عبادت و بندگی پیامبر اکرم (ص)

انبیا بندگان خالص

در كوى عشق، شوكت شاهى نمى‏خرند                        اقرار بندگى كن و اظهار چاكرى (1)

از منظر قرآن، مقام عبودیت، بارزترین ویژگى پیامبران الهى است كه خداوند متعال با این امتیاز، از آن گرامیان نام مى‏برد. در سوره «ص» درباره حضرت داوودعلیه‏السلام مى‏فرماید: «وَ اذْكُرْ عَبْدَنَا دَاوُودَ ذَا الْأَیدِ إِنَّهُ‏و أَوَّابٌ‌»؛ (2) «و به خاطر بیاور، بنده ما داوود صاحب قدرت را، كه او بسیار توبه‏كننده بود.‌»

و مقام عبودیت ایوب‏علیه‏السلام را این چنین توصیف مى‏كند: «وَ اذْكُرْ عَبْدَنَآ أَیوبَ إِذْ نَادَى‏ رَبَّهُ‏و أَنِّى مَسَّنِىَ الشَّیطَنُ بِنُصْبٍ وَ عَذَابٍ‌»؛ (3) «و به خاطر بیاور بنده ما ایوب را، هنگامى كه پروردگارش را خوانده و گفت: پروردگارا! شیطان مرا به رنج و عذاب افكنده است.‌»

علاوه بر مقام عبودیت انبیاى بزرگ الهى كه كلام وحى آن را بزرگ‏ترین امتیاز براى ایشان مى‏شمارد؛ پیامبر گرامى اسلام را با صفت بنده‏بودن معرفى مى‏كند. اكنون دو نمونه از این آیات را مى‏خوانیم:

1. «تَبَارَكَ الَّذِى نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَى‏ عَبْدِهِ‏ى لِیكُونَ لِلْعَلَمِینَ نَذِیرًا‌»؛ (4) «با بركت است خداوندى كه قرآن را بر بنده‏اش نازل كرد تا بیم‏دهنده جهانیان باشد.‌»

2. «فَاَوْحى‏ اِلى‏ عَبْدِهِ ما اَوْحى‏»؛ (5) «خداوند آنچه را وحى‏كردنى بود، [در معراج] به بنده‏اش وحى كرد.‌»

آرى، مهم‏ترین ویژگى رسول اكرم‏صلى‏الله‏علیه‏وآله كه قرآن بر آن تأكید دارد؛ مقام عبودیت و بندگى مطلق آن حضرت است كه مناجاتها، دعاها و شب زنده‏داریهاى او، نمود و جلوه‏اى از این ویژگى است.

با این اوصاف، خداوند متعال، باز هم رسول گرامى اسلام را به عبادت و بندگى خالص ترغیب و تشویق مى‏كند و مى‏فرماید: «إِنَّآ أَنزَلْنَآ إِلَیكَ الْكِتَبَ بِالْحَقِ‏ّ فَاعْبُدِ اللَّهَ مُخْلِصًا لَّهُ الدِّینَ‌»؛ (6) «ما این كتاب را به حقّ بر تو نازل كردیم. پس خدا را عبادت كن در حالى كه دین خود را براى او خالص مى‏گردانى.‌»

همچنین در سوره حجر، آن حضرت را در برابر مشكلات، این‏گونه بیمه مى‏كند:

«وَ لَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّكَ یضِیقُ صَدْرُكَ بِمَا یقُولُونَ * فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَ كُن مِّنَ السَّجِدِینَ * وَ اعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى‏ یأْتِیكَ الْیقِینُ‌»؛ (7) «ما مى‏دانیم سینه‏ات از آنچه آنها مى‏گویند تنگ مى‏شود (و تو را سخت ناراحت مى‏كنند.) پروردگارت را تسبیح و حمد گو و از سجده‏كنندگان باش و پروردگارت را عبادت كن تا یقین (مرگ) تو فرا رسد.‌»

سنگر مستحكم بندگى

تمایل خاتم انبیاصلى‏الله‏علیه‏وآله به عبادتهاى سحرى، رمز موفقیت آن حضرت در صحنه‏هاى مختلف زندگى و مبارزه با دشمنان اصول و ارزشهاى اسلامى بود. گریه‏هاى شبانه، بیتوته‏هاى غار حرا، تفكر در صنع الهى و خلقت آسمانها و زمین و نظاره‏كردن جمال و جلال الهى با چشم دل، وجود آن رسول خاتم را براى نزول وحى و ارتباط با روح القدس آماده كرده بود. پیامبر هر چه داشت از تهجد و سحرخیزیها و عبادتهاى شبانه و عبودیت در برابر حضرت حق بود.

در آیات وحیانى قرآن، بارها به این شاخصه آن گرامى اشاره شده است. قرآن كریم مى‏فرماید:

«إِنَّا سَنُلْقِى عَلَیكَ قَوْلًا ثَقِیلاً * إِنَّ نَاشِئَةَ الَّیلِ هِىَ أَشَدُّ وَطًْا وَ أَقْوَمُ قِیلاً * إِنَّ لَكَ فِى النَّهَارِ سَبْحًا طَوِیلاً * وَ اذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ وَ تَبَتَّلْ إِلَیهِ تَبْتِیلاً‌»؛ (8) «در حقیقت ما به تو گفتارى گرانبها القا مى‏كنیم. مسلماً نماز و عبادت شبانه پابرجاتر و با استقامت‏تر است و تو در روز، تلاش مستمر و طولانى خواهى داشت و نام پروردگارت را یاد كن و تنها به او دل ببند.‌»

به این جهت على‏علیه‏السلام در مناجاتهاى خود مى‏فرمود: «اِلهِى كَفَى بِى عِزّاً أَنْ اَكُونَ لَكَ عَبْداً؛ (9) خدایا این عزت و افتخار براى من كافى است كه فقط بنده تو باشم.‌»

مهم‏ترین پشتوانه رسالت

بدون تردید، تحمل وحى الهى، ادامه راه پرفراز و نشیب رسالت و مقاومت در برابر مشركان سخت و لجوج، به یك پشتوانه قوى و بى‏منتهاى معنوى نیاز داشت و آن هم به غیر از تهجد و عبادتهاى شبانه و ارتباط با خالق هستى به دست نمى‏آمد.

علامه طباطبایى در تفسیر آیات سوره مزّمّل كه گذشت مى‏فرماید: «قرآن كریم، كلام الهى است و از حیث فهم معنایش ثقیل است و پیامبرصلى‏الله‏علیه‏وآله آن را از ساحت عظمت و كبریایى حق گرفته است و این كلام پاك را جز نفوس پاك و مطهر از هر پلیدى نمى‏فهمند. همچنین اجراى پیامهاى حیاتبخش قرآن نیز در جامعه [انسانى كه با خرافه و جهل عجین شده‏] امرى سنگین و دشوار است و با موانع بسیارى رو به رو است. به همین سبب، خداوند مى‏فرماید: «ما این قرآن را كه سخن ثقیلى است بر تو القا مى‏كنیم» و [چون‏] دریافتن این كلام بلند و متعالى نیاز به روحى بلند و دلى پاك و مطهر دارد و تفكر و مناجات و شب‏زنده‏دارى و خلوت با خداى عالمیان مى‏تواند چنین آمادگى را ایجاد كند، به همین جهت مى‏فرماید: «قُمِ الَّیلَ إِلَّا قَلِیلاً * نِّصْفَهُ‏و أَوِ انقُصْ مِنْهُ قَلِیلاً * أَوْ زِدْ عَلَیهِ وَ رَتِّلِ الْقُرْءَانَ تَرْتِیلاً‌»؛ (10) «در شب [براى تهجد] به پا خیز؛ مگر اندكى از شب را. نیمى از شب را، یا كمى از آن كم كن یا بر نصف بیفزاى و قرآن را شمرده شمرده و با تأمّل بخوان.‌» (11)

خداوند متعال در این آیات براى اینكه پیامبرصلى‏الله‏علیه‏وآله پیام وحیانى خدا را دریافت و به اصلاح جامعه قیام كند، نخست، دستور سحرخیزى و عبادت شبانه مى‏دهد. آرى، اصلاح جامعه به خودسازى فردى نیاز دارد كه جهاد اكبر و زیربناى انجام رسالتى عظیم و بزرگ است.

دعاى صبح و آه شب، كلید گنج مقصود است‏                            بدین راه و روش مى‏رو كه با دلدار پیوندى‏

هنگام شب، زندگى معمولى انسان تعطیل است، تاریكى و خلوت، بهترین فرصت را در اختیار انسان قرار مى‏دهد تا فارغ از همه چیز در قدرت لایزال خداوند تفكر و اندیشه كند و گذشته و آینده‏اش را محاسبه نماید. تهذیب نفس و تربیت روح و صفاى دل در همان لحظات است كه همه در حال استراحت هستند و فقط انسان است و خداى خویش. دعا، مناجات و تلاوت قرآن با تدبر، بهترین راه تقویت ایمان، استقامت و تقوا است.

معیار ارزش انسان

اساساً معیار ارزش انسان نزد خداى متعال به نمازها، دعاها، نیایشهاى عاشقانه و خالصانه و مقام عبودیت اوست؛ هم‏چنان‏كه قرآن مى‏فرماید: «قُلْ ما یعْبَؤُا بِكُمْ رَبِّى لَولا دُعاؤُكُمْ»؛ (12) « [اى رسول ما!] بگو اگر دعا و مناجات شما نباشد، پروردگارم هیچ ارزشى براى شما قائل نیست.‌»

طبق این آیه، ارزش واقعى یك انسان نزد خداوند به شهرت، دارایى، علم و مقام نیست؛ بلكه به عبودیت، خضوع، دعا و التماس در مقابل پروردگار جهانیان بستگى دارد. هر كسى ارتباطش با خداوند بیش‏تر باشد، نزد خداوند مقام والاترى دارد.

وقتى از امام باقرعلیه‏السلام از تفسیر این آیه سؤال شد كه آیا تلاوت قرآن افضل است یا دعاى بسیار؟ امام فرمود: «دعاى فراوان» و آیه فوق را تلاوت كرد. (13)

در حقیقت، اعمال و رفتار ما، هر چقدر هم در ظاهر، عالى باشد؛ امّا بدون سرسپردگى و فروتنى در مقابل خدا سودى ندارد. بى‏شك، شرافت انسان به معرفت و اطاعت او بستگى دارد و در غیر این صورت با سایر حیوانات مساوى خواهد بود.

در خلوت شبهاى تار

از مطالب گذشته روشن مى‏شود كه چرا خداوند بارها در قرآن، رسول گرامى اسلام را به تهجد و شب زنده‏دارى دعوت مى‏كند و مى‏فرماید: «وَ مِنَ الَّیلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ‏ى نَافِلَةً لَّكَ عَسَى‏ أَن یبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقَامًا مَّحْمُودًا‌»؛ (14) «و پاسى از شب را به تهجد [و عبادت و شب‏زنده‏دارى‏] بپرداز تا براى تو به منزله نافله‏اى باشد. امید است كه پروردگارت تو را به مقامى ستوده برساند.‌» و تهجد به معناى بیدارى بعد از خواب است. (15)

آرى:

هر گنج سعادت كه خدا داد به حافظ                            از یمن دعاى شب و ورد سحرى بود

پیامبر اكرم‏صلى‏الله‏علیه‏وآله نیز براى عمل به این دستور خداوند و اظهار عبودیت و بندگى، عبادتهاى خود را به نحو شایسته‏اى انجام مى‏داد. امام صادق‏علیه‏السلام ضمن بیان چگونگى نمازهاى شبانه رسول خداصلى‏الله‏علیه‏وآله مى‏فرماید: «آن حضرت، چون شب مى‏خواست بخوابد ظرف آب سرپوشیده‏اى را بالاى سرش مى‏گذاشت و مسواك خود را هم در كنارش قرار مى‏داد و مى‏خوابید. چون از خواب بیدار مى‏شد به آسمان نگاه مى‏كرد و آیات: «اِنَّ فِى خَلْقِ السَّمواتِ وَالْاَرْضِ وَاخْتِلافِ اللَّیلِ وَالنَّهارِ...‌»؛ (16) را از سوره آل عمران مى‏خواند. سپس دندانهایش را مسواك مى‏كرد و وضو مى‏گرفت و به محل عبادت خود مى‏رفت و چهار ركعت از نماز شب را مى‏خواند كه ركوع هر ركعتش به قدر قرائت و سجودش به قدر ركوع آن طول مى‏كشید؛ به حدى كه گفته مى‏شد: كى سر از ركوع برمى‏دارد و به سجده مى‏رود؟! و همچنین سجده‏اش به حدى طولانى بود كه گفته مى‏شد چه وقت سر برمى‏دارد؟ آن‏گاه به بستر خود برمى‏گشت و آن‏قدر كه مشیت الهى بود مى‏خوابید و سپس بیدار مى‏شد، مى‏نشست و چشمانش را به آسمان مى‏دوخت و همان آیات را تلاوت مى‏فرمود. آن‏گاه مسواك مى‏كرد و وضو مى‏گرفت و به محل عبادتش مى‏رفت و به خواندن چهار ركعت دیگر از نماز شب به همان صورت اوّل مى‏پرداخت و دوباره به بستر خود بازمى‏گشت و مقدارى دیگر نیز مى‏خوابید. سپس بیدار مى‏شد، نگاه به آسمان مى‏كرد و همان آیات را تلاوت مى‏فرمود و دوباره مسواك كرده، وضو مى‏گرفت و مابقى نماز شب (شفع و وتر) را مى‏خواند. سپس براى اداى فریضه صبح وارد مسجد مى‏شد. (17)

شیخ صدوق درباره نماز شب پیامبرصلى‏الله‏علیه‏وآله روایت مى‏كند كه حضرت رسول‏صلى‏الله‏علیه‏وآله هفتاد بار در نماز «وتر» استغفار مى‏كرد و سپس مى‏فرمود: «هذا مَقامُ الْعائِذِ بِكَ مِنَ النَّارِ؛ خدایا! این مقام كسى است كه از آتش جهنم به تو پناهنده مى‏شود.‌» همچنین آن حضرت در قنوت نماز «وتر» این‏گونه با خدا نجوا مى‏كرد: «خدایا! مرا در زمره هدایت‏شدگان رهبرى فرما و از عافیت‏یافتگان قرار ده. عطاهایت را برایم مبارك فرما و مرا از شرور حتمى، نجات ده. خدایا! كسى بر تو حكومت نمى‏كند و تمام حكومت، تنها از آن توست. اى خداى كعبه! تو پاك و منزهى. از تو آمرزش مى‏خواهم و به سویت باز مى‏گردم و به تو ایمان مى‏آورم و توكل مى‏كنم و لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلَّا بِكَ یا رَحِیم.‌» (18)

بنده شكور خداوند

رسول گرامى اسلام‏صلى‏الله‏علیه‏وآله همواره و در تمام لحظات زندگى، خود را در محضر خداوند متعال احساس مى‏كرد؛ امّا این احساس حضور، در هنگام عبادت به اوج خود مى‏رسید. امام باقرعلیه‏السلام فرمود: «پیامبر چنان در حال عبادت، ادب حضور را رعایت مى‏كرد كه انگشتان پاهایش متورم مى‏شد.‌» (19)

وقتى یكى از همسران آن حضرت از كوشش فراوان پیامبرصلى‏الله‏علیه‏وآله در انجام نمازهاى نیمه شب و سحرخیزیهاى ممتد و مكرّر آن حضرت، تعجب كرده و گفت: «اى رسول خدا! مگر نه این است كه خداى متعال، گناهان گذشته و آینده تو را بخشید؟! چرا این‏قدر به خود زحمت مى‏دهید و شب بیدارى مى‏كشید و این همه ناله و مناجات و دعا مى‏كنید؟!» رسول خداصلى‏الله‏علیه‏وآله فرمود: «اَفَلا اَكُونَ عَبْداً شَكُوراً؛ (20) آیا بنده شكرگزارى نباشم؟!»

رسول خداصلى‏الله‏علیه‏وآله مى‏فرمود: «جبرئیل درباره برپایى نماز شب، آن‏قدر به من سفارش كرد كه من گمان كردم برگزیدگان و نیكان امت من، هرگز سحرخیزى و شب زنده‏دارى را ترك نخواهند كرد.‌» (21)

خداوند در باره شب زنده‏دارى و بركات آن به پیامبر خداصلى‏الله‏علیه‏وآله بسیار سفارش كرده است. رسول خدا نیز این آیات را همواره نصب العین خود قرار داده بود و تلاوت مى‏كرد كه: «وَمِنَ اللَّیلِ فَاسْجُدْ لَهُ وَسَبِّحْهُ لَیلاً طَوِیلاً»؛ (22) «و بخشى از شب را در برابر او سجده كن و مقدارى طولانى از شب او را تسبیح گوى.‌»

خاتم رسولان‏صلى‏الله‏علیه‏وآله نه تنها خود در عمل به شب زنده‏دارى قیام مى‏كرد؛ بلكه به پیروانش نیز مى‏فرمود: «بر شما باد به برپاداشتن نماز شب و سحرخیزى؛ به‏درستى‏كه نماز شب، عادت انسانهاى نیكوكارِ قبل از شماست. شب زنده‏دارى، انسان را به خدا نزدیك مى‏كند، كفّاره معصیتهاى گذشته است و از گناه و آلودگیهاى باطنى در آینده محافظت مى‏كند.‌» (23)

امّ سلمه در گزارشى از چگونگى عبادات و راز و نیازهاى شبانه پیامبرصلى‏الله‏علیه‏وآله مى‏گوید: «وقتى در نیمه‏هاى شب، متوجه عدم حضور پیامبرصلى‏الله‏علیه‏وآله شدم به جستجو پرداختم و با كمال شگفتى دیدم حضرت در نیمه‏هاى تاریك شب در گوشه‏اى ایستاده، دستها را به سوى آسمان دراز كرده و اشك از چشمانش سرازیر است و با خداوند راز و نیاز مى‏كند و با لحنى آكنده از عشق و سوز و معرفت مى‏گوید: «اَللَّهُمَّ لا تَنْزَعْ مِنِّى صالِحَ ما اَعْطَیتَنِى اَبَداً، اَللَّهُمَّ لا تَشْمُتْ بِى عَدُوّاً وَلا حاسِداً اَبَداً، اللَّهُمَّ وَلا تَرُدَّنِى فِى سُوءٍ اسْتَنْقَذْتَنِى مِنْهُ اَبَداً، اللَّهُمَّ وَلا تَكِلْنِى اِلى‏ نَفْسِى طَرْفَةَ عَینٍ اَبَداً؛ پروردگارا! هرگز از من نیك‏ترین عطاهایت را باز پس نگیر! خدایا! مرا در معرض شماتت دشمن و افراد حسود قرار نده! بار الها! مرا دوباره به حوادث بد و ناگوار كه نجات داده‏اى برنگردان! بار پروردگارا! مرا [یك لحظه‏] به اندازه چشم به هم زدن به نفس خودم واگذار مكن!»

امّ سلمه با دیدن این حالت عرفانى و سراسر عشق و خلوص پیامبرصلى‏الله‏علیه‏وآله به گریه افتاد تا اینكه پیامبر متوجه او شد و فرمود: «اى‌ام سلمه! چرا گریه مى‏كنى؟» گفت: «اى رسول خدا! پدر و مادرم به فدایت! شما با آن مقام و منزلت كه نزد خداى متعال دارى این‏گونه با تضرع و خشوع و التماس دعا مى‏كنى و حاجت مى‏طلبى؟» پیامبر فرمود: «اى‌ام سلمه! من چگونه خود را در امان ببینم كه خداوند یك لحظه «یونس بن متى» را به خودش واگذار كرد و او را به حالش رها كرد. به آن حادثه دردناك گرفتار شد.‌» (24)

رسول گرامى اسلام‏صلى‏الله‏علیه‏وآله در انجام دعا و عبادات، نهایت تلاش خود را انجام داد و زیباترین حالات روحانى را اطرافیانش از آن وجود گرامى مشاهده مى‏كردند. احمد بن فهد حلّى از دانشمندان بزرگ امامیه در قرن هشتم و نهم هجرى با نقل روایتى مى‏نویسد: «حضرت محمدصلى‏الله‏علیه‏وآله هنگامى كه به دعا و راز و نیاز مى‏پرداخت، دستهایش را بلند مى‏كرد و همانند فقیر درمانده و گرسنه‏اى كه طعام مى‏خواهد به درگاه الهى ناله و زارى مى‏كرد.‌» (25)

آرام‏بخش‏ترین مونس

یكى از برنامه‏هاى سحرخیزان و عاشقان خدا تلاوت قرآن در خلوت با حضرت حقّ است. تلاوت قرآن، دلها را صفا مى‏بخشد، انسان را به سوى دیار خوبان و پاكان هدایت مى‏كند و اندیشه‏هاى زلال وحیانى را در وجود افراد شكوفا مى‏سازد. امیدوارى، رستگارى و بندگى را به ارمغان آورده، انسان را با پیامهاى حیاتبخش وحى پیوند مى‏دهد.

امام باقرعلیه‏السلام درباره تلاوتهاى رسول اكرم‏صلى‏الله‏علیه‏وآله فرمود: «آهنگ صداى پیامبرصلى‏الله‏علیه‏وآله در هنگام تلاوت قرآن، آن چنان زیبا بود كه دلها را جذب مى‏كرد و از همه مسلمانان دلرباتر مى‏خواند.‌»

رسول خداصلى‏الله‏علیه‏وآله قبل از تلاوت قرآن از شیطان به خدا پناه مى‏برد و مى‏فرمود: «اَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجِیمِ.‌» وقتى به آیه 61 یونس مى‏رسید - كه نظارت و علم و آگاهى خداوند را بر اعمال بندگان بیان مى‏كند - گریه شدیدى به آن حضرت دست مى‏داد و از خوف جلال و عظمت الهى منقلب مى‏شد. (26)

خداوند در آن آیه مى‏فرماید: «وَ مَا تَكُونُ فِى شَأْنٍ وَ مَا تَتْلُوا مِنْهُ مِن قُرْءَانٍ وَ لَا تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلَّا كُنَّا عَلَیكُمْ شُهُودًا إِذْ تُفِیضُونَ فِیهِ وَ مَا یعْزُبُ عَن رَّبِّكَ مِن مِّثْقَالِ ذَرَّةٍ فِى الْأَرْضِ وَ لَا فِى السَّمَآءِ وَ لَآ أَصْغَرَ مِن ذَ لِكَ وَ لَآ أَكْبَرَ إِلَّا فِى كِتَبٍ مُّبِینٍ‌»؛ (27) «در هیچ حال و اندیشه‏اى نیستى و هیچ قسمتى از قرآن را تلاوت نمى‏كنى و هیچ عملى را انجام نمى‏دهید؛ مگر اینكه ما گواه بر شما هستیم، در آن هنگام كه در آن وارد مى‏شوید و هیچ چیز در زمین و آسمان، از پروردگار تو مخفى نمى‏ماند؛ حتى به اندازه سنگینى ذرّه‏اى و نه كوچك‏تر از آن و نه بزرگ‏تر؛ مگر اینكه همه آنها در كتاب آشكار [و لوح محفوظ علم خداوند] ثبت است.‌»

 

پی‌نوشـــــــــــــت‌ها:

 

1) حافظ.

2) ص/17.

3) ص/41.

4) فرقان/1.

5) نجم/10.

6) زمر/2.

7) حجر/97 - 99.

8) مزّمّل/5 - 8.

9) بحار الانوار، ج 74، ص 402.

10) مزّمّل/2 - 4.

11) تفسیر المیزان، علامه طباطبایى، ج 20، ص 61.

12) فرقان/77.

13) تفسیر منهج الصادقین، ملا فتح اللّه كاشانى، تهران، كتابفروشى محمّدحسن علمى، 1336 ش، ج 6، ص 399.

14) إسراء/79.

15) تفسیر المیزان، علامه طباطبایى، قم، اسماعیلیان، سوم، ج 13، ص 175.

16) آل عمران/190 - 194.

17) سنن النبى، علامه طباطبایى، تهران، اسلامیه، هفتم، ص 240.

18) همان، ص 330 و 331.

19) تفسیر برهان، سید هاشم بحرانى، قم، اسماعیلیان، ج 3، ص 749.

20) همان.

21) كنز العمال، متقى بن حسام الدین هندى، بیروت، مؤسسة الرسالة، ج 7، ص 790.

22) انسان/26.

23) سنن الكبرى، احمد بن حسین بیهقى، بیروت، دار الفكر، ج 2، ص 502 و جامع احادیث الشیعه، حاج آقا حسین بروجردى، قم، چاپخانه علمیه، 1399 ق، ج 7، ص 109.

24) تفسیر قمى، على بن ابراهیم بن هاشم قمى، قم، دار الكتاب، 1367 ش، ج 2، ص 74.

25) عدة الداعى، ابن فهد حلّى، دار الكتاب اسلامى، 1407 ق، ص 196.

26) تفسیر قمى، ج 1، ص 313؛ تفسیر صافى، ملامحسن فیض كاشانى، بیروت، مؤسسه اعلمى، ج 2، ص 408 و تفسیر كنز الدقائق، محمّد بن محمدرضا مشهدى قمى، تهران، نشر وزارت ارشاد، 1366 ش، ج 7، ص 423.

27) یونس/61.

738 دفعه
(0 رای‌ها)