آزادی و اسلام (4)

اشاره

در سه قسمت پیشین، معنای واژه آزادی و تعریف آن، پیشینه آزادی در اندیشه‌های غربی، شرقی و فرهنگ ایرانی، انواع آزادی (تكوینی و تشریعی) و ویژگیهای انسان آزاد از نگاه اسلام و حكما مورد بحث و بررسی قرار گرفت.

در این قسمت، آزادی را از نگاه قرآن كریم مورد مطالعه قرار خواهیم داد.

آزادی در قرآن كریم

با دقت، توجه و تعمق در آیات قرآن می‌توان به آسانی به این مسئله واقف گشت كه آزادی و اختیار در تمام مراحل زندگی و حیات انسان در ابعاد و موضوعات مختلف مورد توجه و مطرح است. مانند آزادی و اختیار در انتخاب و پذیرش دین، انجام عبادات و اعمال، بیان و قلم، تعلیم و تعلم، خوردن و آشامیدن (مسائل اقتصادی) ، اخلاق فردی و اجتماعی، تفكر و اندیشه، اندیشه درباره قرآن و آفرینش انسان و جهان، و....

در این نوشته به جهت اختصار، با توضیح مختصر، برخی از این موضوعات را با ارائه بعضی از آیات مربوطه متذكر می‌شویم.

1. آزادانه بودن دعوت پیامبران و دوری از هر گونه اكراه و اجبار

ظاهر دسته‌ای از آیات قرآن بر این دلالت دارد كه دعوت پیامبران آزادانه بوده و از هرگونه اجبار و اكراه در پذیرش یا عدم پذیرش دین از سوی مردم، به دور است. پیامبران وظیفه دارند مردم را با حكمت و برهان و موعظه نیكو و پسندیده به راه خدا دعوت كرده و كلام الهی را با ساده‌ترین راه ممكن به مردم ابلاغ كنند و با آنها با مهربانی و عطوفت رفتار كنند و از هرگونه تندخویی و سخت دلی برحذر باشند و راه رستگاری و ضلالت و گمراهی را برای مردم بیان نموده و از عاقبت عملشان - كه بهشت یا جهنم را در پی خواهد داشت - آگاه سازند و آنها را به تفكر و اندیشه صحیح و انتخاب درست وادارند، و با مردم به عدالت رفتار كنند. در ذیل به نمونه‌هایی از آیات مورد نظر اشاره می‌كنیم:

- «وما ارسلناك الا مبشرا ونذیرا * قل ما اسالكم علیه من اجر الا من شاء ان یتخذ الی ربه سبیلا»؛ (1)

« [ای پیامبر!] ما تو را جز بشارت دهنده و انذار كننده نفرستادیم! بگو: «من در برابر آن (ابلاغ آیین خدا) هیچ گونه پاداشی از شما نمی‌طلبم! مگر كسی كه بخواهد راهی بسوی پروردگارش برگزیند. (این پاداش من است) .‌»

- «ادع الی سبیل ربك بالحكمة والموعظة الحسنة وجادلهم بالتی هی احسن ان ربك هو اعلم بمن ضل عن سبیله وهو اعلم بالمهتدین‌» ؛ (2)

« [ای رسول خدا!] مردم را با حكمت و موعظه نیكو، به راه خدا دعوت كن و با بهترین راه، با آنان مناظره نما، كه البته خدا كسی را كه از راه او گمراه شده و آنكه هدایت یافته را بهتر می‌شناسد.‌»

در این آیات از عبارت «من شاء» و «بمن ضل‌» استفاده می‌شود كه مردم در انتخاب راه خود آزادند، و پیامبران فقط وظیفه دارند مردم را با حكمت و موعظه نیكو به راه خدا دعوت كنند.

- «ولقد بعثنا فی كل امة رسولا ان اعبدوا الله واجتنبوا الطاغوت فمنهم من هدی الله ومنهم من حقت علیه الضلالة فسیروا فی الارض فانظروا كیف كان عاقبة المكذبین‌» ؛ (3)

«و همانا در میان هر امتی پیغمبری فرستادیم تا [به خلق ابلاغ كند كه،] خدای یكتا را بپرستید و از طاغوتها دوری كنید، پس بعضی مردم را خدا هدایت كرد و بعضی دیگر در ضلالت و گمراهی ثابت ماندند. پس شما در روی زمین گردش كنید تا بنگرید عاقبت آنان كه انبیاء را تكذیب كردند به كجا رسید.‌»

در این آیه محل شاهد جمله «اعبدوا» و «اجتنبوا» است، كه خداوند می‌فرماید: ما برای هر امتی پیغمبری را فرستادیم تا به مردم ابلاغ كنند كه خدا را بپرستند و از طاغوت دوری كنند.

یعنی پیامبران فقط مامور به ابلاغ امر خدا به خلق هستند و خلق هم در انتخاب و اختیار رای آزادند؛ چرا كه «اعبدوا» و «اجتنبوا» در صورتی معنا پیدا می‌كند كه انسان در انتخاب راه كاملا آزاد باشد.

- «ومانرسل المرسلین الا مبشرین ومنذرین فمن آمن واصلح فلا خوف علیهم ولا هم یحزنون‌» ؛ (4)

«ما پیامبران را، جز بشارت دهنده و بیم دهنده، نمی‌فرستیم؛ پس آنها كه ایمان بیاورند و [خویشتن را] اصلاح كنند، نه ترسی بر آنهاست و نه غمگین می‌شوند.‌»

- «ما علی الرسول الا البلاغ والله یعلم ما تبدون وما تكتمون‌» ؛ (5)

«بر پیغمبر جز تبلیغ [احكام الهی] وظیفه‌ای نیست و خدا می‌داند هرچه را كه آشكار داشته و یا پنهان دارید.‌»

- «فذكر انما انت مذكر * لست علیهم بمصیطر * الا من تولی وكفر * فعذبه الله العذاب الاكبر * ان الینا ایابهم * ثم ان علینا حسابهم‌» ؛ (6)

«پس تذكر ده، تو فقط تذكر دهنده‌ای، تو مسلط بر آنها نیستی [كه مجبورشان برایمان كنی] . مگر كسی كه پشت كند و كافر شود. كه خداوند او را به عذاب بزرگ مجازات می‌كند. مسلما بازگشت آنها به سوی ما است. و مسلما حساب آنها با ما است.‌»

از این آیات استفاده می‌شود كه پیامبران وظیفه‌ای جز تبلیغ، بشارت انذار، و تذكر ندارند؛ و خداوند از میان هر قومی پیامبری را فرستاد كه آیات و قوانین خداوند را برای مردم بازگو نموده و راه پاكی، رستگاری و رسیدن به كمال معنوی را به آنها بیاموزند و در این راه، حق اكراه و اجبار نسبت به انتخاب دین مردم ندارند، بلكه مردم در انتخاب كفر و ایمان كاملا آزادند. البته اگر راه كفر و ضلالت و گمراهی را انتخاب كنند، وعده عذاب به آنها داده می‌شود؛ چرا كه نتیجه چنین اعمالی جز آتش جهنم نیست.

2. آزادی در انتخاب دین

از ظاهر دسته‌ای دیگر از آیات قرآن بر می‌آید كه خداوند انسان را در انتخاب دین آزاد گذاشته است؛ تا انسانها بتوانند با تفكر و اندیشه كامل و به حكم عقل سلیم، بهترین، كامل ترین، جامع ترین، سرآمدترین دین را برگزینند. تفاوت این آیات نسبت به آیات دسته اول در این است كه این آیات نسبت به آیات قبل خصوصی‌تر هستند. یعنی فقط آزادی در انتخاب اصل دین را بیان می‌كنند، بر خلاف آیات دسته اول كه شامل دین و لوازم آن می‌شدند. در این باره آیات فراوانی وارد شده است كه نمونه‌هایی از آن را در ذیل متذكر می‌شویم:

- «لا اكراه فی الدین قد تبین الرشد من الغی فمن یكفر بالطاغوت ویؤمن بالله فقد استمسك بالعروة الوثقی لا انفصام لها والله سمیع علیم‌» ؛ (7)

«اكراهی در دین نیست. [زیرا] راه درست از راه انحرافی، روشن شده است؛ بنابراین، كسی كه به طاغوت [بت و شیطان، و هر موجود طغیانگر] كافر شود و به خدا ایمان آورد، به دستگیره محكمی چنگ زده است، كه گسستنی نیست. و خداوند، شنوا و داناست.‌»

- «ان هذه تذكرة فمن شاء اتخذ الی ربه سبیلا»؛ (8)

«این قرآن برای تذكر و یادآوری فرستاده شد، پس هركه بخواهد راهی بسوی خدا پیش گیرد.‌»

- «وقل الحق من ربكم فمن شاء فلیؤمن ومن شاء فلیكفر انا اعتدنا للظالمین نارا احاط بهم سرادقها و ان یستغیثوا یغاثوا بماء كالمهل یشوی الوجوه بئس الشراب وساءت مرتفقا»؛ (9)

«بگو: این حق است از سوی پروردگارتان! هر كس می‌خواهد ایمان بیاورد [و این حقیقت را پذیرا شود] ، و هر كس می‌خواهد كافر گردد! ما برای ستمگران آتشی آماده كرده ایم كه سراپرده‌اش آنان را از هر سو احاطه كرده است! و اگر تقاضای آب كنند، آبی برای آنان می‌آورند كه همچون فلز گداخته صورتها را بریان می‌كند! چه بد نوشیدنی، و چه بد محل اجتماعی است!»

- «ولو شاء ربك لآمن من فی الارض كلهم جمیعا افانت تكره الناس حتی یكونوا مؤمنین‌» ؛ (10)

«و اگر پروردگار تو می‌خواست، تمام كسانی كه روی زمین هستند، همگی [به اجبار] ایمان می‌آوردند؛ آیا تو می‌خواهی مردم را مجبور سازی كه ایمان بیاورند؟!» (ایمان اجباری چه سودی دارد؟!)

- «سیقول الذین اشركوا لو شاء الله ما اشركنا ولا آباؤنا ولا حرمنا من شی ء كذ لك كذب الذین من قبلهم حتی ذاقوا باسنا قل هل عندكم من علم فتخرجوه لنا ان تتبعون الا الظن و ان انتم الا تخرصون * قل فلله الحجة البالغة فلو شاء لهداكم اجمعین‌» ؛ (11)

«بزودی مشركان [برای تبرئه خویش] می‌گویند: اگر خدا می‌خواست، نه ما مشرك می‌شدیم و نه پدران ما؛ و نه چیزی را تحریم می‌كردیم! كسانی كه پیش از آنها بودند نیز، همین گونه دروغ می‌گفتند؛ تا سرانجام [طعم] كیفر ما را چشیدند. بگو: آیا دلیل روشنی [بر این موضوع] دارید؟ پس آن را به ما نشان دهید. شما فقط از پندارهای بی اساس پیروی می‌كنید، و تخمینهای نابجا می‌زنید. بگو: دلیل رسا [و قاطع] برای خداست؛ [دلیلی كه برای هیچ كس بهانه‌ای باقی نمی‌گذارد] . و اگر او بخواهد، همه شما را [به اجبار] هدایت می‌كند. [ولی چون هدایت اجباری بی ثمر است، این كار را نمی‌كند] .‌»

از تمام آیات گذشته به طور روشن استفاده می‌شود كه خداوند انسان را در انتخاب اصل دین كاملا آزاد گذاشته است، كه با تفكر، اندیشه، تامل و تحقیق كافی راه درست را انتخاب كند؛ چرا كه عقیده و اعتقاد یك امر قلبی است و اجبارپذیر نیست. با این حال گرچه انسان در انتخاب دین آزاد است، لكن عقل سلیم حكم می‌كند كه بهترین، كامل‌ترین و سرآمدترین دین را انتخاب نماید و پس از گزینش، موظف است همه قوانین و مقررات آن را رعایت كند و از هر نوع تخلف و بی نظمی و قانون شكنی بپرهیزد.

3. آزادی در عمل

ظاهر آیات فراوان دیگری دلالت دارد به اینكه انسان در عمل خود از آزادی و اختیار كاملی برخوردار است؛ اگر عمل نیكو انجام دهد از اجر و ثواب آن بهره مند می‌شود و در رحمت الهی به روی او باز است، و جایگاه او بهشت خواهد بود. و اگر به امر خداوند توجه نكرده، اعمال باطل و گناه را مرتكب شود، از در رحمت الهی دور بوده و مؤاخذه خواهد شد و جایگاه او آتش سوزان جهنم است.

- «ان الذین یلحدون فی آیاتنا لا یخفون علینا افمن یلقی فی النار خیر‌ام من یاتی آمنا یوم القیامة اعملوا ما شئتم انه بما تعملون بصیر»؛ (12)

«كسانی كه آیات ما را تحریف می‌كنند بر ما پوشیده نخواهند بود! آیا كسی كه در آتش افكنده می‌شود بهتر است یا كسی كه در نهایت امن و امان در قیامت به عرصه محشر می‌آید؟! هر كاری می‌خواهید بكنید، او به آنچه انجام دهید بیناست!»

در این آیه، عبارت «اعملوا ما شئتم‌» نشانه آزادی در عمل است.

- «و اذا قیل لهم اتبعوا ما انزل الله قالوا بل نتبع ما الفینا علیه آباءنا او لو كان آباؤهم لا یعقلون شیئا ولا یهتدون‌» ؛ (13)

«و هنگامی كه به آنها گفته شود: از آنچه خدا نازل كرده است، پیروی كنید! می‌گویند: [نه،] ما از آنچه پدران خود را بر آن یافتیم، پیروی می‌نماییم. آیا اگر پدران آنها، چیزی نمی‌فهمیدند و هدایت نیافتند [باز از آنها پیروی خواهند كرد] ؟!»

اینكه می‌گویند: از آنچه پدران خود را بر آن یافتیم، پیروی می‌كنیم، نشانه آزادی آنها در انجام اعمال است.

4. آزادی و امتحان الهی

گروهی از آیات قرآن كریم بر این امر دلالت دارند كه خداوند متعال هر از چند گاهی، انسانها را به جهت سنجش ایمان و عقیده و مقدار پایبندی شان نسبت به دستورات الهی مورد آزمایش و امتحان قرار می‌دهد. و معلوم است كه امتحان و آزمایش انسان در نحوه عملكرد، جایی معنا پیدا می‌كند كه او در انجام اعمالش آزاد باشد. در این باره، آیات فراوانی وارد شده است كه از جمله آنها آیات زیر است.

- «ولنبلونكم بشی ء من الخوف والجوع ونقص من الاموال والانفس والثمرات وبشر الصابرین‌» ؛ (14)

«قطعا همه شما را با چیزی از ترس، گرسنگی، و كاهش در مالها و جانها و میوه‌ها، آزمایش می‌كنیم؛ و به استقامت كنندگان بشارت ده.‌»

- «واسالهم عن القریة التی كانت حاضرة البحر اذ یعدون فی السبت اذ تاتیهم حیتانهم یوم سبتهم شرعا ویوم لا یسبتون لا تاتیهم كذ لك نبلوهم بما كانوا یفسقون‌» ؛ (15)

«و از آنها درباره [سرگذشت] شهری كه در ساحل دریا بود بپرس! زمانی كه آنها در روزهای شنبه، تجاوز [و نافرمانی] خدا می‌كردند. همان هنگام كه ماهیانشان، روز شنبه [كه روز تعطیل و استراحت و عبادت بود، بر سطح آب،] آشكار می‌شدند. اما در غیر روز شنبه، به سراغ آنها نمی‌آمدند؛ این چنین آنها را به چیزی آزمایش كردیم كه نافرمانی می‌كردند!»

- «وقطعناهم فی الارض امما منهم الصالحون ومنهم دون ذ لك وبلوناهم بالحسنات والسیئات لعلهم یرجعون‌» ؛ (16)

«و آنها را در زمین به صورت گروههایی، پراكنده ساختیم؛ گروهی از آنها صالح، و گروهی ناصالحند. و آنها را با نیكیها و بدیها آزمودیم، شاید بازگردند!»

5. آزادی اندیشه

در برخی از آیات قرآن كریم، خداوند متعال امر به تفكر، تدبر و اندیشه كرده است و یا فرمانی داده كه اجرای آن منوط به فكر و اندیشه می‌باشد. همچنین در آیات زیادی اندیشه و تعقل را ویژگی مؤمنان راستین و انسانهای حقیقت طلب می‌داند. امر به اندیشه وتفكر و برشمردن آن به عنوان ویژگی انسانهای عالی رتبه، نشان دهنده آزادی انسان دراندیشه است. چرا كه بدون آزادی اندیشه، اندیشه معنا پیدا نمی‌كند. در محورهای ذیل این بحث را پی می‌گیریم:

الف) تفكر درباره قرآن

- «افلا یتدبرون القرآن ولو كان من عند غیر الله لوجدوا فیه اختلافا كثیرا»؛ (17)

«آیا درباره قرآن نمی‌اندیشند؟ اگر از سوی غیر خدا بود، اختلاف فراوانی در آن می‌یافتند.‌»

- «لو انزلنا هذا القرآن علی جبل لرایته خاشعا متصدعا من خشیة الله وتلك الامثال نضربها للناس لعلهم یتفكرون‌» ؛ (18)

«اگر این قرآن را بر كوهی نازل می‌كردیم، می‌دیدی كه در برابر آن خاشع می‌شود و از خوف خدا می‌شكافد! اینها مثالهایی است كه برای مردم می‌زنیم، شاید در آن بیندیشند!»

ب) اندیشه در آفرینش انسان و جهان

- «ان فی خلق السموات والارض واختلاف اللیل والنهار لآیات لاولی الالباب * الذین یذكرون الله قیاما وقعودا وعلی جنوبهم ویتفكرون فی خلق السموات والارض ربنا ما خلقت هذا باطلا سبحانك فقنا عذاب النار»؛ (19)

«مسلما در آفرینش آسمانها و زمین، و آمد و رفت شب و روز، نشانه‌های [روشنی] برای خردمندان است. همانها كه خدارا در حال ایستاده و نشسته، و آنگاه كه بر پهلو خوابیده اند، یاد می‌كنند؛ و در اسرار آفرینش آسمانها و زمین می‌اندیشند؛ [و می‌گویند:] بارالها! اینها را بیهوده نیافریده‌ای؛ تو منزهی! ما را از عذاب آتش نگاهدار.‌»

- «او لم ینظروا فی ملكوت السموات والارض وما خلق الله من شی ء»؛ (20)

«آیا در حكومت و نظام آسمانها و زمین، و آنچه خدا آفریده است، [از روی دقت و عبرت] نظر نیفكندند؟»

- «او لم یتفكروا فی انفسهم ما خلق الله السموات والارض وما بینهما الا بالحق واجل مسمی و ان كثیرا من الناس بلقاء ربهم لكافرون‌» ؛ (21)

«آیا آنان با خود نیندیشیدند كه خداوند، آسمانها و زمین و آنچه را در میان آن دو است جز بحق و برای زمان معینی نیافریده است؟ ولی بسیاری از مردم لقای پروردگارشان را منكرند.‌»

- «ومن آیاته ان خلق لكم من انفسكم ازواجا لتسكنوا الیها وجعل بینكم مودة ورحمة ان فی ذ لك لآیات لقوم یتفكرون‌» ؛ (22)

«و از نشانه‌های او اینكه همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید تا در كنار آنان آرامش یابید، و در میانتان مودت و رحمت قرار داد؛ در این نشانه‌هایی است برای گروهی كه تفكر می‌كنند!»

- «وهو الذی مد الارض وجعل فیها رواسی وانهارا ومن كل الثمرات جعل فیها زوجین اثنین یغشی اللیل النهار ان فی ذ لك لآیات لقوم یتفكرون‌» ؛ (23)

«و او كسی است كه زمین را گسترد؛ و در آن كوهها و نهرهایی قرار داد؛ و در آن از تمام میوه‌ها دو جفت آفرید؛ [پرده سیاه] شب را بر روز می‌پوشاند؛ در اینها آیاتی است برای گروهی كه تفكر می‌كنند!»

- «انما مثل الحیاة الدنیا كماء انزلناه من السماء فاختلط به نبات الارض مما یاكل الناس والانعام حتی اذا اخذت الارض زخرفها وا ز ینت وظن اهلها ا نهم قادرون علیها اتاها امرنا لیلا او نهارا فجعلناها حصیدا كان لم تغن بالامس كذ لك نفصل الآیات لقوم یتفكرون‌» ؛ (24)

«مثل زندگی دنیا، همانند آبی است كه از آسمان نازل كرده ایم؛ كه در پی آن، گیاهان [گوناگون] زمین - كه مردم و چهارپایان از آن می‌خورند - می‌روید؛ تا زمانی كه زمین، زیبایی خود را یافته و آراسته می‌گردد، و اهل آن مطمئن می‌شوند كه می‌توانند از آن بهره مند گردند، [ناگهان] فرمان ما، شب هنگام یا در روز، [برای نابودی آن] فرا می‌رسد؛ و آنچنان آن را درو می‌كنیم كه گویی دیروز هرگز نبوده است! این گونه، آیات خود را برای گروهی كه می‌اندیشند، شرح می‌دهیم!»

- «واوحی ربك الی النحل ان اتخذی من الجبال بیوتا ومن الشجر ومما یعرشون * ثم كلی من كل الثمرات فاسلكی سبل ربك ذللا یخرج من بطونها شراب مختلف الوانه فیه شفاء للناس ان فی ذ لك لآیة لقوم یتفكرون‌» ؛ (25)

«و پروردگار تو به زنبور عسل وحی [و الهام غریزی] نمود كه: «از كوهها و درختان و داربستهایی كه مردم می‌سازند، خانه‌هایی برگزین! سپس از تمام ثمرات [و شیره گلها] بخور و راههایی را كه پروردگارت برای تو تعیین كرده است، به راحتی بپیما! از درون شكم آنها، نوشیدنی با رنگهای مختلف خارج می‌شود كه در آن، شفا برای مردم است؛ به یقین در این امر نشانه روشنی است برای جمعیتی كه می‌اندیشند.‌»

ج) تفكر در نفع و ضرر

- «یسالونك عن الخمر والمیسر قل فیهما اثم كبیر ومنافع للناس و اثمهما اكبر من نفعهما ویسالونك ماذا ینفقون قل العفو كذ لك یبین الله لكم الآیات لعلكم تتفكرون‌» ؛ (26)

«درباره شراب و قمار از تو سؤال می‌كنند، بگو: در آنها گناه و زیان بزرگی است؛ و منافعی برای مردم در بر دارد؛ [ولی] گناه آنها از نفعشان بیشتر است. و از تو می‌پرسند چه چیز انفاق كنند؟ بگو: از مازاد نیازمندی خود. اینچنین خداوند آیات را برای شما روشن می‌سازد، شاید اندیشه كنید!»

د) اندیشه در اهمیت علم و دانش و دوری از جهل

- «قل لا اقول لكم عندی خزائن الله ولا اعلم الغیب ولا اقول لكم انی ملك ان اتبع الا ما یوحی الی قل هل یستوی الاعمی والبصیر افلا تتفكرون‌» ؛ (27)

«بگو: من نمی‌گویم خزاین خدا نزد من است؛ و من، [جز آنچه خدا به من بیاموزد] از غیب آگاه نیستم! و به شما نمی‌گویم من فرشته‌ام؛ تنها از آنچه به من وحی می‌شود پیروی می‌كنم. بگو: آیا نابینا و بینا مساویند؟! پس چرا نمی‌اندیشید؟!»

- «... قل هل یستوی الذین یعلمون والذین لا یعلمون انما یتذكر اولوا الالباب‌» ؛ (28)

«بگو: آیا كسانی كه می‌دانند با كسانی كه نمی‌دانند یكسانند؟! تنها خردمندان متذكر می‌شوند.‌»

ه) تفكر درباره تسخیر آسمانها و زمین توسط انسان

- «وسخر لكم ما فی السموات وما فی الارض جمیعا منه ان فی ذ لك لآیات لقوم یتفكرون‌» ؛ (29)

«او آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است همه را از سوی خودش مسخر شما ساخته؛ در این نشانه‌های [مهمی] است برای كسانی كه اندیشه می‌كنند!»

- «وسخر لكم اللیل والنهار والشمس والقمر والنجوم مسخرات بامره ان فی ذ لك لآیات لقوم یعقلون‌» ؛ (30)

«او شب و روز و خورشید و ماه را مسخر شما ساخت؛ و ستارگان نیز به فرمان او مسخر شمایند؛ در این، نشانه‌هایی است برای گروهی كه عقل خود را به كار می‌گیرند!»

در قسمت بعدی این بحث، آزادی را از دیدگاه روایات مورد بحث و بررسی قرار خواهیم داد.

ادامه دارد...

 

پی‌نوشــــــــــــت‌ها:

 

1) فرقان/56 و 57.

2) نحل/125.

3) نحل/36.

4) انعام/48.

5) مائده/99.

6) غاشیة/26 - 21.

7) بقره/256.

8) مزمل/19.

9) كهف/29.

10) یونس/99.

11) انعام/148 و 149.

12) فصلت/40.

13) بقره/170.

14) بقره/155.

15) اعراف/163.

16) اعراف/168.

17) نساء/82.

18) حشر/21.

19) آل عمران/190 و 191.

20) اعراف/185.

21) روم/8.

22) روم/21.

23) رعد/3.

24) یونس/24.

25) نحل/68.

26) بقره/219.

27) انعام/50.

28) زمر/9.

29) جاثیه/13.

30) نحل/12.

511 دفعه
(0 رای‌ها)