آخرین تصاویر مذهبی

آخرین فیلم های مذهبی

آموزش تصویری احکام - آموزش وضو، نماز، غسل، تیمم و...

آموزش تصویری احکام - آموزش وضو، نماز، غسل، تیمم و...

در آموزشی نوشته شده در پنج شنبه, 23 آذر 1402
مجموعه تصویری احکام شامل آموزش مطهرات، نجاست و نجس شدن چیزهای پاک، تطهیر لباس، پارچه، فرش و دیگر اشیا، آموزش وضو، آموزش نماز، آموزش غسل، تیمم، احکام محتضر، آموزش کفن…
دانلود مجموعه سخنرانی های  تصویری از مرحوم دولابی

دانلود مجموعه سخنرانی های تصویری از مرحوم دولابی

در بزرگان و شخصیت ها نوشته شده در سه شنبه, 21 آذر 1402
دانلود مجموعه سخنرانی ها و نکات اخلاقی از مرحوم دولابی با موضوعات: رزق و روزی انسان، دوست داشتن، قلب مومن، گرفتاری بشر، رحمت الهی و ... شامل 10 فایل تصویری
دانلود مجموعه نماهنگ ها و تصاویر جدید ویژه فلسطین و غزه

دانلود مجموعه نماهنگ ها و تصاویر جدید ویژه فلسطین و غزه

در انقلاب، دفاع مقدس، مقاومت نوشته شده در چهارشنبه, 08 آذر 1402
دانلود و تماشای مجموعه نماهنگ های جدید ویژه فلسطین و غزه
مجموعه نماهنگ ها و مداحی های جدید ویژه ایام فاطمیه - تنظیم استودیویی

مجموعه نماهنگ ها و مداحی های جدید ویژه ایام فاطمیه - تنظیم استودیویی

در مداحی تصویری نوشته شده در چهارشنبه, 08 آذر 1402
دانلود و تماشای مجموعه مداحی های جدید ویژه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها با تنظیم استودیویی
مجموعه نماهنگ های جدید ویژه محرم | تنظیم استودیویی

مجموعه نماهنگ های جدید ویژه محرم | تنظیم استودیویی

در مداحی تصویری نوشته شده در یکشنبه, 19 تیر 1401
مجموعه نماهنگ های جدید ویژه محرم با تنظیم استودیویی
مجموعه نماهنگ های زیبا ویژه عید غدیر | هدیه اسباب بازی | نادعلی ...

مجموعه نماهنگ های زیبا ویژه عید غدیر | هدیه اسباب بازی | نادعلی ...

در مداحی تصویری نوشته شده در یکشنبه, 19 تیر 1401
مجموعه کلیپ های تصویری زیبا ویژه عید غدیر خم با کیفیت بالا

آخرین مطالب سایت

جریان شناسی مطبوعات پس از انقلاب

اشاره:

نوشته‌ای كه پیش رو دارید، متن سخنرانی جناب آقای صفار هرندی است كه تحت عنوان «جریان شناسی مطبوعات پس از انقلاب‌» در نشست بیستم كانون گفتمان دینی ایراد گردید كه پس از اندكی تلخیص و ویرایش تقدیم می‌گردد.

***

وقتی كه انقلاب به پیروزی رسید، نیروهای مطبوعاتی مسلمان متعهد، بسیار ناچیز بلكه در حد صفر بود با صرف نظر از یكی دو مطبوعه كه یكی از آن‌ها در حوزه علمیه قم چاپ می‌شد؛ مثل «مكتب اسلام‌» و پیش از آن «مكتب تشیع‌» ، این‌ها به ظاهر كار مطبوعاتی داشتند اما با یك كار مطبوعاتی واقعی بسیار فاصله داشتند -. خود این‌ها هم این مطلب را می‌پذیرند. با این حساب، ما در این زمینه هیچ چیزی در دست نداشتیم و با این بضاعت وارد انقلاب شدیم.

مطبوعاتی كه به نفع انقلاب مصادره شدند، همان‌ها هم در خدمت انقلاب نبودند. روزنامه كیهان و روزنامه اطلاعات كه همین دومی باعث آن رسوایی مقاله معروف (1) بود كه منجر به انقلاب شد. روزنامه كیهان پیش از انقلاب، ظاهری روشن فكرانه‌تر داشت و محل تجمع نیروهایی بود كه معروف شده بود این نیروها گرایش مردمی دارند. همین دو روزنامه هم در برخورد با انقلاب، بسیار خطرناك و منافقانه برخورد كردند.

اگر كسی كه در جریان انقلاب قرار نگرفته باشد، تاریخ انقلاب را نداند و فقط بخواهد از مطبوعات آن دوره، به سراغ تاریخ انقلاب برود، تصور می‌كند كه این انقلاب به دست یك مشت توده‌ای، عناصر وابسته به جبهه ملی و سازمان منافقین به ثمر نشسته است. و جماعتی از روشن فكران و گه گاه هم عناصر روحانیت.

برای این شخص این طور جا می‌افتد كه انقلاب در این مملكت با هدف‌های اعلام شده، از طرف آن گروه‌ها دنبال می‌شده، ناگهان یك جماعت روحانی از راه رسیده اند و خودشان بر سر سفره‌ای انداخته اند كه دیگران آماده كرده بودند و آن را به نفع خود مصادره كرده اند. این تصور را شما در روزنامه‌های به جا مانده از اول انقلاب خواهید دید. هتاكی و پرده دری در این زمینه به جایی رسید كه كاركنان مسلمان و متعهد داخل روزنامه كیهان - اكثرا از كارگران شریف این نشریه بودند - راه افتادند و جلوی كار را گرفتند و گفتند: ما نمی‌گذاریم روزنامه‌ای كه مال مردم مسلمان است، هم سو با گروهك‌ها و دشمنان انقلاب باشد. این‌ها به طرف قم آمدند. حضرت امام هنوز در قم تشریف داشتند و با امام، اعلام بیعت و وفاداری كردند. امام هم حركت این‌ها را تایید كردند و جملاتی فرمودند كه خیلی جالب است. بعضی می‌گویند قلم مقدس است به هر صورتی كه باشد ولی امام رحمه الله در آن جا می‌فرمایند كه: «این قلم‌ها از سر نیزه شاه بدتر است. قلمی كه تهتُّك به ساحت مقدسات مردم می‌كند از سر نیزه دژخیمان پهلوی خطرناك‌تر است. چه كسی گفته كه قلم بالاصالة مقدس است.»

بعد از انقلاب، وقتی كه با یك چنین جریانی روبه رو شدیم، نیروهای انقلابی به این نتیجه می‌رسند كه خودشان باید یك كاری انجام دهند. اولین جرقه نیروهای خالص مسلمان در حزب جمهوری زده می‌شود كه بانی آن رهبر معظم انقلاب بوده‌اند. آقای مهندس موسوی و دیگران هم این روزنامه را تدارك كردند ولی باز جریان مطبوعاتی در خدمت انقلاب نبود؛ زیرا این یك جریان مبتدی و نوپا بود. بضاعت روزنامه نگاری كشور بعد از انقلاب هم، یك سره در اختیار جریاناتی بود كه با روح و اصل دین سر ستیز داشتند یا بی تفاوت بودند. كم‌تر روزنامه نگاری در «اطلاعات‌» ، «كیهان‌» ، «آیندگان‌» و «رستاخیز» و مجلاتی مثل «زن‌» و «اطلاعات هفتگی‌» و مجلات وقیحی مثل «سپید و سیاه‌» ، «تهران مصور» و.... پیدا می‌كنید كه یك مقدار انگیزه دینی و اخلاق انسانی در وجودش شعله ور باشد.

بخش ادبیات روزنامه كیهان، در اختیار كسانی بود كه رسما اهل ستیز با دین بودند. افرادی مثل احمد شاملو و كسانی كه تعلقات ضد دینی خود را اظهار كردند.

«زن روز» نشریه فاسد آن وقت بود. آن روزها این نشریه، وسیله‌ای بود برای گسترش فحشا و وارد كردن سبكی از زندگی غرب كه قصد داشتند عنصر ایرانی را با آن تربیت بكنند. اساسا شكل گیری این مجله برای تغییر ذایقه و زندگی مردم جامعه ما بوده است. حال این كه این‌ها چه كارهایی كرده اند، بماند. در یكی از كارهاشان مسابقه دختر و بانوی شایسته گذاشته بودند كه این كار گرفته شده از همان مسابقه ملكه زیبایی بود كه غربی‌ها برای خود دارند. این‌ها ملاك شایستگی را قد و قواره، سایز بدن و قسمت‌های مختلف بدن زن‌های مسلمان ما قرار داده بودند. دختران و زنان ما را به این سمت و سو می‌كشاندند. بعضی از دست اندركاران این گونه اقدامات كثیف و فاسد، امروز هم پشت صحنه بعضی از این مطبوعات واقع شده‌اند. خانمی كه در كنفرانس برلین، آن هتاكی‌ها را نسبت به جمهوری اسلامی داشت و آن هرزه گویی‌ها را كرد، از كسانی است كه در راه انداختن فحشای پیش از انقلاب در مجله زن روز، عنصر تعیین كننده‌ای بود. همسر او هم كه یك عنصر فاسدی است و كم‌تر اسمی از او به میان می‌آید ولی كسانی كه این مسائل را تعقیب كرده‌اند، می‌دانند كه این عنصر فاسد در گذشته انقلاب و سابقه مطبوعاتی خودشان بیش‌ترین خدماتشان این است كه فواحش خارج كشور را دعوت بكنند و پسر و دختر ما را پای پلكان هواپیما بكشانند تا برای آن‌ها هورا بكشند. این‌ها بانیان و راه اندازان چنین جلساتی بوده اند.

در اوایل انقلاب، طبیعی بود كه بسیاری از این‌ها به دلیل شدت فسادی كه كرده بودند (تا جایی كه بعضی از هم كاران آن‌ها نمی‌توانستند، این‌ها را تحمل كنند) از گردونه خارج شدند و برخی از آن‌ها فرار كردند. این یك ریزشی بود كه به نفع جریان انقلابی صورت گرفت. اما هنوز مطبوعات پالایش نشده بود، هنوز كسانی بودند كه اگر سلطنت طلب نبودند در عوض توده‌ای و كمونیست و دوست دار چریك‌های فدایی خلق بودند. وابسته به گروه‌های ملی گرا و روشن فكران لاییك بودند. اگر ماركسیست نبودند، عناد آن‌ها با اندیشه‌ها و اعتقادات دینی مردم به حدی بود كه آن را در نوشته‌های خود ظاهر می‌كردند. در دو سه سال اول انقلاب كه بلوغ اندیشه انقلابی و مذهبی بود، این‌ها را به تدریج یا سر جای خودشان نشاندند یا برخی از این‌ها را از دور خارج كردند. در این دو سه سال هم عده‌ای از این‌ها كه دست شان آلوده به دست گروهك‌های محارب و... بود، راه گریز را پیش گرفتند و به خارج پناهنده شدند. برخی از آن‌ها هم در درگیری با منافقین و گروه‌های مسلح به درك واصل شدند؛ ولی بعضی از آن‌ها كه اهل محافظه كاری بیشتر و اهل رعایت (به نوعی) بودند، باقی ماندند و در بدنه مطبوعات رسوخ كردند. در این دوره كسان دیگری وارد كار می‌شوند. بنده به كیهان اشاره كنم كه به عنوان یك مدل و قوی‌ترین مجموعه مطبوعاتی كشور تاثیرگذار در عرصه مطبوعات بوده است؛ بسیاری از چهره‌های جناحی در عرصه مطبوعات سال‌های اخیر را در كیهان قبل از انقلاب پیدا می‌كنید.

بسیاری از عاملین نشریات زنجیره‌ای كسانی بودند كه در كیهان كار می‌كردند، كیهان نقطه‌ای است كه روی آن بیشتر باید تامل كرد. اما این جماعتی كه جدیدا (بعد از انقلاب) وارد شدند چه كسانی بودند؟ مخصوصا در كیهان، یك گروه از كسانی بودند كه همراه آقای دكتر یزدی، اوایل انقلاب، از طرف حضرت امام رحمه الله مدیریت كیهان را برای یك دوره یك سال و اندی، به عهده گرفتند. این گروه وابستگان نهضت آزادی و بعضی از پیوستگان به سازمان منافقین بودند. عده‌ای از همین‌ها كه وابسته به این سازمان بودند ادعا می‌كردند كه ما مدتی بود كه از سازمان جدا شده بودیم، و تحت عنوان اعلامیه‌هایی كه بعدا تبدیل به كتاب «روند جدایی‌» شد، اعلام جدا شدن كرده بودند. از عناصری كه در روند جدایی از منافقین جدا شده بودند، نام كسانی را باید به خاطر بسپارید كه سالیان سال پس از دهه شصت بعد از این كه بساط منافقین برچیده می‌شود، این‌ها همچنان در عرصه مطبوعاتی ما حاضر بودند و به فعالیت‌های خود ادامه می‌دادند. در این دوره هفت، هشت ساله بعد از سال شصت، مدیریت عالی روزنامه كیهان در اختیار آقای خاتمی بود. در عین این كه وزیر ارشاد بود، مدیر كیهان هم بود.

آن افرادی كه عرض می‌كنم، با مخفی كردن خودشان در پشت چهره‌های موجهی مثل ایشان و شهید شاه چراغی و... به فعالیت‌های آن چنانی مشغول بودند. در اواخر دهه شصت به عنوان كا ر فرهنگی، چیزی به اسم كیهان فرهنگی راه انداختند و جای پایی برای كسانی نظیر آقای دكتر سروش درست كردند. آن افراد با بقیه مجموعه و با شخص آقای خاتمی و دوستان دیگری كه در آن دوره به روزنامه پیوسته بودند، مثل آقای نصیری و دیگر عزیزان، در اثر مواجهه با این جریانات صالح، راهی جز خارج شدن از روزنامه و موسسه كیهان پیدا نكردند. این مجموعه بعد از خارج شدنش از روزنامه كیهان سر از نشریه كیان در می‌آورد.

در این دوره اقدامات دیگری هم صورت می‌گیرد. در یك دوره‌ای، جریان چپ مسلمان ما، شروع به نزدیك شدن به این جریان تحول خواه دگرگون طلب كیان می‌كند و پیوندی بین این دو جریان برقرار می‌شود.

جریان كیان پیش از این ارتباطاتی با نهضت آزادی برقرار كرده بود. علی رغم این كه این‌ها در اوایل انقلاب، سایه نهضت آزادی را با تیر می‌زدند، در اواخر دهه شصت عرض پوزشی خدمت مهندس بازرگان می‌برند و می‌گویند: ما را ببخش كه در گذشته چپ روی می‌كردیم. الآن آمده ایم كه عذر خواهی بكنیم. در این دوره بین جریان لیبرال و جریان روشن فكر چپ پیوندی می‌خورد كه این یك امر مباح، بلكه مستحبی تلقی می‌شود. این كه چرا جریان چپ خط امامی وارد چنین گردونه فساد و خرابی می‌شود، تحلیل مفصل خود را می‌طلبد. آقای محمد قوچانی در یك مقاله اشاره می‌كند كه بعد از دهه هفتاد محفلی تحت عنوان محفل یا حلقه كیان در این مجله برپا شد كه در روزهای چهارشنبه جلساتی داشتند و عناصری از جاهای مختلف در این جا شركت می‌كردند و نقل می‌كند كه نفراتی از سازمان مجاهدین انقلاب نیز در جلسه بودند؛ از آقایان روشن فكران حوزوی بودند، عده‌ای از روند جدایی بودند و... كه به هم پیوند می‌خوردند و به تعبیر ایشان، هسته اولیه جریان اصلاح طلبی را پایه گذاری می‌كنند.

اتفاق دیگری كه می‌افتد، این است كه از آغاز این دهه، با جریان شكل گیری چنین گروهی در داخل، ارتباطات با خارج هم شروع می‌شود. كسانی كه در اول انقلاب، به عنوان عناصر مفسد از مجموعه مطبوعاتی كشور ریزش كرده بودند، به تدریج دوباره آفتابی می‌شوند و سر و كله آن‌ها در این مطبوعات جدید التاسیس پیدا می‌شود. در این میان یك جنس مطبوعات تازه‌ای به میدان می‌آید كه حرف آن‌ها این بود كه وقتی مملكت بعد از جنگ وارد دوره سازندگی شده، باید مطبوعات هم تراز سازندگی را هم وارد كنیم؛ لذا سبك و سیاق جدیدی از روزنامه نگاری به میان می‌آید. ظاهرا می‌گویند كه به سیاست كاری نداریم و فقط طرف دار فضای گل و بلبل هستیم و می‌خواهیم برای مردم تفنن و تفریحی داشته باشیم ولی در باطن این حركت كه ظاهر یك اقدام فرهنگی و اجتماعی را دارد، حركت بسیار رندانه‌ای نهفته است. می‌بینیم كه اولین تشكیك‌ها و تردیدها در باب مبانی حكومت دینی، در همین نشریات شكل می‌گیرد. مقاله «وكالت یا ولایت‌» كه توسط آن آقایی كه از دنیا رفت نوشته شد، جرقه تشكیك در بنیاد اندیشه امام را زد؛ البته در بیرون، چیزهایی می‌گفتند ولی در مطبوعات، اول بار در آن جا شكل گرفت؛ حتی گفت كه پیامبر عظیم الشان اسلام صلی الله علیه و آله از طرف خداوند ماموریتی برای تشكیل حكومت نداشتند؛ چه رسد به ولی فقیه.

یك مقدار كه جلوتر می‌آییم، رد پای عناصری كه در خارج از كشور به عنوان نیروی ضد انقلابی علیه انقلاب فحاشی می‌كردند و مقاله‌ها و اعلامیه‌های علیه شخص امام و انقلاب را می‌نوشتند، این‌ها آهسته، آهسته مقالات و اشعار و... خود را در مطبوعات داخل كشور چاپ می‌كردند. در اوایل بدون نام اصلی خود كار می‌كردند و كم كم با نام اصلی خود كار كردند. یك آقایی كه در سال 74 در نشریه پر (2) مقاله‌ای نوشته است و رسما می‌گوید اگر می‌خواهید براندازی آرام و بی سر و صدا در ایران صورت گیرد، باید گروه‌هایی تحت عنوان میانجی (اسم مقاله هم در جست و جوی میانجی است) یعنی واسطه پیدا كنیم و آن‌ها را برانگیزیم تا رژیم را سرنگون كنیم. خود این شخص می‌گوید: با توجه به این كه سروش و حلقه كیان موجه‌تر هستند و حتی در میان حوزه‌های علمیه، سپاه و نهادهای انقلابی عواملی دارند كه از آقای سروش حمایت می‌كنند، ما باید از طریق این‌ها به درون حاكمیت نفوذ بكنیم؛ چرا كه رژیم هنوز به این‌ها اعتماد مختصری دارد و وقتی كه ما اقداماتمان را به وسیله آن‌ها انجام دهیم، نمی‌توانند آن‌ها را ضد انقلاب معرفی كنند؛ چرا كه آقای سروش در اول انقلاب، عضو شورای انقلاب فرهنگی بوده و یك مدتی هم جزء لیدرهای فكری انقلاب حساب می‌شد. مگر می‌توان او را به آسانی ضد انقلاب نامید. جماعت انجمن‌های اسلامی دانشگاه‌ها و... دنبال او هستند؛ پس ایشان وسیله خوبی برای مقابله با نظام است.

آن‌ها از این سر پل وارد می‌شوند و كم كم این نقطه را توسعه می‌بخشند. یك روزی شما چشم باز می‌كنید و می‌بینید همین آقای رامین احمدی كه در سال 74 در نشریه «پر» مقالاتش چاپ می‌شد و دزدانه مقالاتش وارد كشور می‌شد، بعد از سال 76 رسما با گردنی افراشته در نشریات و مطبوعات زنجیره‌ای داخلی، علیه حكومت و نظام مقاله می‌نویسد. این فقط یك نمونه بود. الی ماشاء الله ازاین افراد وجود دارند كه با بهره گیری از گستره آزادی، وارد مطبوعات شدند.

گستره آزادی مطبوعات از دید عده‌ای تا آن جا بود كه دشمنان امام و كسانی كه از امام با الفاظ بسیار زشتی نام برده بودند و اسم خود را پای اعلامیه‌هایی كه امضا كرده بودند، می‌نوشتند از سال 76 به این‌ها فرصت داده می‌شود بدون این كه از گذشته كثیف خود استغفار و توبه كنند، داخل كشور بیایند و مدعی هم بشوند و بگویند شما در این مدت، مملكت را با آن جنگ و شعارهای انقلابی و قطع رابطه با امریكا خراب كردید.

حال بیایند و تقاص بگیرند. این پیشینه دردآور مطبوعات ما است.

وقتی صحبت براندازی می‌شود و می‌گوییم یكی از كانون‌های براندازی، مطبوعاتی با این پیشینه بودند، اغراق نكرده‌ایم. آن وقت كه رهبر معظم انقلاب فرمودند: باید جلوی پایگاه‌های دشمن در مطبوعات گرفته شود و تعطیل شوند، سخنی كاملا با اطلاع و با حكمت بوده است. یك سخن شعاری نبود.

 

  • پاورقــــــــــــــــــــی

 

1) مقاله توهین آمیز نسبت به حضرت امام خمینی رحمه الله پس از شهادت حضرت آیت الله مصطفی خمینی.

2) نشریه سلطنت طلب‌ها با سرمایه اشرف پهلوی در خارج از كشور تاسیس شده است كه بنیادی به نام بنیاد پر دارد.

461 دفعه
(0 رای‌ها)