آخرین تصاویر مذهبی

آخرین فیلم های مذهبی

آموزش تصویری احکام - آموزش وضو، نماز، غسل، تیمم و...

آموزش تصویری احکام - آموزش وضو، نماز، غسل، تیمم و...

در آموزشی نوشته شده در پنج شنبه, 23 آذر 1402
مجموعه تصویری احکام شامل آموزش مطهرات، نجاست و نجس شدن چیزهای پاک، تطهیر لباس، پارچه، فرش و دیگر اشیا، آموزش وضو، آموزش نماز، آموزش غسل، تیمم، احکام محتضر، آموزش کفن…
دانلود مجموعه سخنرانی های  تصویری از مرحوم دولابی

دانلود مجموعه سخنرانی های تصویری از مرحوم دولابی

در بزرگان و شخصیت ها نوشته شده در سه شنبه, 21 آذر 1402
دانلود مجموعه سخنرانی ها و نکات اخلاقی از مرحوم دولابی با موضوعات: رزق و روزی انسان، دوست داشتن، قلب مومن، گرفتاری بشر، رحمت الهی و ... شامل 10 فایل تصویری
دانلود مجموعه نماهنگ ها و تصاویر جدید ویژه فلسطین و غزه

دانلود مجموعه نماهنگ ها و تصاویر جدید ویژه فلسطین و غزه

در انقلاب، دفاع مقدس، مقاومت نوشته شده در چهارشنبه, 08 آذر 1402
دانلود و تماشای مجموعه نماهنگ های جدید ویژه فلسطین و غزه
مجموعه نماهنگ ها و مداحی های جدید ویژه ایام فاطمیه - تنظیم استودیویی

مجموعه نماهنگ ها و مداحی های جدید ویژه ایام فاطمیه - تنظیم استودیویی

در مداحی تصویری نوشته شده در چهارشنبه, 08 آذر 1402
دانلود و تماشای مجموعه مداحی های جدید ویژه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها با تنظیم استودیویی
مجموعه نماهنگ های جدید ویژه محرم | تنظیم استودیویی

مجموعه نماهنگ های جدید ویژه محرم | تنظیم استودیویی

در مداحی تصویری نوشته شده در یکشنبه, 19 تیر 1401
مجموعه نماهنگ های جدید ویژه محرم با تنظیم استودیویی
مجموعه نماهنگ های زیبا ویژه عید غدیر | هدیه اسباب بازی | نادعلی ...

مجموعه نماهنگ های زیبا ویژه عید غدیر | هدیه اسباب بازی | نادعلی ...

در مداحی تصویری نوشته شده در یکشنبه, 19 تیر 1401
مجموعه کلیپ های تصویری زیبا ویژه عید غدیر خم با کیفیت بالا

آخرین مطالب سایت

درست معنا كنیم (1)

مقدمه

در بیست سال اخیر پیدایش اعوجاج و انحرافهایی در زبان و ادبیات فارسی، برخی اساتید را به فكر انداخته كه برای پیشگیری از تضییع زبان فارسی و صیانت از آن، كتابهایی نظیر «غلط ننویسیم‌» تألیف كنند و به بررسی و تخطئه غلطهای رائج و مشهور و تبیین راه صحیح بپردازند.

متأسفانه عللی سبب شده كه برخی احادیث معصومان علیهم السلام - كه از اركان فرهنگ دینی است - نادرست ترجمه و تفسیر شود كه باید گفت:

اگر بینی كه نابینا و چاه است                                                        اگر خاموش بنشینی گناه است

وظیفه ماست كه هم درست معنا كنیم و هم از انحرافهای عمدی و سهوی دیگران پیشگیری و ممانعت كنیم.

این اشتباهات چند گونه است: برخی چندان مهم نیست؛ مثلاً در باب مسائل اخلاقی زیاد دیده شده كه حدیث معروفِ «اَلْحَسُودُ لایسُودُ‌» (1) را ترجمه می‌كنند: «حسود، سود و بهره نمی‌برد.» با آنكه معنای صحیح آن چنین است: «حسود به سیادت و آقایی نمی‌رسد.»

ولی برخی موارد حدیثی اساس یك شیوه اجتماعی یا سنّت دینی و یا مبحثی عقیدتی را تشكیل می‌دهند. در این موارد نباید ساكت ماند.

اینك بر آنیم كه به خواست و توفیق خدای تعالی به بررسی نمونه‌هایی از این دست بپردازیم و با نهایت فروتنی دست استمداد به ظلّ عنایت خوانندگان گرامی دراز كنیم تا مواردی مشابه را كه خبر دارند، متذكّر شوند و بدین ترتیب، با تعاون بر برّ و تقوا بین اهل قلم همبستگی و مشاركت ایجاد كنند.

نصیحت ائمه مسلمین

یكی از تعبیرهایی كه اشتباه ترجمه و به آن استدلال می‌شود، یك جمله مشهور در این حدیث است: رسول خداصلی الله علیه وآله در سال آخر عمر مبارك خود، مسائل مهمّ اسلامی را در حجّة البلاغ در مواقف حج بیان می‌كرد، از جمله در ضمن سخنرانی در مسجد خیف سه نكته را چنین تذكّر داد: «ثَلاثٌ لَا یغِلُّ عَلَیهِنَّ قَلْبُ امْرِءٍ مُسْلِمٍ اِخْلاصُ الْعَمَلِ لِلّهِ وَ النَّصیحَةُ لِأَئِمَّةِ الْمُسْلِمینَ وَاللُّزُومُ لِجَماعَتِهِمْ...؛ (2) سه امر است كه قلب انسان مسلمان در آن غلّ و غش و خیانتی ندارد: عمل خالصانه برای خدا، خیرخواهی برای رهبران مسلمانان و ملتزم بودن به همراهی با امّت اسلامی.»

مكرر دیده و شنیده شده است كه برخی هر چه می‌خواهند، اعم از انتقاد، تهمت و... می‌گویند و می‌نویسند و به رهبری نظام می‌تازند و با حالتی طلبكارانه و حق به جانب وانمود می‌كنند: ما به این حدیث شریف عمل می‌كنیم كه نصیحت و انتقاد به رهبران جامعه را واجب می‌شمارد.

بررسی واژه «نصیحت‌»

نصیحت یك معنای عرفی در زبان محاوره فارسی دارد و یك معنای دیگر در زبان قرآن و حدیث.

در زبان فارسی، نصیحت به معنای پند، اندرز، راهنمایی و موعظه است كه معمولاً به صورت حضوری و محرمانه و دلسوزانه صورت می‌گیرد، نه به صورت انتقاد تخریبگر و تضعیف بی رحمانه؛ ولی در اصطلاح قرآن و حدیث، به معنای خیرخواهی است؛ به دلیل شواهد ذیل:

الف. نظر لغت شناسان

در «نثر طوبی‌» آمده است: «نَصَحَ لَهُ وَ نَصَحَهُ ینصَحُهُ نَصْحاً وَ نَصِیحَةً؛ یعنی خیرخواهی و ارشاد به راهی كه صلاح طرف باشد؛ خالص گردانید نیت را برای او از آمیختگی با فساد؛ اراده خوبی با خلوص و پاكی نیت؛ در جستجوی بهترین راه برآمد.‌» (3)

ابن فارس در «مجمل اللّغة‌» می‌گوید:

«النُّصْحُ مِنْ نَصَحْتُهُ، أنْصَحُهُ، وَ هُوَ خِلَافُ الغِشِّ...؛ (4) نصح، از نصحته گرفته شده [كه ماضی ثلاثی مجرّد است] « وَ اَنْصَحُه [كه مضارع است] به معنای خیرخواهی است كه آن نقطه مقابل غِش و خیانت است.

ب. كاربرد قرآنی

در قرآن كریم نیز به معنی خیرخواهی آمده است، مثل:

1.«لَیسَ عَلَی الضُّعَفاءِ وَ لا عَلَی الْمَرْضی وَ لا عَلَی الَّذِینَ لا یجِدُونَ ما ینْفِقُونَ حَرَجٌ إِذا نَصَحُوا لِلَّهِ وَ رَسُولِهِ ما عَلَی الْمُحْسِنِینَ مِنْ سَبِیلٍ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ»؛ (5) «بر ضعیفان و بر بیماران و بر آنان كه چیزی ندارند تا خرج كنند، حَرَجی [و تكلیف جهاد] نیست، در صورتی كه برای خدا و پیامبرش خیرخواهی كنند. [و نیز] بر محسنین ایرادی نیست و خدا آمرزنده مهربان است.‌»

در این آیه، نصیحت برای خدا و رسول خداصلی الله علیه وآله مطرح است، آیا خدا و رسول احتیاج به موعظه یا انتقاد دارند؟

استاد علامه طباطبایی در تفسیر آیه و توضیح معنای نصیحت می‌فرماید:

«خداوند عز و جل برداشتن حرج و مشقت را از ضعفاء و بیماران و ناداران، مشروط فرموده به نصیحت و این ناظر است به مذمّت و عقابی كه بر تخلّف از جهاد است و تنها در صورتی مذمّت و عقاب را بر می‌دارد كه خیرخواه خدا و رسول باشند و از غش و خیانت پاك شوند و راه منافقانِ متخلّف از جهاد را نروند....‌» (6)

صاحب «المنار‌» نیز می‌گوید: «... و از اینجا روشن می‌شود كه در حال جنگ از اقسام نصیحت این است كه هر چه صلاح امت اسلامی مخصوصاً رزمندگان باشد، رعایت كند؛ خصوصاً رازدار باشد، اسرار مسلمانان را حفظ و مردم را به احسان و خوبی دعوت كند و در مقابل خیانتكاران در پنهان و آشكار، ایستادگی نماید. پس «نُصْح‌» به معنای عامّ، ركنی است از اركان معنوی اسلام و به واسطه آن بود كه گذشتگان ما عزیز و پیروز شدند و با نبود آن، آیندگان ذلیل و زبون گشتند.» (7)

قرطبی نیز نوشته است: «نُصح عبارت است از اینكه عمل از غش، خالص شود.... علماء گفته اند كه نصیحت برای خدا آن است كه اعتقاد به توحید، خالص باشد و خدا را با صفات الوهیت وصف كند و نصیحت برای رسول الله صلی الله علیه وآله آن است كه به نبوت او معتقد و اطاعت اوامر و نواهی او را متعهد شود و با او موالات داشته باشد؛ یعنی با اولیاء او ولایت و با اعداء او معادات داشته باشد و او را توقیر كند و او و اهل بیتش را دوست بدارد... .» (8)

2. برادران حضرت یوسف علیه السلام به پدر عرض كردند: ما خیرخواهِ یوسف هستیم: «قَالُوا یا أَبانا ما لَكَ لا تَأْمَنَّا عَلی یوسُفَ وَ إِنَّا لَهُ لَناصِحُونَ»؛ «گفتند:‌ای پدر! تو را چه شده است كه ما را بر یوسف امین نمی‌دانی، در حالی كه ما خیرخواه او هستیم؟‌» (9)

3. خواهر موسی علیه السلام به فرعونیان گفت: برای تغذیه و نگه داری این كودك خاندانی را به شما معرفی می‌كنم كه متكفّل نگه داری او و خیرخواه كودك هستند «فَقالَتْ هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلی أَهْلِ بَیتٍ یكْفُلُونَهُ لَكُمْ وَ هُمْ لَهُ ناصِحُونَ»؛ «آیا شما را بر خانواده‌ای راهنمایی كنم كه برای شما از وی سرپرستی كنند و خیرخواه او باشند؟‌» (10)

ماده «نَصَحَ‌» در آیات ذیل نیز آمده است كه به جهت رعایت اختصار از بررسی آنها صرف نظر می‌شود: اعراف/ 21 و 62 و 68 و 72 و 79 و 93؛ هود/ 34؛ قصص/ 20؛ تحریم/ 8.

ج. در احادیث

1. رسول خداصلی الله علیه وآله فرمود: «اَلدِّینُ النَّصِیحَةُ قُلْنَا: لِمَنْ؟ قال: لِلَّهِ وَ لِكِتَابِهِ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِاَئِمَّةِ الْمُسْلِمِینَ وَ عَامَّتِهِمْ؛ (11) دین، نصیحت [و خیرخواهی] است. راوی گوید: پرسیدیم: نسبت به چه كسی؟ حضرت فرمودند: برای خدا و كتابش و رسولش و امامان مسلمین و برای عموم مسلمانان.»

بدیهی است چنین تعبیرهایی در آیات قرآن و روایات معصومان علیهم السلام، به معنی پند و اندر ز یا انتقاد نیست؛ خدا و قرآن و رسول خداصلی الله علیه وآله نیازی به نصیحت مردم عامی ندارند.

2. حكم بن مسكین از مردی قرشی نقل می‌كند:

سفیان ثوری [از عالمان بزرگ سنّی معاصر امام صادق علیه السلام] به آن مرد قرشی گفت: بیا نزد جعفر بن محمد (امام صادق علیه السلام) برویم. با هم رفتیم. دیدیم می‌خواهد بر مركب سوار شود. سفیان عرض كرد: یا ابا عبداللّه! حدیث خطبه رسول الله صلی الله علیه وآله در مسجد خیف را برای ما بیان فرما! حضرت فرمودند: بگذار دنبال كارم بروم؛ چون كه اكنون سوار شده‌ام، بعد از برگشتن حدیث را برایتان نقل می‌كنم. سفیان عرض كرد: تو را به حقّ قرابت و خویشاوندیت با رسول خداصلی الله علیه وآله قسم می‌دهم كه این حدیث را هم اكنون بیان فرمایید! حضرت از مركب پیاده شدند، سفیان عرض كرد: دستور فرمایید برای من دوات و قلم بیاورند تا حدیث را بنویسم! حضرت فرمود: بنویس:

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ... نَضَّرَ اللَّهُ عَبْداً سَمِعَ مَقَالَتِی فَوَعَاهَا وَ بَلَّغَهَا مَنْ لَمْ تَبْلُغْهُ یا أَیهَا النَّاسُ لِیبَلِّغِ الشَّاهِدُ الْغَائِبَ فَرُبَّ حَامِلِ فِقْهٍ لَیسَ بِفَقِیهٍ وَ رُبَّ حَامِلِ فِقْهٍ إِلَی مَنْ هُوَ أَفْقَهُ مِنْهُ ثَلَاثٌ لَا یغِلُّ عَلَیهِنَّ قَلْبُ امْرِئٍ مُسْلِمٍ إِخْلَاصُ الْعَمَلِ لِلَّهِ وَ النَّصِیحَةُ لِأَئِمَّةِ الْمُسْلِمِینَ وَ اللُّزُومُ لِجَمَاعَتِهِمْ، فَإِنَّ دَعْوَتَهُمْ مُحِیطَةٌ مِنْ وَرَائِهِمْ...؛ به نام خداوند بخشنده مهربان... خدا سفیدرو كند كسی را كه سخن مرا شنیده و آن را حفظ كند و به آنان كه آن را نشنیده اند، ابلاغ كند.‌ای مردم! آن كه حاضر است، سخنانم را به غائبان برساند! بسیارند كسانی كه خود فقیه نیستند، ولی حامل فقه اند و بسیارند كسانی كه فقیه اند و فقه را به فقیه‌تر از خود می‌رسانند. سه چیز است كه دل هر مسلمانی در آن غلّ و غش و خیانت ندارد: اخلاص عمل برای خدا و خیرخواهی برای زمامداران مسلمانان و همراهی با جماعت آنان؛ زیرا دعای مسلمانان برای یكدیگر، شامل همه آنهاست....»

سفیان حدیث را نوشت و به حضور حضرت عرضه كرد. حضرت سوار شدند و رفتند و من و سفیان برگشتیم. در نیمه راه، سفیان به من گفت: باش تا من این حدیث را مطالعه كنم. گفتم: ابوعبدالله چیزی به گردن تو نهاد كه از گردن تو ساقط نمی‌شود. سفیان پرسید: چه چیزی بر عهده من گذاشت؟

گفتم: از آن سه امر كه قلب هیچ مسلمانی در آن خیانت نمی‌كند، «اِخْلَاصُ الْعَمَلِ لِلَّهِ‌» روشن است، ولی در باره «اَلنَّصِیحَةُ لِأَئِمَّةِ الْمُسْلِمِینَ‌» امامان چه كسانی هستند كه نصیحت آنان بر ما واجب است؟ آیا منظور معاویة بن ابی سفیان و یزید بن معاویه و مروان حكم و كسانی اند كه شهادتشان را قبول نداریم و پشت سرشان نماز نمی‌خوانیم؟

و این جمله «وَ اللُّزُومُ لِجَمَاعَتِهِمْ‌» كدام جماعت مراد است؟ آیا مرجئه، قَدَری‌ها یا خوارج یا جهمی‌ها هستند؟

سفیان گفت: پس مراد كیست؟ و چه می‌گویند؟ گفتم اینها می‌گویند: علی بن أبی طالب علیه السلام آن امام و زمامداری است كه نصیحت او بر همه ما واجب است و مراد از جماعتی كه باید همواره با آنها باشیم، همان جماعت اوست.

سفیان ثوری پس از این توضیح، حدیث را پاره كرد و بر زمین ریخت و گفت: به هیچ كس خبر مده. (12)

3. رسول خداصلی الله علیه وآله می‌فرماید: «مَنْ لَایهْتَمُّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِینَ فَلَیسَ مِنْهُمْ وَ مَنْ لَا یصْبِحُ وَ لَا یمْسِی نَاصِحاً لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِكِتَابِهِ وَ لِاِمَامِهِ وَ اِمَامَةِ الْمُسْلِینَ فَلَیسَ مِنْهُمْ؛ (13) هر كه به امور مسلمانان اهتمام نورزد، مسلمان نیست و هر كه صبح را به شام و شام را به صبح نرساند، در حالی كه [خالصانه] خیرخواه خدا و رسولش و كتابش و امامش و امامت مسلمانان باشد، از مسلمانان نیست.»

4. رسول خداصلی الله علیه وآله می‌فرماید: هر كه برای من عمل به پنج چیز را تضمین كند، من بهشت را برای او تضمین می‌كنم. پرسیدند: یا رسول الله! آن پنج عمل كدام است؟ فرمود: «النَّصِیحَةُ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ النَّصِیحَةُ لِرَسُولِهِ وَ النَّصِیحَةُ لِكِتَابِ اللَّهِ وَ النَّصِیحَةُ لِدِینِ اللَّهِ وَ النَّصِیحَةُ لِجَمَاعَةِ الْمُسْلِمِینَ؛ (14) نصیحت برای خدا و پیامبر و كتاب او و دین او و جامعه مسلمانان.»

د. دیدگاه حدیث شناسان

1. علامه مجلسی رحمه الله می‌فرماید: «نصیحت برای ائمه مسلمین یعنی پیروی از آنان و بذل مال و جان در نصرت و یاری آنان.» (15)

ابن اثیر می‌گوید: «نصیحت‌» یك واژه است كه یك جمله را می‌توان با آن بیان كرد و آن عبارت است از: «اِرَادَةُ الْخَیرِ لِلْمَنْصُوحِ...؛ خیرخواهی نسبت به نصیحت شده.» و این معنی را با هیچ كلمه مفرد دیگری جز آن، نمی‌توان بیان كرد. (16)

ابن حجر و خطّابی و ابن منظور نیز همین گونه، گفته اند. (17)

راغب گوید: «نُصح‌» انجام دادن كار و یا اداء سخن است كه صلاح صاحبان نصیحت در آن باشد و این معنی از همان باب است كه می‌گویند: «نَصَحْتُ لَهُ الوُدَّ؛ با اخلاص به او محبّت ورزیدم.‌» (18)

 

  • پاورقــــــــــــــــــــی

 

1) مستدرك الوسائل، ج 12، ص 21.

2) اصول كافی، ج 1، صص 403 - 404؛ بحار الانوار، ج 27، صص 68 - 69 و ج 2، ص 148 و ج 47، صص 365 - 366 و ج 75، ص 66؛ ر. ك: سنن ترمذی، ح 2658؛ مسند احمد، ج 4، ص 80؛ سنن ابن ماجه، ح 3056.

3) نثر طوبی، ابوالحسن شعرانی، ج 2، ص 467، واژه «نصح‌» سایر كتب لغت نیز تقریباً همین گونه نوشته اند.

4) مجمل اللغة، ج 2، ص 870، واژه «نصح.‌»

5) توبه / 91.

6) المیزان، ج 11، ص 362، ذیل آیه 91 سوره توبه، با اندكی تلخیص.

7) المنار، ج 10، ص 587، به نقل از كتاب: لزوم وزارت اطلاعات در حكومت اسلامی، آیة الله احمدی میانجی رحمه الله، ص 47.

8) تفسیر قرطبی، ج 8، ص 227، به نقل از كتاب: لزوم وزارت اطلاعات در حكومت اسلامی، صص 47 - 48، ذیل آیه.

9) یوسف / 11.

10) قصص / 12.

11) نضرة النّعیم، شیخ صالح و همكاران، ص 3497، فصل «النصیحة»، ح 7؛ مجمع الزوائد، ج 1، ص 87؛ قصار الجمل، ج 3، ص 60؛ كشف الاستار، ج 1، ص 50.

12) اصول كافی، شیخ كلینی، با تصحیح علی اكبر غفاری، ج 1، ص 403 و 404، بحارالانوار، ج 27، ص 70؛ مرآة العقول، ج 4، ص 323، ح 1 و 2، باب «ما أمر النبی صلی الله علیه وآله بالنصیحة لاَِئمة المسلمین»؛ این تعبیر «النصیحة لله و لرسوله و لأَِئمة المسلمین‌» در روایات متعددی آمده است، رجوع شود به: اصول كافی، تصحیح علی اكبر غفاری، ج 1، ص 403؛ بحارالانوار، ج 27، صص 67 - 72، باب 3 و ج 2، ص 148 و ج 47، ص 365 و ج 75، ص 66؛ نضرة النعیم، صص 3497 - 3501؛ صحیح الجامع، ح 6642؛ جامع العلوم و الحكم، ص 73؛ لزوم وزارت اطلاعات در حكومت اسلامی، صص 48 - 54.

13) المعجم الصغیر، طبرانی، ج 2، ص 50.

14) بحارالانوار، ج 75، ص 65.

15) بحارالانوار، ج 2، ص 149.

16) نهایة، ج 5، ص 64، واژه «نصح.‌»

17) ر. ك: فتح الباری، ج 1، ص 128؛ عمدة القاری، ج 1، صص 321 - 322؛ لسان العرب، واژه «نصح.‌»

18) مفردات، ص 514، واژه «نصح»، به نقل از لزوم وزارت اطلاعات، ص 55.

904 دفعه
(0 رای‌ها)