مقدمه
سالروز پذیرش «قطعنامه 598» شوراى امنیت از سوى ایران كه در تاریخ 27/4/1367 اتفاق افتاد، بهانهاى است تا به پیشینه جبههگیریهاى همهجانبه استكبار جهانى علیه ایران بنگریم. دلیرى رزمندگان اسلام را یادآور شویم و از همه برجستهتر، نوشیدن و نوشاندن از سرچشمه روحیهبخش كلام وحى و سخن پیامبرصلىاللهعلیهوآله را از سوى رهبرى انقلاب، براى دمیدن روح دلیرمردى در جان ملت ایران به نظاره بنشینیم. امروز ملت ایران با نگاه به گذشته و بازخوانى تاریخ انقلاب و جنگ، از سرچشمه توانمند حماسهآفرینیهاى فرزندان خود سیراب مىشود.
متن «قطعنامه 598» شوراى امنیت خبرگزارى جمهورى اسلامى
بنابر گزارش آسوشیتدپرس از مقرّ سازمان ملل، متن قطعنامه آتشبس ایران و عراق كه روز دوشنبه 29/4/1366 از سوى شوراى امنیت سازمان ملل تصویب شد، از این قرار است: «شوراى امنیت قطعنامه 582 خود - 1986 - را مورد تأیید قرار مىدهد. و در رابطه با اینكه علیرغم دعوت شورا به برقرارى آتشبس، جنگ بین ایران و عراق بدون اینكه فروكش كند، همچنان ادامه دارد و تلفات و خسارات زیادى وارد آورده است، عمیقاً نگران است. این شورا از آغاز و ادامه این درگیرى متأسف است. همچنین از بمباران مراكز كاملاً غیرنظامى، حمله به كشتیهاى بىطرف و هواپیماهاى غیرنظامى، نقض مقررات بین المللى، نوعدوستى و سایر قوانین مربوط به درگیریهاى مسلّح بهویژه استفاده از سلاح شیمیایى كه مغایر با تعهدات مندرجه در پروتكل 1925 ژنو مىباشد، اظهار تأسف مىكند. شوراى امنیت بهطور عمیق نگران اوجگیرى احتمالى و توسعه این درگیرى است و مصمم است به تمام عملیات نظامى بین ایران و عراق خاتمه بدهد.
این شورا متقاعد است كه یك راه حلّ جامع، عادلانه، شرافتمندانه و بادوام باید بین ایران و عراق به وجود بیاید.
شوراى امنیت مواد منشور سازمان ملل متحد بهویژه تعهد تمام كشورهاى عضو به پایاندادن اختلافات بینالمللى خود از طریق صلحآمیز، بهطورى كه صلح و امنیت بینالمللى و عدالت به مخاطره نیفتد را گوشزد مىكند.
شوراى امنیت حكم مىكند كه در رابطه با درگیرى بین ایران و عراق، صلح نقض گردیده است و بر اساس بندهاى 39 و 40 در منشور سازمان ملل:
1. شوراى امنیت به عنوان اوّلین قدم در راه مذاكرات صلح، خواستار آتشبس فورى و بازگشت بدون تأخیر كلیه نیروها به مرزهاى شناختهشده بینالمللى است؛
2. بر تبادل اسراى جنگى بلافاصله پس از آتشبس با همكارى صلیب سرخ بینالمللى اصرار دارد؛
3. از ایران و عراق مىخواهد كه با دبیر كلّ سازمان ملل همكارى كنند و به راه حلّى كه قابل قبول هر دو طرف باشد، دست یابند؛
4. از سایر كشورها مىخواهد كه از اعمالى كه شاید باعث گسترش جنگ شود، خوددارى كنند؛
5. از دبیر كلّ سازمان ملل تقاضا دارد كه با همكارى ایران و عراق كمیتهاى بىطرف تشكیل دهد كه مسئول آغاز جنگ را معین كند و به شوراى امنیت گزارش دهد؛
6. میزان خسارت وارده جنگ را تشخیص دهد و خواستار كمك بینالمللى براى بازسازى دو كشور است؛
7. از دبیر كل تقاضا دارد كه با مشورت ایران و عراق و سایر كشورهاى منطقه اقداماتى در جهت بازگرداندن صلح و ثبات به منطقه انجام دهند؛
8. از دبیر كل تقاضا دارد كه شوراى امنیت را در جریان اجراى قطعنامه قرار دهد.
پیشینه قطعنامه و موضعگیرى ایران
آنچه در نگاه اوّل از متن قطعنامه و بندهاى آن در ذهن مىآید، صلحطلبى، انساندوستى، مصلحتاندیشى و بزرگوارى پدرانه گروهى انسان آزادىخواه و بىطرف است؛ امّا هنگامى كه پیشینه رفتار و مناسبات هر یك از دستاندركاران تهیه و صدور قطعنامه با جمهورى اسلامى ایران و چشمپوشى آنها از حامیان و واقعیتهاى جنگ، بر ما آشكار مىشود، چهره صلحطلبى و سیماى انساندوستانه قطعنامهنویسان سازمان ملل و شوراى امنیت آن، بهگونهاى دیگر برایمان ترسیم مىشود.
كارنامه مناسبات آمریكا - كه یكى از تهیهكنندگان قطعنامه بود - با ایران، حمایت از تروریستها، به راهانداختن جنگهاى داخلى در نقاط مختلف ایران، طرح كودتاهاى متعدد از جمله كودتاى نوژه، حمله به طبس، جاسوسى در سفارتخانه آمریكا با پوشش دیپلماتیك، پناهدادن به جنایتكاران رژیم سابق از جمله شاه ایران و كمك تسلیحاتى به عراق كه در كارنامه همه اعضاى مهمّ شوراى امنیت نظیر: آلمان، فرانسه، انگلیس و آمریكا ثبت شده است و اقدامات خصمانه فراوان دیگرى علیه ایران؛ چهره صلحدوستى و بىطرفى آنها را دروغین مىنمایاند و پرسشى اساسى در باره ادّعاى آنان طرح مىشود و پاسخ آن است كه آنها بىطرف نیستند. آنها خود طراح و صحنهگردان و تأمینكننده اصلى تسلیحات براى عراق بودند. به راستى، بسیارى از سلاحهاى متداول و غیرمتداولى همچون سلاحهاى شیمیایى توسط چه كسانى به عراق اهدا مىشدند؟!
نكته اساسى كه به ذهن مىرسد و پیشنهاد قطعنامه 598 را با لحنى صلحخواهانه توجیه مىكند، توجیه افكار عمومى جهانیان است. آنچه شوراى امنیتنشینان را به صدور قطعنامه وادار كرد، فریب افكار عمومى جهان بود. بسیارى از مردم جهان از واقعیتهاى جنگ ایران و عراق آگاه شده بودند و از خود مىپرسیدند كه كشورهاى داعیهدار صلح و امنیت جهانى با كدام انگیزه، آن همه پشتیبانى تسلیحاتى از عراق را توجیه مىكنند؟
ماهیت قطعنامه 598 و انگیزه صادركنندگان آن از سوى مردم آزادىخواه جهان و جمهورى اسلامى آشكار بود. با همین دیدگاه، هنگام صدور آن از سوى شوراى امنیت سازمان ملل متحد، مسئولان نظام با آن مخالفت كردند. وزارت امور خارجه كشورمان در پاسخ به قطعنامه 598 شوراى امنیت بیانیهاى به این شرح صادر كرد:
«در پایان هفتمین سالى كه از شروع تجاوز وسیع و همهجانبه عراق به جمهورى اسلامى ایران مىگذرد، شوراى امنیت سازمان ملل بار دیگر با تصویب قطعنامهاى غیرعادلانه، از ایفاى مهمترین وظیفه خود در حفظ صلح و امنیت بینالمللى عدول كرد.... این قطعنامه در شرایطى به تصویب رسید كه آمریكا با اعلام تصمیم مبنى بر اعزام ناوهاى جنگى خود به منطقه، بند اجرایى پنجم قطعنامه را كه درخواست عدم دخالت سایر كشورها در جهت تشدید و گسترش آتش جنگ دارد از قبل نقض كرده است.... دخالت نیروهاى آمریكایى در خلیج فارس و افزایش حضور تجاوزكارانه كشتیهاى جنگى آن كشور در خلیج فارس، نقض آشكار قطعنامه اخیرش خواهد بود و بىاعتبارى این قطعنامه را مسجّل خواهد كرد.... وزارت امور خارجه جمهورى اسلامى ایران متعاقباً موضع تفصیلى خود را در قبال كلیه بندهاى قطعنامه 598 اعلام خواهد كرد.» (1)
همچنین محمدحسین عادلى، سفیر وقت ایران در ژاپن، طىّ مصاحبهاى گفت:».. قطعنامه در زمانى تصویب مىشود كه توسط مطرحكننده آن نقض شده است. لشكركشى آمریكا به خلیج فارس و اقدامات تهاجمى و تحریكآمیز این كشور، ماده 5 این قطعنامه را نقض مىكند؛ زیرا اقدامات آمریكا هم تشنّج را شدت مىبخشد و هم آن را گسترش مىدهد.» (2)
دكتر علىاكبر ولایتى، وزیر امور خارجه وقت نیز در باره این تصمیم شوراى امنیت گفت: «شوراى امنیت نشان داد كه جرأت و جسارت اتّخاذ یك تصمیم درست و عادلانه را ندارد.» (3)
رئیس جمهور وقت كشورمان، و رئیس شوراى عالى دفاع، آیت اللّه خامنه اى كه در آن زمان از اهر (در استان آذربایجان شرقى) دیدار مىكرد، سخن آخر را در باره قطعنامه چنین بیان كرد: «تسلیم قطعنامه شوراى امنیت نخواهیم شد و ضربات قاطعتر خود را بر دشمنان وارد خواهیم كرد.» (4)
دولت عراق نیز در واكنش به برخورد ایران با قطعنامه اعلام كرد: «این كشور بهطور یكجانبه درخواستهاى شوراى امنیت را اجرا نخواهد كرد و نیروهاى خود را عقب نخواهد كشید....» (5)
نكتهاى كه لازم است در باره واكنشهاى متفاوت ایران در مورد ردّ و پذیرش قطعنامه 598 شوراى امنیت، در سالهاى 1366 و 1367 به آن توجه كرد، در نگاهآوردن اوضاع سیاسى، نظامى و استراتژیك منطقه و جبهههاى نبرد هنگام پذیرش و ردّ قطعنامه است. ایران حق داشت در سالهاى آغازین جنگ و همچنین سال 1366 به راستگویى و حُسن نیت طرّاحان قطعنامه مطمئن نباشد و پس از صدور، آن را بلافاصله رد كند؛ زیرا در شرایطى قطعنامه و آتشبس پیشنهاد شده بود كه بخشهاى مهمّى از سرزمینهاى ایران هنوز در اشغال رژیم متجاوز بعث بود و هرگونه آتشبس، ایران را در وضعیت انفعالى قرار مىداد و برترى مواضع سیاسى و نظامى دشمن را تحكیم مىكرد و نیز دشمن مىتوانست با در دستداشتن سرزمینهاى ایران، هرگونه امتیازى از ایران درخواست كند.
همچنین، با اوضاع و احوال سیاسى جهان و جبههگیرى متحدان رژیم عراق علیه ایران، احتمال اشغال دائمى مناطق وسیعى از خاك ایران بعد از آتشبس و آفرینش فتنههاى خطرناك، از جمله تجزیه ایران و یا اعلام ادّعاهاى ارضى، وجود داشت.
از سوى دیگر، شهرهاى مرزى ایران در تیررس و آتش مستقیم نیروهاى عراق بود و در مجموع، پذیرش آتشبس، ایران را بسیار آسیبپذیر مىساخت و از لحاظ سیاسى خطرات بسیارى براى ایران داشت؛ امّا در سال 1367 - سال پذیرش قطعنامه - هرچند همه درخواستهاى ایران، از جمله اعلام كشور متجاوز و آغازكننده جنگ از سوى شوراى امنیت و دریافت خسارت جنگ، تحقق نیافته بود، ولى از لحاظ استراتژیك، ایران در موضع بسیار خوبى قرار داشت؛ چراكه همه سرزمینهایش را از چنگ متجاوزان بیرون آورده بود و حتى در مواردى به عنوان پیشگیرى از تجاوز احتمالى و دفع آتش دشمن بر شهرهاى مرزى، رزمندگان ایران در خاك دشمن موضعگیرى كرده بودند.
در این شرایط، از جهت سیاسى، امواج تبلیغاتى ادّعاى صلحطلبى مخالفان ایران چنان پردامنه و فعّال شده بود كه مىتوانست از بهانه عدم پذیرش قطعنامه، سلاح برّنده سیاسى، علیه ایران بسازد. از جهت دیگر، تحریمهاى اقتصادى، سیاسى و نظامى مخالفان و خسارات وسیع جانى و مالى، رزمندگان ایران را به سمت فرسایش به پیش مىبرد و آتشبس در سال 1367 مىتوانست در مجموع به سود ایران باشد.
بازگشت ایران از تصمیم پیشین و پذیرش قطعنامه
بیست و هفتم تیرماه 1367 نقطه پایان جنگ تحمیلى و فراز مهمى در تاریخ انقلاب اسلامى و جنگ به شمار مىرود. روزى كه مىتواند از لحاظ اهمیت همانند روز پیروزى انقلاب و یا روز آغاز جنگ باشد. پذیرش قطعنامه، تصمیم مهم و سرنوشتسازى بود كه در شرایط بسیار پیچیده و حسّاس هشتمین سال جنگ، رهبران و مسئولان نظام را بر سر دو راهى حفظ و تقویت نیروها و یا انهدام و فرسایش آنها قرار داد؛ شرایطى كه نرمش و خِردورزى در آن به معناى كارآمدبودن مسئولان نظام در رهبرى سیاسى به شمار مىرفت؛ هرچند آن تصمیم براى مردم باورناپذیر و شگفتانگیز مىنمود. مردم و رزمندگان دلاور ایران با ناباورى از خود مىپرسیدند: پس آنهمه تأكید بر «جنگ، جنگ تا پیروزى» و یا آنهمه سفارش مسئولان بر طرد سازشكاران و صلحطلبان چگونه یكباره این چنین تغییر یافت و ایران اسلامى قطعنامه 598 شوراى امنیت را پذیرفت؟!
چیرهشدن بر احساسات رزمندگان، خانواده شهدا، اسرا، جانبازان و مفقودان و دینباورانى كه با همه وجود، سالها رزمیدن در راه خدا را در باور و دل خود پذیرفته و جا داده بودند، بسیار دشوار بود.
روحانیون و اندیشمندان جامعه آن روز، وظیفه بس دشوارى در پیش داشتند.
خوشبختانه تاریخ پیكارهاى صدر اسلام، نمونههاى آشكارى از چنین برخوردهایى را شاهد بوده است. به عنوان نمونه صلح حدیبیه و پیمان صلح پیامبرصلىاللهعلیهوآله با مشركان، از شرایط بسیار حسّاس و سرنوشتسازى برخوردار بود. در آن سال - سال ششم هجرى - پیامبرصلىاللهعلیهوآله همراه گروه بسیارى از رزمندگان و دینباوران با تصمیم زیارت خانه خدا راهى مكه - پایگاه اصلى مشركان آن روز - مىشوند؛ امّا در آستانه ورود به مكه و حرم امن الهى، با مخالفت مشركان روبهرو مىگردند. در ضمن، پیش از آن پیامبرصلىاللهعلیهوآله با زبان وحى وعده كردهاند پیروزمندانه وارد كعبه خواهند شد؛ هرچند زمان آن را تعیین نكردهاند. شرایط آن روز بهگونهاى است كه پیامبرصلىاللهعلیهوآله مصلحت مىبینند با مشركان پیمان صلحى را امضا كنند. در آن هنگامه، احساسات رزمندگان دینباور به جوش مىآید و زبان به گلایه و اعتراض مىگشایند. اصرار دارند در برابر مشركان دست به پیكار بزنند؛ امّا پیامبرصلىاللهعلیهوآله آنان را به آرامش دعوت مىكنند. آنها مىپرسند: «اى رسول خدا! مگر به ما نگفتى كه وارد مسجد الحرام خواهى شد؟ و كلید كعبه را به دست خواهى گرفت؟ و با دیگران در عرفات وقوف خواهى كرد؟ حال آنكه نه ما خود به كعبه رسیدیم و نه شتران قربانى ما؟!»
پیامبرصلىاللهعلیهوآله مىفرماید: «مگر به شما گفتم در همین سفر اینها صورت خواهد گرفت؟»
مىگویند: «نه!»
مىفرماید: «در آینده وارد مسجد الحرام خواهید شد.» (6)
و سرانجام پیمان صلح حدیبیه در میان اعتراض جمعى از رزمندگان غیور به امضا مىرسد و سالها بعد، ارزش و اهمیت آن بر همه آشكار مىشود.
سال 1367 نیز چالشگاه تند و اعتراضبرانگیزى پیش روى رهبران جمهورى اسلامى بود. حضرت امام در پیام حجّ آن سال كه چند روز پس از پذیرش قطعنامه خطاب به مسلمین جهان صادر شد، نوشته خود را با همان آیه مناسب صلح حدیبیه «لقد صدق اللّه رسوله الرؤیا...»؛ (7) آغاز كردند. ایشان در نوشتارى ژرف و رسا ضمن سفارش و توصیههایى در باره مراسم حج و انجام وظایف زائران خانه خدا، در باره پذیرش قطعنامه نوشتند: «... در مقطع كنونى، قبول قطعنامه 598 را به مصلحت انقلاب و نظام مىدانم و خدا مىداند كه اگر نبود انگیزهاى كه همه ما و عزت و اعتبار ما باید در مسیر مصلحت اسلام و مسلمین قربانى شود، هرگز راضى به این عمل نبودم و مرگ و شهادت برایم گواراتر بود.» (8)
ایشان در قسمت دیگرى از پیام حج نوشتند: »... اكیداً به ملت عزیز ایران سفارش مىكنم كه هوشیار و مراقب باشید. قبول قطعنامه از طرف جمهورى اسلامى ایران، به معناى حلّ مسئله جنگ نیست. با اعلام این تصمیم، حربه تبلیغات جهانخواران علیه ما كُند شده است.» و افزودند: «ما باید براى دفع تجاوز احتمالى دشمن آماده و مهیا باشیم و ملت ما هم نباید فعلاً مسئله را تمامشده بداند. البته ما رسماً اعلام مىكنیم كه هدف ما تاكتیك جدید در ادامه جنگ نیست.»
و باز هم در باره حساسیت پذیرش قطعنامه و تلخبودن آن نوشتند: «من باز هم مىگویم كه قبول این مسئله براى من از زهر، كشندهتر است؛ ولى راضى به رضاى خدایم و براى رضایت او این جرعه را نوشیدم.» (9)
پینوشــــــــــتها:
1) روزنامه جمهورى اسلامى، شماره 2361، ص 11.
2) همان.
3) همان.
4) همان، ص 12.
5) به نقل از سفیر عراق در لندن، همان منبع، شماره 2361، ص 11.
6) ر. ك: المغازى، ج 2، ص 607 - 610؛ و نیز ر. ك: پیامبر و حكومت، جلال الدین فارسى، مؤسسه انجام كتاب، چاپ تابستان 63، ج 3.
7) فتح/ 27: «آرى، خداوند آن رؤیاى پیامبرش را به حق، رؤیاى صادقه ساخت كه بىگمان به خواست خدا آسودهخاطر به مسجد الحرام اندر آیید. سر تراشیده، موى سترده و بىهیچ بیم، چرا كه او داناى چیزى بود كه شما نمىدانید. چنین بود كه پیروزى نزدیكى را پیش از آن رقم زد.»
8) مصلحتاندیشى حضرت امامرحمه الله در پذیرش قطعنامه، اشاره به وضعیت سیاسى - نظامى آن روز ایران دارد. در آن شرایط، حضرت امامرحمه الله بیش از هر كس در اندیشه حفظ نظام و انقلاب بودند؛ امّا با اشراف و اطلاع جامع و فراگیرى كه ایشان از امكانات و شرایط جبههها و معادلات سیاسى - نظامى جهان داشتند، پذیرش قطعنامه را به مصلحت انقلاب و نظام دانستند. هرچند آن روز و هنوز بسیارى از ناگفتهها و اخبار و اسرار محرمانه در باره پذیرش قطعنامه - كه ممكن است روزى انتشار یابد - مىتواند پرده از دلایل قطعى و قانعكنندهتر پذیرش قطعنامه بردارد.
9) روزنامه جمهورى اسلامى، شماره 2653، 31/4/1367.