نقش فرهنگ انتظار در اصلاح جامعه

انتظار در مكتب تشیع یك حالت انسانی است كه انسان به خاطر وجود آن، ضمن پیراستن وجود خویش از بدیها و آراستن آن به خوبیها، در ارتباط مستمر با امام و حجت زمان خویش، همه همت خود را صرف زمینه سازی ظهور مصلح آخرالزمان میكند و در جهت تحقق وعده الهی نسبت به برپایی دولت كریمه اهل بیت ـ علیهم السلام ـ با تمام وجود تلاش می‌كند. [1]

طبق این تعریف انتظار فرج عاملی مهم در جهت خودسازی فردی، اصلاح جامعه و کاهش جرائم و مفاسد خواهد بود. بی تردید انتظار ظهور امام زمان ـ علیه السلام ـ در تمام ابعاد شخصیت انسان، اعم از فردی و اجتماعی مؤثر است و همه مناسبات وی را فرا می‌گیرد. و بالاترین كوشش و جهاد همه جانبه او در راه خداست.

پیامبر اكرم ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمود: «أَفْضَلُ جِهادِ أُمَّتی اِنْتِظارُ الْفَرَج؛ [2] با فضیلت‌ترین جهاد امت من انتظار فرج است. و پیشوایان معصوم ـ علیهم السلام ـ اجر بسیاری برای منتظران بیان كرده اند؛ چنان كه امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود:

«مَنْ سُرَّ أنْ یكونَ مِنْ اَصْحابِ القائِمِ ـ علیه السلام ـ فَلْینْتَظِرْ وَ لْیعْمَلْ بِالوَرَعِ و مَحاسِنِ الاَخْلاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ فَانْ ماتَ و قامَ القائِمُ ـ علیه السلام ـ بَعْدَهُ كانَ لَهُ مِنَ الاَجْرِ مِثْلُ اَجْرِ مَنْ اَدْرَكَهُ فَجِدُّوا وَ انْتَظِرُوا هَنیئاً لَكُمْ اَیتُها العِصابةُ المَرحُومةُ؛ [3] كسی كه دوست دارد از اصحاب و یاران حضرت قائم ـ علیه السلام ـ باشد، باید منتظر ظهور باشد و به پاكدامنی و نیك خلقی خود را بیاراید، در حالی كه پیوسته به انتظار [قدوم حضرت قائم ـ علیه السلام ـ] نشسته است. پس اگر [با این اوصاف] از دنیا برود و حضرت قائم ـ علیه السلام ـ بعد از او قیام كند، پاداش او همانند فردی است كه امام قائم را درك كرده است.‌ای گروهی كه مورد رحمت خدا قرار گرفته اید! كوشش كنید و انتظار بكشید [كه این مقام والای انتظار] بر شما گوارا باد!»

امام صادق ـ علیه السلام ـ در روایت دیگری به یکی از پیروانش دستور داد كه «وَ انْتَظرِ الفَرَجَ صَباحاً وَ مَساءاً؛ [4] شب و روز منتظر فرج باش.»

در هر صورت، انتظار، آماده باش كامل، خودسازی و تصفیه روح و جان و اصلاح دیگران است. انتظار روزنه امیدی است كه در حساس‌ترین و بحرانی‌ترین لحظات زندگی انسان ـ كه از همه جا مأیوس می‌شود ـ تنها عامل نجات و امید بخش اوست. در این فرصت به مناسبت نیمه شعبان، سالروز تولد یگانه منجی عالم بشریت و امید منتظران عالم، حضرت مهدی ـ علیه السلام ـ نقش انتظار را در اصلاح جامعه و تربیت افراد به نظاره می‌نشینیم و نكاتی را مورد بررسی قرار می‌دهیم.

معیار ارزش انسانها

آرزوها و آمال انسانها معیار خوبی برای سنجش میزان رشد، كمال و تعالی آنهاست؛ تا آنجا كه گفته شده «بگو چه آرزویی داری، تا بگویم كیستی.» آرزوهای بلند، متعالی و ارزشمند از كمال روح و رشد شخصیت انسانها و بلندای همت آنها حكایت می‌كند و به عكس، آرزوهای پست، حقیر و بی ارزش، نشان از بی همتی و رشد نیافتگی افراد دارد. علی ـ علیه السلام ـ در این زمینه فرمود: «قَدْرُ الرَّجُلِ علی قَدْرِ هِمَّتِهِ؛ [5] ارزش مرد به اندازه همت اوست.»

بنابراین، انسان منتظر فرج آل محمد ـ علیهم السلام ـ كه برترین و ارزشمندترین آمال و آرزوهای ممكن را داراست، به طور طبیعی از بهترین و والاترین ارزشها نیز برخوردار است. انسانی كه آرزوی نهایی او حاكمیت دین خدا و معارف اهل بیت ـ علیهم السلام ـ بر سرتاسر گیتی است و همواره استقرار حكومت صالحان و مستضعفان و كوتاه شدن دست ظالمان، مستكبران و برچیده شدن فساد و فحشاء و بی بند و باری و برقراری قسط و عدل و مساوات را بر پهنای كره زمین خواستار می‌باشد، [6] هیچ گاه به سوی مفاسد و گناهان نخواهد رفت و انتظارات و آرزوهای وی مانع از تمایل او به سوی بدیها و زشتیها خواهد بود. و انتظار، عامل مهمی در اصلاح و خودسازی انسان و در ارج نهادن به شخصیت اوست.

مراقب دیدن امام علیه السلام

شخص منتظر كه به وجود امام حی و زنده كاملا اعتقاد دارد، همواره خود را در منظر امام زمان ـ علیه السلام ـ می‌بیند و احساس می‌كند كه حضرت مراقب اوست كه اعمال و رفتارش را چه خوب و چه بد می‌بیند. از اعمال خوب او امام خوشحال می‌شود و كارهای ناروای او دل حضرت را به درد می‌آورد.

وقتی این اعتقاد در او قوی باشد و خود را در محضر امام زمان ـ علیه السلام ـ احساس كند، دیگر دست به فساد و گناه نمی‌آلاید و از آن وجود گرامی كه ناظر و مراقب اعمال اوست، شرم و حیا می‌كند. آری، منتظر راستین امام زمان ـ علیه السلام ـ این آیه را نصب العین خود قرار می‌دهد كه [اِعْمَلوا فَسَیری اللّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ المُؤْمِنُونَ] ؛ [7] «هر عملی میخواهید، انجام دهید. خداوند و فرستاده او و مؤمنان اعمال شما را می‌بینند.»

نظارت امام بر اعمال شیعیان

دو نفر از مؤمنین با هم قرار گذاشته بودند كه طبق حدیث شریف نبوی كه فرموده است: «المُؤمِنُ مَرآةُ المُؤمِنِ؛ [8] مؤمن آیینه مؤمن است.» ، عیبهای همدیگر را متذكر شوند و اصلاح كنند. آنان با استمداد از فضل الهی و عنایات حضرت حجت ـ علیه السلام ـ متعهد شدند كه در هر هفته یك جلسه بگذارند و هر كدام یك عیب دیگری را بدون كمترین اهانتی بازگو كند و صاحب آن عیب تا هفته آینده مشكل اخلاقی خود را برطرف سازد.

این برنامه ادامه داشت تا اینكه بعد از مدتی یكی از این دو در ضمن رؤیای صادقه‌ای رفیقش را در خواب دید كه با هم می‌روند و درباره یك موضوع صحبت می‌كنند. اما رفیق او كه در سمت چپش حركت می‌كند، اصلا به او پاسخی نمی‌دهد و حواس او به سه زن بی حجابی است كه از رو به رو می‌آیند. این شخص متدین خیلی ناراحت شد كه چرا رفیق من در مقابل زنان نامحرم این گونه از خود بی خود شده است! در همان حال، در سمت راست خود فردی را در هاله‌ای از نور مشاهده كرد كه به آنان نظاره می‌كرد. در چند قدمی او جوان خوش سیمایی ایستاده بود كه گاهی به آن شخص نورانی و گاهی نیز به آن فرد معصیت كار می‌نگریست.

او از جوان پرسید: این آقای نورانی كیست؟

جوان پاسخ داد: این شخص وجود مقدس امام زمان ـ علیه السلام ـ است كه مراقب شما دو نفر می‌باشد و كارهای شما را زیر نظر دارد.

تا شنید كه این آقا امام زمان ـ علیه السلام ـ است، سریعاً به سوی آن حضرت گام برداشت و نزدیك آقا رفت. ناگاه از خواب بیدار شد.

فردای آن روز به سراغ رفیقش رفت و وقتی خواب خود را نقل كرد، آن شخص شدیداً گریه كرد و با حالت تأثّر گفت: آری، این بیماری در من وجود دارد كه در مقابل زنان نامحرم نمی‌توانم خودداری كنم و به آنان نگاه نكنم. خواب شما از رؤیاهای صادقه است و مرا شدیداً تحت تأثیر قرار داد. از امروز تصمیم می‌گیرم دیگر مرتكب گناه نشوم و رضایت آقایم امام زمان ـ علیه السلام ـ را با دوری از این گناه جلب كنم. تا به امروز اعتقاد به نظارت حضرت داشتم، اما حالا یقین پیدا كردم كه آن بزرگوار رفتار و نگاهم را می‌بیند و كنترل می‌كند.

او بعد از توبه و تصمیم قطعی به اجتناب از این گناه، به مراحل عالیه‌ای دست یافت و در اثر توسل به وجود حضرت ولی عصر ـ علیه السلام ـ و عنایات آن گرامی، دیگر گناه برایش لذت بخش نبود. خود او می‌گوید: روز بعد از این كه توبه راستین كردم، وارد خیابان شدم. قبل از اولین برخورد با زنان بی بند و بار، به خود گفتم: «فلانی! امام زمانت تو را میبیند و مراقب تو هست.» و مرتب همین جمله را به زبان می‌گفتم و باور قطعی داشتم كه آقا و مولایم مرا می‌بیند. چنان این تلقین در من اثر گذاشت كه وقتی به زنان بی حجاب می‌رسیدم، مثل این بود كه از كنار مركز زباله‌ای متعفن رد می‌شوم و بوی تعفن آن به مشامم می‌رسد كه باید از كنارش به سرعت رد شوم، در حالی كه روزهای قبل احساس لذتهای شیطانی می‌كردم.

تجربه نشان داده كه تقویت این روحیه در تصفیه روح و تزكیه نفس بسیار مؤثر است. طبق نقل آیت الله زنجانی در «الكلام یجر الكلام» امام زمان ـ علیه السلام ـ این جمله را برای نجات از مفاسد و گناهان و هر مشكل و گرفتاری دیگر به یك عالم رشتی در تخت فولاد اصفهان آموخته است كه: «یا مُحَمَّدُ یا علی یا فاطِمَةُ یا صاحِبَ الزَّمانِ أَدْركنی و لاتُهْلِكنی.» [9]

تأثیر دعاهای دوران غیبت

هنگامی كه یك منتظر حقیقت جو به عنوان یك وظیفه الهی و انسانی دعاهای دوران غیبت را می‌خواند و عبارات تعالی بخش آنها را از عمق جان زمزمه می‌كند، با دریایی از معارف به ویژه در عرصه امامت و جایگاه والای آن در باورهای شیعی رو به رو می‌شود و هر اندازه در متن این میراث گرانبهای اهل بیت ـ علیهم السلام ـ دقت و تدبر می‌كند، معرفت و شناخت او نسبت به ارزشهای والای دینی بیشتر می‌شود و شناخت وسیع‌تر و عمیق تر، محبت و ایمان قلبی را در وجود او ثابت‌تر می‌گرداند.

به این ترتیب، علاوه بر اینكه آگاهی و معرفت منتظر امام عصرـ علیه السلام ـ افزایش می‌یابد، درصد ایمان و اعتقاداتش نیز بیشتر می‌شود. اینجاست كه دیگر هیچ نیروی شیطانی نمی‌تواند منتظر راستین را از جاده حقیقت جدا كند و او در برابر آسیبها، آفات و هجمه‌های اعتقادی و فرهنگی كاملا بیمه می‌شود و باورهایش به دژی تسخیرناپذیر تبدیل می‌گردد.

در اینجا به ذكر نمونه‌هایی از آموزه‌های دینی و باورهای عمیق شیعی در متن دعاهای مهدویت می‌پردازیم.

1. در دعایی كه از وجود مقدس امام زمان ـ علیه السلام ـ به ما رسیده است و با جمله «اللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفیقَ الطّاعة» [10] آغاز می‌شود، ناهنجاریهای اجتماعی، مفاسد، زشتیها و امور ناپسند دیگر، به شخص منتظر گوشزد می‌گردد و او ضمن مناجات و استمداد از خداوند متعال، امور پسندیده و ناپسند را نیز همراه دعا می‌آموزد و برای عمل با شناخت آمادگی پیدا می‌كند.

توفیق اطاعت، صداقت در نیت، شناخت حرامها، تكریم به وسیله هدایت و استقامت، سخن گفتن با معیارهای درست و حكمتآمیز، درخواست علم و معرفت حقیقی، دور بودن از لقمه‌های حرام و شبهه ناك، خویشتن داری از ستم و دزدی و گناهان دیگر، چشم پوشی از حرام و نگاههای خیانت آلود، فاصله گرفتن از كارهای لغو و غیبت، از جمله آموزه‌هایی است كه منتظران حقیقی آن حضرت پیوسته آنها را زمزمه می‌كنند و آویزه گوش خود قرار می‌دهند.

آنان با عشق به وجود حضرت مهدی ـ علیه السلام ـ این دعای آن حضرت را زمزمه می‌كنند و به یاد آن گرامی، معارف آن را با تمام وجود می‌پذیرند. و این گونه است كه انتظار ظهور مهدی موعود ـ علیه السلام ـ انسان ساز و معرفت آفرین می‌شود.

در ادامه این دعای مهدوی ـ علیه السلام ـ منتظران حضرت، از خداوند متعال مشتاقانه می‌خواهند كه: بر عالمان و دانشمندان، زهد و ساده زیستی و نصیحت پذیری و بر دانش آموزان و دانش جویان و طلاب تلاش و فعالیت و اشتیاق به تحصیل را عنایت فرما!

و همین طور دعای امام زمان ـ علیه السلام ـ برای تعلیم منتظران دانش دوست و معرفت طلب دهها آموزه جانبخش و راهگشای دیگر در بردارد. [11]

2. در دعای افتتاح ـ كه حضرت صاحب الامر ـ علیه السلام ـ خود برای شیعیان نوشته اند تا در شبهای ماه رمضان بخوانند ـ نكات مهمی برای آموزش منتظران و تقویت قلوب آنان بیان شده است.

آنجا كه بعد از توحید و توصیف صفات جمال و جلال الهی و حمد و ستایش خدای منان و تعظیم و تمجید پروردگار عالمیان و تبیین مقام بندگان به معرفی رهبران معصوم الهی می‌پردازد و موقعیت حضرت مهدی ـ علیه السلام ـ را كاملا در ذهن خواننده ترسیم می‌كند تا به بركات وجود آن گرامی می‌رسد و می‌گوید: «اللّهُمَّ اِنّا نَرغَبُ اِلَیكَ فی دَوْلة كَریمَة تُعِزُّ بِها الاِسْلامَ و اَهْلَهُ و تُذِلُّ بِها النِّفاقَ و اَهْلَهُ؛ [12] خداوندا! ما مشتاق دولت كریمه [امام زمان ـ علیه السلام ـ] هستیم كه در سایه آن اسلام و مسلمانان را عزت دهی و جبهه نفاق و اهل آن را ذلیل و خوار گردانی و..» منتظر امید وار در ادامه به آرزوها و آمال شرعی و عقلی خود كه در زمان ظهور خواهد رسید، اشاره كرده و می‌گوید: «اللّهُمَّ الْمُمْ بِهِ شَعْثَنا وَ اشْعَبْ بِهِ صَدْعَنا وَ ارْتُقْ بِهِ فَتْقَنا وَ كَثِّرْ بِهِ قِلَّتَنا وَ اَعِزَّ بِهِ ذِلَّتَنا؛ [13] پروردگارا! پراكندگی و تفرّق ما را به وسیله آن گرامی به جمعیت و وحدت بدل فرما! و پریشانی امور ما را به وجودش اصلاح فرما! و نقائص و شكافهای كار ما را به وسیله وجود آن ذخیره الهی اصلاح و جبران نما! و تعداد ما را فراوان و خواری و كوچكی ما را با وجودش به عزت و شكوه بدل ساز!»

منتظری كه بعد از نمازهای یومیه در ماه رمضان دعای «اللّهُمَّ اَدْخِلْ عَلی اَهْلِ القُبُورِ السُرور» [14] را می‌خواند كه در آن تمام آرزوهای بشری در سایه دولت حقه مهدوی خواسته می‌شود؛ دولتی كه در پناه آن، تمام گرسنگان سیر، برهنگان پوشیده، بدهكاریها ادا، گرفتاران رها، و در یك كلام تمام امور مسلمانان اصلاح و مشكلاتشان رفع می‌گردد و در پرتو حكومت عادلانه مهدی ـ علیه السلام ـ جهان روی آسایش و امنیت و راحتی را به خود خواهد دید، آیا چنین كسی می‌تواند خودسازی نكند و خود را برای عرضه به محضر چنین رهبر والایی آماده نگرداند. و در هر گامی كه به پیش برمی دارد، سمت و سوی اهداف دولت مهدوی ـ علیه السلام ـ را قصد نكند؟

به راستی کسی كه در مقام انتظار آن گرامی است تا مرز شهادت پیش می‌رود و از اعماق وجودش دعا می‌كند كه «وَ اَسْاََلُكَ اَنْ تَجْعَلَ وَفاتی قَتْلاً فی سَبیلكَ تَحْتَ رایةِ نَبیكَ مَعَ اَوْلیائِكَ وَ اَسْأَلُكَ اَنْ تَقْتُلَ بی أَعْدائَكَ وَ أَعْداءَ رَسُولِكَ؛ [15] خدایا! از تو می‌خواهم كه وفات مرا شهادت در راه خودت و تحت پرچم پیامبرت در كنار اولیایت قرار دهی! و از تو تقاضامندم كه به دست من دشمنان خود و دشمنان رسولت را هلاك كنی!»

و بالاخره دعاهای مهدویت همانند ندبه، عهد، فرج، دعای غیبت، دعای نور، توسل و دهها دعا و زیارت دیگر با آن مضامین عالی و آموزنده، شخص منتظر را پیوسته به آگاهی و عشق ترغیب می‌كند و به سوی اهداف امام زمان ـ علیه السلام ـ نزدیك می‌گرداند.

خوش بینی به آینده بشریت

انسان منتظر به آینده‌ای درخشان امیدوار و خوش بین است. هر قدر در دنیا مفاسد بیشتر شود و دنیای به اصطلاح متمدن، جهان بشریت را به سوی توحّش و بربریت پیش ببرد و از كارهای عقلانی و منطقی فاصله بگیرند و خشم و شهوت را بر عقل چیره سازد، باز موضوع انتظار نقطه امیدی است كه بعد از این همه جهل و غفلت و نادانی و ظلمت و یأس و نگرانی، فروغی روشنی بخش را نوید می‌دهد كه در آینده نه چندان دور جهان به نور كمال و معنویت روشن خواهد شد.

انسان در پس پرده‌های متعدد فریب و مكر و خدعه به فطرت خود توجه دارد. او در حال عادی كه به خود می‌آید، از ظلم و فساد و بی بند و باری متنفر است. هنگامی كه سخن از انتظاری نوید بخش و امید آفرین مطرح می‌گردد، انسان خسته از این همه ظلم و ستم و دروغ و مكر و ریا، با خود زمزمه می‌كند كه آیا می‌شود چنین روزی برسد كه این همه مشكلات حل گردد و با خود نجوا می‌كند:

سینه مالامال درد است ‌ای دریغا مرهمی                        دل زتنهایی به جان آمد خدایا همدمی

آن گاه آیات وحی به او مژده می‌دهد كه بلی: [وَ لَقَد كَتَبْنا فی الزَّبورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكرِ اَنَّ الاَرْضَ یرِثُها عِبادِی الصّالِحُونَ] ؛ [16] «در زبور بعد از ذكر (تورات) نوشتیم: بندگان شایسته‌ام [درآینده] وارث حكومت زمین خواهند شد.»

این خوش بینی بر گرفته از كلام وحی، انسانهای منتظر را به خودسازی و حركت به سوی كمال معنوی و فرهنگی سوق می‌دهد.

انتظار و رهایی از جهل و غفلت

انسان منتظر با امیدواری خود به ظهور امام عصر ـ علیه السلام ـ خود را از قید و بندهای جهل و غفلت رها می‌سازد و به برترین جایگاه فضیلت و زیبایی دست می‌یابد. امام سجاد ـ علیه السلام ـ در توضیح مقام منتظران به ابوخالد كابلی فرمود: «غیبت دوازدهمین وصی رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ طولانی خواهد شد.‌ای اباخالد! به راستی كه اهل زمان غیبت او ـ كه به امامت ایشان اعتقاد دارند و منتظر ظهور آن گرامی می‌باشند ـ برترین انسانهای اهل هر زمان هستند؛ چرا كه خداوند تبارك و تعالی چنان به آنان عقل و اندیشه و معرفت عنایت كرده است كه مسئله غیبت را همانند حضور مشاهده و درك می‌كنند. خداوند متعال آنان را در آن زمان به منزله كسی قرار داده است كه در حضور رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ با شمشیر جنگیده اند.»

سپس امام چهارم ـ علیه السلام ـ منتظران را این گونه ستودند: «اولئِكَ المُخْلَصونَ حقاً و شِیعَتُنا صِدْقاً وَ الدُّعاةُ الی دِینِ اللهِ سِرّاً وِ جَهْراً؛ [17] آنان حقیقتاً انسانهایی خالص شده و شیعیان راستین ما هستند كه مردم را آشكار و نهان به سوی دین خداوند دعوت می‌كنند.»

  • پاورقــــــــــــــــــــی

 

 

 [1] . برترینهای فرهنگ مهدویت، ص86.

 [2] . بحارالانوار، ج 74، ص 143، ح26.

 [3] . همان، ج 52، ص140، ح 50.

 [4] . الغیبة، نعمانی، ص 158، ح 3.

 [5] . نهج البلاغه، حكمت 47.

 [6] . برترینهای فرهنگ مهدویت، ص 69.

 [7] . توبه/ 150.

 [8] . بحار الانوار، ج 71، ص 268.

 [9] . شیفتگان حضرت مهدی، ص 89.

 [10] . البلد الامین، ص 349.

 [11] . همان.

 [12] . مصباح المتهجد، ص 580؛ صحیفه مهدیه، ص259.

 [13] . همان.

 [14] . البلد الامین، ص 222.

 [15] . الكافی، ج 4، ص 74، ح 6.

 [16] . انبیاء/ 150.

 [17] . كمال الدین، ج1، ص 319، ح 2

384 دفعه
(0 رای‌ها)