آخرین تصاویر مذهبی

آخرین فیلم های مذهبی

آموزش تصویری احکام - آموزش وضو، نماز، غسل، تیمم و...

آموزش تصویری احکام - آموزش وضو، نماز، غسل، تیمم و...

در آموزشی نوشته شده در پنج شنبه, 23 آذر 1402
مجموعه تصویری احکام شامل آموزش مطهرات، نجاست و نجس شدن چیزهای پاک، تطهیر لباس، پارچه، فرش و دیگر اشیا، آموزش وضو، آموزش نماز، آموزش غسل، تیمم، احکام محتضر، آموزش کفن…
دانلود مجموعه سخنرانی های  تصویری از مرحوم دولابی

دانلود مجموعه سخنرانی های تصویری از مرحوم دولابی

در بزرگان و شخصیت ها نوشته شده در سه شنبه, 21 آذر 1402
دانلود مجموعه سخنرانی ها و نکات اخلاقی از مرحوم دولابی با موضوعات: رزق و روزی انسان، دوست داشتن، قلب مومن، گرفتاری بشر، رحمت الهی و ... شامل 10 فایل تصویری
دانلود مجموعه نماهنگ ها و تصاویر جدید ویژه فلسطین و غزه

دانلود مجموعه نماهنگ ها و تصاویر جدید ویژه فلسطین و غزه

در انقلاب، دفاع مقدس، مقاومت نوشته شده در چهارشنبه, 08 آذر 1402
دانلود و تماشای مجموعه نماهنگ های جدید ویژه فلسطین و غزه
مجموعه نماهنگ ها و مداحی های جدید ویژه ایام فاطمیه - تنظیم استودیویی

مجموعه نماهنگ ها و مداحی های جدید ویژه ایام فاطمیه - تنظیم استودیویی

در مداحی تصویری نوشته شده در چهارشنبه, 08 آذر 1402
دانلود و تماشای مجموعه مداحی های جدید ویژه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها با تنظیم استودیویی
مجموعه نماهنگ های جدید ویژه محرم | تنظیم استودیویی

مجموعه نماهنگ های جدید ویژه محرم | تنظیم استودیویی

در مداحی تصویری نوشته شده در یکشنبه, 19 تیر 1401
مجموعه نماهنگ های جدید ویژه محرم با تنظیم استودیویی
مجموعه نماهنگ های زیبا ویژه عید غدیر | هدیه اسباب بازی | نادعلی ...

مجموعه نماهنگ های زیبا ویژه عید غدیر | هدیه اسباب بازی | نادعلی ...

در مداحی تصویری نوشته شده در یکشنبه, 19 تیر 1401
مجموعه کلیپ های تصویری زیبا ویژه عید غدیر خم با کیفیت بالا

آخرین مطالب سایت

تضمین و تقدیر رزق انسان

پیش از آنكه به معنای تقدیر خداوند در زمینه رزق و روزی بپردازیم، جا دارد به این پرسش پاسخ دهیم كه آیا اساسا می‌توان در مورد تقدیر خداوند فكر كرد یا نه؟

فكر كردن در مورد تقدیرات خداوند گامی در راه شناخت بهتر افعال و صفات الهی است؛ چرا كه مخلوقات این جهان و نظم و هماهنگی بین آنها و نظام و مقررات حاكم بر آنها، همگی از افعال خداوند است كه با شناخت بهتر و بیشتر آنها، افعال خداوند بهتر شناخته می‌شوند و بر اساس شناخت بهتر ما از عالم، راه سعادت و كمال خود را بهتر می‌شناسیم و به هدف خلقت نزدیك‌تر می‌شویم. از این رو، شناخت تقدیرات الهی، نه تنها كاری ممنوع نیست، بلكه كاری ضروری و بایسته است.

قضا و قدر در لغت

تقدیر در فارسی به معنای ارزش گذاری است. این واژه در انگلیسی و فرانسه «APPRECIATION» و به معنای حكم كردن در مورد قیمت و ارزش چیزی است.

در زبان عربی، «تقدیر» از ریشه «قَدر» است. قدر به معنای اندازه و كمیت چیزی و تقدیر به معنای اندازه گیری و كمیت سنجی آن است.

در كتاب لسان العرب، قدر و مقدار هر چیزی، به معنای مقیاس آن بیان شده است. (1)

واژه قضا نیز در لغت، به معنای حكم كردن (2) و فیصله دادن به چیزی است.

قضا و قدر در قرآن و روایات

در این مورد، نكات ذیل قابل توجه است:

1. در نگاهی كلی، معنای قضا و قدر در آیات و روایات با معنای لغوی و فلسفی آن هماهنگ است. در منابع نقلی «قدر» به معنای حد و اندازه و «قضا» به معنای حكم كردن و خاتمه دادن به كار رفته است.

2. از نظر قرآن هر چیزی دارای تقدیر است و خداوند با هندسه و كمیت خاصی آن را خلق می‌كند.

آیات شریفه «اِنَّا كُلَّ شَی ءٍ خَلَقْناهُ بِقَدَرٍ» (3) و «قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَی ءٍ قَدْراً» (4) با اطلاق و عمومیت خود، به صراحت از هندسه و اندازه مخصوص هر مخلوقی خبر می‌دهند.

همچنین آیات شریفه: «سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الاَْعْلی * اَلَّذی خَلَقَ فَسَوّی * وَالَّذی قَدَّرَ فَهَدی « (5) از خلقت موجودات در حال اعتدال و در وضع و هیئت خاص و سپس هدایت آنها به مقصد دستگاه آفرینش حكایت می‌كنند.

آیه مباركه «وَ إِنْ مِنْ شَی ءٍ إِلاَّ عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ» (6) ، با به كار بردن كلمه نكره «شی‌ء» در سیاق نفی، حكایت از آن دارد كه هر موجودی كه عنوان «شی‌ء» بر آن صادق است، دارای گنجینه‌ای در نزد حق تعالی است كه با اندازه و حد معینی تنزل می‌كند و از وجودی متناسب با شئون عالم پایین برخوردار می‌شود.

رابطه بین علم، اراده، تقدیر و قضای خداوند

بین علم، مشیت، اراده، تقدیر و قضای خداوند رابطه و ترتیبی وجود دارد كه قضای او، آخرین مرحله از مراحل وجود شی ء است. روایات فراوانی مؤید همین نكته است كه به برخی از آنها اشاره می‌شود:

امام صادق علیه السلام می‌فرمایند:

«خداوند هر چیزی را كه بخواهد [ایجاد كند] ، اول تقدیرش می‌كند، سپس قضایش را می‌راند و آن گاه امضایش می‌فرماید (ایجادش می‌كند) .» (7)

در حدیث دیگری، امام رضاعلیه السلام ضمن تفسیر تقدیر به «هندسه و ابعاد وجودی دادن به شی‌ء» بر مفاد حدیث اول تأكید می‌ورزند:

آن [قدر خدا، تشكیل شده است از] هندسه [كه عبارت است] از طول و عرض [قرار دادن برای موجود،] و [تعیین مدت] بقای آن. سپس فرمود: وقتی خداوند [ایجاد] چیزی را بخواهد، [اول] اراده‌اش می‌كند، و وقتی اراده‌اش كرد، تقدیرش می‌نماید، و وقتی تقدیرش كرد، قضایش را می‌راند و [وضعیتش را مشخص می‌كند] و هنگامی كه كارش را یك طرفه كرد، امضا و اجرایش می‌سازد.» (8)

امام كاظم علیه السلام نیز فرمودند:

« [خداوند سبحان] چیزی را امضا و اجرا می‌كند كه قضایش را رانده باشد و قضای چیزی را می‌راند كه تقدیرش كرده باشد و چیزی را مقدر می‌سازد كه اراده كرده باشد. پس مشیت او به علم او و اراده‌اش با مشیتش و تقدیرش با اراده‌اش و قضایش با تقدیرش و امضایش با قضایش صورت می‌گیرد. در نتیجه، [رتبه] علم مقدم بر مشیت، و مشیت در مرتبه دوم [و مقدم بر اراده او] و اراده در مرتبه سوم [و مقدم بر تقدیر او] و تقدیر براساس قضا به اجرا در می‌آید.» (9)

انحصار رزاقیت در خداوند

بر اساس دلایل عقلی و نقلی فراوان، رزق و روزی همه جانداران به ویژه انسان، توسط خداوند ضمانت شده است و به هر طریق ممكن به آنان خواهد رسید. از سوی دیگر، در آیات و روایات فراوانی، روزی دهنده تنها و تنها خداوند دانسته شده و بر این موضوع تأكید فراوان شده است.

قرآن كریم، در آیه 58 سوره ذاریات و با بیان جمله:

«اِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتینُ»؛ «تنها خداوند، روزی دهنده و صاحب قوت و قدرت است.»

با استفاده از جمله اسمیه، به كارگیری ضمیر «هو»، استفاده از صیغه مبالغه «رزّاق» به جای به كارگیری واژه رازق و نیز تأكید بر قدرتمند بودن حق تعالی (ذوالقوة المتین) ، بر منحصر بودن رازق هستی در خداوند متعال تأكیدی تمام دارد. بر اساس این آیه شریفه، تنها رازق حقیقی خداوند است و اگر كسی متصف به صفت «رازق» باشد، از باب مجاز و نسبت فعل به غیر فاعل حقیقی و از طریق اذن و اعطای خداوند است.

این نكته در مكتب اهل بیت علیهم السلام چندان واضح و مبرهن است كه چون یكی از اصحاب امام سجادعلیه السلام با نگرانی از گران شدن كالایی خبر می‌دهد، امام با خونسردی پاسخ می‌دهند:

«گرانی این كالا به من مربوط نیست. اگر گران است [روزی من] بر عهده خداوند است و اگر هم ارزان است، [باز هم روزی من] بر عهده اوست.» (10)

گویا در ذهن بسیاری از مردم چنان است كه اگر قیمت كالاها ارزان باشد، روزی رسانی خداوند سهل و آسان است؛ اما اگر قیمتها افزایش یابد، روزی رسانی خداوند با مشكل مواجه شده و به سختی صورت می‌گیرد. به عبارت دیگر، گویا وعده‌های الهی مبنی بر ضمانت روزی آدمیان، مربوط به دوران پایین بودن قیمتها و نبود تورم است؛ اما در روزگار گرانی و تورم بالای اقتصادی، وعده‌های خداوند قدری سست می‌شود و انسانها باید با تلاش و سعی بیشتری از پَسِ زندگی خود برآیند.

امام سجادعلیه السلام در این جمله كوتاه، از دیدگاهی توحیدی بیان می‌دارند كه تنها خداوند رازق است و كاهش و افزایش قیمتها تأثیری در وعده‌های الهی ندارد و از گنجینه نعمتهای او نخواهد كاست. خداوند، هم در شرایط ارزانی رازق است و هم در شرایط گرانی؛ چرا كه ارزانی و گرانی، مفاهیمی اعتباری و در افق فكر بشر دارای معنا و مفهوم است؛ اما از افق بالای هستی و از منظر خداوند، واژه‌های ارزان و گران كلماتی بی معنا هستند.

از سوی دیگر، امامان معصوم علیهم السلام در جایی كه با افكار غیر توحیدی عده‌ای از یاران و هواداران خود مواجه می‌شدند و می‌دیدند كه آنان، ائمه علیهم السلام را از كارگزاران نظام هستی می‌دانند و به تفویض برخی از افعال خداوند مانند رزاقیت او به امامان معصوم علیهم السلام معتقد هستند، به شدّت با این افكار و عقاید مقابله می‌كردند و منشأ همه تأثیرات و حوادث در جهان هستی را فقط خداوند معرفی می‌كردند.

امام رضاعلیه السلام همواره در دعای خود می‌فرمود:

«خداوندا! از كسی كه می‌پندارد ما ارباب [امور هستی] هستیم، بیزاری و دوری می‌جوییم و نیز از كسی ك ه می‌پندارد كار خلق كردن و روزی رساندن از آن ماست [و به ما تفویض شده] ، دوری می‌جوییم، همچون دوری جستن عیسی بن مریم علیهما السلام از مسیحیان [كه آنان عیسی علیه السلام را خدا می‌دانستند] . خداوندا! ما آنان را به آنچه پنداشته اند، نخوانده ایم؛ پس ما را به گفتار [باطل] آنان مؤاخذه مكن و ما را از آنچه می‌پندارند، مورد غفران و آمرزش قرار ده!» (11)

مقدر بودن ارزاق

با توجه به اینكه فقط خداوند رزّاق است، بدیهی است تقدیر رزق و وسعت و ضیق آن نیز به دست اوست:

«آیا آنها ندانستند كه خداوند روزی را برای هر كس بخواهد، گسترده یا تنگ می‌سازد؟» (12)

او به خوبی می‌داند با افزایش روزی خود بر بندگان، عده‌ای از آنان به طغیان و سركشی می‌افتند و از حد خود بیرون می‌شوند. از همین رو، از روی لطف خود و برای جلوگیری از سركشی آنان، روزی آنان را به قدر خاص محدود می‌كند:

«و اگر خدا روزی را برای بندگانش وسعت می‌داد، مسلماً در زمین سر به عصیان برمی داشتند و لیكن به اندازه‌ای كه می‌خواهد، نازل می‌كند. به راستی او به [حال] بندگانش آگاه و بیناست.» (13)

اوست كه با حكمت بالغه‌اش، كمی و زیادی رزق را بین بندگان خود تقدیر و تقسیم می‌كند تا بدین وسیله ناسپاسان را از سپاسگزاران و شكیبایان را از ناشكیبان باز شناسد و بر اساس رفتار و عكس العمل خوب و بد آنها، به آنان مرتبت و سعادت یا هلاكت و شقاوت بخشد.

به گفته مولای متقیان، علی علیه السلام:

«و روزیها را مقدّر كرده، برخی فراوان و برخی اندك؛ و تقسیم كرد ارزاق را بر [دسته‌ای در] تنگی و [دسته‌ای در زندگانی] فراخ و آسان. قسمتی كرد به عدالت تا آن را كه خواهد، بیازماید در زندگانی آسان یا دشوار و بیازماید به وسیله آن سپاس و شكیبایی را در توانگر و فقیر. سپس روزی وسیع را با فقر و بیچارگی در آمیخت و تندرستی را با حوادث دردناك توأم نمود و دوران شادی و سرور را با غصه و اندوه مقرون ساخت.» (14)

بنابراین، اوست كه با تقدیر و تقسیم روزی خود بین فقیر و غنی، زرنگ و تنبل، ضعیف و قوی، با فراست و بی كیاست و... به همگان ثابت كرده است كه كلید تقدیر روزی در دستان اوست و قدرت و فراست قدرتمندان و زیركان نمی‌تواند اندازه‌ای را كه او برای روزی آدمیان معین كرده است، افزایش یا كاهش دهد. امیرالمؤمنین علی علیه السلام خطاب به همه انسانها، در نصیحتی مشفقانه، رمز آسوده زیستی و راحت طلبی واقعی را بارها و بارها این چنین بیان می‌فرمود:

«به یقین بدانید كه خداوند جلیل و عزیز، هر چقدر بنده پرتلاش و پرتدبیر و چاره جو باشد، برای او سهمی بیش از آنچه در علم حكیمانه‌اش مقدر فرموده است، قرار نداده و [در نقطه مقابل] هر چقدر بنده ضعیف و كم تدبیر باشد، برای او سهمی كم‌تر از آنچه در علم حكیمانه‌اش مقدر نموده است، قرار نداده است.

ای مردم! هیچ كسی با زكاوت خود [چیز اندكی همچون] پوست هسته خرما را [بر رزق خود] نمی افزاید و هیچ كسی در اثر كم خردی خود، [چیز اندكی همچون] پوست هسته خرما را كم نمی‌كند. پس آن كس كه این نكته را دریابد و به آن عمل كند، آسوده‌ترین مردم در كسب منفعت خود می‌باشد و آن كس كه این نكته را دریابد؛ اما به آن عمل نكند، مشغول‌ترین انسانها در راه ضرر رساندن به خویش است.

... هان‌ای مردم! همّت درندگان، تجاوز [به دیگران] و همّت حیوانات، شكم آنان و همّت زنان، اهتمام به مردان است و مؤمنان [در اندیشه آخرت خود] بی تاب، نگران و ترسانند. خداوند ما و شما را از جمله آنان قرار دهد.» (15)

مگر نه این است كه عامل بسیاری از دزدیها، اختلاسها، ضرب و شتمها و قتلها، ناراحتیهای عصبی و فشارهای روحی است و بسیاری از نابسامانیهای فردی و اجتماعی، از آنجا ناشی شده است كه بسیاری از افراد، بدون توجه به تقدیرات حكیمانه خداوند و غفلت از آنها و تنها با اتكای به قدرت تدبیر و زور بازوی خود، به این سو و آن سو می‌دوند تا لقمه‌ای نان به دست آورند و این دوندگی بی حاصل را تا جایی ادامه می‌دهند كه از رمق بیفتند و چشم به دست این و آن بدوزند.

این عده، خواسته یا ناخواسته، آگاهانه یا جاهلانه، به جای اتكا بر خداوند به خود متكی اند و همه چیز را در سایه تلاش و تدبیر خود معنا می‌كنند.

به راستی اگر به جای خود، به خدا متكی شویم و در فكر و عمل به تقدیرات حكیمانه او گردن نهیم، آیا بسیاری از التهابها و ناراحتیهای فردی و اجتماعی از بین نمی‌رود و جای آنها را راحتی و آرامش نمی‌گیرد؟

اما نكته بسیار مهم اینجاست كه آیا معنای ایمان به تقدیر خداوند و اتكا بر او، ترك كار و تلاش و پرداختن به نماز و دعا و عبادت است یا معنای آن چیز دیگری است؟

لزوم كار و تلاش

عده‌ای با اعتقاد به رزاقیت خداوند و تصدیق تقدیر او، یكسره دست از كار و تلاش و رنج معاش می‌كشند و با گوشه گیری و عزلت نشینی، راه كمال را در عبادتهای پیوسته و شبانه روزی می‌بینند. گاه نیز عنوان زهد و تقوا بر بیكارگی خود می‌گذارند تا به كار خود، ارزش و بها دهند.

پیشوایان معصوم علیهم السلام با مشاهده این رفتارهای ناصواب و برداشتهای نادرست از صفات برجسته‌ای همچون تقوا و توكل، به شدّت با این گرایشات افراطی مبارزه كرده و بالعكس، تلاش برای معاش را امری مقدس و عبادتی بزرگ شمرده اند.

امام صادق علیه السلام هنگامی كه درباره حال یكی از یاران خود، عمر بن مسلم، جویا شدند، پاسخ شنیدند كه او به عبادت روی آورده و دست از كار و تجارت كشیده است. آن حضرت [با سرزنشِ كار عمر بن مسلم] فرمودند:

«وای بر او! آیا او نمی‌داند كه انسانی كه به دنبال كسب روزی خود نیست، دعایش مستجاب نمی‌شود. گروهی از یاران رسول خداصلی الله علیه وآله هنگامی كه آیه «وَ مَنْ یتَّقِ اللَّهَ یجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً * وَ یرْزُقْهُ مِنْ حَیثُ لا یحْتَسِب» (16) نازل شد، درها [ی مغازه‌های خود] را بستند و به عبادت پرداختند و گفتند: [این] برای ما كافی است وقتی این خبر به پیامبرصلی الله علیه وآله رسید، آن حضرت آنان را خواستند و [به آنان] فرمودند: چه چیزی باعث شد شما این كار را بكنید؟ پاسخ دادند: یا رسول الله! روزی ما ضمانت شده است. از این رو، ما به عبادت پرداخته ایم. پیامبرصلی الله علیه وآله فرمودند: هر كس چنین كند، دعایش مستجاب نمی‌شود. بر شما لازم است كه به دنبال كسب روزی بروید!» (17)

با توجه به مطالب گذشته، نكاتی كه می‌توان بدون تردید آنها را از آیات و روایات مذكور استنباط كرد، از این قرار است:

1. خداوند روزی همه انسانها را ضمانت كرده است؛

2. تنها رازق حقیقی خداوند است، نه غیراو؛

3. روزی هر انسانی مقدر است؛

4. هر انسانی وظیفه دارد برای كسب روزی خود و خانواده‌اش به كار و تلاش بپردازد.

اكنون سؤال اساسی آن است كه با توجه به سه نكته اول، آیا اراده و تلاش انسان در تحصیل روزی او تأثیری دارد یا خیر؟ به عبارت دیگر، آیا سه نكته اول، با نكته چهارم سازگار است یا ناسازگار؟

این سؤالات در واقع به سؤال اساسی تری بازمی گردد كه اساساً «تقدیر رزق» به چه معناست؟ آیا تقدیر خداوند به معنای اجبار و الزام اوست یا معنای دیگری دارد كه با اختیار انسان هماهنگ است؟ این سؤالات است كه ما را به بررسی بیشتری پیرامون رابطه تقدیر خداوند و اختیار انسان وا می‌دارد.

با توجه به مطالب گذشته و ذكر چند مقدمه، در صدد پاسخ به سؤال منظور بر می‌آییم.

1. نظام جهان براساس نظم عِلّی و معلولی است و هر پدیده‌ای دارای علتی است و چنانچه علت تامه چیزی تحقق پذیرد، آن شی ء از بوته امكان خارج شده و پا به عرصه وجوب می‌گذارد و ضرورتاً وجود می‌پذیرد. رزق انسان نیز پدیده‌ای است كه تحقق آن، به علت تامه نیازمند است.

2. تمام موجودات، حوادث و پدیده‌ها مخلوق خداوندند و نظام حاكم بر آنها نیز آفریده اوست. اندازه وجودی هر موجودی و كیفیت رابطه آن با سایر موجودات با قلم تقدیر خداوند نوشته می‌شود و هر رطب و یابس و حركت كوچك و بزرگی درون همین نظام معنا می‌یابد و خارج از آن نیست.

رزق انسان نیز پدیده‌ای است كه نظام و سامانی خاص بر آن حاكم است و هر قبض و بسطی یا افزایش و كاهشی در آن، در چارچوب تقدیرات خداوند محقق می‌شود.

«قانون ارتزاق ما انسانها و یا ما و سایر موجودات زنده و روزی خوار، یك نظام جداگانه‌ای از نظام جاری در اقطار عالم ماده و مشهود ندارد؛ بلكه داخل آن نظام است.» (18)

3. رزق نیز به عنوان یكی از حوادث عالم خلقت و افعال الهی، مشمول عمومات و اطلاقات مذكور است و حد و اندازه ارزاق به دست حق تعالی است.

خداوند با علم كامل و فراگیری كه نسبت به بندگان خود دارد، براساس حكمت خود به هر یك از بندگانش رزق ویژه و مخصوصی عطا می‌كند.

همچنین رحمت خاص خداوند به بندگان تقوا پیشه تعلق می‌گیرد و خداوند با رزق خود از جایی كه قابل پیش بینی نیست، آنها را از بن بستهای معمول زندگی خارج می‌كند و به سمت هدف متعالی شان امداد می‌رساند:

«وَ مَنْ یتَّقِ اللَّهَ یجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً * وَ یرْزُقْهُ مِنْ حَیثُ لا یحْتَسِبُ وَ مَنْ یتَوَكَّلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَی ءٍ قَدْراً»؛ (19) «و هر كه از خدا پروا كند، برای او راه خروجی [از گناه و مشكلات] پدید می‌آورد و او را از جایی كه گمان نمی‌برد روزی می‌دهد. و هر كس بر خدا توكل كند، او برای وی كافی است. همانا خدا [به ثمر] رساننده امر خویش است. بی تردید خدا برای هر چیزی اندازه‌ای نهاده است.»

4. براساس قاعده كلی «إِنَّ اللَّهَ لا یغَیرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّی یغَیرُوا ما بِأَنْفُسِهِم»؛ (20) «خداوند سرنوشت هیچ قومی [و ملتی] را تغییر نمی‌دهد، مگر آنكه آنان آنچه را در خودشان است، تغییر دهند.»

هر گونه تغییر قضا و قدر الهی در مورد بندگانش، وابسته به تغییری است كه هر یك از آنان در افكار و رفتار خود می‌دهند. این اراده انسان است كه سرنوشت خود را رقم می‌زند و تقدیر الهی را به سود و زیان خود تغییر می‌دهد.

البته اراده انسان علت تامه رزق او نیست تا اگر اراده كند، رزقش افزون شود؛ بلكه اراده انسان جزئی از علت تامه و یا یكی از علل ناقصه آن است. دلیل این امر از زبان علامه طباطبایی رحمه الله چنین است:

«سعی و كوشش آدمی و علم و اراده او برای تحصیل رزق، سبب تام به دست آمدن آن نیست وگرنه می‌بایستی همواره و در همه اشخاص این سعی و كاردانی مؤثر واقع شود و صاحبش را به رزق فراوان برساند؛ با اینكه به چشم خود می‌بینیم كه این طور نیست. بسیار جویندگان هستند كه مأیوس بر می‌گردند و بسیار كوشندگان هستند كه نتیجه‌ای عایدشان نمی‌گردد. پس معلوم می‌شود غیر از كوشش و كاردانی خود انسان، شرایط و علل زمانی و مكانی دیگری هم مؤثر است و موانع مختلفی هم هست كه با اختلاف شرایط، مانع از به نتیجه رسیدن كوششها می‌شوند.

... و این نظام جاری با اینكه یك نظام است و اجزایش با هم تناسب و سازگاری دارند، خود دلالت بر وحدانیت ناظم و مدبّر و مدیرش دارد؛ مدبّر و مدیری كه خودش جزء اجزای این عالم نیست... و آن مدبّر، خدای عزّوجل است. بنابراین، خالق عالم، مدبّر آن است و مدبّر آن، رازق آن است و آن همان خدای متعال است.» (21)

بر اساس اصل اولیه و رحمت عام خداوند، همه بندگان از نعمتها و مواهب خدادادی برخوردارند؛ اما در اثر ناسپاسی و تغییر منفی در افكار و رفتار خود و یا در اثر سپاسگزاری و تغییر مثبت در افكار و رفتار خود، خداوند نیز اندازه نعمت خود را تغییر می‌دهد و به تناسب رفتار بندگانش، آن را كاهش یا افزایش می‌دهد:

«ذلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ لَمْ یكُ مُغَیراً نِعْمَةً أَنْعَمَها عَلی قَوْمٍ حَتَّی یغَیرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ وَ أَنَّ اللَّهَ سَمیعٌ عَلیمٌ»؛ (22) «این بدان سبب است كه خداوند هیچ گاه نعمتی را كه بر قومی ارزانی داشته، تغییر نمی‌دهد؛ مگر اینكه آنچه را در خود دارند، تغییر دهند و خداوند شنوای داناست.»

براساس این آیه شریفه، تغییر نعمت در اثر تغییر اراده انسان پدید می‌آید و این اراده انسان است كه در جلب نعمت یا سلب آن، اثر گذار است.

در نهایت به این نتیجه می‌رسیم كه در نظام حاكم بر رزق و روزی انسان كه از سوی خالق و رازق هستی طراحی شده است، اراده انسان جزئی از این نظام و در طول اراده حق تعالی است، نه در عرض آن. اراده حق تعالی بر این قرار گرفته است كه انسان با اراده خود به كسب روزی بپردازد و امرار معاش كند. بدین لحاظ، اعتقاد به نقش آفرینی و تأثیرگذاری تفكر و تلاش انسان در روزی او، نه تنها شرك و دو گانه بینی نیست، بلكه عین توحید است.

امام خمینی رحمه الله در برابر آنان كه معتقدند: «علی رغم آنكه آیات و روایات فراوانی بر ضمانت رزق انسان توسط خداوند تكیه دارند؛ روایات بسیاری نیز انسان را به كار و تلاش امر نموده اند؛ به گونه‌ای كه اگر انسان به دنبال روزی خود نباشد، روزی او نخواهد رسید و دعایش مستجاب نخواهد شد.» پاسخ دلنشینی دارند كه به عنوان حُسن ختام و نتیجه این بحث به نقل آن می‌پردازیم:

«وجه عدم منافات بین اخبار آن است كه پس از طلب نیز، ارزاق و جمیع امور در تحت قدرت حق است.

نه آن است كه طلب ما خود مستقل در جلب روزی باشد، بلكه قیام به طلب [روزی] از وظایف عباد است و ترتیب امور و جمع اسبابهای ظاهریه و غیرظاهریه كه غالب آنها از تحت اختیار بندگان خارج است، به تقدیر باری تعالی است.

پس انسان صحیح الیقین و مطّلع بر مجاری امور، باید در عین آنكه از طلب باز نمی‌ماند و آنچه وظایف مقرره عقلیه و شرعیه خود اوست، انجام می‌دهد و به اشتهای كاذب، درِ طلب را به روی خود نمی‌بندد، باز هم همه چیز را از ذات مقدس حق بداند و هیچ موجودی را مؤثر در وجود و كمالات وجود نداند. طالب و طلب و مطلوب از اوست.» (23)

 

  • پاورقــــــــــــــــــــی

 

1) لسان العرب، ابن منظور، نشر ادب الحوزه، اول، 1405 ق، ج 5، ص 77: «وَ قَدْرُ كُلِّ شَی ءٍ وَ مِقْدارُهُ مِقْیاسُهُ.»

2) همان، ج 15، ص 186.

3) قمر/ 49: «همانا ماهر چیزی را به اندازه آفریدیم.»

4) طلاق/ 3: «بی تردید خدا برای هر چیزی اندازه‌ای نهاده است.»

5) اعلی/ 1-3: «منزه شمار نام پرودگار بلندمرتبه ات را؛ همان خداوندی كه آفرید و منظم كرد و همان كه اندازه گیری كرد و هدایت نمود.»

6) حجر/ 21: «و هیچ چیز نیست، مگر اینكه خزینه‌های آن نزد ماست و ما آن را جز به اندازه معین نازل نمی‌كنیم.»

7) المحاسن، احمد بن محمد بن خالد برقی، تحقیق سیدجلال الدین حسینی، دارالكتب الاسلامیة، بی تا، بی جا، ص 243: «إِنَّ اللَّهَ إِذَا أَرَادَ شَیئاً قَدَّرَهُ فَإِذَا قَدَّرَهُ قَضَاهُ فَإِذَا قَضَاهُ أَمْضَاهُ.»

8) همان، ص 244: «هُوَ [الْقَدَرُ] اَلْهَنْدَسَةُ مِنَ الطُّولِ وَ الْعَرْضِ وَ الْبَقَاءُ ثُمَّ قَالَ إِنَّ اللَّهَ إِذَا شَاءَ شَیئاً أَرَادَهُ وَ إِذَا أَرَادَ قَدَّرَهُ وَ إِذَا قَدَّرَهُ قَضَاهُ وَ إِذَا قَضَاهُ أَمْضَاه.»

9) توحید، شیخ صدوق، تحقیق سیدهاشم حسینی طهرانی، قم، جامعه مدرسین، 1387 ق، ص 334: «فَأَمْضَی مَا قَضَی وَ قَضَی مَا قَدَّرَ وَ قَدَّرَ مَا أَرَادَ فَبِعِلْمِهِ كَانَتِ الْمَشِیةُ وَ بِمَشِیتِهِ كَانَتِ الْإِرَادَةُ وَ بِإِرَادَتِهِ كَانَ التَّقْدِیرُ وَ بِتَقْدِیرِهِ كَانَ الْقَضَاءُ وَ بِقَضَائِهِ كَانَ الْإِمْضَاءُ فَالْعِلْمُ مُتَقَدِّمٌ عَلَی الْمَشِیةِ وَ الْمَشِیةُ ثَانِیةٌ وَ الْإِرَادَةُ ثَالِثَةٌ وَ التَّقْدِیرُ وَاقِعٌ عَلَی الْقَضَاءِ بِالْإِمْضَاء.»

10) وسائل الشیعه، حرّ عاملی، قم، مؤسسة آل البیت علیه السلام لاحیاء التراث، چاپ دوم، 1414 ق، ج 17، ص 57: «ذُكِرَ عِنْدَ عَلِی بْنِ الْحُسَینِ ع غَلَاءُ السِّعْرِ فَقَالَ وَ مَا عَلَی مِنْ غَلَائِهِ إِنْ غَلَا فَهُوَ عَلَیهِ وَ إِنْ رَخُصَ فَهُوَ عَلَیه.»

11) الاعتقادات فی دین الامامیة، شیخ صدوق، بی جا، بی نا، بی تا، ص 74: «اللَّهُمَّ مَنْ زَعَمَ أَنَّا أَرْبَابٌ فَنَحْنُ مِنْهُ بِرَاءٌ وَ مَنْ زَعَمَ أَنَّ إِلَینَا الْخَلْقَ وَ عَلَینَا الرِّزْقَ فَنَحْنُ بِرَاءٌ مِنْهُ كَبَرَاءَةِ عِیسَی ابْنِ مَرْیمَ ع مِنَ النَّصَارَی اللَّهُمَّ إِنَّا لَمْ نَدْعُهُمْ إِلَی مَا یزْعُمُونَ فَلَا تُؤَاخِذْنَا بِمَا یقُولُونَ وَ اغْفِرْ لَنَا مَا یدَّعُون.»

12) زمر/ 52: «أَ وَ لَمْ یعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یشاءُ وَ یقْدِر.»

13) شوری/ 27: «وَ لَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبادِهِ لَبَغَوْا فِی الْأَرْضِ وَ لكِنْ ینَزِّلُ بِقَدَرٍ ما یشاءُ إِنَّهُ بِعِبادِهِ خَبیرٌ بَصیرٌ.»

14) نهج البلاغة، فیض الاسلام، ترجمه ناصر مكارم شیرازی، خطبه 90: «وَ قَدَّرَ الْأَرْزَاقَ فَكَثَّرَهَا وَ قَلَّلَهَا وَ قَسَّمَهَا عَلَی الضِّیقِ وَ السَّعَةِ فَعَدَلَ فِیهَا لِیبْتَلِی مَنْ أَرَادَ بِمَیسُورِهَا وَ مَعْسُورِهَا وَ لِیخْتَبِرَ بِذَلِكَ الشُّكْرَ وَ الصَّبْرَ مِنْ غَنِیهَا وَ فَقِیرِهَا ثُمَّ قَرَنَ بِسَعَتِهَا عَقَابِیلَ فَاقَتِهَا وَ بِسَلَامَتِهَا طَوَارِقَ آفَاتِهَا وَ بِفُرَجِ أَفْرَاحِهَا غُصَصَ أَتْرَاحِهَا.»

15) وسائل الشیعه، حر عاملی، ج 17، ص 49: «اعْلَمُوا عِلْماً یقِیناً أَنَّ اللَّهَ جَلَّ وَ عَزَّ لَمْ یجْعَلْ لِلْعَبْدِ وَ إِنِ اشْتَدَّ جُهْدُهُ وَ عَظُمَتْ حِیلَتُهُ وَ كَثُرَتْ مَكَایدُهُ أَنْ یسْبِقَ مَا سَمَّی لَهُ فِی الذِّكْرِ الْحَكِیمِ وَ لَمْ یخْلُ مِنَ الْعَبْدِ فِی ضَعْفِهِ وَ قِلَّةِ حِیلَتِهِ أَنْ یبْلُغَ مَا سَمَّی لَهُ فِی الذِّكْرِ الْحَكِیمِ أَیهَا النَّاسُ إِنَّهُ لَنْ یزْدَادَ امْرُؤٌ نَقِیراً بِحَذْقِهِ وَ لَنْ ینْقُصَ امْرُؤٌ نَقِیراً لِحُمْقِهِ فَالْعَالِمُ بِهَذَا الْعَامِلُ بِهِ أَعْظَمُ النَّاسِ رَاحَةً فِی مَنْفَعَتِهِ وَ الْعَالِمُ لِهَذَا التَّارِكُ لَهُ أَعْظَمُ النَّاسِ شُغُلًا فِی مَضَرَّتِهِ... أَیهَا النَّاسُ إِنَّ السِّبَاعَ هِمَّتُهَا التَّعَدِّی وَ إِنَّ الْبَهَائِمَ هِمَّتُهَا بُطُونُهَا وَ إِنَّ النِّسَاءَ هِمَّتُهُنَّ الرِّجَالُ وَ إِنَّ الْمُؤْمِنِینَ مُشْفِقُونَ خَائِفُونَ وَجِلُونَ جَعَلَنَا اللَّهُ وَ إِیاكُمْ مِنْهُم.»

16) طلاق/ 2-3.»هر كس تقوای الهی پیشه كند خداوند برایش راه خروج [از مشكلات] قرار می‌دهد و از جایی كه به حساب نمی‌آورد روزیش را می‌دهد.»

17) وسائل الشیعة، ج 17، ص 27: «عَنْ عَلِی بْنِ عَبْدِ الْعَزِیزِ قَالَ قَالَ لِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام مَا فَعَلَ عُمَرُ بْنُ مُسْلِمٍ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ أَقْبَلَ عَلَی الْعِبَادَةِ وَ تَرَكَ التِّجَارَةَ فَقَالَ وَیحَهُ أَ مَا عَلِمَ أَنَّ تَارِكَ الطَّلَبِ لَا یسْتَجَابُ لَهُ إِنَّ قَوْماً مِنْ أَصْحَابِ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه وآله لَمَّا نَزَلَتْ «وَ مَنْ یتَّقِ اللَّهَ یجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ یرْزُقْهُ مِنْ حَیثُ لا یحْتَسِبُ» أَغْلَقُوا الْأَبْوَابَ وَ أَقْبَلُوا عَلَی الْعِبَادَةِ وَ قَالُوا قَدْ كُفِینَا فَبَلَغَ ذَلِكَ النَّبِی صلی الله علیه وآله فَأَرْسَلَ إِلَیهِمْ فَقَالَ مَا حَمَلَكُمْ عَلَی مَا صَنَعْتُمْ قَالُوا یا رَسُولَ اللَّهِ تُكُفِّلَ لَنَا بِأَرْزَاقِنَا فَأَقْبَلْنَا عَلَی الْعِبَادَةِ فَقَالَ إِنَّهُ مَنْ فَعَلَ ذَلِكَ لَمْ یسْتَجَبْ لَهُ عَلَیكُمْ بِالطَّلَبِ.»

18) المیزان فی تفسیر القرآن، علامه طباطبایی، ترجمه موسوی همدانی، ج 17، ص 417.

19) طلاق/2-3.

20) رعد/11.

21) المیزان فی تفسیر القرآن، ج 17، ص 417.

22) انفال/53.

23) شرح چهل حدیث، امام خمینی رحمه الله، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی رحمه الله، چاپ دهم، 1385 ش، ص 560.

347 دفعه
(0 رای‌ها)