روش سخنرانی دینی (17)

درس بیست و هشتم و بیست و نهم

تأثیرگذاری بر اندیشه، احساس و گرایش (5)

گروه علمی مهارتهای خطابی

پژوهش و تدوین: حسین ملانوری

درس بیست و هشتم

اهداف این درس

هدف از این درس، آشنایی با موارد زیر است:

1. حس علاقمندی به بحث یا مجموعه گفتار و راههای برانگیختن آن؛

2. روشهای ایجاد محبّت؛

3. علایق معنوی و راههای تحریک آن.

د. علاقمندى به بحث یا مجموعه گفتار

مراد از علاقمندى به بحث یا مجموعه گفتار، تمایل برای آمدن به جلسه و شنیدن مباحث مطرح شده است. و این چیزى كم‏تر از تحریك كنجكاوى و ایجاد انگیزه براى استماع سخن است. راههایى كه در اینجا براى برانگیختن حس علاقمندى به بحث ارائه مى‏شود، بیش‏تر ناظر به طول سخنرانى است؛ بر خلاف راههاى تحریك كنجكاوى و ایجاد انگیزه كه بیش‏تر ناظر به ابتداى سخنرانى هستند؛ گر چه در طول سخنرانى نیز به كار مى‏آیند. راههاى برانگیختن حس علاقمندى به بحث عبارت‏اند از:

1. گره با نیازها و علایق؛

2. مناظره‏گونه و مباحثه‏گونه سخن گفتن.

1. گره با نیازها و علایق‏

یكى از راههاى علاقمندسازى مخاطب به بحث این است كه در طول سخنرانى، به تناسب مباحث مطرح شده، نیازها و علایق مخاطب نیز مطرح شود و بین مباحث و نیازها و علایق وى پیوند و گره برقرار گردد.

گره عبارت است از: پیوند مواد سخنرانی با نیازها، امیال، آرزوها، خواسته‏ها و احساسات مخاطب.

مثلاً اگر داستان یا حدیثى در مورد تنهایى انسان مطرح مى‏شود، در همان‏جا با مخاطب نیز گره بخورد و از او سؤال شود كه آیا تو نیاز به همدم و مونس ندارى؟ آیا نیاز به تكیه‏گاه ندارى؟ گاهى حتى ممكن است سخنران داستان و یا بحث خود را قطع كرده و مدتى در باره مخاطب بگوید.

سخنورانى كه مباحث خود را با نیازها و علایق مخاطبان خویش پیوند نمى‏زنند و مطلبى را به صورت ذهنى نقل مى‏كنند، سخنرانیشان مورد علاقه مخاطبان نیست.

خداوند متعال در قرآن كریم مطالب خود را با مخاطبان گره مى‏زند؛ مثلاً در سوره یوسف مى‏فرماید: «وَ كَذَلِكَ مَكَّنَّا لِیوسُفَ فِى الْأَرْضِ یتَبَوَّأُ مِنْهَا حَیثُ یشَآءُ نُصِیبُ بِرَحْمَتِنَا مَن نَّشَآءُ وَ لَا نُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ * وَ لَأَجْرُ الْأَخِرَةِ خَیرٌ لِّلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ كَانُواْ یتَّقُونَ»؛ (1) «و این‏گونه ما به یوسف در سرزمین [مصر] قدرت دادیم، كه هر جا مى‏خواست در آن منزل مى‏گزید [و تصرف مى‏كرد]. ما رحمت خود را به هر كس بخواهیم [و شایسته بدانیم‏] مى‏بخشیم و پاداش نیكوكاران را ضایع نمى‏كنیم، [امّا] پاداش آخرت براى كسانى كه ایمان آورده و پرهیزگارى داشتند، بهتر است.»

در این آیات، پس از بیان پاداش یوسف در داستان، بلا فاصله بحث با مخاطب گره خورده و به همه انسانها و از جمله مخاطبان توجه داده مى‏شود كه اگر آنها نیز كار شایسته انجام دهند، پاداش آنان محفوظ خواهد بود.

شرایط گره زدن با مخاطب‏

در نظر گرفتن شرایط زیر هنگام گره زدن مطلب با مخاطب لازم است:

1. حتى الامكان پس از اقناع اندیشه باشد؛

2. در مواردى كه امكان دارد كرامت مخاطب زیر سؤال رود، گره به صورت مستقیم نباشد؛

3. مقدار بحث در گره و تعداد گره‏ها زیاد نباشد تا حمل بر تكلّف و زورگویى نشود.

4. در گره‏هاى مرتبط با نقاط ضعف مخاطب، به علایق مثبت و ارزشمند او نیز توجه شود تا تنفّر ایجاد نكند.

2. مناظره‏گونه و مباحثه‏گونه سخن‏گفتن

گاهى سخنران در حین سخن گفتن، یك مناظره یا مباحثه صورى ترتیب مى‏دهد و به جاى طرفین و یا سه طرف مباحثه، خودش صحبت مى‏كند. نظراتى را كه قبول دارد، مى‏پذیرد و مباحثى را كه قبول ندارد، نقد مى‏كند. اِنْ قُلْتْهاى طلبگى كه در لابلاى كتابهاى فقهى و اصولى وجود دارد، از این نمونه مباحثات است که به صورت نوشتارى می‏باشد. در قرآن كریم نیز این روش به شایستگى مورد توجه قرار گرفته و در موارد زیادى اجرا شده است؛ مثلاً در سوره بقره مى‏خوانیم:

«وَ مِنَ النَّاسِ مَن یقُولُ ءَامَنَّا بِاللَّهِ وَ بِالْیوْمِ الْأَخِرِ وَ مَا هُم بِمُؤْمِنِینَ * یخَدِعُونَ اللَّهَ وَ الَّذِینَ ءَامَنُوا وَ مَا یخْدَعُونَ إِلَّآ أَنفُسَهُمْ وَ مَا یشْعُرُونَ * فِى قُلُوبِهِم مَّرَضٌ فَزَادَهُمُ اللَّهُ مَرَضًا وَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ بِمَا كَانُوا یكْذِبُونَ * وَ إِذَا قِیلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُوا فِى الأَْرْضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ * أَلَآ إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَ لَكِن لَّا یشْعُرُونَ * وَ إِذَا قِیلَ لَهُمْ ءَامِنُوا كَمَآ ءَامَنَ النَّاسُ قَالُواْ أَنُؤْمِنُ كَمَآ ءَامَنَ السُّفَهَآءُ أَلَآ إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَآءُ وَلَكِن لَّا یعْلَمُونَ»؛ (2) «گروهى از مردم كسانى هستند كه مى‏گویند: به خدا و روز رستاخیز ایمان آورده‏ایم؛ در حالى كه ایمان ندارند. مى‏خواهند خدا و مؤمنان را فریب دهند؛ در حالى كه جز خودشان را فریب نمى‏دهند، [امّا] نمى‏فهمند. در دلهاى آنان یك نوع بیمارى است؛ خداوند بر بیمارى آنان افزوده و به خاطر دروغهایى كه مى‏گفتند عذاب دردناكى در انتظار آنها است. و هنگامى كه به آنان گفته شود: در زمین فساد نكنید، مى‏گویند: ما فقط اصلاح‏كننده‏ایم. آگاه باشید! اینها همان مفسدان‏اند؛ ولى نمى‏فهمند. و هنگامى كه به آنان گفته شود: همانند [سایر] مردم ایمان بیاورید، مى‏گویند: آیا همچون ابلهان ایمان بیاوریم؟ بدانید اینها همان ابلهان‏اند؛ ولى نمى‏دانند.»

هـ. محبّت

براى ایجاد «محبّت» در سخنرانی، از روشهاى ذیل می‏توان بهره برد:

1. مهربانانه سخن گفتن‏

مهربانانه سخن گفتن به این معنا است كه با لحنى عاطفى و محبّت‏آمیز، با استفاده از الفاظ و واژه‏هاى مرتبط با محبّت، با مخاطب سخن بگوییم. صحبت كردن با لحن عاطفى و محبت‏آمیز، خود نیاز به تمرینهاى گفتارى دارد تا گوینده لحن خود را اصلاح نماید.

در قرآن كریم، خداوند متعال گاهى با الفاظ حاكى از عشق و محبّت با انسانها سخن مى‏گوید؛ مثلاً مى‏فرماید: «قُلْ یعِبَادِىَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَى‏ أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا إِنَّهُ‏ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ»؛ (3) «بگو: اى بندگان من كه بر خود اسراف و ستم كرده‏اید! از رحمت خداوند نومید نشوید كه خدا همه گناهان را مى‏آمرزد؛ زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است.»

همچنین مى‏فرماید: «وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِى عَنِّى فَإِنِّى قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْیسْتَجِیبُوا لِى وَلْیؤْمِنُوا بِى لَعَلَّهُمْ یرْشُدُونَ»؛ (4) «و هنگامى كه بندگان من از تو در باره من سؤال كنند، [بگو:] من نزدیكم؛ دعاى دعاكننده را به هنگامى كه مرا مى‏خواند، پاسخ مى‏گویم؛ پس باید دعوت مرا بپذیرند و به من ایمان بیاورند تا راه یابند.»

چنانكه در دو آیه فوق ملاحظه مى‏شود، خداوند متعال با نسبت دادن بندگان به خودش و با بیانى عاطفى، مخاطبان را به خود جذب مى‏كند و حس محبت را در آنها برمى‏انگیزد.

همچنین در آیه زیر، لقمان حكیم با عبارت «یا بُنَىَّ» که بیانى عاطفى است با فرزندش سخن می‏گوید: «یابُنَىَّ أَقِمِ الصَّلَوةَ وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَانْهَ عَنِ الْمُنكَرِ وَاصْبِرْ عَلَى‏ مَآ أَصَابَكَ إِنَّ ذَ لِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ»؛ (5) «پسرم! نماز را برپا دار، و امر به معروف و نهى از منكر كن و در برابر مصایبى كه به تو مى‏رسد شكیبا باش كه این از كارهاى مهم است.»

استفاده از بیان و لحن عاطفى و مهربانانه در قرآن كریم، روایات اهل‏بیت‏‌علیهم‌السلام و سخنان بزرگان و سخنوران به وفور دیده مى‏شود كه برای پرهیز از اطاله کلام، از آوردن مثالهاى دیگر پرهیز مى‏شود.

2. از مهربانى گفتن‏

دومین راه براى برانگیختن «حس محبت» این است كه سخنران موضوعاتى را انتخاب كرده و مطالبى را ارائه كند كه مستقیماً و یا غیرمستقیم مربوط به محبت‏ورزیدن به دیگران است؛ مثل بحث از: لزوم محبت‏ورزیدن به دیگران، بیان رحمتهاى الهى، بحث از بشارتها و... .

و. علایق معنوى

بیدار كردن علقه‏هاى معنوى در مخاطبان و ارضاى نیاز به معنویت در آنان، از جمله امور بسیار مهم در سخنرانی است.

برخى از علایق معنوى عبارت‏اند از:

1. پرستش و خداگرایى؛

2. نیكى كردن به دیگران؛ (احساس انسان، زمانى كه مى‏خواهد صدقه بدهد، با زمانى كه مى‏خواهد مالیات بدهد متفاوت است. نیكى كردن به دیگران، در انسان رضایتمندى معنوى ایجاد كرده و نیاز به معنویت را در او ارضا مى‏نماید.)

3. گرایش به گفتگو با قدرت برتر (مخصوصاً هنگام خطر، انسانها گرایش شدیدى به گفتگو و مناجات با یك مقام برتر پیدا مى‏كنند. و هنگام دعا و نیایش با پروردگار، حس معنوى خاص به انسان دست مى‏دهد.)

براى تحریك علایق معنوى، یك‏سرى روشها، محتواها، مفاهیم و معانى مناسب‏ترند؛ مثل: مفاهیم و محتواهاى موعظه‏اى، تعظیم خوبیها و تحقیر بدیها. در ذیل برخى از راههاى تحریك علایق معنوى را بررسى مى‏كنیم:

1. موعظه‏وار سخن گفتن‏

در سخن موعظه‏اى (6)، با استفاده لحن معنوى و اخلاقى، به ارشاد و راهنمایى مخاطب مى‏پردازیم و او را نسبت به پیامدهاى كارهاى خوب بشارت و امید داده و نسبت به كارهاى بد انذار كرده و مى‏ترسانیم و بایدها و نبایدهاى اخلاقى را بیان مى‏كنیم؛ به عنوان نمونه، عبارات زیر از امام على‏‌علیه‌السلام با بیان موعظه‏اى ارائه شده است: «فَاتَّقُوا اللَّهَ عبادَ اللَّهِ وَ بادِرُوا آجالَكُمْ بِاَعْمالِكُمْ وَابْتَاعُوا مَایبْقى‏ بِما یزُولُ عَنْكُمْ وَ تَرَحَّلُوا فَقَدْ جُدَّ بِكُمْ وَاسْتَعِدُّوا لِلْمَوْتِ فَقَدْ اَظَلَّكُمْ...؛ (7) بندگان خدا! از خدا بترسید و پیش از آنكه اجلهاتان فرا رسد، با اعمالتان [براى خود ذخیره فراهم كنید.] آنچه از شما زایل مى‏شود را با آنچه مى‏ماند سودا كنید. آماده كوچ كردن باشید كه براى [كوچ دادن] شما كوشش مى‏شود. و مهیاى مرگ باشید كه بر سر شما سایه گسترده است... .»

سخنرانیهاى علماى اخلاق، مثل بسیارى از سخنرانیهاى امام راحل‌رحمه‌الله و آیت‏اللّه مظاهرى حفظه الله از این گونه‏اند.

2. تعظیم خوبیها

یكى از راههاى تحریك علایق معنوى انسانها، بزرگداشت خوبیها در سخنرانى است؛ به این صورت كه سخنران مذهبى شأن و مقام والاى مسائل معنوى و امور الهى را با موقعیت بالا بیان مى‏كند و آنها را بزرگ مى‏شمارد؛ مثل اینكه نماز شب را بزرگ مى‏دارد و یا عشق به اهل‏بیت‌علیهم‌السلام را بزرگ مى‏نماید و... ‏‏. این روش در قرآن كریم به شایستگى مورد توجه قرار گرفته است؛ مثلاً خداوند در قرآن كریم به بزرگداشت آخرت پرداخته و مى‏فرماید: «وَ إِنَّ الدَّارَ الْأَخِرَةَ لَهِىَ الْحَیوَانُ لَوْ كَانُواْ یعْلَمُونَ»؛ (8) «و زندگى واقعى سراى آخرت است، اگر مى‏دانستند.»

3. تحقیر بدیها

سومین راه براى تحریك علقه‏هاى معنوى، تحقیر بدیها و زشت و پست جلوه دادن آنها است؛ مثل اینكه سخنران اقدامات شیطانى یزید بن معاویه را زشت و پست نشان مى‏دهد و یا امام خمینى‏‌رحمه‌الله كارهاى شاه خائن را زشت و ننگین نشان مى‏داد و یا جملات امیرالمؤمنین‌علیه‌السلام، حضرت زهرا‌علیهاالسلام و دخترشان حضرت زینب‌علیهاالسلام خطاب به مردم كوفه كه اعمال ننگین و زشت آنها را پست و پلید نشان مى‏دادند.

تاریخ مى‏گوید: حضرت زهرا‌علیهاالسلام چادر به سر كرده و با جمعى از بانوان وارد مسجد مدینه شد، در حالى كه ابوبكر و جمعى از مهاجرین و انصار حضور داشتند. به احترام آن بانوى بزرگ پرده سفیدى آویختند كه سخنرانى را در پشت پرده آغاز كند. قبل از آغاز سخن، ناله جانسوزى كشید كه بسیارى از حاضران گریستند. او در میانه سخنرانى خود مى‏فرمود: «چون خداى تعالى همسایگى پیغمبران را براى رسول خویش گزید، دورویى آشكار شد و كالاى دین بى‏خریدار. هر گمراهى دعوی‏دار و هر گمنامى سالار. و هر یاوه‏گویى در كوى و برزن در پى گرمى بازار. شیطان از كمینگاه خود سر برآورد و شما را به خود دعوت كرده و دید چه زود سخنش را شنیدید و سبك در پى او دویدید و در دام فریبش خزیدید و به آواز او رقصیدید.

در حالى كه از عهد و قرار چیزى نگذشته بود و جاى شكاف زخم دل ما از عزاى پیامبر‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله هنوز درمان نگرفته و زخم بهبود نیافته بود و پیامبر‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله هنوز دفن نشده بود كه آنچه نبایست كردید و براى عمل خود بهانه آوردید كه: از فتنه مى‏ترسیم.

به گمان خود خواستید فتنه برنخیزد و خونى نریزد؛ اما در آتش فتنه فتادید. و آنچه كِشتید بباد دادید كه دوزخ جاى كافران است و منزلگاه بدكاران.

شما كجا و فتنه خواباندن كجا؟ دروغ مى‏گویید! و راهى جز راه حق مى‏پویید! وگرنه این كتاب خدا است میان شما! نشانه‏هایش بى‏كم و كاست هویدا، و امر و نهى آن روشن و آشكارا. آیا داورى جز قرآن مى‏گیرید؟ یا ستمكارانه گفته شیطان را مى‏پذیرید؟...» (9)

پرسشنامه

1. مراد از علاقمندی به بحث یا مجموعه گفتار چیست؟

2. راههای برانگیختن حس علاقمندی به بحث را نام برده و توضیح دهید.

3. هنگام گره زدن مطلب با مخاطب، چه شرایطی را باید در نظر گرفت؟

4. برای ایجاد محبّت در سخنرانی از چه روشهایی می‏توان استفاده کرد؟

5. راههای تحریک علایق معنوی را نام برده و توضیح دهید.

 

درس بیست و نهم

اهداف این درس

هدف از این درس، آشنایی با موارد زیر است:

1. توجه به نوگرایی مخاطبان و فراگیری راههای ارضای آن در سخنرانی؛

2. آشنایی با شرایط عمومی تحریک احساس.

ز. نوگرایى

همه انسانها نوگرا هستند و اشیاء و امور نو را بیش‏تر پسند مى‏كنند. نوآوری (10) نیز عبارت از هر وضع تازه و روش نوینی است که با روش متداول اختلاف داشته باشد. طبیعتاً این وضع نو بیش‏تر مورد توجه واقع می‏شود؛ مانند مد تازه لباس، آرایش جدید سر، یا مدل سال اتومبیلها. (11)

نوگرایى در سخنرانى دینى نیز معنا پیدا مى‏كند. شنوندگان، از مطالب تكرارى و كلیشه‏اى خسته مى‏شوند؛ از اینرو، سخنوران مذهبى براى ارضاى نوگرایى مخاطبان، لازم است به نوسازى روشها، اسلوبها و مضامین و محتواهاى خود بپردازند و حلاوت و شیرینى خاصى از ناحیه سخنرانى خود نصیب مخاطبان سازند.

فسانه گشت و كهن شد حدیث اسكندر                                    سخن، نو آر كه نو را حلاوتى است دگر (12)

راههاى ارضای حس نوگرایى‏

برخى از راههاى ارضای حس نوگرایى مخاطبان عبارت‏اند از:

1. استفاده از ادبیات نو و تعابیر تازه‏

استفاده از الفاظ، واژه‏ها، تعابیر و عبارتهاى تازه مى‏تواند حس نوگرایى (13) مخاطبان را ارضا نماید. اگر سخنران در طول زندگى خویش سعى كند از عبارات و الفاظ نو و جدید بهره گیرد، كم كم بر آنها مسلّط مى‏شود و به صورت عادى از آنها در سخنرانى بهره مى‏گیرد و در حقیقت، فرهنگ واژگان و تعابیر او نو و تازه خواهد شد.

عبارتها و الفاظى مانند: مردم‏سالارى دینى، جامعه مهدوى (در مقابل جامعه مدنى)، پیامبر اعظم‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله (به جاى پیامبر اكرم‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله)، اتحاد ملى و انسجام اسلامى و جمهورى اسلامى، هر كدام در ابتداى صدورشان تعابیرى نو و تازه و از همین منظر گیراتر بودند و البته امروز نیز تازگى و گیرایى خاص خود را دارند.

یكى از عوامل ایجاد و موفقیت موجهاى عظیم اجتماعى در جوامع مختلف، الفاظ و تعابیر نو هستند كه با تازه بودن خود، جمعیتهاى زیادى را گرد خویش جمع مى‏كنند. همه ما به كاركرد الفاظى مثل: «حقوق بشر» در انقلاب فرانسه، «جامعه مدنى» در ایران، «جمهورى اسلامى» در ابتداى پیروزى انقلاب، «آزادى» و «برادرى و برابرى» در انقلابهاى كمونیستى كه هر كدام در زمان مطرح‏شدنشان نو و پرجاذبه بودند، واقفیم.

استفاده از كلمات مترادف و پرهیز از تكرار یك واژه، یكى از راههاى نو كردن الفاظ و بهره‏گیرى از تعابیر تازه است؛ مثلاً كلماتى چون: مقدمه، پیشگفتار، سرآهنگ، سرآغاز، مطلع، طلیعه، طلایه، درآمد، دیباچه، و سپیده، بسیار به همدیگر نزدیك هستند و مى‏توان با آوردن هر یك از آنها در بخشى از سخن و عدم تكرار یكى از آنها، بر جاذبه سخن افزود و نوگرایى مخاطب را ارضا نمود. (14)

2. ذكر داستانها، داستان‏واره‏ها و حكایات ناشنیده‏

داستانها، داستان‏واره‏ها و حكایاتى كه مخاطبان نشنیده‏اند و براى آنها نو و تازه‏اند، جاذبه زیادى دارند و حس نوگرایى آنها را ارضا مى‏كنند. در صورت دست نیافتن به داستانها و حكایتهاى جالب و تازه - به خاطر در اختیار نداشتن منابع لازم - مى‏توان از داستانهاى موجود نكات نوى را برداشت كرد تا به خاطر تازه بودن برداشتها، نوگرایى مخاطب ارضا گردد.

اهتمام به فیش‏نویسى از داستانها و دقت در برداشت از آنها هنگام نوشتن فیشهاى تبلیغى، قدرت استخراج نكته‏هاى ظریف، دقیق و نو را در سخنران مذهبى افزایش مى‏دهد و كیفیت سخنورى و جاذبه سخن او را ارتقاء مى‏بخشد.

3. طرح مباحث جدید و مسائل تازه‏

اگر پذیرفته‏ایم که باید براساس نیازهای مخاطب سخن گفت و این حقیقت دارد که انسانها با گذر زمان و تغییر در سطح دانش و اقتصاد و سیاست و... نیازهای جدید فرهنگی و تبلیغی پیدا می‏کنند، ناچار باید به مباحث جدید و نو بپردازیم؛ علاوه بر این، همانطور كه اجتهاد در احكام شرعى در چهارچوب منضبط و دقیق خود باعث پویایى فقه شیعه بوده است، اجتهاد در حوزه اخلاق و دیگر معارف دینى نیز با رعایت اصول و مبانى آن، عامل طرح مباحث جدید خواهد بود؛ از اینرو، تفکّر و تدبّر در مفاهیم دینی راههای جدیدی را برای طرح مباحث نو خواهد گشود.

تا زمانى كه به نیازهای مخاطبان توجه نکنیم و برای حل مشکلاتشان به تفكّر و تدبّر در مفاهیم دینى نپردازیم، همچنان براى طرح مباحث جدید با مشكلات جدّى روبرو خواهیم شد.

4. بیان راه حلهاى نو

برخى از معارف و احكام دینى ثابت و پایدارند و در همه زمانها بى‏چون و چرا باید به آنها عمل كرد؛ اما در بعضى از حوزه‏ها، خداوند متعال به خرد فردى و جمعى انسانها اجازه دخالت داده و آنها مى‏توانند با تدبیر و مشورت، راه حلهاى نو بیابند و در زندگى فردى و اجتماعى خویش به‏كار گیرند.

مثلاً خداوند عزیز براى تأمین نیازهاى عاطفى، روحى، روانى و جسمى انسان و ادامه نسل او، ازدواج را به صورت دائم، مجدد و موقت قرار داده و احكام هر یك را نیز به‏گونه‏اى دقیق توسط رهبران الهى بیان كرده است؛ اما گاهى به خاطر اقتضاءات زمانى، مكانى و در فرهنگهاى مختلف قومى و ملّیتى، براى اجراى چنین احكامى نیازمند راهكارهایى با تأمل و تدبّر و مشورت هستیم. چنانچه مبلّغ دینى راه حلهاى نوى مثلاً براى تسهیل ازدواج جوانان، تأمین نیازهاى جنسى و عاطفى مردان و زنان همسر از دست داده و یا دخترانى كه سن آنها از حد متعارف براى ازدواج بالاتر رفته است، در چهارچوب دین و قوانین پذیرفته شده در جامعه اسلامى ارائه كند، حس نوگرایى شنوندگان خود را ارضا نموده، در پذیرش سخنان او مؤثر است.

5. استفاده از تركیبهاى نو در چینش سخن‏

چنانكه در بحث «چینش بر اساس قالبهاى سخن» مطالعه فرمودید، بعضى از قالبها از قدیم مورد استفاده سخنوران بوده و برخى از آنها نو و جدید هستند و هنوز بسیارى از سخنوران نمى‏توانند بر اساس آنها مطالب خود را چینش دهند. مثلاً قالب «طرح مسئله و حلّ مسئله»، آن هم حلّ غلط مسئله و سپس حلّ صحیح آن، و یا قالب «ایجاد ابهام و رفع ابهام» در شرایط فعلى، جدید و تازه هستند و نوگرایى مخاطب را ارضا مى‏نمایند؛ اما قالب «طرح موضوع و بیان موضوع» تكرارى و قدیمى است و براى مخاطب تازگى و طراوت ندارد. با استفاده از قالبهاى تازه مى‏توان سخنرانى را براى مخاطبان قابل پذیرش و خریدنى كرد.

گر متاع سخن امروز كساد است «كلیم»                                                تازه كن «طرز» كه در چشم خریدار آید (15)

با تقدیم و تأخیر و جابجا كردن صدر و ذیل هر یك از قالبهاى مطرح شده در این فصل نیز مى‏توان قالبهاى جدیدى براى چینش مطالب ساخت. حتى ممكن است در بعضى از موارد چینش بر اساس ترتیب منطقى و متعارف نباشد؛ مخصوصاً در مباحث تكرارى، این نوع چینش به سخنورى طراوت و تازگى مى‏بخشد و آن را براى مخاطب نو جلوه مى‏دهد.

قالـب ایـن خشت بـه آتش فكـن                              خشتِ نـو از قـالب دیگـر بـزن‏

شرایط عمومى تحریك احساس

در همه انواع تحریك احساس، رعایت شرایط زیر (16) از ضروریات بوده، بر تأثیرگذارى احساسى مى‏افزاید:

1. احساس، شور و هیجان‏

تا زمانى كه سخنران سوزى در دل و شورى در سر نداشته باشد، نمى‏تواند شور و عشق ایجاد كند.

ذات نـایـافتــه از هستــى‏بـخش                              كى تواند كه شود هستى‏بخش‏

خشـك ابــرى كه بـود زآب تهى                              كـى شود به صفـت آب‏دهـى‏

‏به قول حكماء، «فاقد شیى‏ء معطى شیى‏ء نیست.» و تا سخنران خودش حرارت نداشته باشد، فقط مى‏تواند مثل بازیگران شورآفرینى كند كه نه تأثیر عمیق دارد و نه زیبنده سخنران دینى است.

غلام آن كلماتم كه آتش انگیزد                                  نه آب سرد زند در سخن بر آتش تیز

و كسى نسبت به موضوعى سوز و حرارت دارد كه به آن ایمان داشته باشد و ایمان، با معرفت و شناخت عمیق حاصل مى‏شود.

2. جایگاه معنوى، علمى و اجتماعى‏

هرچه سخنران، جایگاه معنوى، علمى و اجتماعى بالاترى در میان مخاطبان خود داشته باشد، از مقبولیت بیش‏ترى برخوردار است و تأثیرگذارى او نیز بیش‏تر و عمیق‏تر خواهد بود؛ به یقین، جملاتى را كه مثلاً یك فقیه عارف و مردم‏دار در مورد امام حسین‌علیه‌السلام و در ذكر مصائب او بیان مى‏كند، بیش‏تر بر مخاطبان اثر مى‏گذارد تا اینكه همین جملات را یك سخنور عادى بگوید.

3. رعایت مقتضاى حال‏

سخنران باید بداند كه در كجاى سخنرانى مى‏توان به تحریك احساس مخاطبان پرداخت و تا چه اندازه لازم است احساسات را برافروزد. گاهى باید تحریك احساس را در پایان سخن قرار داد، گاه در ابتداى آن و گاه همه جاى سخنرانى لازم است سرشار از احساس و شورانگیزى باشد، گاه به تناسب موضوع بحث مناسب است با حرارت كم‏ترى سخن گفته شود و گاه مثلاً در بحثهاى سیاسى باید هیجان‏انگیز و حماسى سخن گفت.

4. رعایت مناسبات گوینده و شنونده‏

رعایت تناسب سنّى، علمى، و موقعیت اجتماعى سخنران با مخاطبان، بسیار اهمیت دارد. جوانى كردن پیران و قیافه پیران گرفتن جوانان، بسیار زشت و نامطلوب است؛ به یقین، همه خطابهاى یك سخنور مشهور، سالخورده و دانشمند نسبت به مخاطبان را یك طلبه جوان غیرمعروف نمى‏تواند داشته باشد و در بعضى موارد چنین خطابهایى او را از گردونه تبلیغ و سخنورى خارج مى‏كند.

امام على‌علیه‌السلام فرمودند: «لاَ عَقْلَ لِمَنْ یتَجَاوَزُ حَدَّهُ وَقَدْرَهُ؛ (17) كسى كه پایش را از حد و منزلت خویش فراتر مى‏گذارد، عقل ندارد.»

5. پرهیز از پراکنده‏گویی‏

همه سخنوران در صورتى كه بخواهند سخنرانى مؤثر داشته باشند، لازم است مطالب خود را از ابتدا تا انتها با توجه به یک هدف مشخص و در راستاى آن تنظیم كرده و ارائه كنند. این امر در هنگام تحریك احساس، اهمیت بیش‏ترى دارد؛ چنانچه گوینده با بیان مطالب پراكنده ذهن مخاطب را مشوش نماید، نمى‏تواند تأثیرگذارى عمیق احساسى بر او داشته باشد. گفتارهاى ضدّ و نقیض و پرداختن به حواشى به جاى متن، احساسات شنوندگان را فرو مى‏نشاند.

6. رعایت عقلانیت و اعتدال‏

همان گونه كه تحریك احساس مى‏تواند بیش‏ترین تأثیرگذارى را بر رفتار مخاطب داشته باشد، زمینه مساعدى براى ایجاد انحراف در دین و معارف الهى است. بسیارى از تحریفها كه در دین و تاریخ وارد شده است، ناشى از احساسات و یا براى ایجاد احساس در مخاطبان بوده است؛ به عنوان نمونه، عمده تحریفهاى تاریخ زندگانی امام حسین‏‌علیه‌السلام و عاشورا را كسانى ایجاد كرده‏اند كه مى‏خواسته‏اند مخاطبان خود را نسبت به امام حسین‌علیه‌السلام تحریك كرده، آنها را بگریانند؛ از اینرو، لازم است در هنگام تحریك احساس از مرز اعتدال و عقلانیت در بیان مطالب خارج نشویم.

پرسش‌نامه

1. منظور از نوآوری و نوگرایی چیست؟

2. راههای ارضای حس نوگرایی مخاطبان را نام برده و توضیح دهید.

3. شرایط عمومی تحریک احساس را نام برده، به اختصار تبیین کنید.

 

پی‌نوشـــــــــــــت‌ها:

 

(1). یوسف/ 56 و57.

(2). بقره/ 8-13.

(3). زمر/ 53.

(4). بقره/ 186.

(5). لقمان/ 17.

(6). موعظه در لغت به معنای پند، آنچه را شخص از پند و نصیحت و وعد و وعید بیان می‏کند، ذکر آنچه انسان را به توبه و تزکیه نفس بدارد، و... آمده است. (لغت نامه، علی‏اکبر دهخدا، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ اوّل از دوره جدید، تهران، 1373، ج 13، ص 19268).

(7). نهج البلاغه، صبحی صالح، انتشارات دار الهجرۀ، قم، خطبه 64، ص 95.

(8). عنكبوت/ 64.

(9). نهج الحیاة (فرهنگ سخنان فاطمه‏ علیها السلام)، محمد دشتى، مؤسسه تحقیقاتی امیرالمؤمنین‌علیه‌السلام، چاپ نهم، قم، بی تا، صص 105 و 106.

(10). Novelty.

(11). زمینه روان‏شناسی، محمد پارسا، انتشارات بعثت، چاپ شانزدهم، تهران، 1379ش، ص 125.

(12). فرّخی سیستانی.

(13). تفاوت نوگرایی و زیباگرایی در این است که در نوگرایی به دنبال تعابیر نو و در زیباگرایی به دنبال تعابیر زیبا هستیم و رابطه این دو، عموم و خصوص من وجه است.

(14). بسیار مناسب است كه طلاب علوم دینى بخشى از زمان خود را به تمرین نوشتارى یا گفتارى در جهت ایجاد واژه‏هاى نو، استفاده از تعابیر جدید، و تبدیل واژه‏هاى كهنه به واژه‏هاى مترادف نو اختصاص دهند.

(15). كلیم كاشانى.

(16). در تبیین این شرایط از اصول و مبادی سخنوری، محمدباقر شریعتی سبزواری، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ دوم، قم، 1376، صص 293-296 بهره برده‏ام.

(17). غرر الحكم و درر الكلم، ابن محمد تمیمی آمدی، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، قم، 1366 هـ. ش، ص ‏233.

470 دفعه
(0 رای‌ها)