلایل دفاع و حمایت جمهورى اسلامى ایران از فلسطین را مىتوان تحقق امنیت ملى كشورمان دانست. امنیت ملى عبارت است از: مصونیت نسبى یا مطلق یك كشور از حمله مسلحانه یا خرابكارانه سیاسى یا اقتصادى احتمالى، همراه وارد كردن ضربه كارى و مرگبار، در صورت مورد حمله قرار گرفتن. (9)
در بررسى تعاریف و نظریههاى مختلفى كه درباره امنیت ملى وجود دارد، مىتوان نتیجه گرفت كه امنیت ملى، به امور ذیل اطلاق مىشود:
الف. حفظ تمامیت ارضى؛
ب. حفظ جان مردم؛
ج. بقا و ادامه سیستم اجتماعى و حاكمیت كشور (سیاسى، اقتصادى و فرهنگى)؛
د. حفظ و ارتقاء منابع حیاتى كشور؛
ه. فقدان تهدید جدى از خارج، درباره منافع ملى و حیاتى كشور. (10)
جنگها را در عالم به دو گونه ساختارى تقسیم كردهاند: جنگهاى قلعهاى و جنگهاى میدانى. سیر تمدن بشرى نشان مىدهد كه جنگاوران عالم، آرام آرام از جنگهاى قلعهاى به سمت جنگهاى میدانى روى آوردهاند.
شكست قلعهنشین در یك جنگ قلعهاى، یعنى از دست دادن همه داراییها و از بین رفتن همه حرمتها؛ حال آنكه شكست در یك جنگ میدانى، حداكثر، یعنى یك خسران مادى قابل جبران. غربیان به همین سبب، هرگز قلعه نساختند و همواره در میدانها - هرچه دورتر بهتر - جنگیدند. (11)
بدین دلیل كشورهاى سلطهگر همچون آمریكا امنیت داخلى و منافع ملى خود را در خارج از مرزهاى جغرافیایى خویش تعریف كرده، بر این عقیدهاند كه باید جنگ را از قارهاى به قاره دیگر كشاند؛ بدین دلیل، ویتنام، فلسطین، افغانستان، عراق و لبنان را میدانى براى جنگ به منظور تأمین امنیت و منافع ملى خویش قلمداد مىكنند؛ اما هیچ گاه با كشورهاى همسایه خود، همچون كوبا وارد درگیرى نظامى نمىشوند.
تلاش آمریكا و دیگر قدرتهاى همسوى آن براى گسترش حوزه نفوذ و سلطه خود، و تشویق و تقویت و دفاع همه جانبه آنان نسبت به دولت غاصب صهیونیستى، براى تثبیت موقعیت خود و تجاوز به سرزمینهاى اسلامى و تضعیف دولتها و كشورهاى اسلامى و نزدیك كردن حوزه نفوذ خود به مرزهاى جمهورى اسلامى ایران از یك سو، و مسئولیت دفاع شامل و كامل از منافع ملى و مصالح عمومى و ثبات و استحكام نظام اسلامى و پس راندن دشمن از مرزهاى امن، و تثبیت، تقویت و گسترش حوزه امنیت ملى كشور از سوى دیگر، براى نظام و ملت ما، جز دفاع همه جانبه از ملت ستمدیده فلسطین و حمایت مادى و معنوى از آنان براى دستیابى به حقوق خویش و حاكمیت كامل آنان بر تمام سرزمین فلسطین؛ از مرزهاى شمالى لبنان تا حدود جنوبى سینا و از مرزهاى شرقى اردن و سوریه تا سواحل غربى مدیترانه، راهى دیگر باقى نمىگذارد.
به همین دلیل اشغال فلسطین، اشغال یك سرزمین و یك كشور نیست؛ بلكه ایجاد یك كانون استعمارى ضد اسلامى، آن هم در قلب جهان اسلام، براى نابودى این دین و جلوگیرى از شكلگیرى مجدد تمدن اسلامى است؛ از اینرو مسئله فلسطین علاوه بر بعد دینى، با استقلال و امنیت و منافع ملى كشورهاى اسلامى، به ویژه جمهورى اسلامى ارتباط تنگاتنگ دارد.
امام خمینىرحمه الله درباره تهدید اسرائیل علیه اسلام و ایران در پاسخ به علماى همدان مىگوید: «امروز مسلمین و به خصوص علماى اعلام، در مقابل خداى تبارك و تعالى، مسئولیت بزرگى دارند، با سكوت ما نسلهاى آتى تا ابد در معرض ضلالت و كفر هستند و مسئول آن، ما هستیم. خطر اسرائیل و عمال ننگین آن، اسلام و ایران را تهدید به زوال مىكند. من براى چند روز زندگى با عار و ننگ، ارزشى قائل نیستم و از علما و سایر طبقات مسلمین انتظار دارم كه با تشریك مساعى، قرآن و اسلام را از خطرى كه در پیش است نجات دهند.» (12)
مهمترین تهدیدهاى اسرائیل علیه كشورهاى منطقه به ویژه ایران عبارتاند از:
الف. سیطره بر خاورمیانه
تشكیل امپراتورى اسرائیل از نیل تا فرات، از جمله اهدافى است كه در پروتكلهاى صهیونیسم دیده مىشود. همواره رهبران آنها در گفتار و كردار خود، براى رسیدن به این آرمان تلاش كردهاند.
بن گورین، اولین نخست وزیر اسرائیل، در مقابل گروهى از دانشآموزان و دانشجویان صهیونیستى، چنین گفته است: «... میهن اسرائیلى باید از نیل تا فرات را در برگیرد.» همچنین بر درب ورودى پارلمان این رژیم نوشتهاند: «اى یهودیان! میهن شما از نیل تا فرات است.» (13) وى ادعا مىكند كه «این امپراتورى هم از راه تهاجم بنا خواهد شد، و هم از راه سیاست.» (14)
گفته مىشود دو خط آبى موجود در پرچم این كشور جعلى، نمایانگر رودهاى نیل و فرات است. این آرمان كه با اصول و برنامههاى نژادپرستانه و توسعه طلبانه صهیونیستى تلفیق شده است، به خوبى خطر امنیتى این رژیم را اثبات مىكند.
امام خمینىرحمه الله درباره این شعار اینگونه مىفرماید: «من بارها گفتهام كه اسرائیل از نیل تا فرات را از آن خود مىداند و شما را غاصب سرزمینهاى خویش مىشمرد؛ گرچه جرئت اظهار صریح آن را ندارد.» (15)
ب. تهدید هستهاى
اسرائیل، ششمین قدرت هستهاى جهان محسوب مىشود. در این حال در منطقه خاورمیانه، تنها رژیمى است كه نه فقط به معاهده عدم اشاعه سلاحهاى هستهاى نپیوسته است؛ بلكه عضو هیچ یك از دیگر معاهدات خلع سلاح هم نیست. براساس برآوردهاى موجود، این غده سرطانى، داراى 200 تا 400 كلاهك هستهاى در زرادخانههاى مخوف خود است. (16)
خطر اسرائیل، آن وقت آشكارتر مىشود كه بدانیم، هیچ دولتى به اندازه آن، قطعنامههاى شوراى امنیت سازمان ملل و قطعنامههاى مجمع عمومى سازمان ملل را نادیده نگرفته و نقض نكرده است. این نظام، خطر بزرگى براى صلح و ثبات جهانى به شمار مىرود؛ زیرا گسترش زرادخانه هستهاى این رژیم، مانع بزرگى در مسیر تحقق صلح منطقهاى است.
ج. جنایات نظامى
اسرائیل، همواره با پشتیبانى آمریكا، مقررات بینالمللى را نقض كرده و با بىاعتنایى به تصمیمها و مصوبههاى جامعه جهانى، جنایات وحشیانهاى را به وجود آورده است و عملكرد این متجاوز، امنیت جهانى را با چالش روبه رو مىسازد.
این رژیم در 60 سال حاكمیت خود، دست كم 5 جنگ بزرگ و پرتلفات را با همسایگان خود به راه انداخته است. اینان به جز در جنگ 33 روزه با حزب اللَّه لبنان، در همه این جنگها به دلیل حمایت نظامى آمریكا و اروپا، پیروزى را از آن خود ساخته و مرتكب جنایات بسیارى شدهاند؛ براى مثال مىتوان به كشتار فلسطینیان در غزه اشاره كرد. همچنین قتل عام كودكان و زنان در روستاى قانا در جنوب لبنان از جمله این فجایع است. در گلولهباران مركز آوارگان و پناهجویان قانا كه تحت حمایت و كنترل نیروهاى بینالمللى بود، 106 زن، بچه و انسان سالخورده به فاصله چند ثانیه به شهادت رسیدند. در ادامه، گوشهاى از كشتارهاى وحشیانه و جنایتهاى رژیم صهیونیستى را ذكر مىكنیم كه گروهكهاى تروریستى این رژیم مرتكب شدهاند. (17)
در جنگ سال 1948 م
1. كشتار تمامى ساكنان دو روستاى الشیخ و حواسه كه با حمله به این روستاها، آنها را با خاك یكسان كردند.
2. كشتار روستاى ناصرالدین كه نظامیان صهیونیستى با پوشش عربى وارد روستا شدند و همه اهالى آن را از بین بردند.
3. كشتار بیت دارایس كه نیروهاى اسرائیلى با پشتیبانى چندین خودروى زرهى، روستا را محاصره كردند و تمامى ساكنان آن را به خاك و خون كشاندند.
4. كشتار دیریاسین. نیروهاى مشترك سازمانهاى تروریستى آرگون و اشترن با حدود 300 جنگجو و با پشتیبانى خودروهاى زرهى به این منطقه، حملهور شدند. آنان با جستجوى خانه به خانه، تمامى اهالى این روستا را از بین بردند و پس از آن، گروهك تروریستى هاگانا با حفر گور دسته جمعى حدود 250 جسد را در آن قرار دادند.
5. كشتار روستاى الدوایمه كه سربازان رژیم صهیونیستى به این روستا حمله كردند و 96 نفر را كشتند و سر كودكان را جدا كردند.
6. كشتار علیبون كه نظامیان، دهها فلسطینى را به شهادت رساندند.
7. كشتار صفصف در الجلیل. در این ماجرا، مزدوران صهیونیست، 52 فلسطینى را با طناب به یكدیگر بسته، به درون چاه انداختند.
8. كشتار اللد كه دهها فلسطینى در مسجد و كلیساى شهر، گلوله باران شدند. یك منبع اسرائیلى، تعداد این افراد را 250 نفر اعلام كرد.
روستاى اللد، شاهد كشتار دیگرى نیز بوده است؛ به گونهاى كه 35 فلسطینى در حین كوچ اجبارى، قتل عام شدند.
9. گروهك تروریستى هاگانا در صفد حدود 70 جوان فلسطینى را از بین برد.
سالهاى پس از 1948 م
كشتار قبیه: یگانهاى ویژه ارتش این رژیم با حدود 600 نظامى، شبانگاه14/10/1953 م، با محاصره این روستا، تمامى خانههاى آن را هدف قرار مىدهند. این فاجعه، بیش از 23 ساعت به طول مىانجامد كه در نتیجه آن 65 منزل و نیز مسجد و مدرسه روستا تخریب، 67 فلسطینى شهید و صدها نفر دیگر مجروح مىشوند.
كشتار كفر قاسم: در تاریخ 29/10/1956 م در آستانه جنگ سوئز، نظامیان صهیونیستى پس از جمعآورى كارگران این روستا از مزارع كشاورزى، همه آنان را به دار مىآویزند كه در نتیجه آن 49 انسان، از جمله 14 زن، سه دختر 12 - 14 ساله و 11 كودك 12 - 16 ساله به شهادت مىرسند.
كشتار صبرا و شتیلا: صبرا و شتیلا اسم دو اردوگاه از 12 اردوگاه آوارگان در لبنان است. در تاریخ 18/9/1982 م یكى از وحشیانهترین جنایتهاى رژیم صهیونیستى، علیه ملت فلسطین اتفاق مىافتد.
مزدوران لبنانى با نظارت آریل شارون، وزیر جنگ وقت رژیم صهیونیستى و رفائیل ایتان، رئیس وقت ستاد مشترك ارتش، با هجوم آنى به دو اردوگاه، 3500 فلسطینى از جمله زنان و كودكان را به شهادت مىرسانند، البته آمار شهداى این كشتار، متفاوت است و برخى، منابع فلسطینى گفتهاند كه آمار شهداى این روز 12 هزار نفر بوده است.
كشتار مسجدالاقصى: این رویداد غمانگیز در تاریخ 8 اكتبر 1990 م اتفاق مىافتد. ارتشیان رژیم غاصب صهیونیستى و نیروهاى گارد مرزى با همكارى گروهكهاى مسلح یهودى؛ شهر قدس و حرم قدس شریف را به محاصره در مىآورند. پس از آنكه صهیونیستهاى افراطى با هدف گذاردن سنگ بناى معبد سوم وارد صحن مسجد الاقصى مىشوند، فلسطینیان با گروهك امناى جبل الهیكل درگیر مىشوند و پس از آن، نیروهاى ارتش و گارد مرزى با یورش به سوى آنها، فلسطینیان را هدف قرار مىدهند و 21 نفر را به شهادت مىرسانند.
كشتار حرم ابراهیمى: باروخ گلدشتاین و گروهى از شهركنشینان شهرك صهیونیستنشین كریات اربع 25/2/1994 م، هنگام نماز صبح وارد مسجد الاقصى مىشوند. گلدشتاین، پشت یكى از ستونهاى مسجد مىایستد و منتظر مىشود تا نمازگزاران سجده كنند. پس از آن به سوى ایشان تیراندازى مىكند. گلولهها و تركشهاى نارنجك، باعث زخمى شدن بیش از 350 نفر مىشود. نظامیان ارتش اسرائیل، هنگام این كشتار، درهاى مسجد را مىبندند و از فرار نمازگزاران جلوگیرى مىكنند. همچنین به هیچ كس اجازه نمىدهند تا براى نجات مجروحان به داخل حرم برود. در همین زمان، گروهى نیر در خارج از مسجد كشته مىشوند. عدهاى نیز در حین تشییع جنازه شهدا به خیل شهدا مىپیوندند و در این كشتار 50 نفر به شهادت مىرسند كه 29 نفر از آنها از نمازگزاران حرم بودند.
كشتار عیون قاره: یكى از نظامیان رژیم اشغالگر در تاریخ 20/5/1989 م در روستاى عیون قاره در نزدیكى تل آویو، گروهى از كارگران فلسطینى را گلوله باران مىكند و 7 نفر را به شهادت مىرساند.
كشتار اردوگاه جنین: ارتش خونریز اسرائیل در 29 مارس 2002 م حمله گستردهاى را به مناطق فلسطینى نشین، آغاز و در خلال آن، تعداى از شهرها، روستاها و اردوگاههاى فلسطینى را اشغال مىكند.
پس از دو هفته محاصره اردوگاه جنین و شروع جنگ شدید بین نیروهاى مقاومت فلسطین و اسرائیل، نیروهاى اشغالگر به ریاست شائول موفاز با تانكهاى خود وارد آنجا مىشوند. آنان با تهاجم گسترده به این اردوگاه پس از اتمام مهمات نیروهاى مقاومت، آنجا را تسخیر مىكنند. سپس آنها وارد اردوگاه مىشوند و بسیارى از جوانان اردوگاه را اعدام مىكنند. سپس تانكهاى اسرائیل وارد شده، برخى خانهها را تخریب مىكنند. تعداد شهداى این واقعه، حدود 200 نفر است. هنوز تعداد شهداى دفن شده در گورهاى جمعى، مشخص نیست.
د. گسترش سلطه اقتصادى
نظریه پردازانِ رژیم صهیونیستى براى سلطه بر اقتصاد خاورمیانه، برخى راهكارهاى اقتصادى را در قالب پروتكلهایى مطرح كردهاند. این پروتكلها، راهبردهاى اقتصادى كلان صهیونیسم را تشكیل مىدهد و محورهاى كلى آن به شرح ذیل است:
1. در انحصار گرفتن صنعت و سرمایه (پروتكل 6، ماده 1)؛
2. در اختیار گرفتن نخبگان اقتصادى كشورها (پروتكل 8، ماده 1)؛
3. ایجاد بحران اقتصادى در كشورها (پروتكل 6، ماده 7)؛
4. نابودى صنعت غیرصهیونیستى (پروتكل 6، ماده 7).
اجراى این پروتكلها در چارچوب اندیشه خاورمیانهاى جدید، مستلزم تقویت طرح سازش اعراب با اسرائیل است. همچنین وضعیت بحرانى در جهان عرب، زمینه را براى پیاده كردن استراتژى صلح خاورمیانهاى فراهم مىآورد.
از میان برداشتن سازمانها و نظامهایى كه باعث تقویت و استحكام روابط، میان كشورهاى اسلامى و عربى است، یكى از هدفهاى مهم این جنایتكاران مىباشد. اسرائیل نمىخواهد، میان جهان عرب و جهان اسلام، نظام منسجم و تكامل یافتهاى وجود داشته باشد و حتى نمىخواهد هیچ رابطهاى، میان آنها برقرار باشد؛ زیرا اسرائیل، امنیت خود را تنها در گرو پیوند دادن مصالحش با مصالح تمامى نظامهاى منفعل در منطقه مىبیند.
سخن آخر
با توجه به مباحث مطرح شده و توجه به آموزههاى دینى كه زیر بناى مبانى فكرى سیاست كشورماهن مىباشد، دفاع از مظلوم وظیفه همگانى مسلمانان به ویژه دولتهاى اسلامى است. و در این راستا مىتوان حمایت از مستضعفان را یكى از ویژگیهاى نظام مقدس اسلامى كشورمان دانست. علاوه بر آن، دفاع از مردم مظلوم فلسطین یكى از راههاى دفاع از «منافع ملى كشورمان» مىباشد؛ چرا كه فعالیتها و جنایات نظامى رژیم صهیونیستى با توجه به دیدگاه آنان در تشكیل امپراطورى اسرائیل كه در پروتكلهاى صهیونیسم دیده مىشود، منافع تمام كشورهاى اسلامى به خصوص ایران را با چالشهاى اساسى روبرو خواهد كرد.
در پایان متذكر مىشویم كه دولتهاى اسلامى ظرفیت و توانمندیهاى فراوانى دارند كه اگر به صورت اصولى و منطقى و با توجه به نیازها و مشكلات جهان اسلام، برنامهریزى و سازماندهى شود، بىشك، تأثیرات عمیقى بر كل معادلات جهان خواهد گذاشت. با توجه به این اصل، قطع روابط با اسرائیل و حامیان آن از سوى همه دولتهاى اسلامى، تحریم كالاهاى تولیدى آنان از سوى علماء و دانشمندان و ابلاغ آن به مردم، استفاده از سلاح نفت و... از جمله حربههاى مؤثر در اختیار كشورهاى اسلامى است، كه اگر درست استفاده شود، خواستههاى مردم مظلوم فلسین برآورده شده، اسرائیل و حامیانش، سر جاى خود نشانده مىشوند و ستمدیدگان آن دیار، از چنگال غاصبان نجات پیدا كرده و قدس شریف را به آغوش اسلام باز مىگردانند. ان شاء اللَّه.
پینوشــــــــــتها:
1) نساء/ 75.
2) بقره/ 193.
3) كافى، كلینى، تهران، دار الكتب الإسلامیه، 1365 ش، ج2، ص163.
4) ارشاد القلوب، حسن بن ابى الحسن دیلمى، انتشارات شریف رضى، 1412 ق، ج2، ص335.
5) سخنان مقام معظم رهبرى، 1/5/69.
6) جهاد، مرتضى مطهرى، انتشارات اسلامى، چ هفتم، پائیز 1373، ص 29 و 30.
7) تفسیر نمونه، ناصر مكارم شیرازى، دارالكتب الاسلامیه، تهران، چ اوّل،1374 ش، ج1، ص390.
8) اسراء/1.
9) فرهنگ علوم سیاسى، على آقا بخشى، تهران نشر چاپار، 1383 ش، ص443.
10) اصول روابط بین الملل، هوشنگ عامرى، انتشارات آگاه، تهران، 1370، ص334.
11) مسئله لبنان و فلسطین به ما چه دخلى دارد، رضا امیرخانى، باشگاه اندیشه، 8/5/1386، به نقل از: خبرگزارى فارس.
12) پاسخ امام خمینى به علماى همدان، 16/2/42، صحیفه نور، ج1، ص50.
13) پگاه حوزه، ش 176، به نقل از: حقایقى درباره صهیونیزم، رمان برودسكى، ترجمه كاوه گراوند و د. شیرازى، تهران، گام، 1357 ش، ص41.
14) همان به نقل از: ترس، امید و پیشداورى، هرمز همایونپور، تهران، كتابسرا، 1354 ش، ص65.
15) پیام امام خمینىرحمه الله به مناسبت برگزارى كنگره عظیم عبادى - سیاسى حج و عید سعید قربان، 7/9/63، صحیفه نور، ج19، ص48.
16) روزنامه قدس، دوشنبه 9/7/1386.
17) نگاهى به كشتارهاى خونین رژیم صهیونیستى علیه ملت فلسطین و تاریخچه آن، پایگاه خبرى آینده روشن، 22/4/1385.