در شماره گذشته (125 مبلغان) اوّلین خطبه پیامبر اكرمصلیاللهعلیهوآله مورد بحث و بررسی قرار گرفت كه در آن از اهمّیت قرآن ـ به عنوان تنها كتاب ماندگار الهی ـ احسان به دیگران و پاداش عظیم آن، دوام نعمت با احسان، جهاد در راه خدا و آمادگی برای آن به اندازهای كه دشمنان هراس داشته باشند و دستور به عدم ترك جهاد سخن به میان آمده بود.
اكنون به مناسبت هجرت پیامبر خداصلیاللهعلیهوآله از مکه به مدینه، دوّمین خطبه حضرت را كه اوّلین خطبه در شهر مدینه محسوب میشود مورد بحث و بررسی قرار میدهیم. امید است كه مفید و مثمر ثمر باشد.
اوّلین خطبه پیامبر اكرمصلیاللهعلیهوآله در شهر مدینه
در اولین خطبهای كه حضرت پس از ورود به شهر مدینه ایراد نمود، بعد از حمد و ثنای الهی فرمود: «اَمَّا بَعْدُ اَیهَا النَّاسُ، فَقَدِّمُوا لِاَنْفُسِكُمْ تَعْلَمُنَّ وَاللهِ لَیصْعَقَنَّ اَحَدُكُمْ ثُمَّ لَیدَعُنَّ غَنَمَهُ لَیسَ لَهَا رَاعٍ ثُمَّ لَیقُولُنَّ لَهُ رَبٌّهُ وَلَیسَ لَهُ تَرْجُمَانٌ وَلَا حَاجِبٌ یحْجُبَهُ دُونَهُ. اَلَمْ یأتِكَ رَسُولِی فَبَلَّغَكَ وَآتَیتُكَ مَالاً وَاَفْضَلْتُ عَلَیكَ، فَمَا قَدَّمْتَ لِنَفْسِكَ؟ فَلْینْظُرَنَّ یمِینَاً وَ شِمَالاً فَلَا یرَی غَیرَ جَهَنَّمَ فَمَنِ اسْتَطَاعَ اَنْ یقِی وَجْهَهُ مِنَ النَّارِوَلَوْ بِشَقٍّ مِنْ تَمْرَةٍ فَلْیفْعَلْ وَمَنْ لَمْ یجِدْ فَبِكَلِمَةٍ طَیبَةٍ فَاِنَّ بِهَا تُجْزَی الْحَسَنَةُ عَشْرَ اَمْثَالِهَا اِلَی سَبْعَمأةِ ضِعْفٍ؛ (1) ای مردم! برای خود زاد و توشه پیش فرستید. به خدا سوگند میدانید، یكی از شما چون از دنیا رود، گوسفندان خود را بدون چوپان [و اموالش را بدون وكیل و یا نماینده] رها كند، سپس پروردگارش در حالی كه بین او و بندهاش واسطهای نیست بگوید: آیا فرستادة من نزد تو نیامد و پیام مرا نرساند؟ آیا من به تو مال ندادم و زیاد نكردم؟ پس برای خود چه پیش فرستادی؟ آنگاه آن شخص به راست و چپ خود نظر كند و چیزی جز جهنّم مشاهده نكند، پس هر كسی قدرت دارد كه صورت خود را از آتش نگه دارد، اگر چه به سبب قطعهای از یك خرما باشد، پس انجام دهد، و اگر كسی آن را ندارد، با سخن و كلمة پاك [عمل بفرستد]. به درستی كه آن حسنه ده برابر جزا داده شود تا هفتصد برابر.»
در این خطبه، چون اوّلین خطبه در شهر مدینه است و هنوز منكران رسالت و قیامت وجود دارند و آنهایی كه پذیرفتهاند ممكن است محكم و قوی نباشند؛ حضرت وجدان آنها را بیدار میكند كه: ممكن است در روز قیامت از آنها پرسیده شود كه آیا رسول ما به سوی شما نیامد؟ پس چرا به او ایمان نیاوردید؟ و همینطور با بیان ساده سفارش میكند كه برای قیامت خویش ذخیرهای بفرستید و كاری انجام دهید، و آنگاه به حسابرسی قیامت و ارث رسیدن مال و اموال و پاداش چند برابر حسنات اشاره میفرماید. این نكات را با تفصیل پی میگیریم.
الف. توشه برگرفتن
انسان خود را بیش از دیگران دوست میدارد و هیچ كسی نسبت به سرنوشت انسان مثل خودش دلسوز و مهربان نیست؛ لذا جا دارد هر كسی بیش از فرزندان و ورثه به فكر آینده و فردای قیامت خویش باشد و برای خود اعمال خیر، زاد و توشه بفرستد.
قرآن كریم میفرماید: «وَ قَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّكُمْ مُلاقُوهُ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنینَ»؛ (2) «و نیكی برای خود از پیش بفرستید و از خداوند بترسید و بدانید كه شما او را ملاقات میکنید، و به مؤمنان مژده ده.»
امّا آنچه لازم است به عنوان توشه آخرت فرستاده شود، هم اذكار و عبادت میتواند باشد و هم اعمال و رفتار نیك.
در حدیث آمده است كه: «اِنَّ الْجَنَّةَ قِیعَانٌ وَاِنَّ غَرَاسَهَا سُبْحَانَ اللهِ وَالْحَمْدُ للهِ وَلَا اِلَهَ اِلَّا الله وَاللهُ اَكْبَرُ وَلَا حَوْلَ وَلَا قُوَّةَ اِلَّا بِالله؛ (3) بهشت [فعلاً] صحرایی است خالی [بی كشت و زراعت] و ذکرهای سُبْحَانَ اللهِ وَالْحَمْدُ للهِ وَلَا اِلَهَ اِلَّا الله وَاللهُ اَکبَرَ وَلاَ حَولَ وَ لاَ قُوَّۀَ اِلاَّ بِاللهِ درختهای آن است [كه در این دنیا كاشته و گفته میشود و در آخرت سبز و آشكار میگردد].»
در حدیث دیگر رسول اكرمصلیاللهعلیهوآله فرمود: «در شب معراج وارد بهشت شدم. فرشتگانی دیدم كه بنّایی میكنند. خشتی از طلا و خشتی از نقره. و گاهی از كار كردن دست میكشند. به ایشان گفتم: چرا گاهی كار میكنید و گاهی از كار دست میكشید؟ پاسخ دادند: باید مصالح بنّایی برسد. پرسیدم: مصالحی كه میخواهید چیست؟ گفتند: ذكر مؤمن كه در دنیا میگوید «سُبْحَانَ اللهِ وَالْحَمْدُ للهِ وَلَا اِلَهَ اِلَّا الله وَاللهُ اَكْبَرُ». هر وقت بگوید، ما میسازیم و هر وقت خودداری كند، ما نیز خودداری میكنیم.» (4)
و در حدیث دیگر فرمود: «هر كس كه بگوید سبحان الله خدا برای او درختی در بهشت سبز میكند، و هر كس كه بگوید الحمد لله خدا برای او درختی در بهشت مینشاند، و هركس كه بگوید لاَ اِلَهَ اِلاَّ الله خدا برای او درختی در بهشت مینشاند، و هر كس كه بگوید الله اكبر خدا برای او درختی در بهشت مینشاند.»
مردی از قریش گفت: معلوم میشود درختان ما در بهشت بسیار است. حضرت فرمود: بلی؛ اما مواظب باشید كه آتشی نفرستید كه آنها را بسوزاند و این بدلیل گفتار خدای متعال است كه فرمود: «ای كسانی كه ایمان آوردهاید! خدا و فرستادة او را فرمان برید و عملهای خویش را باطل نكنید. (5)» (6)
مجموعه اعمال نیك و بد انسان همان چیزی است كه انسان آن را زودتر از خودش فرستاده است؛ لذا تلاش كند آنچه برای آخرت ذخیره میسازد، اعمال و رفتار نیكو باشد.
«قیس بن عاصم» كه از اصحاب رسول خداصلیاللهعلیهوآله است نقل میكند: «روزی با گروهی از بنی تمیم خدمت پیغمبر اكرمصلیاللهعلیهوآله شرفیاب شدم. گفتم: یا رسول الله! ما در صحرا زندگی میكنیم و از حضور شما كمتر بهرهمند میگردیم، ما را موعظه فرمایید! رسول اكرمصلیاللهعلیهوآله نصایح سودمندی فرمود، و از جمله: «برای تو بناچار همنشینی خواهد بود كه هرگز از تو جدا نمیگردد، با تو دفن میگردد؛ در حالی كه تو مردهای و او زنده است. اگر همنشین تو شریف باشد، تو را گرامی خواهد داشت و اگر نابكار باشد، تو را به دامان حوادث میسپارد. آنگاه آن همنشین با تو محشور میگردد و در رستاخیز با تو برانگیخته میشود و تو مسئول آن خواهی بود، پس دقت كن كه همنشینی كه انتخاب میكنی نیك باشد؛ زیرا اگر او نیك باشد، مایة انس تو خواهد بود و در غیر این صورت موجب وحشت تو میگردد. و آن همنشین كردار تو است.»
قیس بن عاصم عرض كرد: دوست دارم كه اندرزهای شما به صورت اشعاری درآورده شود تا آن را حفظ و ذخیره كنیم و موجب افتخار ما باشد. رسول اكرمصلیاللهعلیهوآله دستور داد كسی به دنبال «حسان بن ثابت» برود؛ ولی قبل از اینكه حسان بیاید، قیس خودش كه از سخنان رسول اكرمصلیاللهعلیهوآله به هیجان آمده بود، نصایح حضرت را به صورت شعر درآورد و به ایشان عرضه داشت. اشعار این است:
تَخَیرْ خَلِیطاً مِنْ فِعَالِكَ إِنَّمَا قَرِینُ الْفَتَى فِی الْقَبْرِ مَا كَانَ یفْعَلُ
وَ لَا بُدَّ بَعْدَ الْمَوْتِ مِنْ أَنْ تُعِدَّهُ لِیوْمٍ ینَادَى الْمَرْءُ فِیهِ فَیقْبِلُ
فَإِنْ كُنْتَ مَشْغُولًا بِشَیءٍ فَلَا تَكُنْ بِغَیرِ الَّذِی یرْضَى بِهِ اللَّهُ تُشْغَلُ
فَلَنْ یصْحَبَ الْإِنْسَانَ مِنْ بَعْدِ مَوْتِهِ وَ مِنْ قَبْلِهِ إِلَّا الَّذِی كَانَ یعْمَلُ
أَلَا إِنَّمَا الْإِنْسَانُ ضَیفٌ لِأَهْلِهِ یقِیمُ قَلِیلاً بَینَهُمْ ثُمَّ یرْحَل
از كردار خویشتن دوستی برای خود برگزین كه رفیق آدمی در گور (برزخ) همان اعمال او میباشد.
بهناچار باید همنشین خود را برای روز رستاخیز انتخاب كنی و آماده سازی.
پس اگر به چیزی سرگرم میشوی، مراقب باش كه جز به آنچه خدا میپسندد نباشد. زیرا آدمی پس از مرگ و پیش از آن جز با كردار خویش قرین نمیگردد.
همانا آدمی در خانوادة خود میهمانی بیش نیست كه اندكی در میان ایشان درنگ و سپس كوچ میكند.» (7)
آفرین بر سعدی كه چه عالی و زیبا سروده است:
هر دم از عمر میرود نفسی چون نگه میكنم نمانده كسی
ای كه پنجاه رفت و در خوابی مگر این پنج روز دریابی
خجل آنكس كه رفت و كار نساخت كوس رحلت زدند و بار نساخت
عمر، برف است و آفتاب تموز اندكی مانده، خواجه غرّه هنوز
هر كه آمد عمارتی نو ساخت رفت و منزل به دیگری پرداخت
برگ عیشی به گور خویش فرست كس نیارد ز پس، تو پیش فرست
هر كه مزروع خود بخورد و خوید وقت خرمنش خوشه باید چید
ای تهیدست رفته در بازار ترسمت برنیاوری دستار (8)
امام علیعلیهالسلام در سال 63 هـ. ق نامهای به زیاد بن ابیه فرستاد كه در آن مرقوم فرموده بود: «فَدَعِ الْإِسْرَافَ مُقْتَصِداً وَ اذْكُرْ فِی الْیوْمِ غَداً وَ أَمْسِكْ مِنَ الْمَالِ بِقَدْرِ ضَرُورَتِكَ وَ قَدِّمِ الْفَضْلَ لِیوْمِ حَاجَتِكَ أَتَرْجُو أَنْ یؤْتِیكَ اللَّهُ أَجْرَ الْمُتَوَاضِعِینَ وَ أَنْتَ عِنْدَهُ مِنَ الْمُتَكَبِّرِینَ وَ تَطْمَعُ وَ أَنْتَ مُتَمَرِّغٌ فِی النَّعِیمِ تَمْنَعُهُ الضَّعِیفَ وَ الْأَرْمَلَةَ أَنْ یوجِبَ لَكَ ثَوَابَ الْمُتَصَدِّقِینَ وَ إِنَّمَا الْمَرْءُ مَجْزِی بِمَا أَسْلَفَ وَ قَادِمٌ عَلَى مَا قَدَّمَ وَ السَّلَامُ؛ (9) [ای زیاد!] از اسراف بپرهیز و میانه را برگزین، از امروز به فكر فردا باش، و از اموال دنیا به اندازة كفاف خویش نگهدار، و زیادی را برای روز نیازمندیت [در آخرت] پیش فرست. آیا امید داری خداوند پاداش فروتنان را به تو بدهد، در حالی كه از متكبّران باشی؟ و آیا طمع داری ثواب انفاقكنندگان را دریابی، در حالی كه در ناز و نعمت قرار داری؟ و تهیدستان و بیوهزنان را از آن نعمتها محروم كنی؟ همانا انسان، به آنچه پیش فرستاده [و نزد خدا ذخیره ساخته]، پاداش داده خواهد شد و به سوی آنچه مقدّم داشته خواهد رفت. والسلام.»
نكته مهمّ
قرآن تأكید دارد در آنچه برای آخرت ذخیره میشود دقت داشته باشید، كه: از حرام نباشد، با اخلاص باشد، از ریا، سُمعَه، منّت و آزار دور باشد: «یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبیرٌ بِما تَعْمَلُونَ»؛ (10) «ای كسانی كه ایمان آوردهاید! از [مخالفت] خدا بپرهیزید، و هر كس باید بنگرد تا برای فردایش چه چیز از پیش فرستاده است، و از خدا بپرهیزید كه خداوند از آنچه انجام میدهید آگاه است.»
پیامبر اكرمصلیاللهعلیهوآله با بعضی از یارانش نشسته بود، گروهی از قبیلة «مضر» وارد شدند كه شمشیر بر كمر داشتند (و آمادة جهاد در راه خدا بودند) و لباس درستی در تن آنها نبود. هنگامی كه پیامبرصلیاللهعلیهوآله آثار نیازمندی و گرسنگی را در چهرة آنها دید، رنگ صورتش دگرگون شد، به مسجد آمد و بر فراز منبر رفت، حمد و ثنای الهی بجا آورد و فرمود: «خداوند این آیه را در قرآن مجید نازل كرده است: «یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا... وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ...» » سپس افزود: «در راه خدا انفاق كنید پیش از آنكه قدرت از شما سلب شود، و در راه خدا صدقه دهید قبل از آنكه مانعی در این راه ایجاد گردد. آنها كه دینار دارند، از دینار و آنها كه درهم دارند، از درهم و آنها كه گندم و جو دارند، از گندم و جو، چیزی از انفاق را كوچك نشمرید، هر چند به نیمی از یك دانه خرما باشد.»
مردی از انصار برخاست و كیسهای در دست مبارك پیامبرصلیاللهعلیهوآله نهاد. آثار خوشحالی و سرور در صورت حضرت نمایان شد و فرمود: «هر كس سنّت حسنهای بگذارد، و مردم به آن عمل كنند، پاداش آن و پاداش تمام كسانی كه به آن عمل میكنند نصیب او خواهد شد، بیآنكه از پاداش او كاسته شود، و هر كس سنّت سیئهای بگذارد، گناه آن و گناه همه كسانی كه به آن عمل میكنند بر او خواهد بود، بیآنكه از گناه او كاسته شود.» مردم برخاستند؛ آن كس كه دینار داشت آورد، و آنكه درهم داشت نیز درهم داد، و هر كس طعام و چیز دیگری داشت خدمت پیامبرصلیاللهعلیهوآله آورد، و به این ترتیب مقدار قابل ملاحظهای كمك نقدی و غیر نقدی نزد حضرت جمع شد كه در میان آن نیازمندان تقسیم شد.» (11)
استاد مطهریرحمهالله در توضیح این آیه میگوید: «لحن قاطع و صریح عجیبی است؛ به صورت امر میفرماید: هر كس باید بنگرد كه برای فردای خود چه پیش فرستاده است. سخن از پیش فرستادن است؛ یعنی شما عیناً همان چیزهایی را كه اكنون میفرستید خواهید داشت؛ لذا درست بنگرید كه چه میفرستید؟ همچون كسی كه وقتی در سفر است اشیایی را خریداری كرده و پیش از خود به وطن خود میفرستد، او باید دقّت كند؛ زیرا وقتی از سفر برگشت و به وطن خویش رسید، در بستهبندیهای پستی كه فرستاده همان چیزهایی [است] كه خودش تهیه كرده است. ممكن نیست كه نوعی كالا پیش فرستد، و هنگام بازگشت به وطن به نوعی دیگر دست یابد. (12)
ب. تجسّم اعمال و دست خالی بودن
اگر انسان اعمال نیك فرستاد؛ در روز قیامت آن را خواهد دید، و اگر دست خالی است، جز جهنّم چیزی نمیبیند. حضرت رسولصلیاللهعلیهوآله در بخشی از خطبة فوق فرمود: «فَلْینْظُرَنَّ یمِیناً وَشِمَالاً فَلَا یرَی غَیرَ جَهَنَّم؛ به راست و چپ نگاه میكند، جز جهنم نمیبیند.» اینجا است كه نالة او بلند میشود.
گاه نه تنها اعمال خیر ندارد؛ بلكه گناهانی انجام داده است و آن گناهان در عالم برزخ و قیامت او را آزار میدهد؛ مگر اعمال خیری باشد كه مانع آن شود.
قصهای از استاد شهید مطهری
استاد مینویسد:
«از استاد خودم عالم جلیل القدر مرحوم آقای میرزا علی آقا شیرازی (اعلی الله مقامه) كه از بزرگترین مردانی بود كه من در عمر خود دیدهام و به راستی نمونهای از زهاد و عبّاد و اهل یقین و یادگاری از سلف صالح بود كه در تاریخ خواندهایم، جریان خوابی را بخاطر دارم كه نقل آن بیفایده نیست:
روزی ایشان ضمن درس در حالی كه دانههای اشك بر روی محاسن سفیدشان میچكید خوابی را نقل كردند، كه فرمودند: «در خواب دیدم مرگم فرا رسیده است. مردن را همان طوری كه برای ما توصیف شده است، در خواب یافتم، خویشتن را جدا از بدنم میدیدم و ملاحظه میكردم كه بدن مرا به قبرستان برای دفن حمل میكنند. مرا به گورستان بردند و دفن كردند و رفتند. من تنها ماندم و نگران كه چه بر سر من خواهد آمد؟ ناگاه سگی سفید را دیدم كه وارد قبر شد، در همان حال حس كردم كه این سگ، تندخویی من است كه تجسّم یافته و به سراغ من آمده است. مضطرب شدم، در این اضطراب بودم كه حضرت سیدالشهداءعلیهالسلام تشریف آوردند و به من فرمودند: غصّه نخور! من آن را از تو جدا میكنم.» (13)
مولوی میگوید:
ای دریده پوستین یوسفان گرگ برخیزی از این خواب گران
گشته گرگان یك به یك خوهای تو میدرانند از غضب اعضای تو
ز آنچه میبافی همه روزه بپوش ز آنچه میكاری همه روزه بنوش
گر ز خاری خستهای خود كِشْتهای ور حریر و قز دری، خود رشتهای
چون ز دستت زخم بر مظلوم رُست آن درختی گشت و زآن زقُّوم رُست
این سخنهای چو مار و كژدمت مار و عقرب گردد و گیرد دمت
حشر پر حرص خس مردار خوار صورت خوكی بود روز شمار
زانیان را گنده اندام نهان خمر خواران را بود گنده دهان
گند مخفی كان بدلها میرسید گشت اندر حشر محسوس و پدید
بیشهای آمد وجود آدمی بر حذر شو زین وجود ار آدمی
ظاهر و باطن اگر باشد یكی نیست كس را در نجات او شكی...
قرآن كریم این حقیقت را در نیم سطر بیان نموده و میفرماید: «وَ وَجَدُوا ما عَمِلُوا حاضِراً وَ لا یظْلِمُ رَبُّكَ أَحَداً»؛ (14) «آنچه را انجام دادهاند حاضر مییابند و پروردگار تو، به احدی ستم نمیكند.»
و در حدیث هم آمده است كه: «إِنَّمَا هِی أَعْمَالُكُمْ تُرَدُّ إِلَیكُم؛ (15) عذابها همان اعمال شما است كه به سوی شما برگردانیده میشود.»
ج. پاداش چند برابر
حضرت در بخش پایانی فرمود: «پس كسی که قدرت دارد صورت خود را از آتش نگه دارد، اگر چه به سبب قطعهای از یك خرما باشد، این كار را انجام دهد. و اگر كسی آن را [هم] ندارد، با سخن و كلمة پاكیزه [این كار را انجام دهد].»
«فَاِنَّ بِهَا تُجْزَی الْحَسَنَةُ عَشْرَ اَمْثَالِهَا اِلَی سَبْعَ مِائَةٍ ضِعْفٍ؛ به درستی كه آن حسنه را ده برابر تا هفتصد برابر جزا و پاداش است.»
در قرآن كریم درباره پاداش حسنات تعبیرهای مختلفی آمده است:
1. دو برابر: «وَ مَثَلُ الَّذینَ ینْفِقُونَ أَمْوالَهُمُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ تَثْبیتاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ كَمَثَلِ جَنَّةٍ بِرَبْوَةٍ أَصابَها وابِلٌ فَآتَتْ أُكُلَها ضِعْفَینِ»؛ (16) «و مَثَل كسانی كه اموال خود را برای خشنودی خدا، و تثبیت [ملكات انسانی در] روح خود انفاق میكند، همچون باغی است كه در نقطة بلندی باشد، و بارانهای درشت به آن برسد، [و از هوای آزاد و نور آفتاب به حدّ كافی بهره گیرد] و میوة خود را دو چندان دهد.»
2. ده برابر: «مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها»؛ (17) «هر كس حسنهای انجام دهد ده برابر آن پاداش دارد.»
3. هفتصد برابر یا بیشتر: «مَثَلُ الَّذینَ ینْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فی سَبیلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ فی كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَ اللَّهُ یضاعِفُ لِمَنْ یشاءُ»؛ (18) كسانی كه اموال خود را در راه خدا انفاق میكنند همانند بذری است كه هفت خوشه برویاند، كه در هر خوشه یكصد دانه باشد، [یعنی هفتصد برابر] و خداوند آن را برای هر كسی بخواهد [و شایستگی و نیت خالصتر داشته باشد] دو یا چند برابر میكند.»
4. بیحساب: «لِیجْزِیهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ ما عَمِلُوا وَ یزیدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللَّهُ یرْزُقُ مَنْ یشاءُ بِغَیرِ حِسابٍ»؛ (19) «تا خداوند آنان را بهترین اعمالی كه انجام دادهاند پاداش دهد، و از فضل خود بر پاداششان بیفزاید؛ و خداوند به هر كس بخواهد بیحساب روزی [و پاداش] میدهد.»
درباره صابران میفرماید: «إِنَّما یوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَیرِ حِسابٍ»؛ (20) «همانا صابران اجر و پاداش خود را بیحساب دریافت میدارند.»
یقیناً مبلّغان و واعظان میتوانند مصداق این آیات باشند؛ چرا كه بر سختی تبلیغ، كمبودها، نیشها و آزارها در مسیر تبلیغ صبر و تحمل به خرج میدهند، به این شرط كه نیت خویش را هر چه بیشتر خالص نمایند.
جمعبندی
آنچه در خطبة دوم پیامبرصلیاللهعلیهوآله كه خطبة اوّل شهر مدینه بود آمده، توصیه به انجام عمل نیك و كارهای خیر برای روز قیامت است و اینكه آنچه مانده به ورثه میرسد و آنچه در راه خدا داده ماندگار است و روز قیامت نیز صحنة تجسّم اعمال خوب و بد انسان است و پاداش كار نیك نیز از دو برابر شروع میشود تا ده برابر و هفتصد برابر و بیحساب.
پینوشـــــــــــــتها:
(1). البدایة و النهایة، ابن كثیر، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ج 3، ص 260.
(2). بقره / 223.
(3). بحار الانوار، محمد باقر مجلسی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1404 ق، ج 7، ص 231 و عوالی اللئالی، ابن ابی جمهور احسائی، 1405 ق، ج 4، ص 8 و تفسیر المیزان، علامه سید محمد حسین طباطبایی، دار الكتب الاسلامیه، ج13، ص 23.
(4). وسائل الشیعه، حر عاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، (20 جلدی) ج 4، ص 1208، ح10.
(5). محمد / 33: «یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ لا تُبْطِلُوا أَعْمالَكُمْ».
(6). وسائل الشیعه، همان، ج 5، ص 1206، ح 5، باب 31.
(7). خصال، شیخ صدوق، انتشارات جاویدان، بیتا، ص 90، شماره 296؛ ترجمه از استاد شهید مرتضی مطهری، عدل الهی، استاد مطهری، قم، انتشارات صدرا، 1357، چاپ دهم، ص248ـ 149.
(8). عدل الهی، همان، ص 249.
(9). نهج البلاغه، محمد دشتی، مؤسسه فرهنگی امیر المؤمنینعلیهالسلام، خطبه 21، ص 356.
(10). حشر / 18.
(11). تفسیر نمونه، مكارم شیرازی، تهران، دارالكتب الاسلامیه، 1370، ج 23، ص 547 و ر. ك: تفسیر در المنثور، سیوطی، ج 6، ص201.
(12). عدل الهی، همان، ص 245.
(13). عدل الهی، همان، ص 251.
(14). كهف / 49.
(15). بحار الانوار، ج 3، ص 90، سطر 14، و ج10، ص 454، سطر 1.
(16). بقره / 265.
(17). انعام / 160.
(18). بقره / 261.
(19). نور / 38.
(20). زمر / 10.