جمهورى اسلامى ایران و دفاع از فلسطین‏

سرآغاز

در سال 1948 میلادى در قلب جهان اسلام، مركز حضور ادیان الهى و محل طلوع ادیان ابراهیمى، رژیمى متولد شد كه با كشتار وسیع مردم بى‏دفاع، خاك آنها را غصب كرد. این رژیم در طى 60 سال به جنایات هولناكى دست زده است كه قلم از نوشتن آن ناتوان و شرمگین است.

پیروزى انقلاب اسلامى در ایران، باعث ظهور اندیشه و قدرتى جدید در منطقه و جهان بود. تغییر حكومت در كشور ما باعث شد تا تغییراتى در اولویتهاى سیاست خارجى، پدید آید. براى مثال مهم‏ترین شعار ایران در عرصه بین‏الملل، استكبارستیزى و حمایت از مستضعفان جهان شد.

این اقدام با اعلام روز جهانى قدس، از سوى حضرت امام خمینى‏رحمه الله در دفاع از مردم مظلوم فلسطین، آهنگ تندترى به خود گرفت.

نامگذارى جمعه آخر ماه مبارك رمضان به عنوان «روز جهانى قدس»، ضمن دلگرمى مظلومان فلسطینى، به صهیونیستها و حامیان آنان فهماند كه این كشور، بخشى از سرزمین اسلام است و روزى نه چندان دور، قدس شریف بدان باز خواهد گشت.

این استكبارستیزى امام‏رحمه الله، به عنوان محور سیاست خارجى ایران پس از انقلاب ایران در سطح منطقه و جهان گسترش یافت؛ چنان كه امروزه، بسیارى از نظریه‏پردازان سیاسى به این مطلب اذعان دارند كه ظهور انقلاب اسلامى ایران در قرن بیستم، باعث برهم خوردن نظم جهانى موجود است كه ابرقدرتهاى استعمارى شرق و غرب طراحى كرده‏اند.

نظام ایران بر اساس مبانى مكتبى و اصول قانون اساسى خود، با وجود مشكلات داخلى و خارجى متعدد، تأكید زیادى بر حمایت مادى و معنوى از مردم فلسطین و نهضتهاى آزادى‏بخش داشته و در این راه، هزینه‏هایى نیز پرداخته است. همین امر باعث شده است تا مسئله فلسطین و جنایتهاى اسرائیل علیه مردم بى‏دفاع آن، وارد حساس‏ترین مرحله خود شود و از مسئله و موضوع منطقه به بحثى جهانى، بلكه در رأس موضوعهاى آن قرار گیرد.

در این نوشتار برآنیم تا دلایل دفاع و حمایت دولتمان را از این سرزمین غصب شده بیان كنیم و به تحلیل علتها و مبانى فكرى در حوزه سیاست خارجى پرداخته، نحوه ارتباط آن را با تأمین «منافع ملى كشورمان» ارزیابى كنیم.

1. حمایت از مستضعفان، ویژگى انقلاب اسلامى‏

رژیم غیرقانونى اسرائیل، رژیمى ظالم است. براساس آیات قرآن كریم و روایات اسلامى، مبارزه با ظالمان و دفاع از مظلوم، وظیفه همه، به ویژه دولتهاى اسلامى است.

خداوند متعال با صراحت، به حمایت و دفاع از ستمدیدگان، مظلومان و رانده شدگان از سرزمین خویش فرمان مى‏دهد و مى‏فرماید: «وَ ما لَكُمْ لا تُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ الَّذِینَ یقُولُونَ رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ الْقَرْیةِ الظَّالِمِ أَهْلُها وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْكَ وَلِیاً وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْكَ نَصِیراً»؛ (1) «چرا در راه خدا و براى رهایى مردان و زنان و كودكانى كه [به دست ستمگران‏] تضعیف شده‏اند پیكار نمى‏كنید؟ همان افراد [ستمدیده‏اى‏] كه مى‏گویند: پروردگارا! ما را از این شهر (مكّه) كه اهلش ستمگرند، بیرون ببر و از طرف خود براى ما سرپرستى قرار ده و از جانب خود، یار و یاورى براى ما تعیین فرما.‌»

همچنین مى‏فرماید: «وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّى لا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَ یكُونَ الدِّینُ لِلَّهِ فَإِنِ انْتَهَوْا فَلا عُدْوانَ إِلاَّ عَلَى الظَّالِمِینَ»؛ (2) «و با آنها (ستمكاران و متجاوزان) پیكار كنید تا فتنه (بت‏پرستى، سلب آزادى مردم و ستمكارى) باقى نماند، و دین، مخصوص خدا شود. پس اگر (از روش نادرست خود) دست برداشتند، (مزاحم آنان نشوید؛ زیرا) تعدى جز بر ستمكاران روا نیست.‌»

پیامبر گرامى اسلام‏صلى‏الله‏علیه‏وآله نیز در این باره مى‏فرماید: «مَنْ سَمِعَ رَجُلاً ینَادِى یا لَلْمُسْلِمِینَ فَلَمْ یجِبْهُ فَلَیسَ بِمُسْلِمٍ؛ (3) هر كس فریاد استغاثه مظلومى (اعم از مسلمان یا غیرمسلمان) را بشنود كه مسلمانان را به یارى مى‏طلبد، اما فریاد او را اجابت نكند، مسلمان نیست.‌»

آن حضرت در سخنى دیگر مى‏فرماید: «إِنَّ الْمُسْلِمِینَ یدٌ واحِدَةٌ عَلى‏ مَنْ سِواهُمْ؛ (4) همانا مسلمانان در برابر دشمن، متحد و یكپارچه‏اند.‌»

بنابراین، حكومت ما نیز چون از قرآن كریم و روایات اهل بیت‏علیهم‏السلام سرچشمه گرفته است، با هر گونه ستم در سراسر جهان مخالف است. مسئله ظلم‏ستیزى و گرایش به دفاع از مظلومان عالم، همواره از اصول متقن سیاست خارجى ما بوده است. این اصل، در وهله اول، متوجه ملتهاى مسلمان مورد ستم بوده است؛ ولى تنها به آنان منحصر نیست و مظلومان غیرمسلمان را هم شامل مى‏شود. بدین دلیل، یكى از ویژگیهاى انقلاب اسلامى، حمایت از مستضعفان در هر نقطه از جهان مى‏باشد، كه اصل 154 قانون اساسى چنین بدان تصریح مى‏كند:

«جمهورى اسلامى ایران، سعادت انسان در كل جامعه بشرى را آرمان خود مى‏داند و استقلال و آزادى و حكومت حق و عدل را حق همه مردم جهان مى‏شناسد. بنابراین در عین خوددارى كامل از هر گونه دخالت در امور داخلى ملتهاى دیگر، از مبارزه حق‏طلبانه مستضعفین در برابر مستكبرین در هر نقطه از جهان حمایت مى‏كند.‌»

مقام معظم رهبرى (مد ظله العالى) بارها بر این اصل تأكید كرده است. ایشان در سخنانى با اشاره به اصول سیاست خارجى ایران مى‏فرماید: «چهره جمهورى اسلامى نسبت به دشمنان خدا و متعرضان به حریم ملتها و شرف انسانیت و استقلال ملتها، چهره معترض و عدم تسلیم است.‌» (5)

استاد شهید مطهرى‏رحمه الله نیز در این باره مى‏گوید: «هرگاه گروهى با ما نخواهد بجنگد؛ ولى مرتكب یك ظلم فاحش نسبت به یك عده افراد انسانها شده است و ما قدرت داریم آن انسانهاى دیگر را كه تحت تجاوز قرار گرفته‏اند، نجات دهیم، اگر نجات ندهیم، در واقع به ظلم این ظالم، نسبت به آن مظلوم، كمك كرده‏ایم.

ما در جایى كه هستیم، كسى به ما تجاوزى نكرده [است‏]؛ ولى یك عده از مردم دیگر كه ممكن است مسلمان باشند و ممكن است مسلمان هم نباشند، اگر مسلمان باشند، مثل جریان فلسطینى كه اسرائیلیها آنها را از خانه‏هایشان آواره كرده‏اند، اموالشان را برده‏اند، انواع ظلمها را نسبت به آنها مرتكب شده‏اند؛ ولى فعلاً به ما كارى ندارند، آیا براى ما جایز است كه به كمك این مظلومهاى مسلمان بشتابیم؛ براى نجات دادن آنها؟ بله، این هم جایز است؛ بلكه واجب است. این هم یك امر ابتدایى نیست. این هم به كمك مظلوم شتافتن است؛ براى نجات دادن از دست ظلم، بالخصوص كه آن مظلوم، مسلمان باشد.‌» (6)

2. تقدس سرزمین فلسطین‏

این سرزمین براى مسلمانان، مقدس است و آنان اهمیت ویژه‏اى براى آن قائل‏اند كه دلیل این اهمیت را مى‏توان در 2 محور ذیل بیان كرد:

الف. وجود مسجدالاقصى‏

مسجدالاقصى (بیت المقدس) یكى از با فضیلت‏ترین مساجد، نزد مسلمانان است؛ زیرا ایشان، بعد از هجرت به مدینه، مدت شانزده ماه به سوى بیت المقدس نماز مى‏خواندند. پس از آن، دستور تغییر قبله صادر شد و موظف شدند هنگام نماز به سوى كعبه رو كنند. (7)

ب. محل معراج پیامبر اعظم‏صلى‏الله‏علیه‏وآله‏

نقطه آغاز معراج پیامبر اعظم‏صلى‏الله‏علیه‏وآله در مسجد الاقصى قرار دارد؛ چنان كه در قرآن درباره معراج مى‏فرماید: «سُبْحانَ الَّذِی أَسْرى‏ بِعَبْدِهِ لَیلاً مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ إِلَى الْمَسْجِدِ اْلأَقْصَى الَّذِی بارَكْنا حَوْلَهُ لِنُرِیهُ مِنْ آیاتِنا إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ»؛ (8) «پاك و منزّه است خدایى كه بنده‏اش را در یك شب از مسجد الحرام به مسجد الاقصى - كه گرداگردش را پربركت ساخته‏ایم - برد تا برخى از آیات خود را به او نشان دهیم؛ چرا كه او شنوا و بیناست.‌»

3. دفاع از امنیت ملى كشورمان‏

یكى دیگر از دلایل دفاع و حمایت جمهورى اسلامى ایران از فلسطین را مى‏توان تحقق امنیت ملى كشورمان دانست. امنیت ملى عبارت است از: مصونیت نسبى یا مطلق یك كشور از حمله مسلحانه یا خرابكارانه سیاسى یا اقتصادى احتمالى، همراه وارد كردن ضربه كارى و مرگبار، در صورت مورد حمله قرار گرفتن. (9)

در بررسى تعاریف و نظریه‏هاى مختلفى كه درباره امنیت ملى وجود دارد، مى‏توان نتیجه گرفت كه امنیت ملى، به امور ذیل اطلاق مى‏شود:

الف. حفظ تمامیت ارضى؛

ب. حفظ جان مردم؛

ج. بقا و ادامه سیستم اجتماعى و حاكمیت كشور (سیاسى، اقتصادى و فرهنگى)؛

د. حفظ و ارتقاء منابع حیاتى كشور؛

ه. فقدان تهدید جدى از خارج، درباره منافع ملى و حیاتى كشور. (10)

جنگها را در عالم به دو گونه ساختارى تقسیم كرده‏اند: جنگهاى قلعه‏اى و جنگهاى میدانى. سیر تمدن بشرى نشان مى‏دهد كه جنگاوران عالم، آرام آرام از جنگهاى قلعه‏اى به سمت جنگهاى میدانى روى آورده‏اند.

شكست قلعه‏نشین در یك جنگ قلعه‏اى، یعنى از دست دادن همه داراییها و از بین رفتن همه حرمتها؛ حال آنكه شكست در یك جنگ میدانى، حداكثر، یعنى یك خسران مادى قابل جبران. غربیان به همین سبب، هرگز قلعه نساختند و همواره در میدانها - هرچه دورتر بهتر - جنگیدند. (11)

بدین دلیل كشورهاى سلطه‏گر همچون آمریكا امنیت داخلى و منافع ملى خود را در خارج از مرزهاى جغرافیایى خویش تعریف كرده، بر این عقیده‏اند كه باید جنگ را از قاره‏اى به قاره دیگر كشاند؛ بدین دلیل، ویتنام، فلسطین، افغانستان، عراق و لبنان را میدانى براى جنگ به منظور تأمین امنیت و منافع ملى خویش قلمداد مى‏كنند؛ اما هیچ گاه با كشورهاى همسایه خود، همچون كوبا وارد درگیرى نظامى نمى‏شوند.

تلاش آمریكا و دیگر قدرتهاى همسوى آن براى گسترش حوزه نفوذ و سلطه خود، و تشویق و تقویت و دفاع همه جانبه آنان نسبت به دولت غاصب صهیونیستى، براى تثبیت موقعیت خود و تجاوز به سرزمینهاى اسلامى و تضعیف دولتها و كشورهاى اسلامى و نزدیك كردن حوزه نفوذ خود به مرزهاى جمهورى اسلامى ایران از یك سو، و مسئولیت دفاع شامل و كامل از منافع ملى و مصالح عمومى و ثبات و استحكام نظام اسلامى و پس راندن دشمن از مرزهاى امن، و تثبیت، تقویت و گسترش حوزه امنیت ملى كشور از سوى دیگر، براى نظام و ملت ما، جز دفاع همه جانبه از ملت ستمدیده فلسطین و حمایت مادى و معنوى از آنان براى دستیابى به حقوق خویش و حاكمیت كامل آنان بر تمام سرزمین فلسطین؛ از مرزهاى شمالى لبنان تا حدود جنوبى سینا و از مرزهاى شرقى اردن و سوریه تا سواحل غربى مدیترانه، راهى دیگر باقى نمى‏گذارد.

به همین دلیل اشغال فلسطین، اشغال یك سرزمین و یك كشور نیست؛ بلكه ایجاد یك كانون استعمارى ضد اسلامى، آن هم در قلب جهان اسلام، براى نابودى این دین و جلوگیرى از شكل‏گیرى مجدد تمدن اسلامى است؛ از اینرو مسئله فلسطین علاوه بر بعد دینى، با استقلال و امنیت و منافع ملى كشورهاى اسلامى، به ویژه جمهورى اسلامى ارتباط تنگاتنگ دارد.

امام خمینى‏رحمه الله درباره تهدید اسرائیل علیه اسلام و ایران در پاسخ به علماى همدان مى‏گوید: «امروز مسلمین و به خصوص علماى اعلام، در مقابل خداى تبارك و تعالى، مسئولیت بزرگى دارند، با سكوت ما نسلهاى آتى تا ابد در معرض ضلالت و كفر هستند و مسئول آن، ما هستیم. خطر اسرائیل و عمال ننگین آن، اسلام و ایران را تهدید به زوال مى‏كند. من براى چند روز زندگى با عار و ننگ، ارزشى قائل نیستم و از علما و سایر طبقات مسلمین انتظار دارم كه با تشریك مساعى، قرآن و اسلام را از خطرى كه در پیش است نجات دهند.‌» (12)

مهم‏ترین تهدیدهاى اسرائیل علیه كشورهاى منطقه به ویژه ایران عبارت‏اند از:

الف. سیطره بر خاورمیانه‏

تشكیل امپراتورى اسرائیل از نیل تا فرات، از جمله اهدافى است كه در پروتكلهاى صهیونیسم دیده مى‏شود. همواره رهبران آنها در گفتار و كردار خود، براى رسیدن به این آرمان تلاش كرده‏اند.

بن گورین، اولین نخست وزیر اسرائیل، در مقابل گروهى از دانش‏آموزان و دانشجویان صهیونیستى، چنین گفته است: «... میهن اسرائیلى باید از نیل تا فرات را در برگیرد.‌» همچنین بر درب ورودى پارلمان این رژیم نوشته‏اند: «اى یهودیان! میهن شما از نیل تا فرات است.‌» (13) وى ادعا مى‏كند كه «این امپراتورى هم از راه تهاجم بنا خواهد شد، و هم از راه سیاست.‌» (14)

گفته مى‏شود دو خط آبى موجود در پرچم این كشور جعلى، نمایانگر رودهاى نیل و فرات است. این آرمان كه با اصول و برنامه‏هاى نژادپرستانه و توسعه طلبانه صهیونیستى تلفیق شده است، به خوبى خطر امنیتى این رژیم را اثبات مى‏كند.

امام خمینى‏رحمه الله درباره این شعار این‏گونه مى‏فرماید: «من بارها گفته‏ام كه اسرائیل از نیل تا فرات را از آن خود مى‏داند و شما را غاصب سرزمینهاى خویش مى‏شمرد؛ گرچه جرئت اظهار صریح آن را ندارد.‌» (15)

ب. تهدید هسته‏اى‏

اسرائیل، ششمین قدرت هسته‏اى جهان محسوب مى‏شود. در این حال در منطقه خاورمیانه، تنها رژیمى است كه نه فقط به معاهده عدم اشاعه سلاحهاى هسته‏اى نپیوسته است؛ بلكه عضو هیچ یك از دیگر معاهدات خلع سلاح هم نیست. براساس برآوردهاى موجود، این غده سرطانى، داراى 200 تا 400 كلاهك هسته‏اى در زرادخانه‏هاى مخوف خود است. (16)

خطر اسرائیل، آن وقت آشكارتر مى‏شود كه بدانیم، هیچ دولتى به اندازه آن، قطعنامه‏هاى شوراى امنیت سازمان ملل و قطعنامه‏هاى مجمع عمومى سازمان ملل را نادیده نگرفته و نقض نكرده است. این نظام، خطر بزرگى براى صلح و ثبات جهانى به شمار مى‏رود؛ زیرا گسترش زرادخانه هسته‏اى این رژیم، مانع بزرگى در مسیر تحقق صلح منطقه‏اى است.

ج. جنایات نظامى‏

اسرائیل، همواره با پشتیبانى آمریكا، مقررات بین‏المللى را نقض كرده و با بى‏اعتنایى به تصمیمها و مصوبه‏هاى جامعه جهانى، جنایات وحشیانه‏اى را به وجود آورده است و عملكرد این متجاوز، امنیت جهانى را با چالش روبه رو مى‏سازد.

این رژیم در 60 سال حاكمیت خود، دست كم 5 جنگ بزرگ و پرتلفات را با همسایگان خود به راه انداخته است. اینان به جز در جنگ 33 روزه با حزب اللَّه لبنان، در همه این جنگها به دلیل حمایت نظامى آمریكا و اروپا، پیروزى را از آن خود ساخته و مرتكب جنایات بسیارى شده‏اند؛ براى مثال مى‏توان به كشتار فلسطینیان در غزه اشاره كرد. همچنین قتل عام كودكان و زنان در روستاى قانا در جنوب لبنان از جمله این فجایع است. در گلوله‏باران مركز آوارگان و پناه‏جویان قانا كه تحت حمایت و كنترل نیروهاى بین‏المللى بود، 106 زن، بچه و انسان سالخورده به فاصله چند ثانیه به شهادت رسیدند. در ادامه، گوشه‏اى از كشتارهاى وحشیانه و جنایتهاى رژیم صهیونیستى را ذكر مى‏كنیم كه گروهكهاى تروریستى این رژیم مرتكب شده‏اند. (17)

در جنگ سال 1948 م‏

1. كشتار تمامى ساكنان دو روستاى الشیخ و حواسه كه با حمله به این روستاها، آنها را با خاك یكسان كردند.

2. كشتار روستاى ناصرالدین كه نظامیان صهیونیستى با پوشش عربى وارد روستا شدند و همه اهالى آن را از بین بردند.

3. كشتار بیت دارایس كه نیروهاى اسرائیلى با پشتیبانى چندین خودروى زرهى، روستا را محاصره كردند و تمامى ساكنان آن را به خاك و خون كشاندند.

4. كشتار دیریاسین. نیروهاى مشترك سازمانهاى تروریستى آرگون و اشترن با حدود 300 جنگجو و با پشتیبانى خودروهاى زرهى به این منطقه، حمله‏ور شدند. آنان با جستجوى خانه به خانه، تمامى اهالى این روستا را از بین بردند و پس از آن، گروهك تروریستى هاگانا با حفر گور دسته جمعى حدود 250 جسد را در آن قرار دادند.

5. كشتار روستاى الدوایمه كه سربازان رژیم صهیونیستى به این روستا حمله كردند و 96 نفر را كشتند و سر كودكان را جدا كردند.

6. كشتار علیبون كه نظامیان، دهها فلسطینى را به شهادت رساندند.

7. كشتار صفصف در الجلیل. در این ماجرا، مزدوران صهیونیست، 52 فلسطینى را با طناب به یكدیگر بسته، به درون چاه انداختند.

8. كشتار اللد كه دهها فلسطینى در مسجد و كلیساى شهر، گلوله باران شدند. یك منبع اسرائیلى، تعداد این افراد را 250 نفر اعلام كرد.

روستاى اللد، شاهد كشتار دیگرى نیز بوده است؛ به گونه‏اى كه 35 فلسطینى در حین كوچ اجبارى، قتل عام شدند.

9. گروهك تروریستى هاگانا در صفد حدود 70 جوان فلسطینى را از بین برد.

سالهاى پس از 1948 م‏

كشتار قبیه: یگانهاى ویژه ارتش این رژیم با حدود 600 نظامى، شبانگاه‏14/10/1953 م، با محاصره این روستا، تمامى خانه‏هاى آن را هدف قرار مى‏دهند. این فاجعه، بیش از 23 ساعت به طول مى‏انجامد كه در نتیجه آن 65 منزل و نیز مسجد و مدرسه روستا تخریب، 67 فلسطینى شهید و صدها نفر دیگر مجروح مى‏شوند.

كشتار كفر قاسم: در تاریخ 29/10/1956 م در آستانه جنگ سوئز، نظامیان صهیونیستى پس از جمع‏آورى كارگران این روستا از مزارع كشاورزى، همه آنان را به دار مى‏آویزند كه در نتیجه آن 49 انسان، از جمله 14 زن، سه دختر 12 - 14 ساله و 11 كودك 12 - 16 ساله به شهادت مى‏رسند.

كشتار صبرا و شتیلا: صبرا و شتیلا اسم دو اردوگاه از 12 اردوگاه آوارگان در لبنان است. در تاریخ 18/9/1982 م یكى از وحشیانه‏ترین جنایتهاى رژیم صهیونیستى، علیه ملت فلسطین اتفاق مى‏افتد.

مزدوران لبنانى با نظارت آریل شارون، وزیر جنگ وقت رژیم صهیونیستى و رفائیل ایتان، رئیس وقت ستاد مشترك ارتش، با هجوم آنى به دو اردوگاه، 3500 فلسطینى از جمله زنان و كودكان را به شهادت مى‏رسانند، البته آمار شهداى این كشتار، متفاوت است و برخى، منابع فلسطینى گفته‏اند كه آمار شهداى این روز 12 هزار نفر بوده است.

كشتار مسجدالاقصى: این رویداد غم‏انگیز در تاریخ 8 اكتبر 1990 م اتفاق مى‏افتد. ارتشیان رژیم غاصب صهیونیستى و نیروهاى گارد مرزى با همكارى گروهكهاى مسلح یهودى؛ شهر قدس و حرم قدس شریف را به محاصره در مى‏آورند. پس از آنكه صهیونیستهاى افراطى با هدف گذاردن سنگ بناى معبد سوم وارد صحن مسجد الاقصى مى‏شوند، فلسطینیان با گروهك امناى جبل الهیكل درگیر مى‏شوند و پس از آن، نیروهاى ارتش و گارد مرزى با یورش به سوى آنها، فلسطینیان را هدف قرار مى‏دهند و 21 نفر را به شهادت مى‏رسانند.

كشتار حرم ابراهیمى: باروخ گلدشتاین و گروهى از شهرك‏نشینان شهرك صهیونیست‏نشین كریات اربع 25/2/1994 م، هنگام نماز صبح وارد مسجد الاقصى مى‏شوند. گلدشتاین، پشت یكى از ستونهاى مسجد مى‏ایستد و منتظر مى‏شود تا نمازگزاران سجده كنند. پس از آن به سوى ایشان تیراندازى مى‏كند. گلوله‏ها و تركشهاى نارنجك، باعث زخمى شدن بیش از 350 نفر مى‏شود. نظامیان ارتش اسرائیل، هنگام این كشتار، درهاى مسجد را مى‏بندند و از فرار نمازگزاران جلوگیرى مى‏كنند. همچنین به هیچ كس اجازه نمى‏دهند تا براى نجات مجروحان به داخل حرم برود. در همین زمان، گروهى نیر در خارج از مسجد كشته مى‏شوند. عده‏اى نیز در حین تشییع جنازه شهدا به خیل شهدا مى‏پیوندند و در این كشتار 50 نفر به شهادت مى‏رسند كه 29 نفر از آنها از نمازگزاران حرم بودند.

كشتار عیون قاره: یكى از نظامیان رژیم اشغالگر در تاریخ 20/5/1989 م در روستاى عیون قاره در نزدیكى تل آویو، گروهى از كارگران فلسطینى را گلوله باران مى‏كند و 7 نفر را به شهادت مى‏رساند.

كشتار اردوگاه جنین: ارتش خونریز اسرائیل در 29 مارس 2002 م حمله گسترده‏اى را به مناطق فلسطینى نشین، آغاز و در خلال آن، تعداى از شهرها، روستاها و اردوگاههاى فلسطینى را اشغال مى‏كند.

پس از دو هفته محاصره اردوگاه جنین و شروع جنگ شدید بین نیروهاى مقاومت فلسطین و اسرائیل، نیروهاى اشغالگر به ریاست شائول موفاز با تانكهاى خود وارد آنجا مى‏شوند. آنان با تهاجم گسترده به این اردوگاه پس از اتمام مهمات نیروهاى مقاومت، آنجا را تسخیر مى‏كنند. سپس آنها وارد اردوگاه مى‏شوند و بسیارى از جوانان اردوگاه را اعدام مى‏كنند. سپس تانكهاى اسرائیل وارد شده، برخى خانه‏ها را تخریب مى‏كنند. تعداد شهداى این واقعه، حدود 200 نفر است. هنوز تعداد شهداى دفن شده در گورهاى جمعى، مشخص نیست.

د. گسترش سلطه اقتصادى‏

نظریه پردازانِ رژیم صهیونیستى براى سلطه بر اقتصاد خاورمیانه، برخى راهكارهاى اقتصادى را در قالب پروتكلهایى مطرح كرده‏اند. این پروتكلها، راهبردهاى اقتصادى كلان صهیونیسم را تشكیل مى‏دهد و محورهاى كلى آن به شرح ذیل است:

1. در انحصار گرفتن صنعت و سرمایه (پروتكل 6، ماده 1)؛

2. در اختیار گرفتن نخبگان اقتصادى كشورها (پروتكل 8، ماده 1)؛

3. ایجاد بحران اقتصادى در كشورها (پروتكل 6، ماده 7)؛

4. نابودى صنعت غیرصهیونیستى (پروتكل 6، ماده 7).

اجراى این پروتكلها در چارچوب اندیشه خاورمیانه‏اى جدید، مستلزم تقویت طرح سازش اعراب با اسرائیل است. همچنین وضعیت بحرانى در جهان عرب، زمینه را براى پیاده كردن استراتژى صلح خاورمیانه‏اى فراهم مى‏آورد.

از میان برداشتن سازمانها و نظامهایى كه باعث تقویت و استحكام روابط، میان كشورهاى اسلامى و عربى است، یكى از هدفهاى مهم این جنایتكاران مى‏باشد. اسرائیل نمى‏خواهد، میان جهان عرب و جهان اسلام، نظام منسجم و تكامل یافته‏اى وجود داشته باشد و حتى نمى‏خواهد هیچ رابطه‏اى، میان آنها برقرار باشد؛ زیرا اسرائیل، امنیت خود را تنها در گرو پیوند دادن مصالحش با مصالح تمامى نظامهاى منفعل در منطقه مى‏بیند.

سخن آخر

با توجه به مباحث مطرح شده و توجه به آموزه‏هاى دینى كه زیر بناى مبانى فكرى سیاست كشورماهن مى‏باشد، دفاع از مظلوم وظیفه همگانى مسلمانان به ویژه دولتهاى اسلامى است. و در این راستا مى‏توان حمایت از مستضعفان را یكى از ویژگیهاى نظام مقدس اسلامى كشورمان دانست. علاوه بر آن، دفاع از مردم مظلوم فلسطین یكى از راههاى دفاع از «منافع ملى كشورمان» مى‏باشد؛ چرا كه فعالیتها و جنایات نظامى رژیم صهیونیستى با توجه به دیدگاه آنان در تشكیل امپراطورى اسرائیل كه در پروتكلهاى صهیونیسم دیده مى‏شود، منافع تمام كشورهاى اسلامى به خصوص ایران را با چالشهاى اساسى روبرو خواهد كرد.

در پایان متذكر مى‏شویم كه دولتهاى اسلامى ظرفیت و توانمندیهاى فراوانى دارند كه اگر به صورت اصولى و منطقى و با توجه به نیازها و مشكلات جهان اسلام، برنامه‏ریزى و سازماندهى شود، بى‏شك، تأثیرات عمیقى بر كل معادلات جهان خواهد گذاشت. با توجه به این اصل، قطع روابط با اسرائیل و حامیان آن از سوى همه دولتهاى اسلامى، تحریم كالاهاى تولیدى آنان از سوى علماء و دانشمندان و ابلاغ آن به مردم، استفاده از سلاح نفت و... از جمله حربه‏هاى مؤثر در اختیار كشورهاى اسلامى است، كه اگر درست استفاده شود، خواسته‏هاى مردم مظلوم فلسین برآورده شده، اسرائیل و حامیانش، سر جاى خود نشانده مى‏شوند و ستمدیدگان آن دیار، از چنگال غاصبان نجات پیدا كرده و قدس شریف را به آغوش اسلام باز مى‏گردانند. ان شاء اللَّه.

 

پی‌نوشــــــــــت‌ها:

 

1) نساء/ 75.

2) بقره/ 193.

3) كافى، كلینى، تهران، دار الكتب الإسلامیه، 1365 ش، ج‏2، ص‏163.

4) ارشاد القلوب، حسن بن ابى الحسن دیلمى، انتشارات شریف رضى، 1412 ق، ج‏2، ص‏335.

5) سخنان مقام معظم رهبرى، 1/5/69.

6) جهاد، مرتضى مطهرى، انتشارات اسلامى، چ هفتم، پائیز 1373، ص 29 و 30.

7) تفسیر نمونه، ناصر مكارم شیرازى، دارالكتب الاسلامیه، تهران، چ اوّل،1374 ش، ج‏1، ص‏390.

8) اسراء/1.

9) فرهنگ علوم سیاسى، على آقا بخشى، تهران نشر چاپار، 1383 ش، ص‏443.

10) اصول روابط بین الملل، هوشنگ عامرى، انتشارات آگاه، تهران، 1370، ص‏334.

11) مسئله لبنان و فلسطین به ما چه دخلى دارد، رضا امیرخانى، باشگاه اندیشه، 8/5/1386، به نقل از: خبرگزارى فارس.

12) پاسخ امام خمینى به علماى همدان، 16/2/42، صحیفه نور، ج‏1، ص‏50.

13) پگاه حوزه، ش 176، به نقل از: حقایقى درباره صهیونیزم، رمان برودسكى، ترجمه كاوه گراوند و د. شیرازى، تهران، گام، 1357 ش، ص‏41.

14) همان به نقل از: ترس، امید و پیشداورى، هرمز همایون‏پور، تهران، كتابسرا، 1354 ش، ص‏65.

15) پیام امام خمینى‏رحمه الله به مناسبت برگزارى كنگره عظیم عبادى - سیاسى حج و عید سعید قربان، 7/9/63، صحیفه نور، ج‏19، ص‏48.

16) روزنامه قدس، دوشنبه 9/7/1386.

17) نگاهى به كشتارهاى خونین رژیم صهیونیستى علیه ملت فلسطین و تاریخچه آن، پایگاه خبرى آینده روشن، 22/4/1385.

353 دفعه
(0 رای‌ها)